اعتماد ملي– فرزانه آييني: «براساس نظرسنجيها محمود احمدينژاد ركورددار آراي منفي در انتخابات رياست جمهوري است». محمدرضا تابش در ارزيابي موقعيت اصولگرايان در انتخابات پيش رو با استناد به نتايج نظرسنجيها بر جمله فوق تاكيد ميكند چرا كه عدم حمايت چهرههاي شاخص جريان اصولگرا از احمدينژاد در آستانه انتخابات را شاهد آن ميداند. دبير فراكسيون خط امام كه در اقليت مجلس هشتم قرار گرفته است در طول مصاحبه اجمالياش با اعتماد ملي كه در راهروهاي پارلمان انجام شد با ابراز نارضايتي از شرايط نامساوي تبليغاتي اصولگرايان و اصلاحطلبان درانتخابات رياستجمهوري بر ضرورت تضمين سلامت انتخابات براي جلب اعتماد مردم به حاكميت تاكيد ميكند.
ارزيابيتان از موقعيت اصلاحطلبان در انتخابات پيشرو چيست؟
متاسفانه بايد بگويم آنچه كه فضاي انتخاباتي خوانده ميشود به ويژه در چند روز گذشته فضاي سردي بود. البته نميخواهم الان دلايل اين سردي فضا رابيان كنم ولي دلايل متعددي دارد از جمله اين كه در هر صورت انتظار ميرود گروهها و جناحها به ويژه رسانه ملي بيشتر به انتخابات بها بدهند.
همانطور كه ديديم در انتخابات اخير آمريكا برنامههاي انتخاباتي «باراك اوباما و مككين» به عنوان دو كانديداي رياست جمهوري ايالات متحده بر فضاي خبري جامعه آمريكا حاكم شده بود. اما الان در كشورمان اين خلا و ضعف برنامههاي صدا و سيما احساس ميشود.
البته بايد بگويم برنامههاي تبليغاتي احزاب و گروهها نيز در گرم شدن فضاي انتخابات نقش ويژهاي داشته است، منتها چيزي كه در اين ميان با اهميتتر از هر موضوعي است اين كه خود مسوولان اجرايي اين باور و اعتماد و اطمينان را به مردم بدهند كه انتخاباتي سالم برگزار خواهند كرد كه نتيجه آن از قبل مشخص نيست. چرا كه مجموعه اين عوامل ميتواند شوك انتخاباتي به مردم وارد و آنها را براي مشاركت در انتخابات ترقيب كند.
اما در مورد موقعيت اصلاحطلبان بايد بگويم كه حضور دو كانديدا از جانب اين جريان در انتخابات تنوع سليقه است چرا كه كانديداها محكم حضور پيدا كردهاند و اتفاقنظر خوبي هم بين آقاي كروبي و مهندس موسوي وجود دارد. من در حضور هر دو با هم عيبي نميبينم چراكه به عقيدهام به افزايش مشاركت مردم كمك ميكند.
بايد اشاره كنم كه در انتخابات اين دور اتفاق بيسابقهاي افتاده است چرا كه اولين باري است كه يك رئيسجمهوري بعد از چهار سال رقيب جدي پيدا ميكند، بايد توجه داشت كه اين مطلب مهمي است و ميتواند مشاركت مردم را هم افزايش دهد.
نقش فراكسيون براي حاصل شدن اين اجماع چيست؟
ما حداكثر تلاشمان را در فراكسيون براي ايجاد اجماع بين اصلاحطلبان بهكار ميگيريم و دليل بنده به عنوان دبير فراكسيون بر اين مدعا اين است كه فراكسيون تاكنون در اعلام حمايت از كانديدايي موضع نگرفته است يعني سعي كرديم كه ابتدا آقايون به اجماع برسند و ما سپس در اينباره اعلام موضع كنيم.
آيا براي حصول اين اجماع برنامهاي هم داريد؟
بله فراكسيون با مهدي كروبي و ميرحسين موسوي جلساتي را به صورت منظم برگزار و در اينباره نيز به آقايان خاتمي و هاشمي رفسنجاني هم رايزني كرده است. البته بايد بگويم به صورت دسته جمعي يعني در حضور سران اصلاحطلب نيز با دو كانديدا براي حصول اجماع نيز گفتوگو كردهايم. بايد اشاره كنم كه شخصا هم مجزا با كانديداهاي اصلاحطلب ديدارهايي داشتهام و خواهش ما اين بوده است كه در هر صورت بهرغم اينكه ميدانيم حضور دو كانديدا از جانب اصلاحات در انتخابات ايرادي ندارد و به افزايش مشاركت مردم كمك ميكند اين است كه چون اصلاحطلبان ابزارهاي تبليغاتي كافي در اختيار ندارند براي تضمين پيروزيشان در انتخابات 22 خردادماه حتما اجماعي صورت بگيرد، چرا كه اميدواريم در پايان اين انتخابات يك رئيسجمهور اصلاحطلب داشته باشيم تا بتوانيم آرمانهايمان را به مرحله اجرا برسانيم.
آراي دو كانديداي اصلاحطلبان در انتخابات را چگونه پيشبيني ميكنيد؟
بهرغم اينكه ما رسانه تاثيرگذاري نداشتهايم و اصولگرايان در راس قدرت از همه امكانات براي پيروزيشان استفاده كردهاند به عنوان مثال سود سهام عدالت را توزيع كردهاند اين درحالي است كه در اصل قضيه كه سودي در كار بوده است يا نه اختلاف وجود دارد و حالا دولت آمده اعلام كرده كه اين سودها را بين مردم توزيع كرده است، به نظر من اين قضيه شبهه دارد. اما من پيشبيني ميكنم حضور مردم براي راي به كانديداهاي اصلاحطلب، چشمگير باشد و اگر انتخابات در سلامت كامل برگزار شود نتيجه به نفع اصلاحات خواهد بود. استقبالهاي مردم از سفرهاي كروبي و موسوي مويد اين امر است.
البته بايد توجه داشته باشيم كه تنور انتخابات در روزهاي آينده گرمتر هم خواهد شد و مردم ما در دقيقه نود تصميم به حضور درانتخابات ميگيرند، اما در هر صورت آنچه مشخص است اينكه هردو كانديداي ما در مقابل كانديداي اصلي اصولگرايان يعني احمدينژاد آراي قابل توجهي دارند، البته اصرار داريم يكي از دو كانديدايمان اعلام انصراف كنند تا اجماع صددرصدي حاصل شود.
پيشنهاد ميكنيد كداميك از دو كانديداي جريان اصلاحات (كروبي و ميرحسين) به نفع ديگري و براي حصول اجماع اعلام انصراف كنند.
چون ما اين موضوع را به خود كانديداها واگذار كردهايم نميتوانيم پيشبيني كنيم چراكه بستگي به توافق خود آقايان دارد.
كانديداها چگونه به اين توافق خواهند رسيد، آيا راهكاري براي سهل كردن وصول اين توافق ارائه كردهايد؟
مكانيسمي كه براي انجام توافق نهايي انديشيده شده نظرسنجي و مقايسه آراي كانديداهاست.
به نظرتان انتخابات تك مرحلهاي برگزار ميشود يا دومرحلهاي؟
احساس ميكنم در فضاي فعلي انتخابات دو مرحلهاي است اما دل من ميگويد كه انتخابات تكمرحلهاي پايان مييابد.
بهنظرتان فراكسيون اصولگرايان در نهايت موفق به صدور بيانيه در حمايت از كانديداتوري احمدينژاد خواهد شد؟
چون اختلاف و تشتت آرا در بين اصولگرايان بسيار است بعيد ميدانم اين اجماع صورت بگيرد.
اصل اين تلاش يعني ورود اكثريت مجلس به انتخابات را صحيح ميدانيد؟
به عقيده بنده و با توجه به نقش فراكسيونها در ادوار گذشته، فراكسيون كاركرد شبهحزبي يا حزبي دارد و اينكه بيانيه انتخاباتي صادر كند اشكالي ندارد منتها به دو دليل در مجلس هشتم اين امر را درست نميدانم يكي اينكه در ابتداي فصل انتخابات بين هيات رئيسه و نمايندگان تفاهم و توافقي شد كه خيلي از تريبون مجلس در جهت پمپاژ مسائلي كه جامعه را ملتهب ميكند استفاده نشود و دوم اينكه خود آقايون هيات رئيسه بارها اعلام كردند به صلاح نيست خود مجلس كه اكثريتش در اختيار اصولگرايان است از كانديدايي حمايت كند كه ممكن است ديگر راي نياورد.
در هرصورت آنچه قابل بررسي و تحليل است اينكه از حالا مجلس زاويهاي را جلوي كانديدايي باز ميكند كه احتمال دارد راي بياورد و از اين جهت به صلاح نميدانند بيانيه صادر كنند. البته خود اصولگرايان بايد در اين باره تصميم بگيرند اما تاكنون ميدانم كه خود علي لاريجاني، رئيس مجلس و برخي از دوستان از جمله محمدرضا باهنر نايب رئيس مجلس مقاومت كردند كه فراكسيون وارد مصداق انتخاباتي نشود.
نقش نارضايتي چهرههاي شاخص جريان اصولگرا در مجلس از عملكرد احمدينژاد و ضعفهاي مديريتي دولت نهم را در عدم اجماع براي صدور بيانيه انتخاباتي فراكسيون اصولگرايان را موثر ميدانيد؟
قطعا موثر و غيرقابل انكار است چرا كه بارها مستقيم و غير مستقيم عملكرد دولت نهم از سوي اكثريت مجلس مورد نقد قرار گرفته است و بزرگان اصولگرا از تريبون مجلس عنوان كردهاند كه دلخوشي از دولت نهم ندارند.
جايگاه لرزان احمدينژاد بين سران اصولگرا در نظرسنجيها مشخص شده است چراكه بر اساس نظرسنجيها راي منفي احمدينژاد هم از ساير كانديداها بيشتر است.
همين امر يعني انتقاد چهرههاي اصولگراي مجلس همچون لاريجاني از احمدينژاد سبب موضعگيري حاميان دولت عليه رياست وي بر مجلس شده است، به نظرشما آيا تهديدهاي آنها براي بركناري لاريجاني از رياست مجلس عملي ميشود؟
شنيدهام كه حاميان دولت در مجلس براي حمايت مجدد از رياست لاريجاني شرط تعامل بيشتر از احمدينژاد را مطرح كردهاند اما با توجه به اينكه تعداد آنها كمتر از 50 نفر است تهديدات آنها نقش تاثيرگذاري ندارد چرا كه رياست لاريجاني بر مجلس خوب بوده اگرچه نقدهايي برآن وارد است اما اكثريت مجلس مجددا در انتخابات هيات رئيسه به او راي خواهند داد.
چه نقدهايي را به رياست لاريجاني وارد ميدانيد؟
ما انتظار داريم همانطور كه اقليتهاي ديني هر چند كه تعدادشان هم در كشور كم است حداقل يك نماينده در مجلس دارند، فراكسيون خط امام نيز به عنوان اقليت مجلس دو صندلي در هيات رئيسه داشته باشد. ببخشيد من مراجعهكننده دارم و نميتوانم بيشتر از اين آنها را منتظر بگذارم انشاءالله در فرصت ديگري گفتوگو ميكنيم …
یزدفردا