زمان : 15 Ordibehesht 1388 - 01:27
شناسه : 16682
بازدید : 3899
بدون مقدمه – چند پرسش ساده از مهندس ميرحسين موسوي بدون مقدمه – چند پرسش ساده از مهندس ميرحسين موسوي

اختصاصي قلم پرس: مي دانيم كه هرچند مهندس موسوي سال ها از صحنه سياسي كشور دور بوده اند! اما اگر اخبار روزنامه ها و رسانه ها را به عنوان يك شهروند عادي دنبال نموده باشند قطعا پي به ماهيت احزاب افراطي مشاركت و سازمان مجاهدين و تحكيم وحدت برده اند و نسبت به مواضع آنها دربرابر امام (ره) و ارزش هاي انقلاب آگاهند . حتماً مطلعند كه احزاب مذكور تا چه حد در زمين زدن آقاي خاتمي نقش داشته اند . سوال اينجاست كه با اين اوصاف چگونه به حمايت اين احزاب تن در داده اند ؟ آيا اين ....
اختصاصي قلم پرس: بدون مقدمه – چند پرسش ساده از كانديداي انتخابات رياست جمهوري، مهندس ميرحسين موسوي

الف ) سياست اقتصادي

آقاي موسوي در سخناني اظهارنمودند كه چون در دولت هاي آقايان هاشمي و خاتمي كشور در مسير خود حركت مي كرد ، ضرورتي براي حضور در صحنه انتخابات نداشته اند . حال اين سوال صرفاً در دوره آقاي هاشمي مطرح است كه براستي زمانيكه تورم 49.5 درصدي بالاترين فشارها را به اقشار مختلف مردم علي الخصوص مستضعفان وارد مي ساخت آيا ضرورتي براي حضور ديده نشد ؟! ويا زمانيكه رئيس كل وقت بانك مركزي فداشدن برخي از مردم را در زير چرخ هاي تعديل اقتصادي بديهي مي دانست حضور در صحنه سياسي ضرورتي نداشت ؟!

ب ) سياست داخلي

تاريخ سياسي اين كشور خوب به ياد دارد كه تعليق همه فعاليت هاي هسته اي در دولت آقاي خاتمي يك افتخار بود درحاليكه با هرقدمي كه دولت اصلاحات از حق مسلم ملت ايران عقب مي نشست ، كشورهاي زورگو حتي دانشمندان هسته اي كشورمان راهم از تحقيق و مطالعه دراين باره محروم مي نمودند و البته آقاي مهندس موسوي در نامه خود به آقاي خاتمي پيشرفت هاي بدست آمده در انرژي هسته اي و ارتقاء موقعيت جهاني نظام و كشور را از ثمرات دوران رياست آقاي خاتمي مي دانند . به راستي آقاي موسوي چگونه اين تناقض آشكار را توجيه مي نمايد .

ج ) سياست داخلي

هنوز تلخي آشوب تيرماه 1378 در اذهان ملت ايران باقيست. ملت بزرگي كه فتنه منافقان و شر دشمنان را دفع نموده بود اين بارنيز از آزموني بزرگ سربلند بيرون آمد و با حضور خود در صحنه آشوب برخاسته از تلاش بيگانگان براي فروپاشي وحدت ملي و انسجام اسلامي مردم ايران زمين را خاموش نمود . اما يك سوال از مهندس موسوي كه مي گويند (( اكنون براي كشور احساس خطر مي كنم )) آيا درتيرماه 78 براي كشور احساس خطرنكرديد كه مهر سكوت بر لب زده و تنها نظاره گر خاموش آشوب نفاق و شعله بي حرمتي ها بوديد ؟! ايكاش به اين سوال پاسخ مي گفتيد .

د ) گفتمان امام (ره)

آن روز كه تريبون هاي تجديدنظرطلبان ، گفتمان امام (ره) را به سخره گرفته بودند و مي خواستند امام (ره) را به موزه تاريخ بسپارند . گوش هايمان منتظر شنيدن نقدهاي آتشين مهندس موسوي بود . اما گويا هيچگاه از اين مساله احساس خطر نكردند . آن روز كه در بازي تساهل و تسامح يكي دين را ارزشي شخصي مي خواند و ديگري افيون توده ها و جمعي براي خوراندن جام زهر كمر به نابودي اسلام ناب بسته بودند ، دل هاي اين ملت عاشق امام (ره) براي دفاعي جانانه از گفتمان امام (ره) در تب و تاب بود اما اين بارهم مهندس سكوت كرد . نمي دانيم چرا ؟!

ه ) شفافيت

شنيديم كه آقاي موسوي گفته اند (( بايد بدانيم مردم با حكومت و نظام دشمن نيستند ولي طالب صداقت و شفافيت هستند )) و بعدهم خواستار ارائه اطلاعات قراردادهاي نفتي ، ميزان ذخاير ارزي و ... به عموم شده اند . براستي چقدر اين مطالب زيباست اما در بيان! گويا مهندس موسوي فراموش كرده اند كه خود 8 سالي سكاندار دولت بوده اند و هيچگاه چنين اطلاعاتي را در اختيار عموم نگذارده اند . شايد دولت هاي آقايان هاشمي و خاتمي بايد اينگونه رفتار مي كردند اما آنها نيز هرگز به بيان اينگونه اطلاعات كه قطعاً جزء اطلاعات سري هر مملكتي مي باشد و افشاء آنها ممكن است مورد سوء استفاده دشمنان كشور قرارگيرد ، نپرداخته اند . آيا شفافيت فقط براي دولت نهم لازم است ؟ كاش حداقل به اين سوال پاسخ دهند !!

و ) ارزش مداري

مي دانيم كه هرچند مهندس موسوي سال ها از صحنه سياسي كشور دور بوده اند! اما اگر اخبار روزنامه ها و رسانه ها را به عنوان يك شهروند عادي دنبال نموده باشند قطعا پي به ماهيت احزاب افراطي مشاركت و سازمان مجاهدين و تحكيم وحدت برده اند و نسبت به مواضع آنها دربرابر امام (ره) و ارزش هاي انقلاب آگاهند . حتماً مطلعند كه احزاب مذكور تا چه حد در زمين زدن آقاي خاتمي نقش داشته اند . سوال اينجاست كه با اين اوصاف چگونه به حمايت اين احزاب تن در داده اند ؟ آيا اين يك بازي سياسي است يا درپس پرده خبرهائيست كه ملت قهرمان ايران محرم شنيدن آنها نيست !!



ز ) مديريت بحران

در نيمه شهريورماه 1367 يعني ايام كوتاهي پس از پايان جنگ تحميلي روزنامه جمهوري اسلامي اينگونه تيتر زد (( مهندس موسوي استعفا داد )) اين خبر درحالي از راديو نيز پخش شد كه امام خميني (ره) خبري از آن نداشتند چراكه مهندس موسوي نه فقط رئيس جمهور محترم وقت كه حتي امام و مرجعه خويش را نيز درجريان اين تصميم قرارنداده بود. امام امت در نامه اي خطاب به ايشان چنين فرمودند (( نامه استعفاي شما باعث تعجب شد.حق اين بود كه اگر تصميم بدين كار داشتيد ، لااقل من و يا مسئولين رده بالاي نظام را درجريان مي گذاشتيد .درزماني كه مردم حزب ا... براي ياري اسلام فرزندان خود را به قربانگاه مي برند چه وقت گله و استعفا است ...))

اين سوال براي معاصران آنروز و نسل جوان امروز باقيست كه آيا شرايط بحراني آن زمان اجازه چنين عملي را به نخست وزير وقت مي داد و آيا كشور را با بحراني تازه درگير نمي نمود . شايد اگر ميرحسين موسوي دراين خصوص به ملت ايران توضيح مي داد توانايي ايشان در مديريت بحران مشخص مي شد . آيا در زمانه كنوني كشور ما ديگر با هيچ بحراني روبرو نخواهد شد و آيا بهترين راه حل دراينگونه موارد استعفاست؟! آيا ديگر قرارنيست روساي جمهور براي وزيران پيشنهادي خود از مجلس شوراي اسلامي راي اعتماد بگيرند و دهها سوال ديگر دراين خصوص كه هرگز پاسخي از مهندس موسوي داده نشد . امام امت در بخش ديگري از نامه خود خطاب به آقاي موسوي تكليف مسئولان را اينگونه بيان مي نمايند (( همه ما بايد به خدا پناه بريم و درمواقع عصبانيت دست به كارهايي نزنيم كه دشمنان اسلام از آن سوء استفاده كنند ))
یزدفردا