زمان : 05 Khordad 1385 - 08:24
شناسه : 1732
بازدید : 2921
شعار عدالت احمدی نژاد، آئینه اصلاحات خاتمی است شعار عدالت احمدی نژاد، آئینه اصلاحات خاتمی است


شعار عدالت احمدی نژاد، آئینه اصلاحات خاتمی است


بلندگوی دولت خاموش، و روزنامه ایران توقیف شد، تا بر اصولگرایان و برندگان پیروز انتخابات ریاست جمهوری ثابت شود، که کنترل چندانی بر رسانه ها و نویسندگان ندارند، و هر لحظه هر رسانه ای می تواند، خواسته و یا نا خواسته، دکمه یک انفجار سخت و غیرقابل کنترل را فشار دهد.

اینکه کاریکاتوریست و سردبیر و مدیر مسئول روزنامه ایران محاکمه و محکوم و مجازات و حتی وزیر ارشاد و کشور استیضاح شوند نیز تغییری در وضعیت صورت مسئله پدید نمی آورد، چرا که یک حرکت مرموز رسانه ای، باعث بروز اغتشاش و ناامنی در یکی از بزرگترین و پرجمعیت ترین استانهای کشور شده است.

برای روشن کردن یک آتش بزرگ که زمینه آن آماده است، یک جرقه کوچک کافی است، و اما برای خاموش کردن آتش فتنه ای اینچنین، شاید که به اجبار آب چند رودخانه لازم باشد.

بعد از آرامش نسبی در جنوب غرب، اینک جنوب شرق و شمال غرب آبستن حوادث است، دو قومیت ایرانی اینک در معرض هجوم تبلیغات دشمنان استقلال و یکپارچگی ایران می باشند، ترک و بلوچ را با دو لهجه و فرهنگ متفاوت، دو حادثه از دو نوع درگیر خود کرده است، و غفلت مسئولین و دولمتردان، شاید که باعث بروز حوادث غیر قابل کنترلی شود، که تمامیت ارضی ایران را تهدید کند.

تمام تلاش آمریکا و بسیاری از کشورهای اروپایی همراه آمریکا بر این است، که با کمترین هزینه و پیامد، ذهن دولت را از مسئله هسته ای دور، و سیاست مداران ایرانی را سرگرم مسائل داخلی نمایند.

استعمار با توجه به سابقه و تجربه چند قرن استعمارگری خود، راه ورود و رخنه و نفوذ به جریانهای قومی و سیاسی را بخوبی بلد است، و براحتی می تواند با یک نامه و عکس و شعر و کاریکاتور، جامعه ای را که بجای فرمان بری از تفکر، از احساس پیروی می کند را تهیج کرده و وادار به حرکت بر خلاف منافع ملی نماید.

فاصله و تبعیض طبقاتی، تورم و گرانی، بیکاری و فساد، عدم تحقق عدالت اجتماعی و شعارهای انتخاباتی و مبارزه قاطعانه با فساد اقتصادی، جامعه را آماده انفجار نموده است، و تنها بروز چند حادثه کوچک دیگر کافی است، تا باعث صدور حکم عدم کفایت سیاسی احمدی نژاد شود.

اینک مخالفین دیروز هاشمی، که یکروز منافع سیاسی خود را در دور بودن هاشمی از صحنه سیاست می دانستند، با تغییر موضعی سریع و شدید، موافق و همراه هاشمی شده اند، تا باز منافع از دست رفته را به قیمت فدا کردن دوباره هاشمی، باز یابند، و عدم توجه مشاورین احمدی نژاد به واقعیت های جامعه، خود نیز یکی از عوامل مهمی است، که باعث بازگشت به قدرت مخالفان احمدی نژاد شده است و می گردد.

آن روز که احمدی نژاد جرات نکرد لیست مفسدان اقتصادی را که در جیب داشت افشاء کند، بازی را به مخالفان خود واگذار نمود، و اینک حربه هایی که می تواند براحتی باعث مات گشتن احمدی نژاد در صحنه سیاست شود، در دست نیروهای قدرتمند مخالف او قرار دارد، گرانی و ناامنی، پس اینک احمدی نژاد، با گروه معدود و اندک همراه خود، جدا از تحقق عدالت اجتماعی، مجبور است گرانی و تورم را مهار و امنیت ایجاد کند، که این نیز در کوتاه مدت، با توجه به مسئله هسته ای ایران و عدم توانمندی یاران احمدی نژاد، برای احمدی نژاد و کابینه ضعیف او غیر ممکن می باشد.

بسیاری از استانداران انتخاب احمدی نژاد، بدلیل بی تجربگی و محدود عمل کردن، نتوانسته اند حتی به شعارهای احمدی نژاد نیز نزدیک شوند، و سفرهای استانی و تبلیغاتی احمدی نژاد نیز در بردارنده وعده های بزرگی است، که عدم تحقق آنان باعث نا امیدی بیشتر مردم و سرخوردگی بیشتر طرفداران او خواهد شد.

احمدی نژاد با هر گام ، ناخواسته یک گام به شکست و سقوط نزدیک می شود، و دور نیست روزی که ملت، به فرزند خوانده ملت پشت کند.

احمدی نژاد آهنگر زاده معلمی است که فکر می کرد می تواند مسیر طولانی تاریخ ایران را بدون همراهی صاحبان زر و زور عوض کرده، و به حاکمیت روابط و قدرتهای پنهان خاتمه دهد.

احمدی نژاد در مدت کوتاهی که قدرت را بدست گرفته، بسادگی و براحتی فرصت ها را از دست داده، و آنها را تبدیل به تهدید نموده است، و حال بروز کوچکترین تنشی بین ایران با اروپا و آمریکا و حتی کشورهای همسایه، موجب نابودی اصول و اصل انقلاب خواهد شد.

آری به قول همسر دکتر الهام، احمدی نژاد معجزه هزاره سوم است، چرا که نتوانسته از قدرتی که مردم به او دادند، همچون خاتمی بدرستی عمل کند.

احمدی نژاد خواسته و ناخواسته، درست راه خاتمی را می رود، و درست از جایی ضربه می خورد که خاتمی ضربه خورد، امروزاصلاح طلبان از دوم خرداد بدون خاتمی می گویند، و بدون حضور خاتمی، جشن سالگرد دوم خرداد را می گیرند، و سوم تیر بدون احمدی نژاد نیز نزدیک است، رسیدن خاتمی به مرز شکست و اعتراف به مرگ اصلاحات، هشت سال طول کشید، و این رسیدن و اعتراف به مرگ عدالت، برای احمدی نژاد شاید که کمتر از یکسال باشد.

متاسفانه تاریخ ایران ثابت کرده است که خاتمی و احمدی نژادها، نادرهای هستند که نمی توانند موفق باشند و شاهد پیروزی را در آغوش بگیرند، چرا که برای اجرای اندیشه های خود، همفکران و همراهانی چون خود ندارند.

اصلاحات خاتمی و عدالت احمدی نژاد یک معنی را می دهد، چرا که با انجام اصلاحات، عدالت تحقق می یافت، و تحقق عدالت، خود اصل اصلاحات است.

خاتمی را در یک فردا، بر خلاف اظهارات کسانی که بدون حضور خاتمی، در دوم خرداد ازخاتمی گفتند، تاریخ محاکمه و محکوم خواهد کرد، و این درست اتفاقی است که برای احمدی نژاد نیز خواهد افتاد.

ایران برای رهایی از بن بست و رسیدن به توسعه و پیشرفت، محتاج اتحاد و از خودگذشتگی تمام نخبگان و گروهای سیاسی می باشد، و این رویایی است، که تا سالیان سال،همچنان رویا باقی خواهد ماند.

خاتمی برای انجام اصلاحات همراهی همچون احمدی نژاد می خواست، و احمدی نژاد برای تحق عدالت اجتماعی، همراهی چون خاتمی می خواهد، و در تعجبم که چرا هیچگاه در ایران، خاتمی ها و احمدی نژادها با هم همراه نیستند، و در مقابل هم قرار می گیرند، و هر کدام با نوع حرکت، باعث آمدن دیگری می گردند؟!

نامه ای برای امشب! در دوران خاتمی، به دو رئیس جمهور تقدیم گشت، خاتمی نامه ای برای امشب! را دیر دید، و احمدی نژاد را نمی دانم، نامه ای برای امشب در دوران خاتمی توقیف شد و در دوران احمدی نژاد در آتش سوخت، براستی که امشب! هیچکس نباید نامه ای برای امشب! را بخواند. 2/3/85

بقيه مطالب شوق دات كام:

 راهی را که عاصی شروع کرده است، نه به اصلاحات ختم خواهد شد نه به عدالت!

ابوئی در تله سپید!

بعد ازتعریف ازمدیریت عجمین، سخنوری ابوئی مورد تمجید قرار میگیرد

 نظرکاربران در رابطه با خانه آذر یزدی

 مخالفین مدارس غیر انتفاعی دیروز، مالکین مدارس غیر انتفاعی امروز!

يزدفردا