زمان : 31 Ordibehesht 1385 - 07:32
شناسه : 1696
بازدید : 1875
آذر يزدي / روزي بود و روزگاري آذر يزدي / روزي بود و روزگاري

آذر يزدي / روزي بود و روزگاري 

 

روزي بود و روزگاري، پيرمردي بود كه زحمات فراواني كشيده و سرد و گرم روزگار،بسيارچشيده بود و حاصل عمر او مزرعه‌اي بود بادرختاني كه ميوه‌هايش، كتاب‌ها و نوشته‌هايي كه سال‌ها براي به بار نشستن آن زحمت كشيده بود.

"قصه‌هاي خوب براي بچه‌هاي خوب" او يكي از ميوه‌هاي بسيار شيرين و دلچسب اين درخت است كه نه تنها براي بچه‌هابلكه براي بزرگترهانيز جذاب و خواندني است.

‪ ۸۴‬سال از بهار زندگي مهدي آذر يزدي مي‌گذرد و هم‌اكنون در يزد و در خانه دوران كودكي خود،درگوشه‌اي آرام و بي‌صدا، زندگي مي‌گذراند.

نويسنده‌اي كه عمر خود را صرف نوشتن و مطالعه كرده كه حاصل آن نوشتن‪۳۰عنوان كتاب در زمينه‌هاي قرآني و قصه‌هاي كودكان بود.

گذشته از جوايزي كه در سطح كشور، دريافت كرده، جوايزي هم از سازمان يونسكو به وي اعطا شده كه نشان از جايگاه وي در ادبيات فارسي ايران زمين دارد.
آذر يزدي منبع :ايرنا
وي بدون اينكه در مدرسه تحصيل كند از سن‪ ۳۵‬سالگي، كار نوشتن و خواندن را آغاز كرد.

آذريزدي،باشرايط جسماني نامناسب، دست از مطالعه كتاب برنداشته و مطالعه مي‌كند.

وي چندي پيش در بيمارستان تحت عمل جراحي قرار گرفت و اين امر زمينه‌اي فراهم ساخت تا به سراغش بروم اما سعي كردم آهسته بروم تا مبادا،شيشه نازك تنهايي او كه چند سالي براي خود ساخته و در آن به سر مي‌برد، ترك بردارد.

پس از عبور از كوچه پس كوچه‌هاي قديمي ميدان باهنر يزد كه نوع معماري و خشت و كاهگلي بودن بناها نشان از قدمت بالاي اين منطقه مي‌داد، به زير گذري در يكي از اين كوچه‌هاي تنگ وارد شدم و سراغ پلاك‪ ۱۲‬را گرفتم.

وقتي زنگ خانه را زدم،پس از چند دقيقه‌اي، پيرمردي كه‌غبار روزگار، سيماي وي را پوشانده بود در آستانه در ظاهر شد و بي‌ريابه درون خانه دعوتم كرد.

خانه با سبك و معماري حدود‪ ۸۰‬سال پيش ساخته شده بود ودر وسط خانه حوضي بود كه شايد آن قديم‌ها صداي شرشر آبش، فضاي خانه را پر مي‌كرد.

چند اتاق اطراف حياط بود كه مشخص بود خالي هستند و كسي در آنجا زندگي نمي‌كند.

وارد اتاقي كه استاد زندگي مي‌كرد شدم بسيار شلوغ و نامرتب و مشخص بود از نامهرباني‌ها و ناسپاسي‌ها به اين گوشه خلوت، پناه آورده و همانطور كه خودش بيان داشت دوست نداشت كسي سراغش را بگيرد.

در گوشه اتاق در طاقچه قديمي آن كه شايد در آن زمان‌ها شيشه‌هاي سركه و ترشي،نگهداري مي‌شده،باچند تكه تخته،كتابخانه‌اي ساخته شده بود و كتاب‌هايي را كه با روزنامه جلد شده بود، بر روي آن گذاشته بود.

در اين طرف اتاق، به اصطلاح قديمي‌ها صفه‌اي بود كه داخل آن تعداد زيادي كتاب بر روي هم تلنبار شده بود.

ميز بسيار قديمي كه بر روي آن كتاب‌هايي كه احتمالا استاد قصد داشت آنها رامطالعه كند وجود داشت و با چند تكه سيم مفتولي،رحلي براي خود درست كرده بود تا به آساني بتواند كتاب‌ها را ورق بزند و بخواند.

تلويزيون بسيار قديمي سياه و سفيدي نيز روبرويش بود و آنطور كه خودش مي‌گفت چندي قبل يكي از همسايه‌ها آنتن مخصوصي برايش خريده بود و گاهي اوقات برنامه‌ها را نگاه مي‌كرد.

در ابتدا فكر كردم استاد با سن زياد و كهولت نتواند و يا حوصله نداشته باشد با من صحبت كند اما از بسياري از موضوعات سخن گفت.

وقتي از وي پرسيدم كه چرا به اين اتاق آمده‌اي گفت: ديگر تحمل سر و صدا و فوتبال بازي كردن بچه‌ها را در كوچه ندارم، در اين اتاق، سكوتي است كه سال‌ها دنبال آن مي‌گشتم و كسي نيز با من كاري ندارد.

وي افزود:وقتي كسي زنگ خانه رابه صدا درمي‌آورد،توان برخاستن و باز كردن در را ندارم.

وي در مورد گذشته و اينكه چرا كتاب قصه براي بچه‌ها نوشته است، اظهار داشت: زماني كه بچه بودم كتاب داستان بسيار دوست داشتم اما پدرم برايم كتاب داستان نمي‌خريد و من در حسرت داشتن كتاب داستان بودم به همين دليل وقتي تصميم گرفتم بنويسم، دوست داشتم براي كودكان قصه بنويسم.

اين نويسنده معاصر كشور، مطالعه را جزئي از زندگي خود ذكر كرد و افزود:
شايد خيلي از افراد را ديده باشيد كه معتاد هستند، من هم‌شرايطم اين چنيني است و معتاد كتاب هستم و بايد كتاب مطالعه كنم.

از استاد، خواهش كردم كه چند قطعه‌اي عكس از وي بگيرم كه او نيز پذيرفت و پيراهن مرتبي به تن كرد و پشت ميزش نشست.

آذريزدي همچنين در مورد كتاب‌هايي كه مطالعه كرده گفت: از زماني كه سواد خواندن ونوشتن راخودم يادگرفتم هر كتابي كه برايم جذاب بودمطالعه مي‌كردم.

وي افزود:الان نيز سعي مي‌كنم كتاب‌هايي را مطالعه كنم كه بتوانم‌از اطلاعات آن در شرايطي كه به سر مي‌برم استفاده كنم.

در مقابل استاد و روي ميزش، دو كاسه نخودچي وسنجد بود كه هراز گاهي از آنها ميل مي‌كرد و سخن مي‌گفت.

وي درخصوص كم شدن مطالعه در بين افراد جامعه به خصوص كودكان و نوجوانان گفت: كم شدن مطالعه در بين افراد به دليل برخي عملكردهاونظارت دستگاههاي متولي امر است.

آذر يزدي گفت:نويسندگان، شاعران و ناشران و كساني كه در اين بخش فعال هستند با مشكلات عديده‌اي دست و پنجه نرم مي‌كنند.

وي ادامه داد: كم شدن مطالعه، به فروش نرفتن كتاب‌ها و برخي قوانين دست و پاگير از جمله مشكلاتي است كه مسوولان بايد در رفع آن اقدام كنند.

آذر يزدي از ترويج يك سويه شعر نو در سطح جامعه،انتقاد كردواظهار داشت:
كتاب‌هاي شعري كه چاپ مي‌شود،شعر نو است و هيچ اهميتي به سبك‌هاي قديمي داده نمي‌شود و كسي نيز ديگر رغبتي به سرودن شعر با سبك‌هاي قديمي نشان نمي‌دهد.

اين نويسنده كتاب‌هاي كودكان افزود: با توجه به رواج اين نوع شعرها من فكر نمي‌كنم كه سعدي و حافظ ديگري در كشور به وجود آيد.

در ادامه صحبت با استاد متوجه شدم كه حالش واقعا خوب نيست و به همين دليل از وي خواستم تا در زمان مناسبي به سراغش بيايم و صحبت كنيم.

وقتي از خانه خارج شدم با خود گفتم كه شايد فرصت ديگري نباشد تا او را دوباره ببينم و صحبت كنم و فقط بايد براي سلامتي‌اش دعا كرد.

هفته گذشته معاون مشاور هنري رييس جمهوري از استاد آذر يزدي عيادت كرد.

شهاب ملتخواه در اين ديدار صميمانه،پيام رييس جمهوري را به اين نويسنده كهنسال يزدي ابلاغ كرد.

ملتخواه در اين ديدار گفت: هفته گذشته‌از سيما فيلم مستندي از محل زندگي استادپخش شد كه نشان‌دهنده وضعيت مالي نامناسب و محل سكونت نامطلوب ايشان بود و همين امر سبب شد كه سريعا براي بررسي موضوع به يزد بيايم.

وي در خصوص سياست دولت نهم براي ساماندهي وضعيت هنرمندان و اهالي فرهنگ گفت:در راستاي عدالت گستري و مهرورزي، مسايل و مشكلات اين قشر فرهيخته كه حق فرهنگي عظيمي به گردن جامعه دارند به صورت خاص پيگيري و رفع خواهد شد.

مشاور رييس جمهوري گفت:دولت در سطح كلان براي ساماندهي وضعيت هنرمندان و نخبگان هنري، طرح جامعي در دست بررسي دارد كه به زودي تدوين و ابلاغ خواهد شد.

آذر يزدي، ياداشت‌هايي را بر كتاب زندگي نامه خود نوشته‌وآن رادر اختيار حوزه هنري استان يزد قرار داده است.

منبع :ايرنا

يزدفردا