بسمه تعالي
در زمينه ظرفيتهاي مربوط به بافت قديمي يزد، متوليان و مدافعان آن موارد زيادي را مطرح ميكنند كه عمدتاً جنبه اقتصادي آن را شامل ميشود و چشمانداز شهر يزد را بعنوان قطب گردشگري كشور آرزو مينمايند تا آنجا كه بعضاً اظهار ميدارند كه ذخائر چاههاي نفت كشور تمام شدني است ولي فوايد مادي گردشگري هميشگي است و گاهي آنقدر شيفته امتيازات مادي ميشوند كه به مشكلات و تبعات آن كه عمدتاً هشداردهنده است توجه چنداني ندارند. بعضي از اين مشكلات عبارتست از :
1-خطر استحاله فرهنگي به لحاظ تأثير منفي فرهنگي گردشگري خصوصاً گردشگران خارجي بر فرهنگ جامعه اصيل و متدين يزد و جاي سؤال است كه آيا كنترلي بر رفتار سوء بعضي از مراجعين به بعضي از رستورانها و هتلهاي سنتي جديدالتأسيس (با تغيير كاربري فضاها) در بافت تاريخي وجود دارد يا خير؟ و آيا خطر سوء خدمت به اين شهر نجيب و اصيل استشمام نميشود؟ نكند كه به زودي مشوقين اينگونه تغيير كاربري فضاها در بافت قديم از كرده خود پشيمان شوند! و....
2-مشكلي كه معضلات فرهنگي و اجتماعي و بهداشتي آن سالهاست گريبانگير جامعه ما شده است و آن عبارتست از رها كردن عمده بناهاي موجود در بافت قديم از طرف مالكين بومي آنها و استقرار اتباع خارجي، افراد غيربومي و يا افراد بومي مستأجر بجاي آنها در اين منطقه كه بصورت بخش فقير نشين شهر درآمده است و بعضاً محل سكونت و رفت و آمد قاچاقجيان و معتادان شده است و بلحاظ مشكلات بهداشتي اين منطقه شاهد شيوع بعضي از بيماريها از جمله بيماري سالك هستيم. دراين خصوص يكي از قضات محترم دادگستري يزد تحت عنوان "مخروبههاي جرمخيز" تحقيق مفصلي را انجام و يك نسخه از آن را به شوراي اسلامي شهر يزد ارسال نموده است كه قابل تأمل است و جاي تقدير دارد.
3-معضل وجود 67 رشته قنات متروكه زير شهر يزد بطول حدود 1300 كيلومتركه عمده مسيرآنها زير بافت قديم شهر است و عمدتاً محل تخليه فاضلاب شده است و هر چند وقت يكبار بخشي از اين قنات ها فرو ميريزد و خطرات جاني و مالي زيادي را ببار ميآورد كه لاجرم مديريت شهر بايد به اين مهم توجه داشته باشد و چارهجويي نمايد. بلحاظ اهميت موضوع و ميزان خسارات، اخيراً شركت آب و فاضلاب يزد براي چارهانديشي جلساتي را در اين خصوص تشكيل داده و قرار است مقدمتاً مسير و پروفيل طولي اين قناتها برداشت شود تا تصميمگيريهاي بعدي صورت گيرد كه مسلماً حل اين معضل، مشكلات و هزينه زيادي را در بر خواهد داشت و هشدار داهنده است.
4-مشكل اعمال مديريت بحران ناشي از هرگونه زلزله و ساير حوادث غيرمترقبه در شهر يزد، خصوصاً در بافت قديم شهر يزد بلحاظ عرض كم معابر و دسترسيها و كمبود فضاي باز مورد نياز براي كمكرساني در زمان وقوع حادثه و اعمال مديريت بحران در اين بحش شهر را ميتوان بعنوان يكي از مشكلات هشدار دهنده ذكر كرد كه "علاج واقعه را قبل از وقوع بايد كرد."
5- عدم مقاومت بناهاي خشت و گلي و حتي آجري موجود در بافت تاريخي در مقابل زلزله حتي با شدت متوسط بلحاظ شكل پذير نبودن و سنگيني آن بناها و عدم وجود درز انقطاع بين بناها امري بديهي است كه بعلت كيفيت مصالح، كهنگي و فرسودگي آنها مقاوم سازي آنها در مقابل زلزله غير ممكن است و آنچه با هزينههاي گزاف در حال انجام است در حد مرمت ميباشد و امر ظاهري است و طولي نميكشد كه تركهاي عمقي ظاهر خواهد شد. براي نمونه ساختمان تعمير شده دفتر قبلي سازمان نظام مهندسي ساختمان يزد (در بازارچه ابوالمعالي) را ميتوان ذكر كرد كه پس ازچند سال مجدداً احتياج به تعمير اساسي دارد.
نتيجه گيري:
خوشبختانه مسئولين به اين نتيجه رسيدهاند كه حفظ و نگهداري كل 730 هكتار بافت تاريخي يزد ضرورت ندارد و بايد بخش كوچكي از مركز آن حفظ و بقيه بصورت تك بنا حفظ و نگهداري شود.
بنده نيز بعنوان يك شهروند يزدي كه مشكلات مربوط به سكونت در بافت تاريخي يزد را ميدانم و در مباحث مربوط به آن در جلسات مختلف شركت داشتهام، تقاضا دارم در تصميمگيريهاي مربوطه به بافت تاريخي يزد از هر گونه نظريهپردازيهاي ايدهآلي و رؤيايي و افراطي بپرهيزيم و با جامع نگري؛ همه مسائل اعم از تاريخي، اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و فني را در نظر گرفته و انسان محورانه تصميم بگيريم تا تصميمات پايدار باشد و خطاها به حداقل برسد. اگر فقط خود بافت با همين دسترسيهاي نامناسب آن مهم است ديگر اصرار به سكونت داخل آن نداشته و بخشهايي از آن را بصورت موزه و خالي از سكنه حفظ كنيم ولي اگر توصيه ميكنيم كه مردم در آن زندگي كنند اين مردم احتياج به خودرو، آمبولانس، آتشنشاني و غيره دارند و جان اين مردم بايد در مقابل حوادث غيرمترقبه حفظ شود و اين مردم يقيناً بر حسب نيازشان با مجوز و يا بدون مجوز در اين بناها مداخله ميكنند و گاهي براي حل مشكل خود اقدام به دست كاري و تخريب بناها مينماييد و عملاً تخريب بافت اتفاق ميافتد. براي رسيدن به راهكارهاي عملي واقعبينانه پس از طي جلسات متعدد در شوراي اسلامي شهر يزد در اين خصوص به راهكارهايي رسيدهايم كه به شرح ذيل در صورتمجلس شماره 74 و شماره 135 اين شورا آمده است و انتظار تحقق آن را از متوليان امر داريم.
(بخشي از صورتجلسه شماره 74 شورا)
1-6 – حتي المقدور پس از بازديد ميداني توسط کارشناسان سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري در کليه مناطق بافت تاريخي مواردي از ساختمانهاي مخروبه که قابل حذف و نوسازي مي باشد روي نقشه طرح تفضيلي مشخص گردد تا با توجه به ميزان آنها بتوان پس از تملک و تجميع طرحهاي مناسب مسکوني و غيره (هماهنگ با بافت تاريخي) تهيه و از رشد بي رويه شهر جلوگيري شود.
2-6- با توجه به اهميت بافت تاريخي و حجم مشکلات آن جلسات ماهيانه اي با حضور نمايندگان دستگاههاي ذيربط و شوراي اسلامي شهر و معتمدين محل در محلات بافت قديم تشکيل و بصورت ميداني مشکلات را بررسي و ارائه طريق نمايند.
(بخشي از صورتجلسه شماره 135 شورا)
1-1- طرح تشکيل بانک زمين در شهرداري مطرح پس از بحث و تبادل نظر و استماع نظرات مخالف و موافق اصل و کليات اين طرح مورد تصويب قرار گرفت، ضمناً مقرر گرديد شهرداري تا پايان شهريور ماه 87 نسبت به تهيه و تنظيم آئين نامه مدون با اخذ نظر کارشناسان اقدام و نتيجه را جهت بررسي و تصميم نهايي به شورا گزارش نمايد.
در پايان عملكرد بلند نظرانه فني و منطبق بر اصول مهندسي روز در توسعه حرم مطهر حضرت رضا(ع) را يادآور ميشوم كه يقيناً قدمت بناهاي قبلي اطراف آن حرم مطهر كمتر از بناهاي بافت قديم يزد نبوده و دستاندكاران آن خردمندانه از آنها صرف نظر كردند و اكنون شاهد هستيم كه آن مجموعه جوابگوي جمعيت كثير زائرين است.
در اين راستا سوال اين است كه آيا بجاي درجا زدن و فقط تعريف و تمجيد افراطي از بافت قديم يزد بهتر نيست كه بكوشيم در ايجاد بناهاي جديد از مصالح و علوم زمان خود حداكثر استفاده را بكنيم تا آيندگان قضاوت خوبي از عملكرد امروز ما داشته باشند. همچنانكه امروز ما نياكان خود را بلحاظ استفاده از مصالح و علوم زمان خود ميستائيم و ارج مي نهيم.
با آرزوي توفيق الهي