بيانات امام(ره) در مراسم تنفيذ حكم آيتالله خامنهای
یزدفردا"بيانات امام خمينی(ره) در مراسم تنفيذ اولين دورهی رياست جمهوری آيتالله خامنهای 17/7/1360
بسم الله الرحمن الرحيم
مقايسهی نظام اسلامی با ساير حكومتها
ما قبل از هر چيز، همگی بايد از خداوند تعالی تشكر كنيم كه ملت ما را توفيق اين خدمتگزاریهای به اسلام را عطا فرموده است و از ملت تشكر كنيم كه در همهی مراحل، از قبل از انقلاب تا زمان انقلاب و تا پيروزی انقلاب، يكدل و يكجهت برای اقامهی عدل اسلامی و برای دفع اشرار و رژيمهای فاسد و اقامهی رژيم جمهوری اسلامی، كوشش كردند و از زمانیكه بپاخاستند تاكنون در صحنه بودهاند و با تمام توان خود و بذل مال و جان و فرزند و خاندان، برای پيدا شدن عدل الهی و مستقر شدن احكام آسمانی كوشا بودهاند و در صحنه الآن هم بيش از پيش حاضرند. و دليل اينكه بيش از پيش است اين مراتب آراء در رؤسای جمهوری است كه هر كدام از ديگری بالاتر [است] و اين رأی اخير رأيی است كه من گمان نمیكنم در دنيا سابقه داشته باشد كه به اينطور، بدون اينكه تبليغات دامنهداری شده باشد، با فرصت كم و بدون اينكه يك خوف يا طمعی در كار باشد، همهی قشرهای ملت از مراجع بزرگ اسلام و علمای اعلام بلاد و قشرهای ديگر مستضعف و بپاخاسته به پای صندوقها رفتهاند و رأی خودشان را دادهاند؛ يعنی، رأی به اسلام.
ما مرهون اين زحمات و اين خدمات هستيم. همهی ما و همهی آقايانی كه حاضر هستند، چه كشوری و چه لشكری، همهی ما مرهون زحمات اين ملت هستيم. اين ملت، ما را از انزوا بيرون آورد و اين ملت دست همهی شما را گرفت و از حبسها بيرون كشيد و دست جور ستمكاران را از سر اين كشور قطع كرد. خداوند انشاءالله، اين ملت را پايدار و اين اشخاصی [را] كه برای اسلام در جبههها و پشت جبههها زحمت میكشند سعادتمند و پيروز فرمايد. تمام اين مسائل برای اين است، كه اولاً، اسلام ايدهی ما و شما و ملت است و ثانياً، ملت همراه است با دولت، با ارتش، با مجلس، با قوهی قضائيه و ساير ارگانهايی كه هست؛ ملت در صحنه است. همانطوری كه پيروزی برای حضور ملت در صحنه بود، ادامهی پيروزی هم همين معنا را دارد.
و شما مقايسه كنيد مابين اين كشور و كشورهای ديگر [را] از قبيل كشور مصر، عراق و ساير كشورهای نظير آنها و كشورهای بزرگی كه در پس اينجا واقع شدهاند و هدايت میكنند آن نوكرهای خودشان [را] برای به دست آوردن قدرت. مقايسه كنيد، ببينيد رئيسجمهوری شهيد میشود در ايران، هيچ اتفاقی نمیافتد، دنبال او و بعد از مدت كوتاه، يك رئيسجمهور به جای او می نشيند. رئيسجمهور فاسد در مصر كشته میشود، مصر بههم میخورد! اعلام حكومت نظامی [میشود] يك سال. فرق مابين اينجا و آنجا و اين رئيسجمهور با آن رئيسجمهور اين است كه اينجا اتكا به اسلام است و همهی ملت زير پرچم اسلام قيام كردند و رئيسجمهور [هم ] شهيد بشود، ملت در صحنه است و به جای او، يكی ديگر را اقامه میكند. و آنجا پشتوانهی تفنگ است و مسلسل است و قوای نظامی است و از ملت جدا و ملت از آنها جدا. اتكال اين ملت به خداست و اتكال دولت مصر و عراق به اروپا و امريكا و شوروی است.
ملتها اينجا در صحنه هستند و ملتها آنجا در خارج صحنه. از اين جهت است كه با كشته شدن رئيسجمهور در اينجا، هيچ اتفاقی نمیافتد كه دنبالهی كشتن رئيسجمهور باشد و در آنجا، همچو بههم میخورد كه برای تشييع جنازه نامبارك او نمیگذارند [كسی شركت كند؛] بايد جواز داشته باشند، نمیتوانند تشييع جنازه كنند. برای چه؟ برای اينكه ملت مخالف آنهاست.
توصيهی كشورهای اسلامی به اتكال بر خدا
و از اينجا بايد به همهی كشورهای اسلامی تذكر بدهم و اخطار كنم كه شماها در اشتباه هستيد؛ شماها كه اتكالتان را از خدا برداشته و به قدرتهای دنيوی مثل شوروی، مثل امريكا اتكال پيدا كردهايد و ملتهای شما از شما متنفرند و لهذا، اگر يك روز سرنيزه را برداريد، نابود خواهيد شد، شما به خود آييد و اين رويه را ترك كنيد. شما از ملت ايران و دولت ايران الگو بگيريد. ملت ايران الآن آرامش را در كشور ايجاد كرده است و خود آرامش را ايجاد میكند، بدون اتكال به يك قدرت ديگری. دولت هم اتكال از سرنيزه را برداشته و اتكال به خدا و به ملت كرده است. از اين جهت، هيچ اتفاقی نمیافتد از كشته شدن و شهيد شدن رئيسجمهور يا شهيد شدن نخستوزير. اينها برای اين است كه ما در زير پرچم مبارك اسلام [هستيم ] و اتكال به خدای تبارك و تعالی ]داريم ] و ملت ما وفادار به اسلام است. ملتهای اسلامی ديگر هم اتكالشان به خدا و اسلام است.
دولتها كاری بكنند كه جلب نظر ملت را بكنند. دولتها بناشان بر اين نباشد كه در سايهی سرنيزه حكومت كنند. شما دولتهای اسلامی به اندازهی محمدرضا، نه قدرت داشتيد و نه پشتيبان. پشتيبان او همهی قدرتهای عالم بود. من آنوقتی كه در پاريس بودم، فهميدم كه همه پشتيبان اين آدم هستند. مع ذلك، اين ملت كه قيام كرده بود، آن سرنيزه را شكست و آن مسلسلها را درهم كوبيد و آن قدرتهای بزرگ را از ايران بيرون كرد و هر چه خواستند او را نگه دارند و دنبال او كارهای خودشان را انجام بدهند، نتوانستند؛ برای اينكه ايران متكل به خدا و متكل به قدرت خود بود. دولتهای وابسته به امريكا، وابسته به شوروی، كه مخالف با نص قرآن است وابستگی آنها، بيايند بيدار بشوند؛ توجه كنند كه عزت مال اسلام است. و اگر آنها دست بردارند از شيطنتهايی كه به آنها تعليم میدهند و برگردند به دامن ملتهای خودشان - اگر امكان برگشتن برايشان باشد- برگردند و به ملتهای خودشان بپيوندند تا محتاج به سرنيزه نباشند و محتاج به حكومت نظامی نباشند. شما ديديد كه با اين انقلاب عظيمی كه در ايران واقع شد، يك روز حكومت نظامی اعلام نشد، يك روز وضع غيرعادی در هيچ جای اين كشور اعلام نشد؛ برای اينكه حكومت نظامی برای سركوبی ملت است و ما كسی را نداشتيم كه از ملت جدا باشد و بخواهد ملت را سركوب كند.
اينكه صدام اينقدر بعد از به دام افتادن و كار غيرعقلايی كردن و روی تخيلاتی كه به او تحميل كرده بودند، به ايران حمله كرد و امروز میخواهد خودش را از اين دام بيرون بكشد و هر روز يكجور، يك نحو يك توطئه انجام میدهد، يك روز با اسرائيل میسازد و يكجايی از كشور خودش را بمباران میكند، يك بنگاهی را بمباران میكند و به گردن ايران میگذارد و ايران را با اسرائيل موافق میداند، همپيمان میداند؛ ايرانی كه از قبل از انقلاب با اسرائيل مخالف بوده است و از اول انقلاب تاكنون هميشه مخالف بوده است و اعلام مخالفت كرده و همهچيز را به روی او و دوستان او بسته است، اين ايران را میگويد مخالف با اسرائيل نيست، بلكه همپيمان با اسرائيل است. خوب، اين مرد چه داعی داشت كه خودش را به اين دام بيندازد تا محتاج به اينطور دروغهای شاخدار و اينطور توطئهها بشود. و يك روز هم در كويت، يك عملی انجام میدهند و میگويند كه اين عمل را ايران انجام داده است.
اين كويت و ساير شيخنشينها تنبّه پيدا بكنند به اينكه اينطور امور برای آنها صرفه ندارد. بدانند اين معنا را كه ابرقدرتها از شما استفاده میكنند و آن روزی كه ديدند از شما استفاده حاصل نمیشود، تفالهی شما را به دور میريزند.
ما ديديم كه قبل از اينكه سادات ساقط بشود، آمريكا جانشين برای او معين میكرد. سادات باز زنده بود و داشت مثل حيوانات راه میرفت! لكن آمريكا پيشبينی كرد كه بايد بهجای او كه باشد؛ آن نوكری كه همهی حيثيت خودش را به باد داد در خدمتگزاری به امريكا، آن روزی كه كشته شد و آنطور بساط در مصر پيدا شد. اين رئيسجمهور تحميلی ثانی، كه خيال دارد در مصر مثل آن حكومت كند و دربست خودش را در اختيار امريكا گذاشته است، قبل از اينكه به رياست برسد، اعلام همبستگی خودش را با اسرائيل و آمريكا كرده است، نديده است كه همانطوری كه سلف طالحش بهواسطهی خشم ملت به جهنم واصل شد، همين عمل را با او هم خواهند كرد.
دعوت از ملت مصر و عراق برای قيام
ملت مصر بايد اين مطلب را بداند كه اگر قيام كند برخلاف اين توطئهها، همانطوری كه ايران قيام كرد، آنجا هم خواهد پيروز شد. ملت مصر از حكومت نظامی نترسد و به او اعتنا نكند و همانطور كه ايران حكومت نظامی را شكست و به خيابانها ريخت، آنها هم بشكنند و به خيابانها بريزند و اين تفالههای آمريكا را بيرون بريزند. ملت مصر ننشينند تا اين قدرت از بين رفته دوباره دست و پای خودش را جمع كند و نفوذ خودش را بر ملت تحميل كند. امروز روزی است كه ملت مصر بايد قيام كند. امروز روز ضعف دولت است و قدرت ملت. بايد قدرت را نشان دهد و اعتنای به اين حكومت نظامی برخلاف همهی موازين نكند و بشكند اين حكومت نظامی را و به خيابانها بريزد و اين دولتی [را] كه میخواهد با سرنيزه با اسلام مخالفت كند و بهصراحت میگويد كه هر كس كه به اسلام وفادار باشد او را سركوب میكنيم، [از بين ببرد.] اين تكليفی است برای ملت مصر، برای علمايی كه وابسته به حكومت نيستند. اين تكليفی است برای علما. علمای مصر بپا خيزند و برای خاطر خدا، از اسلام دفاع كنند. چه عذری است برای علمای مصر كه اعلام ضديت با اسلام را - اين حكومت قبل از آمدنش به سركار اعلام كرده است كه هر چه با اسلام ربط داشته باشد ما او را سركوب میكنيم- چه عذری است برای علمای اسلام در مصر كه نشستهاند و گوش میكنند تا اينكه اينها دوباره غلبه كنند؟! امروز شما پيروزيد. ملت مصر امروز قدرت دستش است.
ارتش معلوم نيست كه با دولت باشد، مگر آنهايی كه جيرهخوار آمريكا هستند. ارتش مصر توجه كند به اينكه اگر بخواهد پشتيبانی كند از اين حكومتی كه اعلام كرده است كه من تابع آمريكا هستم و اسرائيل و من هركس دم از اسلام بزند او را خفه میكنم، اين ننگ را به خودش، ارتش مصر راه ندهد و مهلت ندهد تا بعد از اين، باز اسرائيل بيايد و به شما حكومت كند و اسرائيل و آمريكا مقدرات شما را در دست بگيرند. ارتش عراق چه بهرهای برد از اين كار؟
خطای صدام كه بهواسطهی خدمتگزاری به آمريكا و خدمتگزاری به اسرائيل، كه از ايران صدمه ديده بودند، به ايران حمله كرد، ارتش عراق چه بهرهای از اين برد؛ جز اينكه هزاران نفر از افرادش در اينجا كشته شدند؟ ارتش عراق كه میبيند ملت عراق با اين حزب فاسد، با اين حزب كافر مخالف است، او هم مخالفت كند و ديگر اجازه ندهد بيش از اين جوانانشان كشته بشود. ما و ارتش ما نمیخواهيم كه جوانان مسلمين كه با فشار به ايران میآيند برای اينكه عمل كنند بر طبق افكار فاسد صدام، كشته بشوند. ما همهی ملت اسلام و جوانان اسلام را دوست داريم و میخواهيم كه به راه حق و به راه اسلام و به راه ملتهای خود سير كنند. ارتش عراق چرا نشسته و صدام دارد مملكت عراق را تباه میكند و ارتش عراق را تباه میكند و اسلام را زير پا میگذارد؟ ارتش عراق، ملت عراق، بپاخيزيد و اين تفالهها را بيرون ريزيد! همهی ملتهای اسلام بايد قيام كنند و راه حق را به پيش بگيرند. همهی دولتها بايد برگردند و خاضع بشوند در مقابل ملت. البته از صدام گذشته است؛ مثل اينكه از سادات هم گذشته بود.
توصيهی جوانان به استقلال در انديشه
و اينهايی كه در داخل كشور ما به تخيلات فاسد، مشغول به شرارت هستند، ما هيچ ميل نداريم كه اين جوانهای گول خورده و اين دختر و پسر گول خورده در اين بيغولهها پيش اين شياطين باشند و از آنها الهام بگيرند. شما جوانها - دختر و پسر- چه ديديد از اين سران فاسد خودتان جز ادعا و جز انحراف؟ مگر همينها نبودند كه ادعا میكردند ما با خلق موافقيم، با ديگران مخالف و با اجانب مخالف؟ مگر اينها ادعا نمیكردند و باز هم نمیكنند - لفظاً- كه ما با امريكا مخالفيم و با غرب مخالف؟ شما ديديد كه عملاً برخلاف اين عمل كردند و به دامن آمريكا پناه بردند و آمريكا از آنها پشتيبانی میكند. شما جوانها چرا فكرتان را در اختيار ديگران گذاشتيد؟ چرا استقلال فكری نداريد؟ چرا خودتان مطالعه نمیكنيد در احوال اين سرانتان كه شما را دارند تباه میكنند و خودشان يا در بيغولهها هستند يا فرار از اين كشور كردند و [می خواهند] شما را به هلاكت بيندازند و میگويند بعد، كه شما كارها را انجام دهيد، ما میآييم و به شما حكومت میكنيم؟ چرا تفكر نمیكنيد؟ چرا توجه نداريد به مصالح خودتان؟ آنروزی كه اينها بيايند و سلطه پيدا كنند بر اين كشور، معلوم نيست كه با شماها هم چه خواهند كرد. كسی كه طريقهی اسلام را ندارد، وفادار نيست.
همينها بودند كه افراد خودشان را ترور میكردند به مجرد اينكه برخلاف رأيشان عمل میكردند و همينها هستند كه اگر - خدای نخواسته، به فرض محال- قدرت در دستشان بيايد، جز حزب خودشان و جز اشخاصی كه مربوط به خودشان است، تمام هواداران را - اگر بيدار بشوند و يك كلمه بخواهند برخلاف آنها بگويند- قتل عام خواهند كرد. شما گمان نكنيد كه اينها برای ملت، برای شما و برای اسلام ارزش قائل هستند. شما ديديد كه با همهی ادعاها كه اينها داشتند، به جايی فرار كردند كه میگفتند ما دشمن با آنها هستيم و پناه به جايی بردند كه دشمن همهی ملتها است و ملتهای ضعيف. چرا فكر نمیكنيد و چرا به خودتان رحم نمیكنيد؟ بيدار بشويد! توجه كنيد و دست از اين شرارتها برداريد! و شما را اغفال نكنند برای مقاصد خبيث خودشان و شما را به كشتن ندهند! ما ميل نداريم كه شماها، جوانانی كه برای اين ملت میتوانيد يك ذخيره باشيد، تباه بشويد؛ تباه فكری بشويد و بعد هم تباه جانی.
من از خدای تبارك و تعالی، سلامت و سعادت همهی ملت را و همهی ملتها را و خصوصاً مستضعفين را خواستارم. و از همهی كسانی كه اين ملت با زحمت خودش آنها را به مقامی رسانده است میخواهم كه تمام توان خودشان را برای خدمت [به] اين مستضعفين و خدمت [به] اين بيغولهنشينهای بيچاره و خدمت به اين زاغهنشينان صرف كنند. وانشاءالله، بعد از استقرار حكومت كه الآن ديگر تمام شد همهی جهات - عذری برای هيچ يك از شماها نيست؛ برای اينكه سابقاً كارشكنی میشد و حالا شما همه تفاهم داريد و كارشكنی هيچ يك برای ديگری نمیكند- همه همفكر و همصدا قيام كنيد و برای اين مستضعفين و برای اين ملت كه به همهی ما و به همهی شما منت دارد و حق دارد، برای آنها خدمت كنيد و انشاءالله، موفق شويد. و از قوای نظامی میخواهم كه با قدرت تمام، اين تتمه اين اشخاصی كه به ناحق در مملكت ما وارد شدند، به اينها خاتمه دهند و آنها را از كشورمان انشاءالله ، بزودی اخراج كنند. و اميد است كه خداوند به همهی شما، لشكری و كشوری، ملت و همهی ملتهای مستضعف دنيا سعادت بدهد و دست مستكبرين را از سر مستضعفين كوتاه كند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته