زمان : 20 Mordad 1388 - 00:17
شناسه : 18525
بازدید : 4130
آینده سیاسی هاشمی در گفتگو با عماد افروغ: رهبری خواستار عزلت سیاسی هاشمی نیست آینده سیاسی هاشمی در گفتگو با عماد افروغ: رهبری خواستار عزلت سیاسی هاشمی نیست

آینده سیاسی هاشمی در گفتگو با عماد افروغ: رهبری خواستار عزلت سیاسی هاشمی نیست اگر نیروهایی مثل هاشمی رفسنجانی از عرصه انقلاب اسلامی حذف شوند، اعتماد مردم به نظام زایل می شود. البته باید اضافه کنم که من به سابقه انقلابی این قبیل حمله کنندگان به هاشمی، شبهه دارم.

 به علاوه این ها در قدرت حضور دارند و از مواهب قدرت متنعم اند. البته این حرف من به این معنا نیست که افرادی که در دایره قدرت قرار دارند حق نقد دیگران را ندارند. آنها هم حق نقد دیگران را دارند اما امیدوارم پاسخی برای این شبهات داشته باشند. عماد افروغ یکی از اصولگرایان منتقد حوادث پس از انتخابات است. وی که در طول فعالیت دولت نهم از صریح اللهجه¬ترین اصولگرایان منتقد احمدی نژاد بود، در جریان انتخابات ریاست جمهوری آشکارا از احمدی نژاد حمایت نکرد. با افروغ درباره آینده سیاسی هاشمی رفسنجانی در نظام جمهوری اسلامی گفتگو کردیم. وی به رغم انتقادات اصولی اش به هاشمی، به شدت با فشارهایی که این روزها به هاشمی وارد می شود مخالف است. افروغ پروژه \"منتظری سازی\" از هاشمی را نه به مصلحت می داند و نه قرین توفیق. وی معتقد است که هاشمی کماکان در کلیه مناصب خویش در نظام جمهوری اسلامی باقی خواهد ماند. اخیراً جریانهای افراطی دور تازه ای از حمله به هاشمی رفسنجانی را آغاز کرده اند. مثلاً درخبرگزاری فارس از هاشمی با عنوان \" اکبر شاه \" نام برده شده است و پیشتر نیز به هاشمی تذکر داده شده بود که از سرنوشت آیت الله منتظری عبرت بگیرد. با توجه به فضایی که این روزها علیه هاشمی بوجود آمده است، شما آینده سیاسی هاشمی را چطور ارزیابی می کنید؟ در باب هتاکی به آقای هاشمی باید بگویم که در عالم رقابت سیاسی باید خویشتنداری و تساهل وجود داشته باشد؛ تساهلی که در قالب قانون اساسی کشور تعریف شده است. چه در غیر این صورت فرض رقابت منتفی می شود. شاید برخی گروهها به لحاظ ساختاری و به لحاظ نوع فرهنگ سیاسی شان به انحاء گوناگون بخواهند رقیب بلامنازع مبارزات سیاسی باشند. ممکن است این گروهها با توجه به ابزارها و مفاهیم در اختیار برای این یکه تازی توجیهاتی هم داشته باشند اما ما باید با این فرهنگ مقابله کنیم. اختلاف سلیقه نباید به حذف رقیب بیانجامد. حضرت امام می فرمودند آزادی و رقابت تا جایی که به حذف رقیب و اختلال در نظام و ارزشهای اسلامی نینجامد، جایز است(نقل به مضمون). حذف رقیب ناپسند است چرا که به حذف رقابت می انجامد و حذف رقابت نیز جامعه نامتکثر را ابجاد می کند. در چنین جامعه ای امکان دستیابی به حقیقت مخدوش می شود و به تبع آن در اثر یکدستی و وحدت صوری، نفاق ایجاد می شود. آشکار شدن اختلافات امر مطلوبی است اما متاسفانه برخی افراد و گروهها با استفاده از رابطه ساختاری قدرت و ثروت و نیز توجیهات دینی در پی پیروزی به هر قیمت ممکن هستند. این امر زیبنده نظام جمهوری اسلامی و مطابق با مبانی این نظام نیست. در تصور ما از نظام جمهوری اسلامی، رواج این گونه بی اخلاقی هایی که شما به آن اشاره کردید، نمی گنجد. رابطه اخلاق و سیاست در نظام جمهوری اسلامی این گونه نیست. چه خوب است که این آقایان فحاش توجیهات شرعی خود را ارائه کنند تا دیگران هم از آنها بیاموزند. اگر فحاشی توجیه شرعی دارد، توجیه آن را بگویید تا دیگران نیز در مواقع ضروری فحاشی کنند. اما اگر فحاشی توجیه ندارد ولی شما به خاطر تامین منافع سیاسی خود فحش می دهید، لااقل به نام دین این کار را نکنید. به جای اتخاذ رویه¬ ای چنین نادرست، ما باید به هر کس که می خواهد در قالب قانون اساسی فعالیت کند اجازه فعالیت بدهیم. آخر کسب پیروزی با حذف و بدنام کردن و پیاده کردن همه نیروهای انقلابی از قطار انقلاب اسلامی چه ارزشی دارد؟ به هر حال در باب فحاشی ها این نکته نیز قابل ذکر است که قطع نظر از اینکه چه کسانی این کار را می کنند، ظاهراً شرایط هم برای انجام این کارها مهیا می شود. به نظر من متضرر اصلی این اقدامات، ملت است. کسی که دغدغه دفاع از حقوق ملت را دارد، باید در برابر این افراد و این قبیل رفتارها و گفتارها بایستد. انحصارطلبی امری ناپسند است و انحصارطلبان فحاش میل به دیکتاتوری دارند. اتفاقاً این افراد دیکتاتورمآب باید از دایره انقلاب اسلامی حذف شوند نه نیروهای انقلابی و اصیلی همچون آقای هاشمی. منتقدین هاشمی معتقدند که هاشمی در نماز جمعه چیزهایی را گفت که نباید می گفت و چیزهایی را نگفت که باید می گفت. شما این انتقاد را به هاشمی وارد می دانید؟ ما می توانیم بگوییم فلان فرد در فلان سخنرانی خیلی چیزها نگفت که باید می گفت. اما قضاوت درباره هر فردی بر مبنای گفته های او صورت می گیرد نه بر مبنای نگفته هایش. آیا حرفهایی که آقای هاشمی بیان کرد محل نقد است؟ نه، زیرا سخنان ایشان کاملاً درست بود. بله، ایشان سخنان دیگری هم باید می گفت که می تواند در فرصتهای دیگر مطرح شود. ما باید به نیمه پر لیوان نگاه کنیم. باید ببینیم آیا حرفهای آقای هاشمی نیمی از لیوان را پر کرد یا نه؟ ما نباید با نگاه \" صفر و یک \" دریچه نقد را ببندیم.

نگاه ما باید طیفی باشد. برخی قسمت پر لیوان را انکار می کنند. سخنان هاشمی حاکی در نماز جمعه، حاکی از توجه ایشان به واقعیتهای جامعه و ضرورت وحدت بود. اتفاقاً آقای هاشمی در سخنان خود مقایسه دلپذیری داشتند. ایشان نظام جمهوری اسلامی را با صدر اسلام مقایسه کردند و شان رهبری را بالا بردند . آیا سخن گفتن از ضرورت دلجویی از آسیب دیدگان حوادث پس از انتخابات، سخن ناپسندی است؟ این حرف را که مقام معظم رهبری هم بیان کردند. رهبری در آخرین بیانات خودشان به ضرورت دلجویی از آسیب دیدگان اشاره کردند.

اگر ناقدین بر پایه ادعای تبعیت از رهبری به نقد هاشمی می پردازند، خوب است به این نکته توجه کنند که مقام معظم رهبری در نماز جمعه، آقای هاشمی را از انگهایی که همواره به ایشان وارد می شود مبرا دانستند. به هر حال به نظر من هیچ کس نباید از گردونه انقلاب حذف شود. کسانی که سابقه التزام به انقلاب و قانون اساسی را داردند باید در دایره نیروهای انقلاب باقی بمانند.

اگر نیروهایی مثل هاشمی رفسنجانی از عرصه انقلاب اسلامی حذف شوند، اعتماد مردم به نظام زایل می شود. البته باید اضافه کنم که من به سابقه انقلابی این قبیل حمله کنندگان به هاشمی، شبهه دارم. به علاوه این ها در قدرت حضور دارند و از مواهب قدرت متنعم اند. البته این حرف من به این معنا نیست که افرادی که در دایره قدرت قرار دارند حق نقد دیگران را ندارند. آنها هم حق نقد دیگران را دارند اما امیدوارم پاسخی برای این شبهات داشته باشند.

شما احتمال برکناری هاشمی از ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام و امامت جمعه تهران را در چه حد می دانید؟ من احتمال برکناری ایشان از این دو منصب را صفر می دانم. مگر اینکه خودشان کنار بروند. شاید فشار بر هاشمی آن قدر افزایش یابد که بالاخره خودش ناچار به کناره گیری از این مناصب شود. بله، احتمال افزایش فشار با هدف کنار رفتن ایشان زیاد است.

اما من فکر نمی کنم که مقام معظم رهبری خواستار عزلت سیاسی آقای هاشمی باشند. من چنین تصور و توقعی از مقام معظم رهبری ندارم. آخر حادثه ای اتفاق نیفتاده است که کنار رفتن آقای هاشمی را ضروری ساخته باشد. به نظر من حرفهای مقام معظم رهبری هم دال بر این امر نیست. در هر صورت من کناره گیری آقای هاشمی را به صواب نمی ¬دانم و معتقدم باید فکری به حال این فشارها کرد.