زمان : 21 Shahrivar 1388 - 21:19
شناسه : 19029
بازدید : 5879
آيت‌الله مدرسي در مراسم شب 21 رمضان مسجد بیاق خان یزد  تشريح كرد:جنگ نرم عليه اميرالمومنين(ع) و تكرار آن در زمان حاضر آيت‌الله مدرسي در مراسم شب 21 رمضان مسجد بیاق خان یزد تشريح كرد:جنگ نرم عليه اميرالمومنين(ع) و تكرار آن در زمان حاضر
آيت‌الله مدرسي در مراسم شب قدر تشريح كرد:جنگ نرم عليه اميرالمومنين(ع) و تكرار آن در زمان حاضر

یزدفردا : آيت‌الله سيد محمد رضا مدرسي در مراسم شب قدر 21 ماه مبارك رمضان جنگ نرم عليه اميرالمومنين(ع) و تكرار آن در زمان حاضر را تشريح كرد.

به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس، آيت‌الله سيد محمد رضا مدرسي عضو فقهاي شوراي نگهبان در مراسم شب 21 ماه مبارك رمضان با اشاره به گروه‌هاي پنجگانه‌اي كه ظالمانه عليه اميرالمؤمنين (ع) ستيزه جويي كردند، افزود: در شب بيست و يكم عمده‌ترين روش‌هايي را كه دشمنان علي (ع) به كار مي‌بردند تبيين مي‌كنم و البته مقصود روش‌هاي نرم و ابزار فكري فرهنگي است كه ابزار ستيزه گران عليه حضرت بود.
وي اضافه كرد: در يك نگاه اجمالي مهمترين محنت ها و بالاترين چالش‌هاي نرمي كه اميرالمؤمنين را با آن روبه‌رو نمودند حول سه محور بود و يكي كتمان حقايق درباره اميرالمؤمنين و ديگري درخواست‌هاي غير منطقي و سومي تحريف‌ها، بدعت‌ها و جعل‌هاي فراوان در احكام الهي و عمدتاً به نفع مخالفان حضرت به طور اختصار به توضيح هريك از اين سه امر مي‌پردازيم.
آيت‌الله مدرسي با بيان اينكه محور اول كتمان حقائق درباره حضرت كه از همان ابتداي بعد از رحلت رسول اكرم (ص) شروع شد و با منع از نوشتن حديث بطور كلي و منع روايت فضائل حضرت حتي شفاهي ادامه يافت، تصريح كرد: تا آنجا اين قضيه پيشرفت كه حضرت گاهي در مواقع مناسب برخي از اصحاب را فرا مي‌خواند كه كلمات پيامبر (ص) در مورد خود حضرت را بيان كنند و بدان شهادت بدهند، و عجيب آن كه برخي از آنان حتي در زمان خلافت و قدرت حضرت و با در خواست حضرت با سوء استفاده از عدالت و گذشت اين حقائق را كتمان مي كردند.
وي در ادامه خاطر نشان كرد: از جمله عده‌اي را حضرت در رحبهء كوفه جمع كرد و از آنان خواست شهادت بدهند سخن پيامبر را بعد از حجة الوداع و اين كه پيامبر در شأن حضرت فرمود من كنت مولاه فعلي مولاه؛ تعدادي شهادت دادند حضرت به انس بن مالك خطاب فرمود تو حاضر بودي پس چرا شهادت نمي دهيد، گفت سنّم بالا رفته و آنچه فراموش نموده‌ام بيش از چيزي است كه ياد دارم حضرت فرمود اگر دروغ مي‌گويي خداوند تو را به سفيدي درخشاني دچار كند كه عمامه و دستار آن را نپوشاند، كه نوشتند نفرين حضرت در مورد او مستجاب شد.
عضو فقهاي شوراي نگهبان با اشاره به محور دوم، گفت: در خواست‌هاي غير منطقي مثل در خواست‌هاي طلحه و زبير در اين كه در مسئله خلافت شريك باشند و سهم آنان از بيت المال ويژه باشد كه حضرت فرمود شما آمديد و با اختيار با من بيعت كرديد و من نيازي به رأي شما و رأي غير شما ندارم و اگر در جايي نياز به مشاوره بود با شما در آن مشاوره خواهم كرد، و موردي عاجز و حيران در كارم نبودم، و سوابق خوب شما در نزد خداوند محفوظ است ولي سيره پيامبر (ص) حتي نسبت به پيشتازان در تقسيم بيت‌المال مساوات و درخواست اين كه قاتلين عثمان را به آنان تحويل بدهد و غير اين‌ها است.
اين استاد حوزه در تبيين محور سوم به تحريف‌ها، بدعت‌ها و جعل‌هاي فراوان در احكام الهي اشاره كرد و گفت: اين يكي از محنت‌هاي سنگيني بود كه اميرالمؤمنين علي (ع) از آن زجر بسيار كشيد و با آن مبارزه‌اي مستمرّ و فراگير انجام داد. و
وي ادامه داد: سخنان حضرت كه در نهج البلاغه و غير آن گرد آمده موج مي‌زند از هشدار و مبارزه با بدعت‌ها و كجروي‌هاي مدّعيان و پيروان آنان؛ يكي از جالبترين و رساترين عبارات حضرت كه مشتمل بر اين جهت نيز است در اين عبارات آمده كه "سفارش مي‌كنم شما را اي بندگان خدا به تقواي الهي و شما را بر حذر مي‌دارم از اهل نفاق " ، " آنان گمراه و گمراه كننده‌اند و لغزنده و لغزاننده‌اند " ، به رنگ‌هاي مختلف در مي‌آيند، و هر روز ديگر سخني مي گويند " ، "در هر راهي كسي را فدا كرده‌اند و ايشان را به سوي هردلي ابزاري است و براي هر غمي اشكي آماده دارند " ، "مدح و ثنا به يكديگر وام دهند و منتظر پاداشش باشند " ، "اگر چيزي خواهند اصرار كنند، و اگر ملامت كنند پرده‌دري نمايند و اگر حكم كنند تجاوز از حد كنند " ، "براي هر حقي باطلي و براي هر چيز استواري چيز كجي و براي هر زنده‌اي قاتلي و براي هر دري كليدي و براي هر شبي چراغي فراهم كرده‌اند.
آيت‌الله مدرسي با بيان اينكه توضيح هر جمله حضرت اقتضاء بحث خود را دارد، افزود: متهم نمودن حضرت به قتل عثمان تا آنجا كه حضرت مجبور مي‌شود اين امر واضح را بارها تكرار كند و اين اتهام را نفي كند، در نهج البلاغه آمده است " لو امرت به لكنت قاتلاً " يعني اگر من به قتل عثمان امر كرده بودن قاتل بودم و در جاي ديگر از حضرت نقل شده است " ان شاء النّاس قسمتُ لهم خلف مقام ابراهيم فحلفت لهم بالله ما قتلت عثمان و لا امرت بقتله و لقد نهيتهم فعصوني "اگر مردم بخواهند به خاطر آنان پشت مقام ابراهيم (ع) مي‌ايستم و به خداوند سوگند ياد مي‌كنم كه من نه عثمان را كشتم و نه امر به قتل او كردم بلكه نهي كردم ولي اطاعت من نكردند.
عضو فقهاي شوراي نگهبان تاكيد كرد: اتهام زدن به اين كه تو مؤمنين را كشتي و مسلمانان و اصحاب پيامبر را هلاك كردي، در نامه معاويه به روشني اين اتهام آمده و نيز حسن بصري كه بعد از امر حضرت به او در مورد اسباع وضو گفت قتلت بالامس اناساً يشهدون ان لا اله الا الله "ديروز افرادي را كشتي كه به لا اله الا الله شهادت مي‌دادند " و درد آورتر اين كه برخي مثل اسامه تخلف خود را از اميرالمؤمنين به روايت پيامبر منتسب مي‌كردند و در مقابل امام بحق كه موظف به اطاعت از او بودند و در مقابل آيه قرآن كه مي فرمايد " فقاتلوا التي تبغي حتّي تفيء الي امرالله " (بكشيد كساني را كه سركشي و بغي مي‌كنند تا به امر خدا بازگردند) روايت جعل مي كردند يا تحريف مي‌نمودند.
وي با اشاره به اينكه حضرت را متّهم به بي تدبيري و بي سياستي مي‌كردند، افزود: برخي تصريح كردند عمر و معاويه سياستمدار تر از علي بودند هر چند علم حضرت بيشتر بود تا آنجا كه حضرت را مجبور كردند بفرمايد "به خدا قسم معاويه با هوش تر از من نيست وليكن او مكر مي‌كند و اهل فجور است " و فرمود "به خدا قسم در مقابل نيرنگ دچار غفلت نمي‌شوم و در مقابل سختي‌ها ناتوان نيستم ".
اين استاد حوزه با تاكيد بر اينكه حضرت را متّهم كردند كه نسبت به جنگ، عالم نيست در نهج البلاغه آمده است كه "تا آنجا كه قريش گفتند پسر ابوطالب مرد شجاعي است و ليكن دانش جنگي ندارد "، افزود: بعد حضرت آنان را محكوم مي‌كند كه چه فكر مي‌كنيد، من فرزند جنگم و قبل از رسيدن به بيست سال در ميدان كار زار بودم و الآن بيش از شصت سال دارم و از اين مقوله‌ها فراوان است تا آنجا كه معاويه حضرت را در نامه خود متّهم به ايجاد تفرقه و شقّ عصاي مسلمين مي‌كند.
آيت‌الله مدرسي يزدي به پنجمين شگردي كه براي انحراف و ستيزه جويي با اميرالمؤمنين فراهم كردند اشاره كرد و گفت: آدم هايي عالم نما، داراي نظر فقهي و به عنوان رهبر و هدايت گر مردم درست كردند و خود درباره اين گروه مي‌فرمايد " و ديگري به عنوان عالم معرفي مي‌شود و عالم نيست " ، "قرآن را بر آراء خود تطبيق مي‌دهد و حق را به هوس‌هاي خود تفسير مي‌كند، مردم را از گناهان بزرگ ايمني مي‌بخشد، و جرائم بزرگ را در نظرها آسان مي‌كند " و درباره مثل اين دسته در جاي ديگر مي‌فرمايد " روايات را مي‌پراكند همچون بادي كه برگ‌هاي خشك را مي‌پراكند ".
وي تاكيد كرد: آنچه گفتيم فهرستي كلّي از گرفتاري‌ها و مصيبت‌ها و رنج‌هاي مولا بود و از آن جا كه "دهر با باقي ماندگان همچون گذشتگان عمل مي‌كند " با حفظ فاصله و تفاوت‌ها نظير تاكتيك نرمي كه عليه اميرالمؤمنين علي (ع) به كار بردند؛ در زمان حاضر (ع)، تشيع و عليه جمهوري اسلامي و تداوم رهبري آن هم به كار مي‌برند.
عضو فقهاي شوراي نگهبان گفت: كتمان و پنهان داشتن مزاياي اسلام و تشيع و نظام اسلامي، درخواست‌هاي غير منطقي و ويژه در زمينه‌هاي اقتصادي و سياسي و غيره براي خود و همفكران و يارانشان و تحريف‌ها، تهمت‌ها، دروغ‌ها و تبليغات سوء غير قابل شمارش عليه اسلام، تشيع، نظام اسلامي و رهبري آن است.
آيت‌الله مدرسي افزود: بيان همه اين‌ها ساعت‌ها وقت لازم دارد و واقعاً مصداق بارزي از كلام حضرت است كه "براي هر حقّي باطلي فراهم كردند " و نيز "براي آنان در هر راهي كشته‌اي و براي نفوذ در هر دلي ابزاري و براي هر غمي اشكي " وقتي قرآن را مقابل خود يافتند براي آن كه اثر هدايت بخشي قرآن را خنثي كنند قضيه سمبوليسم و بخش غلط هرمنوتيك را مطرح كردند در برابر حق و باطل مسئله نسبي گرايي را مطرح كردند؛ در برابر اعتصام به حبل الله و اتحاد مسئله پلوراليسم و تكثّر گرايي را به گونه غلط آن ترويج كردند؛ به جاي جامعه اسلامي جامعه مدني و ده‌ها افكار بدلي ديگر را آوردند.
وي با بيان اينكه وقتي ديدند همه اين‌ها كارآيي لازم را براي آنان ندارد سعي كردند كساني را در بالاترين سطح عالم ديني معرفي كنند و در اختيار خود بگيرند و افكار خود را از طريق آنان به خورد مردم متدين و دلباخته اهل بيت بدهند، تصريح كرد: امروز جاي تعجّب بسيار است كه دست‌هاي پنهان و آشكار تلاش مي‌كنند افرادي را به مسند مرجعيت بنشانند كه آنان اهل بدعتند و مصداق روشن "قرآن را بر آراء خود تطبيق دادند و حقّ را بر اساس هوس‌هاي خود تفسير كردند " كه اين مصداق "مردم را از گناهان بزرگ ايمني مي‌بخشد " مثل خوردن ربا و نگاه به نامحرم و... جرايم بزرگ را در نظرها آسان مي‌كند مثل شكستن حدود الهي است.
وي با طرح اين سوال كه آيا به اسم اجتهاد مي‌توان هر فتوايي داد و هر نظري را ارائه كرد، افزود: آيا مگر اجتهاد در مسائل واضح هم جريان دارد و آيا مي‌شود مثلاً اجتهاد كرد و فتوا داد نماز صبح سه ركعت است و آيا مي‌توان در مقابل صريح روايات صحيح و متعدد معصومين (ع) و اجماع قطعي ايستاد و ادّعا كرد عقل من چيز ديگري را اقتضاء مي‌كند و آيا اين عقل‌هاي ظنّي قرينه مجوّز ردّ يا تأويل كلمات معصومين (ع) مي‌شود.
اين استاد حوزه گفت: اگر اين عقل‌هاي غير قطعي مجوّز ردّ يا تصرّف در احكام الهي باشد، چه چيز ديگر باقي مي‌ماند، اگر اين گونه اجتهاد صحيح باشد پس سخن آنان كه در تأويل جنگ معاويه و ديگران با علي(ع) مي‌گويند "اجتهاد كردند نهايت خطا رفتند " خيلي شگفت آور نيست، اگر اين گونه اجتهاد صحيح باشد پس فريادهاي كوبنده امام صادق عليه السلام عليه قياس و عمل به رأي، در مقابل قتاده و ابوحنيفه براي چيست، اگر اينها اجتهاد باشد پس بدعت چيست و بدعت گذار كيست و مصداق انبوه روايات ذمّ بدعت چه كساني هستند و مسلّماً كفّار كه نيستند اگر شامل چنين نظرهايي نشود ديگر مصداقي براي آن‌ها باقي مي‌ماند، خداوند متعال همه را به راه صواب بدارد.
یزدفر دا