«كميته صيانت از آرا» از نظر جريان سياسي دوم خرداد هم «استراتژي» و هم تاكتيك است.
چهرههاي شاخص اين جريان با رايزنيهاي گسترده اين موضوع را به «دغدغه مشترك» جبهه انتخاباتي طيف خود تبديل كردهاند. از نظر آنان كميته صيانت از آرا ميتوانند طيف مقابل را با چالش جدي مواجه كند و به كنترل رفتار آنان منجر شود.
براساس خبرها و استنادها، جريان مختلف الاضلاع دوم خرداد به نوعي تقسيم كار براي عمومي كردن دغدغه سلامت آراء روي آورده است. حمله رسانهاي به سپاه و بسيج و سخن گفتن از «حزب پادگاني» به عدهاي واگذار شده است و ظاهرا هدايت بخش رسانهاي اين عمليات بر عهده حجتالاسلام مجيد انصاري - عضو مجمع روحانيون - قرار گرفته است. دو حزب سازمان مجاهدين و مشاركت كه «كميته اعزام سخنرانها را در دست دارند، تلاش ميكنند تا با طرح پررنگ موضوع در شهرستانها، حساسيت عناصر شهرستاني وابسته به جريان دوم خرداد را بالا ببرند. حزب كارگزاران و حزب اعتدال و توسعه كه نقش روابط عمومي كارگزاران را بعهده دارد در تلاشاند تا نگراني نسبت به سلامت انتخابات را در محافل سياسي و دانشگهي برجستهسازي كنند و يك كارگروه مركب از گردانندگان روزنامه سلام وظيفه دارند استدلال، نشانه و استناد ناظر به عدم سلامت انتخابات را تهيه و ابراز عمليات رواني را در اختيار كارگروههاي ديگر قرار دهند.
خبرها حكايت ميكنند كه جلسات منظمي با حضور بنيانگذاران كارگزاران مشاركت مجاهدين، مجمع روحانيون، دفتر تحكيم وحدت، حزب اعتماد ملي و جمعيت توحيد و تعاون تشكيل شده و هر كدام نمايندگاني را مشخص كردهاند تا تصميمات بنيانگذاران در ستادهاي انتخاباتي كه متعدد و متنوع هستند پيگيري و عملياتي كنند بر همين اساس ميـوان گفت كميته صيانت از آراء يك تمهيد استراتژيك براي ايجاد وحدت رويه در طيفها و عناصر مختلف دوم خرداد است و اين نشان ميدهد كه مقوله صيانت از آراء فقط يك عنوان است و در متن آن يك اقدام بنيادين و اعلام نشده وجود دارد. اما آن اقدام بنيادين كه طراحان سناريو «صيانت از آراء» مصلحت را در اختفا آن ميدانند، چيست؟
كميته صيانت آرا در هيات تاكتيك، روشي براي انحراف اذهان عمومي از واقعيات نگران كننده درون جبهه دوم خرداد به حساب ميآيد. اگر به زمان طرح موضوع - روزهاي اول ارديبهشت جاري - نظري بياندازيم در ميِايم كه از اين زمان از درون اين جبهه انتخاباتي زمزمه شكست در دور اول انتخابات بلند شده و اميد به كشاندن انتخابات به دور دوم كمرنگ شده است. نظر سنجيهاي آخر فروردين نيز اين نكته را برملا كرد كه نه مهندسين ميرحسين موسوي و نه حجتالاسلام مهدي كروبي قادر به رقابت با كانديداي واحد اصولگرايان نيستند و مجموعه آرا اين دو از 25 درصد آراء تجاوز نميكند. حضور كم رمق مردم در جلسات استاني دو كانديدا و سير نزولي آراء آنان نيز به اين نكته تاكيد كرد كه اميد بستن به تغييرات در نظر مردم در هفتههاي منتهي به زمان برگزاري انتخابات نيز بيفايده است. بعضي از تئوري سازان اين جبهه كه پيش از اين وعده داده بودند، با آغاز گفت وگوهاي تلويزيوني يك جنبش عمومي به نفع كانديداي اصلي جريان دوم خرداد به راه ميافتد، با مشاهده روند معكوس در اقبال تودهها در جريان سفرهاي استاني دو كانديدا، جمعبندي خود را تغيير دادند و در لفافه و گاهي به صراحت گفتند بايد استراتژي «پيروزي در انتخابات دهم» را كنار گذاشت و به نتايج ديگر چشم دوخت.
در اين بين لحن رو به تندي كانديداي اصلي دوم خرداد كه در فاصله اعلام انصراف حجتالاسلام خاتمي در روزهاي پاياني اسفند گذشته تا آخر فروردين اتفاق افتاده بود از اول ارديبهشت تغيير كرد و مسالمت آميز شد اين موضوع نگراني افراطيها را در پي داشت و به قهر، كنايه زدن، تهديد كردن و اعمال فشار بر مهندس موسوي انجاميد در اين بين مهندس موسوي معتقد بود حالا كه راي لازم را در ميان تودهها ندارد نبايد با بكار گرفتن ادبيات اعتراضي آينده سياسي و اندوخته 20 سال اخير را از دست بدهد از اين رو او به لحن ملايم و در عين حال تاكيد بر جضور جدي در انتخابات روي آورد و از نقد دولت پا را فراتر نگذاشت. اين رويه البته مورد حمايت حجتالاسلام خاتمي و پارهاي از اعضاي مجمع روحانيون و حلقهي ياران موسوي - جمعيت توحيد و تعاون نيز قرار گرفت. اما دو حزب مجاهدين و مشارت كه خود را ناگزير به ادامه حماليت از موسوي ميبينند به مهندس يادآور شدند كه در شرايط يكه مردم راه خود را از دوم خرداد جدا كردهاند، جدا شدن كانديداي دوم خرداد از نخبگان و روشنفكران كه طالب رفتاري اپوزيسيون هستند ضربه مضاعفي را به كل جريان وارد ميكند از نظر آنان رفتار مسالمت جوي او سبب ميشود دوم خرداد هم در عرصه عمومي و هم در عرصه نخبگان به محاق برود. در اين بين بنيانگذار حزب كارگزاران سازندگي تاكيد داشت كه اگر نقد تند سياستها و دستاوردهاي دولت نهم بتواند از آراء دكتر احمدينژاد بكاهد و او با راي كمتري دور دوم رياست جمهوري خود را آغاز كند، يك هدف مهم به حساب ميايد. بر اين اساس او معتقد بود كانديداهاي دوم خرداد بايد از مرز ميان نقد نظام و نقد دولت مراقبت كنند تا در آينده با مشكلات مواجه نشوند اين البته از سوي دو حزب مشاركت و مجاهدين مورد قبول قرار نگرفت و مهندس موسوي نيز پيگيري نقد تند از دولت را براي خود هدف تلقي نميكند.
حجتالاسلام كروبي كه از سوي طيفهاي مختلف دوم خرداد در شرايط ايزوله به سر ميبرد و حتي از حمايت مجمع روحانيون مبارز - حزبي كه او از سال 67 تا 84 دبيركل و چهره شاخص آن بود - هم محروم است فرصت را مغتنم شمرد و با تند كردن لحن خود كه گاهي نظام را هم به چالش ميكشيد - نظير ادعاي اعدام كودكان از سوي نظام - تلاش كرد تا توجه جريان دوم خرداد را به سوي خود جلب كند. پيوستن محمد علي ابطحي، جميله كديور و دكتر عبدالكريم سروش به جريان تبليغاتي كروبي نشان داد كه تندروي او به احتمال زياد نتيجه ميدهد. دبيركل حزب مختلف الاضلاع اعتماد ملي معتقد است انتخابات دوره دهم تنها شانس او براي حضور در عرصه انتخابات رياست جمهوري - و هر انتخابات ديگر است چرا كه از يك سو سن بالاي او - 71 سال - و شكست پي در پي در دو انتخابات رياست جمهوري امكان آفتابي شدن در انتخابات دوره يازدهم را از او سلب خواهد كرد.
از اين رو كروبي احساس ميكند حال كه چيزي براي از دست دادن وجود ندارد به جمعآوري سرمايهاي براي ادامه حيات سياسي در كانون تحولات بدون اهتمام ورزد. از نظر او روي آوردن به رفتاري اپوزيسيون گرا، نيروهيا مخالف را به حمايت او جلب ميكند و اين ميتواند او را در حد يك جريان قابل اعتنا در صحنه سياسي كشور نگه دارد او به كميته صيانت از آرا پيوسته و حتي بر مخدوش بودن و نامشروع بودن انتخابات دوره نهم تاكيد ميكند.
اما نكته مهم ديگري نيز در عمل روي آوردن سران جريان دوم خردادي به طرح موضوع صيانت از آرا موثر بوده است. همانطور كه ميدانيد موضوع مورد هدف در كميته صيانت از آراء يك موضوع سلبي است و با هويت «تخريب شديد» پيوند خورده است. اما مسئله اصلي اين نيست مسئله اصلي اين است كه هيچكدام از اضلاع و كانديداهاي دوم خرداد طرح توجه برانگيزي براي اداره بهتر كشور در دست ندارند. از جمعيت توحيد و تعاون مهندسي موسوي و 15 كارگروه او و نيز بيانيه «مانيفست زيست مسلماني» او سخن دل انگيزي بيرون نيامده است تا جائي كه حجتالاسلام مسيح مهاجري كه با جديت از كانديداتوري مهندس موسوي حمايت ميكند و تا آنجا پيش رفت كه دكتر محمود احمدينژاد را فاقد صلاحيت رياست جمهوري قلمداد كرد، در روزنامه جمهوري اسلامي بيانيه اقتصادي موسوي را به باد انتقاد گرفت و آن را فاقد مشخصات لازم يك برنامه اقتصادي دانست او حتي به طعنه به موسوي يادآور شد كه 20 سال حشر و نشر با عرصه هنر او را از درك واقعيات امروز جامعه ايران بازداشته است.
فقدان برنامهي لازم اقتصادي و اكتفا كردن به يك سري شعارها كه عمدتا هم جنبه سلبي داشته و معطوف به ايراد گرفتن از فعاليتهاي برجسته دولت نهم ميباشد يك مشكل مشترك براي همه جريان دوم خرداد اعما از كارگزاراني، مشاركت، مجاهدين، مجمع روحانيون، حزب اعتماد ملي و .... و كانديداها و شخصيتهاي برجسته و غيربرجسته آنان است. در اين ميان حجتالاسلام كروبي كه طي 4 سال گذشته دست اندركار راه انداختن حزب اعتماد ملي بوده و براي آن هزينههاي زيادي پرداخته است هر چند پي در پي وعده اعلام برنامه جامع اقتصادي براي نجات كشور، تاكنون جز يك سري حرفهاي نامشخص مثل بيمه كردن دانشجويان و تقسيم پول نفت ميان شهروندان نزده است. واگذاري كميته اقتصادي در حزب به دكتر محمد علي نجفي عضو حزب كارگزاران و سپردن امور اجرايي ستاد خود به غلامحسين كرباسچي - دبير كل حزب كارگزاران - به وضوح نشان داد او و حزبش فاقد حداقل برنامه و تواناييها در «در انداختن طرحي نو» ميباشند.
از اين رو بايد گفت جريان دوم خرداد و احزاب آن در شرايطي كه حرف قابل شنيدني در عرصه حل مشكلات جامعه ندارند به ناچار بر روشها و ايدههاي سلبي پاي ميفشارند و تجمع در گرو قبه «كميته صيانت از آراء» از چنين چيزي حكايت ميكند البته در اين بين نوع كاركرد مردمي، عدالت محور، شهرستان محور، مركز ستيز و تغيير طلب دولت دكتر محمود احمدينژاد تاثير بسيار زيادي در خلع سلاح اقتصادي جريان دوم خرداد داشته است.
بايد در نظر داشت كه مهندس موسوي نميتواند پوستهي گذشته را به راحتي بشكند چرا كه اين تنها سرمايهي او در انتخابات به حساب ميآيد در عين حال او قادر به فعال كردن شعارهاي عدالت گرايي و مردم باوري - مهمترين عناوين اعلام او در مقطع نخست وزيري نيز نيست چرا كه او از يك سو با مخالفان عدالت گرايي و مردم باوري پيوند خورده است
حضور عناصر كليدي كارگزاران و مشارت - متوليان دولتهاي پنجم تا هشتم - در تابلوي انتخاباتي او باور اينكه او توانايي و عزم اداره دولتي با محوريت عدالت و تودههاي مردم دارد با ترديد مواجه كرده است و از سوي ديگر امروز مظهر شعارها و سياستهاي عدالت گرا و مردم محور دكتر محمود احمدينژاد است.
اما در عين حال در خصوص اهداف طرح موضوع كميته صيانت از آراء گفتنيهاي ديگر هم وجود دارد:
1 - به چالش كشيدن نظام از طريق به چالش كشيدن انتخابات كه مهمترين مفهوم جمهوري اسلامي و صيانت از آن طي سه دهه گذشته ميباشد، يكي از هدفهاي راهاندازي كميتهي صيانت از آرا ميباشد از نظر طراحان وقتي نظام بر تداوم عدالت گرايي در داخل و استكبار ستيزي در خارح تاكيد ميكند و صلاحيت عملي توسعه گرايان در عرصه داخل انطباق گرايان با خارج را به چالش ميكشد و از طريق فعال كردن يك موج اجتماعي مانع اعاده آنان به حكومت ميشود بايد از طريق نامطمئن نماياندن روند سياسي و ناصلح شمردن مجريان انتخاباتي دولت و شوراي نگهبان - نظام سياسي را به چالش كشيد اين البته مسبوق به سابقه است همين جريان در انتخابات دوره گذشته نيز تلاش فراواني كرد. تا زمان برگزاري انتخابات را براي مدتي نامعلوم به تعويق بياندازند و كشور را با خلاء سياسي و حقوقي مواجه كنند و از اين طريق توانايي نظام در برگزاري به موقع انتخابات را زير سوال ببرد در جريان انتخابات مجلس هفتم نيز شاهد بوديم عدهاي از نمايندگان اين طيف در مجلس با به راه انداختن در مجلس و استعفا از نمايندگي و نيز عدهاي از استانداران و وزار در دولت سابق با استفاده و رها كردن امور تلاش كرند تا نظام را از برخورداري از قوه مقننه محروم گردانند كه البته با مقاومت نظام به اين هدف نايل نشدند.
گردانندگان اين طرح البته قاعدتا ميدانند كه انتخابات در موقع خود برگزار ميشود و آنان ناچارند شكست ديگري را بپذيرند. هدف آنان از توسل به پروژه «كميته صيانت از آراء» نوعي چانهزني با نظام سياسي براي متوقف كردن روند كنوني نظام در عرصه سياستهاي داخلي و خارجي و يا كند كردن آن ميباشد. از اين رو بايد گفت مخاطب اصلي كميته فوق نه دولت بلكه خود نظام جمهوري اسلامي است. آنان با ايجاد يك اجماع در جبهه دوم خرداد و اصلي كردن اين موضوع تلاش ميكنند تا سنگيني فشار بر نظام تا مرز ايجاد بجهه در مقابل آن را يادآور شوند و مسئولان ارشد نظام را به تجديد نظر وا دارند.
2 - هدف ديگر كميته صيانت از آرا لب توجه مخالفان نظام جمهوري اسلايم اعم از اپوزيسيون داخلي و دشمنان خارجي است پيش از اين بعضي از كشورهاي اروپايي و عدهاي از سران اپوزسيوين موضوع لزوم اعمال نظارت بينالمللي بر روند انتخابات در ايران را به صراحت مطرح كرده بودند كه به دليل هويت ضد ايراني اين طرح از حمايت نيروهاي داخلي بهرهاي نبرد. در واقع طرح صيانت از آرا بازسازي و بومي كردن طرح نظارت بينالمللي به حساب ميآيد چرا كه در هر دو طرح زير سوال بردن روند انتخابات و غير قابل قبول خواندن نتايح نهايي انتخابات مدنظر قرار دارد اين در حالي است كه هم مجامع بينالمللي، هم اپوزيسيون و هم سران جريان دوم خرداد ميدانند كه امكان تقلب آرام مردم در انتخابات ايران محال است. اخيرا حتي حجتالاسلام خاتمي و حجتالاسلام موسوي لاري با صراحت از غيرقابل تغيير بودن نتايج سخن گفتند ولي در عين حال بر تقلبآميز بودن انتخابات در ايران قبل از روز برگزاري انتخابات تاكيد كرد، در واقع از اين منظر بايد گفت يك ائتلاف داخلي با مخالفان خارجي نظام جمهوري اسلايم وجود دارد كه هدفي فراتر از انتخابات را تعقيب ميكنند و از اين رو ما بايد در انتظار اقدامات بعدي آنان عليه جمهور اسلامي باشيم. اين روزها آمريكاييها مرتب اعلام ميكنند كه ما نوع مواجهه خود با نظام جمهوري اسلامي و تعيين راهبردهاي سياست تغيير را به بعد از انتخابات رياست جمهوري ايران موكول ميكنيم. نتيجه انتخابات كه در نزد آنان معلوم است و با صراحت از پيروزي دوباره دكتر احمدينژاد خبر دادهاند. پس تنها موضوعي كه ميماند به ثمر نشستن تلاشهاي داخلي براي مخدوش معرفي كردن انتخابات و نتايج آن است. شايد از همين روست كه عدهاي از سران جريان دوم خرداد از بدتر شدن شرايط بينالمللي ايران طي ماهها و سالهاي آينده خبر دادهاند.
3 - تلاش مشترك جريان دوم خرداد در تشكيل كميته صيانت از آرا نشان ميدهد كه عناصر اين گروه كه تاكنون در فاصله اسفند 81 پيروزي اصولگرايان در انتخابات شوراها تا زمان برگزاري انتخابات آينده رياست جمهوري از انسجام كافي برخوردار نبودند و به مرور منسجم شدهاند، از فرداي انتخابات» خرداد 88 وارد مرحله تازهاي از مواجهه با نظام جمهوري اسلامي خواهند شد. چندي پيش يك ياز چهرههاي شاخص آنان كه اينك در رده رهبري پروژه صيانت از آرا قرار دارد گفته بود ما بايد به «فراهم فعال» تبديل شويم و گردآمدن افراطيها حول محور كميته ياد شده ميتواند بيانگزارش باشد كه راهاندازي كميته صيانت از آرا آغاز مزاحمت برنامهريزي شده و در واقع آغاز كارشكني - به شكل جديد كه تند خواهد بود - عليه نظام جمهوري اسلامي ميباشد و به نوعي فعاليت راديكالي دامن خواهد زد اين البته از يأس آنان در دستيابي به هدف از طريق روشهاي قانوني و منطقي نيز خبر ميدهد براين اساس بايد با دقت تمام رفتار كارگردانان و كارگزاران اين كميته را زير نظر گرفت.
4- مخاطب كميته صيانت از آرا به هيچ وجه شوراي نگهبان، وزارت كشور و بسيج - انگوته كه ادعا ميشود - نيست. مخاطب اصلي، جريان و جناح اصولگرا نيز نيست. چرا كه سران جريان دوم خرداد، خود را با يك مشكل نهادي و يا جناحي مواجه نميبينند و از اينرو اگر گمان شود راه خنثي كردن اين طرح، دقت بيشتر اين نهادها و جناح اصولگرا در رفتار قانوني خود است - كه البته اين دقت لازم ميباشد - اشتباه خواهد بود. كميته صيانت آرا در واقع كميته صيانت از انحرافات است نه كميته صيانت از سلامت انتخابات. هدف اصلي اين كميته منحرف كردن روند سالم انتخابات و تأثيرگذاري بر سرمايهاي است كه نظام در هر انتخابات به دست ميآورد. در واقع آنان ميخواهند نظام را از سرمايه عظيم اعتماد مردمي و سرمايه آراي انبوه كه تأثير هر برگ آن به اندازه تأثير يك گردان نيروي رزمنده است، محروم گردانند و نظام را وارد كنند تا به جاي تكيه بر آراي شهروندان به جلب موافقت احزاب روي آورد و فضاي نظام را به جاي خدمتگزاري به فضاي بده بستانهاي ناصواب حزبي تبديل كنند و در نهايت واقعاً به ناسالمسازي انتخابات و كنار زدن مردم نايل گردند.
5- كميته صيانت از آرا درصدد است تا فضاي امن و سالم انتخابات رياست جمهوري را به فشايي پر از تنش و تشنج تبديل كند. يكي از افتخارات نظام جمهوري اسلامي طي 30 سال گذشته - كه 28 انتخابات را برگزار كرده است - علاوه بر شورانگيز بودن انتخابات، برگزاري بدون تنش انتخابات بوده است. از اين رو رهبر معظم انقلاب اسلامي روز برگزاري انتخابات را روز جشن ملي ايرانيان لقب دادهاند. در واقع كميته صيانت از آرا با چالش شروع كرده و به احتمال زياد كار را با تنش شديد به پايان خواهد برد از اين رو مسئولان برگزاركننده و به خصوص نيروي انتظامي بايد نگران اتفاقات احتمالي روز برگزاري انتخابات باشند. فراموش نكردهايم كه احزاب تندرو در جريان دوم خرداد حتي درگيريهاي خونين خياباني را حق شهروندان ميخواندند و همواره به آن تشويق ميكردند. آنان براي آنكه درگيري را حتي به محيط علمي دانشگاهها سرايت دهند تابوتهاي خالي را در اين دانشگاه و آن دانشگاه چرخاندند و از چوب و كاغذ شهيد ساختند و نظام را به مرزي رساندند كه نخستوزير لائيك سابق تركيه «بولنت اجديت » به گمان به پايان رسيدن كار نظام، رسماً اعلام كرد حاضر است امكانات تركيه را در اختيار مخالفان براي واژگون كردن نظام جمهوري اسلامي قرار دهد.
يادمان باشد كه يكي از عناصر ديپلمات اينها كه اكنون ستاد نامزد اصلي جريان دوم خرداد را هدايت ميكند، در مذاكرات ديپلماتيك با كشورهاي اروپايي از آنان خواسته بود قطعنامههاي تندتري را عليه جمهوري اسلامي - به قصد به تسليم واداشتن آن - به تصويب برسانند.
6- كميته صيانت از آرا نشان ميدهد كه كنار رفتن از قدرت براي بعضي از گروهها و شخصيتهاي سياسي چه مقدار جانكاه و نگرانكننده است. اين خود نشان ميدهد كه اين گروهها ذاتاً فاقد صلاحيت بوده و خوي شديد ديكتاتوري دارند.
حضرت امام خميني رضوانالله تعالي عليه فرموده بودند: «آنكس كه براي بدست آوردن پستي تلاش ميكند، صلاحيت به دست گرفتن آن را ندارند.» در واقع كميته صيانت از آرا،كميته صيانت از مطالبات ناحق چهرههايي است كه سالها اين مملكت و اركان آن را ملك شخصي و هميشگي خود پنداشتهاند و با طعنه و تهمت و هجوم، مردم و منتخبان آنان را از نزديك شدن به آن برحذر داشتهاند. هنوز به ياد داريم كه وقتي دكتر احمدينژاد با رأي بالاي مردم به رياست جمهوري انتخاب شد رئيس يكي از اين آقايان در مصاحبه تلويزيوني خود او را غاصب پست رياست جمهوري خواند و روزنامههاي آنان تا مدتها حاضر نبودند جلوي اسم او عنوان رياست جمهوري را به كار ببرند. يكي از اينها با صراحت گفت: زندان رفتهها كنار زده شدند و يك نفر جوان كه معلوم نيست تا به حالا كجا بوده به منصب رياست جمهوري تكيه زده است.
در واقع اين گروه هيچ حقي براي مردم در انتخاب شخصي غير از آنان و نيز هيچ حقي براي كسي كه از سوي مردم انتخاب ميشود قائل نيستند. با اين وصف تشكيل كميته صيانت از آرا جز يك عنوان براي پنهان كردن مقاصد شيطاني و ضدملي نيست.
گزارش از:سعدالله زارعي