فرارو نوشت" گاردین؛ او که اکنون در ورشو در لهستان کشور همسایه اوکراین به سر میبرد میگوید: "چرا من نمیتوانم مانند هر دختر ۲۳ ساله دیگری در اروپا زندگیای عادی داشته باشم"؟
یک هفته پیش، "معصومه تاجیک" برای دومین بار در شش ماه گذشته خود را در وضعیتی بحرانی برای نجات جان اش دید. او که پس از تسلط طالبان بر افغانستان از کابل خارج شد اکنون در حال فرار از کشور دیگری در قارهای دیگر بود این بار برای فرار از بمباران روسیه.
معصومه مهندس نرم افزار و تحلیلگر داده است. او میگوید شوک و ضربه روحی ناشی از یافتن خود در منطقه جنگی دیگری پس از افغانستان وضعیت اش را به هم ریخته است.
او از ورشو پایتخت لهستان میگوید: "گاهی وقتی چشمانم را میبندم همه چیز سورئال به نظر میرسد. زمانی که از لویو به سمت مرز لهستان میرفتم صحنههایی را دیدم که مرا به یاد خروج ام از کابل انداخت. هر بار که این صحنهها را میدیدم احساس آشنا پنداری میکردم. من این احساس را داشتم که قبلا در این شرایط زندگی کرده بودم. من نمیتوانستم این را باور کنم. من خانواده و دوستانم را چند ماه پیش از آن در افغانستان ترک کردم و اکنون دوستانم را در اوکراین ترک میکردم".
جنگ و درگیری او را از بدو تولد دنبال کرده است. پس از آن که خانواده اش که هزاره هستند (یک اقلیت قومی تحت آزار و اذیت در افغانستان) مجبور به ترک خانه شان شدند و در ایران پناه گرفتند او در تهران متولد شد. پس از بازگشت خانواده به افغانستان با وجود تمام موانعی که به دلیل جنسیت و قومیت برای معصومه وجود داشت او موفق شد بورسیه تحصیلی دانشگاه آمریکایی افغانستان را کسب کند و یکی از شاگردان برتر کلاس شود.
در ماه آگوست گذشته، معصومه تاجیک در حال تحصیل و زندگی در کابل بود که طالبان در ۱۴ آگوست به دروازههای شهر رسیدند. ظرف مدت ۲۴ ساعت، هزاران افغان که زمانی توسط ارتش ملی افغانستان و ارتش ایالات متحده محافظت میشدند خود را تحت سیطره قوانین طالبان یافتند.
معصومه تاجیک به عنوان یک هزاره و یک زن هدف قرار گرفت. او میگوید: "رئیس ام با من تماس گرفت و گفت که باید شهر را ترک کنم و او راهی برای بیرون کردن ما پیدا کرده است. او همراه با هزاران افغان ناامید دیگر توانست خود را به فرودگاه کابل برساند جایی که تلاشی آشفته برای خروج از شهر در جریان بود".
معصومه میگوید: "اگر من در این شش ماه یک چیز یاد گرفته باشم این است که واقعا نمیدانیم فردا چه چیزی در انتظار ما خواهد بود".
او میافزاید:"زمانی که وارد فرودگاه شدیم اوضاع بدتر میشد. وضعیت وخیم بود و طالبان مردم را که در حال فرار بودند کتک میزدند. من توسط گروهی از اعضای طالبان شلاق خوردم. من وحشت زده بودم. "
پس از روزها انتظار، در ۲۱ آگوست، معصومه تنها و با یک کوله پشتی حاوی یک لپ تاپ و کتاب چهل قانون عشق نوشته الیف شافاک موفق شد صندلیای در هواپیمای عازم کی یف پیدا کند. او تنها در شهری غریب با زبانی دیگر زندگی به عنوان یک پناهنده را آغاز کرد.
او میگوید:"بعد از چند ماه، به دلیل تعطیلی شرکتی که در آن کار میکردم بیکار شدم. اما من تسلیم نشدم و یک شغل از راه دور دیگر به عنوان تحلیلگر داده برای یک شرکت در صربستان پیدا کردم".
شش ماه بعد، زمانی که معصومه تاجیک دوستانی را یافته بود زندگی او یک بار دیگر بدون هیچ هشداری ناگهان منفجر شد. در تاریخ ۲۴ فوریه، ولادیمیر پوتین به سربازان خود دستور داد تا به اوکراین حمله کنند و به سمت کی یف بروند. برای معصومه زمان فرار دوباره فرا رسیده بود.
او میگوید:" شروع کردم به فکر کردن در این باره که آیا کشوری وجود دارد که در آن جنگ نباشد تا بتوانم به آنجا بروم"؟ معصومه تاجیک با اشک بر روی صورت اش میگوید:"در میان همه مردم دنیا چرا من؟ چرا من نمیتوانم مانند هر دختر ۲۳ ساله دیگری در اروپا زندگی عادیای داشته باشم"؟
تاجیک توانست خود را به لویو برساند و در آنجا با گروهی از داوطلبان لهستانی در فیس بوک ارتباط برقرار کرد که از مرز اوکراین عبور کردند تا او را به محلی امن در لهستان برسانند..
او میگوید:"پیش از سفر صرفا برای صرفه جویی در پول کمی که داشتم برای نجات خود غذا نخوردم و نوشیدنیای ننوشیدم".
معصومه پنجشنبه گذشته وارد ورشو شد و با یکی از دوستان افغان اش از کابل که از زمان تسلط طالبان در لهستان زندگی میکند ملاقات کرد. او اکنون با این احتمال مواجه است که برای سومین بار مجبور شود زندگی خود را از نو آغاز کند.
او میگوید:"این بار، هر روز را همان طور که میآید زندگی خواهم کرد، چون اگر در این شش ماه یک چیز از زندگی یاد گرفته باشم این است که واقعا نمیدانیم فردا چه چیزی در انتظارمان خواهد بود".