16 آذرماه سالروز شهادت «مصطفی بزرگنیا و احمد قندچی و آذر شریعترضوی» دانشجویان دانشکده فنی میباشد که در 16 آذرماه سال 1332 در پی اعتراضات شدید دانشجویان دانشگاه تهران به دست نیروهای رژیم پهلوی کشته شدند فردای آن روز ریچارد نیکسون معاون رییسجمهور وقت امریکا در دانشگاه تهران که در اشغال نظامیان حکومت بود حاضر شد و دکترای افتخاری در رشته حقوق دریافت نمود.
هرسال معمولاً عدهای از مقامات عالیرتبه سیاسی و اجرایی در چنین روزی در مراسمی که به مناسبت بزرگداشت روز دانشجو و یادآوری خدمات فعالان دانشجویی برگزار میگردد، در یکی از دانشگاهها شرکت میکنند و گاه اعتراضات و انتقادات و نظرات بعضی از دانشجویان را میشنوند. در این شماره به فرازهایی از سخنان تعدادی از دانشجویانی که در حضور روسای سه قوه ایراد نمودهاند اشاره و درباره بخشهایی از مطالب ارائه شده در آن نشستها توضیحاتی ارائه میگردد.
محمدحسین بیات، دبیر انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی شریف در دیدار رئیسجمهور از این دانشگاه میگوید: «…جناب آقای رییسی از شما میخواهیم که هرگاه خواستید از جانب مردم سخن بگویید و یا سیاستی را به آنان تحمیل کنید به یاد بیاورید که شما حاصل غیررقابتیترین انتخابات طول تاریخ جمهوری اسلامی با پایینترین میزان مشارکت بودهاید. انتخاباتی که خود محصول ساختارهای معیوب و ناکارآمدی بوده که مردم را به ناامیدی از هرگونه امکان تغییر در ساز و کار سیاستگذاری در ایران کشانده است. شورای نگهبان به عنوان پاسدار تمامیتخواهی سیاسی و سرکوب هرگونه انتخاب و خواست دموکراتیک مردم در این سالها، کشور را به جایی کشانده است که باید برای توجیه مشارکت پایین سیاسی آنان دست به دامن انواع توجیهات شود تا علتالعلل مشکلات را بپوشاند. شورای نگهبان تنها ساختار معیوب موجود نیست. ساختارهایی که سوار بر سیاستی غیردموکراتیک بر عرصهی حکمرانی کشور بنا شده است و روزبهروز ناکارآمدی را تولید کرده تا بحرانی را با بحرانی دیگر فراموش کنیم… امروز دیگر از محسن رضایی گرفته تا قاضیزاده هاشمی و رستم قاسمی و سردار وحیدی، همگی سهمشان را از قدرت گرفتهاند. امروز دیگر امنیتیترین کابینه جمهوری اسلامی را با انتصاب سرداران سپاه در تکتک مناصب دولتی تشکیل دادهاید. حالا سوال اینجاست که در این حاکمیت سرتاپا یکدست، آن فسادستیزی ای که وعده میدادید کو؟ آن رفع فاصله طبقاتی و مبارزه با بیعدالتی ای که میگفتید، کو؟ آن رفاه و تأمین حداقل معیشت مردم، کو؟ آن آزادی و آن تضمین حقوق همه مردم و زنان و دختران، کو؟ آن وعده رفع تحریمهایتان چه شد؟ آن عزتی که وعده میدادید، کجاست؟…»
سید امیرمحمد حسینی نماینده اتحادیه جامعه اسلامی در نشست با محمدباقر قالیباف خطاب به رئیس مجلس میگوید: «…جناب آقای قالیباف! مردم از شما به عنوان رئیس مجلسی که با شعار انقلابیگری پای کار آمده، انتظار ویژهای برای از بین بردن ساختارهای معیوب گذشته دارند اما عملکرد یکسال و نیم گذشته شما، به تحقق این انتظار کمکی نکرده است.»
معین رضیئی نماینده اتحادیه انجمنهای مستقل گفت: «آقای دکتر قالیباف! اگر میخواهیم مجلس به ریل باز گردد باید ساختارها و سازوکارهای آن را متناسب با چالشهای پیچیده کنونی بهروزرسانی کنیم. بخشی از مشکلات دیروز و امروز فراتر از ایرادات شخصی و فردی نمایندگان و ناشی از ضعف ساختارهای سیاسی کشور است. به همکاران خود بگویید «شفافیت» زیربنای رفع بسیاری از این چالشهاست!»
قالیباف در پاسخ به دانشجویان میگوید: «مجلس نماینده مردم است و باید دغدغههای مردم را دنبال کند، ما نمایندگان مردم هستیم، این که در مجلس نامه بنویسند و از کسی حمایت کنند این کار پسندیده نیست این نقد شما وارد است و من اجازه ندادم که آن نامه از تریبون مجلس خوانده شود…»
در نشست عدهای از دانشجویان با رئیس قوه قضائیه امیرمحمد کولایی نماینده اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان اظهار داشت: «جناب آقای اژهای! شعار مبارزه با فساد را همه میدهند هرکس دیگری هم بر این کرسی تکیه بزند قطعاً شعار مبارزه با فساد را با صدای غرّا سرخواهد داد اما میزان جدیت قوه در مبارزه با فساد در آنجا نمایان میشود که مردم ثمره این مبارزه را بر سر سفره خود ببینند.»
علی بزرگپور نماینده دفتر تحکیم وحدت خطاب به رئیس قوه قضائیه اظهار داشت: «در قوه قضاییه نیازمند انقلاب شفافسازی هستیم، نباید شرایط به نحوی باشد که استثنای قانون اساسی بر اصل قانون اساسی غلبه داشته باشد… و خواستار رسیدگی قضایی به داراییهای مسئولان پس از پایان دوران مسئولیتشان شد و خواهان تعیین دقیق نقش هیات منصفه در قانون جرم سیاسی گردید…»
یکی از نمایندگان انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران با انتقاد از برخی احضارهای دانشجویان از سوی نهادهای امنیتی خارج از دانشگاه گفت: «سناریوهای مختلفی برای به انزوا کشاندن قدیمیترین تشکل دانشجویی به کار میرود اما این سناریوها هیچگاه به بار نخواهد نشست و خواستار رسیدگی جدی دستگاه قضایی به پرونده قربانیان حوادث آبانماه 1398 شد.»
از سخنان آن عده از دانشجویان که در این ستون درج گردید چنین استنباط میگردد که سیدابراهیم رئیسی با دیگر روسای قوا و مسئولان و کارگزاران باید در مبارزه با فساد، مفسدان اقتصادی و زالوصفتان را که در اثر عدم نظارت مسئولان ذیربط به آلاف و الوف رسیدهاند به دست قانون بسپارند و با عنایت به وضع اقتصادی و اختلاف فاحش طبقاتی و کوچکتر شدن سفره مردم بویژه دهها میلیون نفری که در فقر مطلق یا زیر خط فقر زندگی میکنند و در اثر بیکاری و گرانی سرسامآور و روزافزون و عدم دسترسی به امکانات حداقلی درمانی در رنج و عذاب هستند چارهای بیندیشند، از انتصابات حزبی و گروهی و فامیلی در صورتی که لیاقت و شایستگی نداشته باشند خودداری نمایند.
تذکرات دلسوزانه علما و فقها و اقتصاددانان و علاقهمندان را جدی بگیرند، در مذاکرات با دیگر کشورها به منظور رفع تحریمهای ظالمانه با رعایت عزت و حیثیت و صلاح و مصلحت مردم ایران زمینههایی فراهم نمایند تا اوضاع اقتصادی جامعه سامان یابد و نظارت بیشتری اعمال کنند تا مردم از گرانی روزبهروز مایحتاج زندگی و افزایش نگرانکننده قیمتها رهایی یابند.
رئیس قوه مقننه در جلسه دانشجویان گزارش مفصلی از نحوه مدیریت و سوابق اداری و نظامی خود میگوید و با صراحت اعلام میکند مجلس نباید وکیلالدوله باشد بنابراین به این پرسش پاسخ دهد آنگاه که 220نفر از نمایندگان درخواست کاندیداتوری سیدابراهیم رئیسی نمودند و چند روز بعد 210نفر تقاضای استعفای کاندیداهای ریاست جمهوری داشتند مخالفت و یا عدم موافقت قالیباف چگونه بروز و ظهور پیدا کرد و چه تذکراتی به نمایندگان داد؟
چگونه بعد از دهماه که از ماجرای سیلی زدن نماینده مجلس به سرباز راهور آن هم در حین انجام وظیفه گذشت بدون تحقیق و بررسی به دانشجویان میگوید: «هیات نظارت پیگیری کرد، اما معتقدم که باید محکمتر از این پیگیری میکرد. اما از طرف دیگر اشکالاتی هم در مامور نیروی انتظامی بود ما نباید هر آنچه در فضای مجازی دیدیم بگوییم… اگر نماینده به سرباز سیلی میزد حتماً خطا کرده و باید تنبیه شود اما سیلی نزده و سرباز را هُل داده و…»
پس از این بیانات خندهدار رئیس مجلس، نمایندهای که سیلی به گوش سرباز زده از رئیس مجلس تشکر میکند اما بلافاصله با سخنان سرباز و مخالفت و اعتراض عدهای که حقیقت ماجرا را میدانستند محمدباقر قالبیاف با انتشار مطلبی در صفحه اینستاگرامیاش نوشت: «من در واکنش به سوال یکی از دانشجویان، براساس صحبتهای آقای عنابستانی که قبلا به اینجانب گفته بود حکم دادگاه، من را از سیلی زدن تبرئه و براساس هل دادن مرا محکوم به ضرب بلااثر کرده است، گفتم که ایشان سیلی نزده و هل داده است. اما بعد از صحبتهای جناب آقای عابد اکبری، سرباز وظیفه راهور که تاکید میکرد حکم دادگاه سیلی را تایید کرده، بر خود لازم دانستم موضوع را پیگیری کنم تا ظلمی به این شهروند عزیز نشده باشد؛ لذا حکم دادگاه را گرفتم و متوجه شدم متاسفانه دادگاه بدوی تشخیص بر ضرب بلااثر (سیلی) داده است که البته بعدا با اعلام رضایت طرفین پرونده مختومه شده است.»
قالیباف به این پرسش پاسخ دهد بعد از این ماجرا چه برخوردی با دروغپردازیهای نماینده مجلس خواهد داشت؟ آیا با در اختیار گذاشتن اتومبیل دنا به هریک از نمایندگان و یا پرداخت دویست میلیون تومان به هر نماینده بابت حق مسکن و… گرچه در گذشته هم به همین منوال عمل میشده چگونه نمایندگان را انقلابی میداند و به شعاری که تاکنون داده و میگوید واقعاً همه در برابر قانون مساوی هستند؟ آیا معتقد است نمایندهای که هنگام انجام وظیفه سیلی به صورت سرباز میزند یا آنکه نمایندگان میتوانند اتومبیل دریافتی را با چند برابر قیمت اولیه بفروش برسانند آیا با شهروندان و مردمان غوطهور در گرفتاریهای زندگی که با مشکلات و معضلات دست و پنجه نرم میکنند همگان از نظر قانون برابرند؟
حجتالاسلام والمسلمین محسنی اژهای درباره وضعیت زندانها نیز به دانشجویان میگوید: «از روز اول به موضوع زندانها به عنوان یکی از مشکلات مردم ورود کردم… زیبنده نیست این تعداد زندانی داشته باشیم. فرد زندانی، خانواده او و اقوام او پس از زندانی شدن با مشکلات زیادی مواجه میشوند و آینده کاری این فرد تحتالشعاع قرار میگیرد… فرد زندانی به منظور به کار گرفته شدن در بخش خصوصی هم به او اجازه ورود نمیدهند. در این شرایط خانواده فرد چطور خود را اداره میکنند؟ فرزندان او چه سرنوشتی خواهند داشت؟…»
یکی از وظایف مهم قوه قضائیه براساس اصل 156 قانون اساسی پیشگیری از جرم میباشد بنابراین طی سالیان متمادی سیدابراهیم رئیسی و محسنی اژهای و دیگر مسئولان که در منصب قضا انجام وظیفه مینمودند چه تدبیری اندیشیدهاند که کشور با این تعداد زندانی روبرو است؟ آنهم در زندانهایی که چندین برابر گنجایش متهمان و مجرمان باید دوران محکومیت خود را بگذرانند. متاسفانه ایران دهمین کشور با بیشترین زندانی است که در برابر هر یکصدهزارنفر جمعیت 228نفر زندانی هستند!!
نکته آخر اینکه در یزد دارالعباده که قبل از انقلاب اسلامی جمعیت ایران 36میلیون نفر بوده بیست نفر زندانی داشته اما با گذشت 42سال از انقلاب درحال حاضر حدود 3500 زندانی دارد که بیش از 68درصد آنان متاهل و 4/28درصد آنان غیربومی و 7/10درصد اتباع بیگانه میباشند و شگفت آنکه بیشتر زندانیان گروه سنی زیر 40سال را تشکیل میدهند که در واقع بعد از انقلاب متولد شده و در این سرزمین و در دوران این حکومت رشد یافتهاند که جرم بیشتر آنان موادمخدر و سرقت میباشد. والسلام.
رضا سلطان زاده – مدیر مسئول