دیروز مشرف به زیارت خانعمو در حجرهشان شدم دیدم هنوز بیلبورد ستاد مرکزی مردمی انتخاباتی ریاست جمهوری سید محرومان بالای مغازه نصب است لبخندی زدم و گفتم نصف بیشترش رفته تا کی؟
میرزابنویس گفت کلا فرزندان و وابستگان رفتند سر پست و یا بر صندلی هیاتمدیره و شوراهای ستاد قرارگاه یا جایی نشستهاند فقط نوه (باجناق) اوسا مانده نمیدانم چرا به باجناق حساس شدهاند که تا گفت (باجناق)؛ خانعمو فریاد زد بیعفتی تمام شد دکتر رئیسی الان گفتند بیحجابی را در اسرعوقت جمع میکنیم.
بازهم خندیدم و گفتم خیال خانمهای بیحجاب راحت شد؟
خانعمو خشمناک منشیانه گفتند چطور؟
گفتم مسبوق به سابقه بقیه قولهای جناب دکتر رئیسی است مگر قرار نبود زود، تند، سریع، انقلابی مشکل مسکن، بورس، فقر، بیکاری تحصیلکردهها، خالی شدن سفره مردم، بیثباتی نرخ کالاهای ضروری حتی طلا و ارز و خودرو در دولت مقتدر حل شود و این دولت همانند دولتهای بیعرضه و منتظر غرب و برجام مانده قبل نیست.
جان خانعمو آب از آب تکان نخورد هیچی که خوب و جمع که نشد بلکه بدمان بدتر و پهنتر هم شد.
فردا معاونالدوله مثل قول دومیلیون مسکن میگوید گذاشتن حجاب بر سر بانوان کار دولت نیست.
در این حال سرم را بردم نزدیک گوش خانعمو و گفتم یواشکی عرض کنم بیحجابها و دشمن نفهمند خانعمو هیچ دقت کردهاید دولت و مجلس هیچکدام علیرغم دعوا و اخم و فحش حاج حسین کیهاننشین؛ سفت و محکم پای کار نمیآیند و مسوولیت لایحه یا طرح را گردن نمیگیرند شاید منتظر کسی هستند بیاید و مردانه گردن بگیرد.
کلام منعقد نشده گویا دیگ غیرت خانعمو جوش آمده فریاد زدند غلومی عصای من را بیار…
هیچی در رفتم که رفتم!!
زباندراز