زمان : 18 Ordibehesht 1388 - 21:41
شناسه : 16748
بازدید : 4905
وزیر نوآوری و فناوری : ضرورتی که درک نشده است وزیر نوآوری و فناوری : ضرورتی که درک نشده است
احمد ابراهیمی
نماینده موسسات مستقر در پارک علم و فناوری یزد
عضو هیئت مدیره نظام صنفی رایانه ای  استان یزد
مقدمه :
از قریب به یک دهه قبل نیاز به سامان دهی موضوعات نوآوری، فناوری، تکنولوژی های نو و مانند آن سبب شد تا تغییراتی در دو وزارتخانه بوجود آید. به عبارت دیگر نیازهای روزافزون مربوط به موضوعات نوآورانه و بویژه فناوریهای نو به دو دسته تقسیم و به دو وزارت مخابرات و وزارت علوم واگذار گردید.
همچنان که همه می توانید به خاطر آورید، وزارتخانه علوم ، تحقیقات و فناوری قبلا به نام وزارت علوم و آموزش عالی خوانده می شد. اما در یک دوره زمانی وجود نیازهای فناورانه، نیاز به سامان دهی تحقیقات و نوآوریها دانش محور، سبب شد تا نام این وزارتخانه نیز تغییر یافته و ماموریت جدید به آن محول گردد.
همین داستان در مورد وزارتخانه مخابرات تکرار شده و ماموریت ارتباطات نیز به سایر وظایف آن اضافه گردید.
بدون شک امروز نمی توان، و ما نیز نمی خواهیم ، تصمیاتی که در آن دوره خاص زمانی اتخاذ گردیده است را زیر سوال ببریم. قطعا کسانی که چنین تصمیاتی را در آن زمان اتخاذ نموده اند بهترین راه حل موجود را انتخاب کرده اند.
اما این موضوع حق ما را برای درخواست اعمال تغییرات اساسی منطبق با شرایط امروز منکر نشده و درستی درخواست ما را نیز زیر سوال نمی برد، زیرا امروز موضوعات مرتبط با فناوری و تکنولوژیهای مختلف، رشدی لحظه به لحظه را تجربه نموده و تاثیر مثبت خود را در کیفیت زندگی همه افراد جامعه ، و حتی دولت و نحوه اداره مملکت به اثبات رسانیده است .
مشکلات وضعیت کنونی :
1- موازی کاریهای بی شمار در امور مربوط به فناوریهای نو
2- نداشتن برنامه برای بهره گیری از فناوریهای نو در تمام سطوح جامعه
3- نداشتن یک متولی جامع الشرایط برای پیگیری ، پیوستگی و همسوئی رشد فناوریهای نو در کشور
4- نداشتن یک سازمان و نظام توانمند و تخصصی که بتواند نسبت به ارزش گذاری، و بکارگیری دانسته ها اقدامات بادوامی صورت دهد
5- ناتوانی در تجاری سازی نظام مند دانش بومی ناشی از تلاشهای انجام شده تاکنون و بعد از این

مصادیق :

وزارت علوم :
وزارت علوم در انجام رسالت اصلی خود چندان ناتوان بوده که استفاده از دانشگاههای آزاد و خصوصی در کشور ضرورتی غیر قابل اجتناب بود. آنوقت چگونه انتظار داریم تا این وزارتخانه بتواند به تصدی گری موضوعات مرتبط با تحقیقات و فناوری نیز بپردازد. و شاهد بودیم که این وزارتخانه در سالهای گذشته نتوانسته به این موضوعات ، حتی در حد قابل اغماض بپردازد، و تنها ساختار موجود آن در حد معاونت وزیر و یا یک مدیر کل و مانند آن ابتر مانده و بودجه های تخصیص داده شده به همین بخشهای نابسامان نیز در هر سال کمتر و کمتر شده است و مانند یک بار اضافی هر روز که گذشته
است به عوض جلب نظر وزیر مربوطه، بیشتر تحقیر و تضعیف شده است. این وزارت خانه به سهم خود نه از توان لازم و نه شناخت کافی درک ضرورت موضوع برخوردار نبوده و حتی در سال گذشته که سال نوآوری و فناوری بود، من باب مثال می گویم، حتی در سفر هیئت دولت به یزد، آقای وزیر و معاونین وی به خود زحمت ندادند تا از تنها سمبل فناوری در استان یزد، یعنی پارک علم و فناوری بازدید کنندو بیشتر به موضوعات دانشگاه ( آنهم از مدل سراسری آن پرداختند) و حق هم دارند زیرا تحقیقات و فناوری وصله ای ناهمرنگ است که بر قبای ایشان دوخته شده و باری اضافی است که بر دوششان گذاشته
شده ، که می خواسته اند هر چه زودتر آنرا بیاندازند، خود را خلاص کنند.
یکی از وزرائی که بحق باید استیضاح می شد، وزیر علوم بود. سوال من آنست که آیا به راستی وزیر و معاونین وی اینهمه در کارهای خود کوتاهی نموده اند که باید مواخذه شوند. و جواب من آنست : بخشی بله و بخشی خیر.
بله : برای آنکه وقتی مسئولیتی را قبول نموده ایم باید در قبال خدواند متعال و ملت پاسخگو باشیم و کوتاهی به هر دلیل قابل پذیرش نیست
خیر : برای آنکه حد توان هر سازمان و ماموریتهای آن مشخص است. مسئولیت فناوریهای نو و تحقیقات و تکنولوژیهای مختلف کاربردی امروز خود آنقدر بزرگ و تناور شده اند که از حدود توانائی یک معاونت محقر وزارتخانه نیز فراتر رفته و خود نیازمند سازمانی جدا باشند.
نکته : تمام حرکتهائی که تاکنون نیز توسط وزارت علوم در رابطه با موضوع فناوری ، تاسیس پارکها ، استفاده از اساتید هیئت علمی دانشگاهی و غیره صورت گرفته ، تا آنجا که من مطلع هستم، تنها و تنها در محدوده حصار وزارت علوم، دانشگاههای ملی و اساتید هیئت علمی دانشگاههای دولتی بوده است و سایر دانشگاهها، اساتید و توانمندیهای ایشان اصولا به حساب آقایان نیامده است. و عملا بخش بزرگی از جامعه علمی نیز راکد مانده است.

وزارت مخابرات :
ماموریتهای این وزارتخانه را اگر بر شماریم کمتر از وزارتخانه علوم نیست، تنوع و سرعت تغییراتی که در عرصه های مختلف فناوریهای ارتباطی بوقوع پیوسته است، چندان شگرف و عمیق بوده است که به راستی به روز نگاه داشتن سیستمهای ارتباطی کشور، خود سازمانی روزآمد و مدیریتی توانمند را می طلبیده است. و در این میان وظیفه سیاست گذاری و پایه ریزی بهره مندی جامعه از فناوریهای نوین ارتباطی و بویژه سیاست گذاری و کنترل نحوه مصرف، نحوه توزیع و توسعه دسترسی این خدمات تا دورافتاده ترین نقاط کشور ، مسئولیتی سنگین بوده است، که قطعا وزارتخانه مذکور نتوانسته
است آنچنان که در شان ملت و کشور اسلامی است، تامین نماید. دلیل صریح آنهم واگذاریهای مختلفی است که به بخش خصوصی صورت گرفته و دوباره بازپس گرفته می شود. چرا که تمام موضوعات مرتبط با فناوریهای نوین موضوعاتی حساس و استراتژیک بوده و کوچکترین سهل انگاری در استفاده از آن می تواند در ثبات و امنیت ملی اثر گذار باشد. پس واگذاری آن به بخش خصوصی دلیل بر ضعف در وزارتخانه بوده و بازپس گیری آن نیز ضرورت اعمال کنترل و حساسیت های استراتژیک می باشد. و این بازی موش و گربه دلیل بر لزوم تغییر متولی گری امور مرتبط با فناوریهای نوین می باشد.

معاونت رئیس جمهور یا وزیر نوآوری و فناوری :
بارها و بارهای در بازدید ها و جلساتی که هیئت دولت داشته اند به نکته ای جالب برخورد نموده ایم. دیده ایم که معاونت فناوری رئیس جمهور توضیحاتی میدهد که باید وزیر علوم بدهد. در جایگاهی نشسته است که باید وزیر فناوری می نشست. تصمیماتی می گیرد که جبران کننده کوتاهی و نواقص وزارتخانه های علوم و مخابرات است. و اشتباهاتی می کند که به دلیل نبودن یک سازمان و نظام خاص برای تصمیم سازی اجتناب ناپذیر است.
وقتی همه کارهای بر زمین مانده و همه نیازهای یک کشور را از یک فرد ، با فرض داشتن یک تیم نامرئی، بخواهیم، باید انتظار داشته باشیم که تصمیمات اخذ شده نیز از جامعیت و استحکام لازم برخوردار نباشد.
وقتی کاری که یک وزارتخانه نمی تواند انجام دهد را بر عهده یک فرد می گذاریم و از او می خواهیم که با تیم خودش تصمیم بگیرد ، نباید انتظار باشیم که تصمیمات اتخاذ شده حوزه ای بیشتر از استان مرکز را پوشش دهد. مگر سایر استانها در تصمیم سازی موثر بوده اند که سهمی هم ببرند؟ مگر یک تیم چقدر می تواند بزرگ باشد که همه متخصصین یک کشور را در بر بگیرد. تازه مگر یکنفر میتواند به همه کسانی که در یک کشور صاحب نظر هستند، اطمینان پیدا کند. و دهها اما و اگر دیگر سبب می شود که باز هم همه آن نواقص و گلایه هائی که از قبلی ها کرده بودیم، تکرار شوند و باز هم
نتوانیم شاهد آن باشیم که یک تصمیم پخته، با حوزه پوششی تمام توانمندیهای کشور ، اتخاذ شود. پس باید انتظار داشته باشیم که باز هم دوستانی در مرکز پروژه های کلان تحقیقاتی برای همه کشور تعریف کنند و تعدادی افراد نخبه و بر جسته پایتخت نشین، نسخه ای برای تمام کشور بنویسند و با حکم حکمرانی امر به اجرا نمایند.
وقتی یک نفر در کشور ، بتواند بیش از تمام بودجه یک وزارتخانه ، پول داشته باشد، و تنها با چند تصمیم فوری بیشتر از بودجه یک استان ، پروژه را مصوب و تامین اعتبار کند، چگونه می توان انتظار داشت که همه کشور در موضوعات فناوریهای نوین ، نوآوری و تحول علمی کشور درگیر شوند.

راه حل: تاسیس وزارتهانه نوآوری، فناوری
اگر ادغام وزارتخانه ها در هم راه حل یکدست سازی کارها در سالهای قبل بوده است، امروز لازم است تا بخشهائی از دو وزارتخانه علوم و مخابرات تفکیک شده ، معاونت فناوری رئیس جمهور هم جبه صدارت بر تن نموده و یک وزارتخانه به نام وزارت نوآوری و فناوری تاسیس گردد. رئیس جمهوری که نتواند این ضرورت را تشخیص داده و اجرائی نماید، کشور را 4 سال دیگر به بیراهه خواهد برد و منابع مالی، فناوری و ریالی کشور را کماکان به هدر خواهد داد.
دانشگاه باید تنها به همان رسالت علمی و آموزشی خود برسد. مخابرات تنها باید تامین کننده بستر های سخت افزاری لازم بوده و به توسعه محدوده های دسترسی به فناوریهای نوین ارتباطی خود بپردازد و مابقی وظایف این دو زارتخانه باید به وزارتخانه جدید التاسیس نوآری و فناوری سپرده شود.
در پایان آرزو می کنم کسی به ریاست جمهوری برگزیده شود که بتواند اهمیت این موضوع را درک نموده و توان انجام آنرا نیز داشته باشد، ولا غیر. با تقدیم دعا و احترام
یزدفردا