چرا عصباني شد؟
يکي از نامزدهاي اصلاحطلبان در انتخابات رياستجمهوري در مناظره نمايشي شب گذشته خود، پس از 40 دقيقه حملات يکطرفه مشتمل بر ناسزاگويي و عقدهگشايي عليه دکتر احمدينژاد و تلاش براي عملياتي کردن پروژه افراطيون جهت زير سوال بردن صداقت رييسجمهور، در واکنش به تذکر آرام، متين، مودبانه و قانوني مجري برنامه مبني بر حفظ حق پاسخگويي براي نامزد غايبي که عليه او دروغپراکني و شانتاژ شد، ناگهان از کوره در رفت و با بلند کردن صدا، دوختن نگاه غضبآلود به چشمان مجري، کوبيدن مشت بر ميز و به کار بردن کلمات و عبارات غيرمحترمانه و عصبي درباره صدا و سيما و شخص احمدينژاد، چهرهاي خشن، نابردبار و درشتگو از خود به نمايش گذاشت.
مخاطب ايراني که پس از ديدن 80 دقيقه حملات يک طرفه دو نامزد اصلاحطلب عليه رييسجمهور از خود ميپرسيد چرا اين دو نفر در مناظره مستقيم با احمدينژاد منفعل ظاهر شدند و حالا در غياب او ميدانداري ميکنند، اکنون بايد به يک پرسش ديگر نيز در ذهن خويش پاسخ بگويد و آن اينکه چگونه ميتوان با اين همه ناشکيبايي و پرخاشگري، آن هم در برابر يک تذکر کاملا قانوني و آرام، مسايل و مشکلات کشور و مردم را در سطح کلان و ملي، تحمل و تدبير کرد؟
اگر چه اين بيتحملي و رفتار عصبي، سبب پردهبرداري از واقعيات شخصيتي و اهداف مدعيان اصلاحات شده، اما در هر حال براي مردم متدين و متمدن ايران عزيز مشاهده چنين صحنههايي به نام اصلاح امور کشور ناگوار و رنجآور است.
مردم به اينکه تندخويي و درشتگويي نامزد مذکور به علت ناراحتي او از نتايج نظرسنجي مراکز معتبر کشور و درک وضعيت نامطلوب خود در نزد اکثريت جامعه شهري و روستايي کشور ميباشد يا علت ديگري دارد، کاري ندارند، بلکه براي ايرانيها رعايت متانت ، منطق و ادب از سوي سياستمداران يا مدعيان سياستورزي در اين سرزمين اهميت دارد.
**يادداشت از:جعفر عادلي