زمان : 23 Esfand 1400 - 15:56
شناسه : 172430
بازدید : 4185
بهروز وثوقی از گوزن‌ها گفت! بهروز وثوقی از گوزن‌ها گفت!

یزدفردا"بهروز وثوقی گفت: برای «گوزن‌ها» بعد از اینکه فیلم آمد بیرون روزی اقلا بیست، بیست و پنج نامه از مادر‌ها دریافت می‌کردم که فقط تشکر می‌کردند که شما صورت بچه‌های ما را بهشان نشان دادی، شما نشان دادی که این‌ها مواد مخدر می‌زنند چه حالتی دارند.


 

نشریه چلچراغ نوشت"بهروز وثوقی با یادآوری نکاتی درباره فیلم گوزن‌ها از آرزوی دیرینه اش برای بازگشت به ایران سخن گفت.

بهروز وثوقی در بخش‌هایی از گفتگو با نشریه چلچراغ درباره خاطرات و نگاهش به بازیگری و احتمال بازگشتش به ایران گفت: «در شرایطی که الان مملکت دارد. فکر نمی‌کنم عملی باشد که من بیایم. چون اگر می‌توانستم راحت بیایم، همان سال‌های اول می‌آمدم. نمی‌دانم شما چقدر می‌دانید.. همیشه از خیلی جا‌ها حمله‌هایی به من شده و همیشه هم این‌ها بوده. خب من با چه اطمینانی بلند شوم بیایم؟

او ادامه داد: یک عده‌ایی هستند که دوست دارند معروف شوند و از این معروفیت استفاده‌های گوناگون بکنند. این در سینما از نظر من مردود است. من دوست نداشتم فقط معروف بشوم. من فکر می‌کردم سینما هنری است که باید آدم عمیق‌تر بهش فکر کند و عمیق‌تر انجام دهد. وقتی عمیق‌تر و درست‌تر انجام بدهد خود به خود معروف می‌شود و خود به خود مطرح می‌شود.

بهروز وثوقی ادامه داد: اگر مردم نباشند، من هیچ کس نیستم. اگر مردم نباشند، نیایند فیلم‌های من را ببینند یا برای تماشای تئاتر‌هایی که بازی می‌کنم نیایند من کسی نیستم. تمام هنرمندان دنیا از نقاش گرفته تا شاعر و.. اگر مخاطب نداشته باشند به درد نمی‌خورند. وظیفه هنرمند است که از استقبالی که از او می‌شود تشکر کند.

این هنرمند ادامه داد: برای «گوزن‌ها» بعد از اینکه فیلم آمد بیرون روزی اقلا بیست، بیست و پنج نامه از مادر‌ها دریافت می‌کردم که فقط تشکر می‌کردند که شما صورت بچه‌های ما را بهشان نشان دادی، شما نشان دادی که این‌ها مواد مخدر می‌زنند چه حالتی دارند. به همین دلیل تعداد زیادی از بچه‌های ما مواد را ترک کردند. این‌ها برایم خیلی ارزش داشت.

وثوقی گفت: من نمی‌توانم بگویم در صدر جدول هستن یا در پایین جدول. من تنها چیزی که می‌خواهم بگویم این است تا یک زمانی من انتخاب می‌شدم و از یک زمانی من انتخاب می‌کردم همه چیز را. آن کار‌هایی که من انتخاب کردم، همه‌اش حساب شده بود و آن‌ها یادگاری‌های من است که در سینمای ایران جا گذاشتم.

او در پایان گفت: آرزوی من در تمام این مدت در غربت این بوده که در ایران مردم راحت‌تر زندگی کنند. اگر هم فرصتی به من داده شود که برگردم آن‌جا و چند نفر را خودم آن‌طور که دلم می‌خواهد، آن تجربیاتم را در اختیارشان بگذارم که استفاده کنند. متاسفانه چندین سال است که نشده. ولی آرزویم این است که واقعا بشود و در ایران یک وضعیتی پیش بیاید که اگر من بتوانم بیایم. نه این که بیایم کار فیلم کنم، بیایم این تجربیات گذشته‌ام را در اختیار جوان‌هایی که علاقه‌مندند به این کار، مجانی بگذارم.»