یزدفردا

"طرح اين پرسش از آنجايي ضرورت مي يابد که واکنش بعضي از چهره هاي سياسي و مذهبي به ماجراي موسوم به تاخير رييس جمهور در اجراي دستور رهبري راجع به مشايي ، با کيفيت و ميزان واکنش آنها نسبت به تلاش مرموز يک جريان براي تغيير ساختار نظام ولايي به رژيم شورايي تناسب نداشت .
بسياري از چهره هاي سياسي و مذهبي که به بهانه تبعيت تاخيري رييس جمهور از رهبري موج گسترده اي را عليه دکتر احمدي نژاد به راه انداختند ، متاسفانه در ماجراي پروژه حذف جايگاه ولايت فقيه در قالب طرح تشکيل شوراي رهبري با سکوت و يا کم اعتنايي برخورد کردند .
اگر چه نگارنده پيش تر از اين ، تفاوت نوع رابطه رييس جمهور با رهبري را به علت داشتن مسئوليت دستگاه اجرايي کشور با رابطه ساير افراد تشريح و سپس تحليل غلط برخي منتقدان در باره ميزان ولايتمداري دکتر احمدي نژاد را رد کرده بود ، اما با فرض پذيرش اينکه در اجراي فرمان رهبري تاخير صورت گرفته ، آيا اين خطا در برابر خطر بزرگي به نام حذف ولايت فقيه از مديريت عالي نظام چقدر اهميت داشته و دارد که عده اي از شخصيت هاي سياسي و مذهبي را به خروش گسترده عليه خدمتگزار مردم و انکار ولايت پذيري وي داشت ؟
داشتن حساسيت نسبت به تعلل مقامات بلند پايه در اجراي منويات رهبر انقلاب ، بسيار ارزشمند و مايه برکت است ، اما اگر اين واکنش ها با ميزان مخاطره آميز بودن رفتار افراد تناسب منطقي و منصفانه نداشته باشد ، چه بسا آثار اين واکنش بي قواره ، از رفتار مورد انتقاد زيان بارتر جلوه کند . چنانچه از رفتار اخير برخي منتقدان مدعي اصولگرايي در نقد رييس جمهور مي توان چنين نتيجه گرفت که از نظر اين عده توطئه و اقدام براي حذف ولايت فقيه ، نهايتا" قابل ملامت محترمانه و لطيف است ، اما تاخير چند روزه در اجراي خواسته رهبري – به فرض پذيرش اين برداشت – مستحق يک هجوم گسترده همراه با هتک و انکار رييس جمهور مکتبي و ناديده گرفتن چهار سال خدمتگزاري و ولايتمداري اش مي باشد !
به نظر مي رسد وجود روابط قبلي و مناسبات خاص بعضي دوستان با برخي افراد خوش سابقه و بد لاحقه سبب شده تا از اقدام خائنانه – و نه خطا کارانه – آنها عليه نظام ولايي چشم پوشي کنند ودر مقابل ، وقتي به رييس جمهور مکتبي ، مردمي و تلاشگر که مي رسند از موضع " عصمت " و خود برتربيني ، نه تنها به " يک غلط " او " نمره صفر " مي دهند ، بلکه وي را مستحق هتک و انکار و اخراج نيز مي دانند .
برخورد صورت گرفته با دکتر احمدي نژاد از سوي منتقدان ، اگر دلسوزانه بود ، اما قطعا" هيچ تناسبي با 4 سال تلاش صادقانه و شبانه روزي وي براي پيشرفت و اقتدار و امنيت کشور و مردم ايران نداشت و به هيچ وجه منصفانه نبود . وانگهي ، تبليغ ولايت ناپذيري رييس جمهور مورد حمايت رهبري ، نتيجه اي جز تضعيف نظام نداشت و کم بصيرت بودن و شتابزدگي جريان انتقادي اخير سبب شد تا آنها عملا" به سوي محوريت نظام شليک کنند .
اين رويداد تلخ بايد تجربه اي شود تا در موارد مشابه ضمن رعايت شيوه صحيح انتقاد ، از دايره انصاف ، منطق و ادب خارج نشويم . وگرنه ممکن است با نام و به قصد دفاع از ارزشها ، در عمل به ساقدوش برانداز هاي مخملي تبديل شويم . چنين مباد .