یزدفردا:روز شنبه 22/1/1388 دانشگاه زنجان میزبان شیخ اصلاحات آیتالله مهدی کروبی بود. بعد از ممانعت از ورود نخبگان به دانشگاههای کشور، دانشگاه زنجان خطشکنی کرد و دانشجویان این دانشگاه با حلقههای گل از شیخ اصلاحات استقبال کردند و در میزبانی و حمایت از آیتالله کروبی سنگ تمام گذاشتند. رحمتاله بیگدلی استاد دانشگاه و عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی در سخنانی پیش از سخنرانی و پرسش و پاسخ آیتالله کروبی به معرفی شخصیت شیخ اصلاحات پرداخت که مورد استقبال و تشویق متوالی دانشجویان قرار گرفت. بیگدلی در این سخنرانی بعد از عرض خیرمقدم و گرامیداشت حضور آیتالله کروبی و تشکر از دانشجویان و مسؤولان دانشگاه زنجان، زندگی آیتالله کروبی را به پنج فصل تقسیم کرد و در بارهی هر یک از این فصول به تفصیل سخن گفت.
متن کامل این سخنرانی به شرح ذیل است:
زندگی آیتالله مهدی کروبی را میتوان به 5 فصل تقسیم کرد:
فصل اول؛ کروبی در قامت شخصیتی مبارز و مجاهد
فصل اول از زندگی کروبی در دوران قبل از انقلاب اسلامی سپری شده است. در این دوران کروبی به عنوان یک شخصیت مبارز و مجاهد سالهای زیادی از عمر خویش را چه در دوران تحصیل در حوزهی علمیه و در دانشگاه و چه پس از آن صرف تحصیل علم و مبارزه با رژیم استبدادی شاهنشاهی کرده است.
آیتالله محمدی، امام جمعهی محترم همدان در دیدار اخیرشان با آیتالله کروبی به نکتهای جالب اشاره کردند و گفتند: «من در سال 1338 برای اولین بار اسم حاجآقا روحالله خمینی را از زبان آقای کروبی شنیدم و مرید ایشان شدم.»
این در حالی است که در سال 1338بسیاری از دولتمردان فعلی دو، سه سال بیشتر نداشتند و چه بسا برخی از آنان هنوز به دنیا نیامده بودند، ولی کروبی به تصریح امام جمعهی همدان در آن سالها از امام خمینی(ره) حمایت و علیه رژیم گذشته و در دفاع از حقوق ملت مبارزه میکرده است.
بیش از 50 سال سابقهی مبارزهی انقلابی و حمایت از امام خمینی(ره)، نشو و نما در کنار پدری مجاهد چون شیخ احمد کروبی که از انقلابیون بنام و حامیان پر و پا قرص امام خمینی(ره) بود، برخورداری از خانوادهای مبارز و انقلابی، حضور در صف اول قیام 15خرداد سال1342 و تحمل حبس، شکنجه و محرومیتهای بسیار در دفاع از حقوق مردم در رژیم سابق، از کروبی شخصیتی استوار و محکم ساخته است که به جرأت میتوان ایشان را در زمرهی معدود بزرگانی برشمرد که بقیهالسیف انقلاب اسلامی و یاران برجسته و نزدیک بنیانگذار جمهوریاسلامی محسوب میشوند.
فصل دوم؛ کروبی از نزدیکترین و مورد اعتمادترین یاران امام(ره)
فصل دوم زندگی آیتالله کروبی از بعد از پیروزی انقلاب اسلامی آغاز میشود. در این دوره کروبی یکی از نزدیکترین یاران امام راحل بود و به دلیل سوابق درخشان خود و پدر مجاهدش مورد اعتماد و عنایت ویژهی رهبر فقید انقلاب اسلامی قرار داشت.
به همین دلیل امام خمینی(ره) بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مسؤولیتهای حساس و مهمی را که از شؤون رهبری بود، به ایشان واگذار کرد.
نمایندگی امام راحل در امور حج، تأسیس بنیاد شهید و حمایت از خانوادههای معظم شهدا در آن شرایط خاص جنگی، تأسیس کمیتهی امداد امام از جمله کارهایی است که توسط کروبی در پاسخ به اعتماد امام راحل توسط ایشان به بهترین شکل ممکن انجام شد.
کروبی حق امانت را در ادای وظیفه رعایت کرد که نتیجهی آن علاوه بر تأیید رهبر فقید انقلاب اسلامی و تعابیر خاص آن بزرگوار در تجلیل از ایشان، رضایت گستردهی مردمی از عملکرد موفق او در این مسؤولیتها بود.
به دلیل مدیریت درست و موفق کروبی در این مسؤولیتها، موج اقبال و حمایت مردمی زمینهی حضور وی را در مجالس متعدد شورای اسلامی فراهم آورد.
در دورههای نمایندگی مجلس شورای اسلامی نیز کروبی همواره به عنوان یکی از استوانههای آن محسوب میشد و با توجه به سوابق و توانمندیهای وی از طرف نمایندگان مردم به عنوان نایبرئیس مجلس و در مجلس سوم و ششم به عنوان رئیس مجلس انتخاب شد و نقشی بیبدیل را در ادارهی این دو مجلس حساس ایفا کرد.
کروبی به عنوان عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز کارهای بزرگی انجام داده است که بدون تردید نام وی را در تاریخ ماندگار خواهد کرد.
در این دوران دو گرایش سیاسی، مدیریت کشور را در دست داشتند که در دو دههی اول انقلاب از این دو گرایش با عنوان «چپ» و «راست» یاد میشد.
گرایش «چپ» مدعی پیروی درست و اصولی از خط امام بود و نوعی گرایش روشنفکرانه محسوب میشد و نگاهی روزآمد و اجتهادی به مسائل مختلف از جمله مدیریت کشور داشت. این گرایش در گذر زمان و با توجه به تحولات روی داده در سپهر سیاسی کشور، امروز به نام «جبههی اصلاحات» نامیده میشود.
از گرایش دیگر در دو دههی اول انقلاب معمولا با عنوان «راست» یاد میشد. این گرایش نوعی نگاه سنتی و محافظهکارانه به مسائل مختلف از جمله مدیریت کشور داشت و معمولا خواستار حفظ وضعیت موجود بود. این گرایش با دگردیسیهای انجام شده امروزه اصولگرا نامیده میشود.
در این دوران بود که بخش وسیعی از نیروهای خط امام احساس کردند که باید با هویتی مشخص وارد عرصهی سیاسی کشور شوند. در نتیجه، جمعی از روحانیون خوشفکر به رهبری کروبی که قرابت فکری و عملی بسیاری با امام خمینی(ره) داشتند، اقدام به تشکیل تشکلی با عنوان«مجمع روحانیون مبارز» کردند که این امر به تأیید رهبر فقید انقلاب اسلامی نیز رسید.
البته امام خمینی(ره) علیرغم حمایت معنوی از جریان چپ بهگونهای عمل میکرد که از انحصار قدرت در دست یک جناح جلوگیری شود و میکوشید که نوعی توازن قوا در ادارهی کشور بین این دو گرایش ایجاد و از پتانسیل موجود در هر دو جناح برای مدیریت کشور استفاده کند.
فصل سوم؛ کروبی سنگ صبور و مأمن یاران یاران امام(ره)
فصل سوم زندگی کروبی از بعد از رحلت امام خمینی(ره) آغاز میشود. در این دوره حوادث عجیبی در کشور رخ داد که یکی از مهمترین آنها حذف جهتدار جریان چپ مورد حمایت امام(ره) بود.
بسیاری از نیروهای جناح چپ در انتخابات مجلس چهارم از طرف شورای نگهبان رد صلاحیت شدند و با ایجاد فضایی سنگین علیه جریان چپ با استفاده از رسانهی ملی و امکانات عمومی زمینهی حذف بقیهی نیروها را نیز فراهم آوردند.
روند حذف جهتدار جریان چپ در قوهی قضائیه و مجریه نیز ادامه یافت و در نتیجه بخش عظیمی از نیروهای چپ از مناصب دولتی و قضایی حذف شدند. تعداد اندکی هم که باقی مانده بودند از جمله آقای سیدمحمد خاتمی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت به علت فشارهای وارده و مشکلات ایجاد شده برای آنان مجبور به استعفا شدند.
در آستانهی انتخابات دورهی هفتم ریاستجمهوری فضا بهقدری سنگین شد که مردم احساس کردند افراد و محافلی میخواهند سرنوشت آنها را بر خلاف خواست عمومی مردم رقم بزنند و دولتی را بر سر کار آورند که مورد خواست مردم نیست.
ملت ایران که دستاورد عظیم جمهوریت را در خطر میدید، به صورت یکپارچه به صحنه آمد و با خلق«حماسهی جاویدان دوم خرداد» همهی این برنامهها را خنثی و با حضور گستردهی خود و ریختن بیش از بیست میلیون رأی به نام خاتمی جهانیان را شگفت زده و جنبشی را به نام جنبش اصلاحات راهاندازی کرد.
کروبی در حماسهی دوم خرداد 1376 نیز نقشی بیبدیل و تأثیرگذار داشت و به عنوان عامل محرک جناح چپ و خنثی کنندهی برنامههای مخالفان عمل میکرد.
اگر از این منظر و فارغ از تفسیرهای دور از واقعیت به مقولهی اصلاحات نگاه کنیم میتوانیم بگوییم که جریان اصلاحات ریشه در جریان «چپ» جمهوری اسلامی بهویژه «مجمع روحانیون مبارز» دارد و از آنجایی که کروبی نقش محوری در تشکیل و رهبری «مجمع روحانیون مبارز» و هویت بخشی جریان «چپ اسلامی» داشته است، پدر معنوی نیروهای «چپ اسلامی» محسوب میشود.
فصل چهارم؛ کروبی در قامت شیخ اصلاحات و نماد دفاع مؤثر از آزادی بیان
فصل چهارم زندگی کروبی از بعد از پیروزی خاتمی آغاز میشود. در این دوره با این که به مدت 8 سال ادارهی دولت و اکثریت در شوراهای اسلامی شهرها و همچنین مجلس ششم در دست اصلاحطلبان بود، ولی از یک سو کارشکنیها و ایجاد بحرانهای گوناگون برای اصلاحطلبان توسط مخالفان اصلاحات و از سوی دیگر برخی بیتدبیریها در میان بعضی جریانهای اصلاحطلب مانع پیشرفت امور میشد.
در این دوره کروبی چه به عنوان رئیس مجلس ششم و چه به عنوان یک شخصیت ممتاز سیاسی، از یک سو در دفاع از حقوق مردم، اقوام و مذاهب، نمایندگان مجلس، آزادی بیان، مطبوعات و مخالفت با متعدیان به حقوق مردم و از سوی دیگر در همگرایی و تعدیل اصلاحطلبان نقشی تاریخی ایفا کرد.
در این دوره بود که کروبی در دفاع از حقوق امثال حسین لقمانیان، آقاجری، شمسالواعظین، کرباسچی، عمادالدین باقی، عباس عبدی، حسن یوسفیاشکوری، عزتالله سحابی، عبدالکریم سروش، دانشجویان و دانشگاهیان و ... که مواجه با برخی تنگنظریها شده بودند سنگ تمام گذاشت و به عنوان سنگری مستحکم در حمایت مؤثر از حقوق بشر و آزادی بیان عمل کرد.
به جرأت میتوان گفت که هیچ شخصیتی در ایران به اندازهی کروبی دفاع مؤثر از حقوق بشر، آزادی بیان و مطبوعات، حقوق شهروندی و ... نداشته است.
همچنین کروبی یکی از برجستهترین نیروهایی است که در تصعید «مواضع چپگرایانه» به سوی «مواضع اصلاحی» و صیرورت جریان «چپ» به «اصلاحطلب» نقش مؤثر و ماندگار داشته است.
بر این اساس اطلاق عنوان«شیخ اصلاحات» بر کروبی اطلاقی شایسته و دارای مبانی اصولی است.
فصل پنجم؛ کروبی نماد حضور فعال و مؤثر در عرصهی جامعهی مدنی
فصل پنجم زندگی کروبی از انتخابات ریاستجمهوری نهم آغاز میشود. در این دوره کروبی نهایت سعی خویش را به کار برد که با ایجاد وفاق در میان اصلاحطلبان مانع وضعیتی شود که امروز کشور بدان مبتلاست. اما متأسفانه به علت برخی کم لطفیها و بیتدبیریهای بعضی از گروهها و جریانهای اصلاحطلب، شد آنچه که نمیباید میشد. البته کروبی علیرغم تخریبهای دوست و دشمن به عنوان پدیدهی انتخابات دورهی نهم مطرح شد، ولی با توجه به حوادثی که روی داد نتوانست بر کرسی ریاستجمهوری تکیه زند. خود وی معتقد است که در انتخابات پیشین ریاستجمهوری با برخی دخالتها نتیجهی انتخابات به گونهای دیگر رقم خورده است.
بعد از روی کار آمدن دولت نهم نیز این کروبی بود که با تأسیس حزب اعتماد ملی و انتشار روزنامهای وزین، در توسعهی سیاسی کشور نقشی اساسی ایفا کرد و به مأمنی برای دفاع از حقوق بسیاری از کسانی تبدیل شد که هیچ فریادرسی برای خود جز کروبی نمیدیدند.
آزادی بسیاری از زندانیان سیاسی در این دوره مرهون زحمات و تلاشهای شیخ اصلاحات است. کروبی در این خصوص هیچگونه فرقی بین نیروها قائل نبوده و این تلاشها را حتی برای مخالفان خویش نیز انجام داده است.
کروبی چه میگوید و چه میخواهد
کروبی از اولین کسانی است که قاطعانه با نظارت استصوابی و رد صلاحیتهای بیمبنا مبارزه و از حقوق نمایندگان مردم در مجلس در ماجراهایی چون دستگیری حسین لقمانیان دفاع کرده است.
کروبی معتقد به آزادی رسانهها بهويژه مطبوعات است و نه تنها همواره از آزادی مطبوعات و بیان، بلکه از همهی آزادیهای مشروع و حقوق مردم از جمله حق انتخاب کردن و انتخاب شدن دفاع کرده است.
کروبی بر این باور است که صدا و سیما ملک مشاع ملت است و نباید در تیول افراد و جریانهای خاصی باشد و باید زمینهای فراهم آید که همهی افراد ملت و جریانهای موجود در کشور بتوانند به طور عادلانه از رسانهی ملی برای تبیین دیدگاههای خود استفاده کنند.
کروبی تنها رئیس قوهای است که قاطعانه حکم اعدام آقاجری را مردود و ننگین اعلام و از حقوق شهروندی نیروهای ملی، مذهبی، خانوادههای زندانیان سیاسی و حقوق دانشجویان، اساتید دانشگاه، علما، فعالان سیاسی و اجتماعی، دراویش و ... دفاع مؤثر داشته است.
کروبی معتقد است که دانشگاه نقشی بیبدیل در توسعهی همه جانبهی کشور و گسترش دموکراسی، مردمسالاری، تولید علم و فنآوری دارد؛ از اینرو یکی از مهمترین لوازم تولید علم و فنآوری، ایجاد بستر مناسب برای نیل به این مقصود از طریق ممانعت از تأثیرگذاری عوامل متناقض و مخالف با این هدف است.
کروبی معتقد است که بنیادیترین نکتهای که باید در این خصوص مد نظر مسؤولان کشور باشد، استقلال دانشگاهها از دولت و دیگر مراکز قدرت است که قطعا در صورت اعتماد مردم به وی در راستای نیل به این مقصود خواهد کوشید.
کروبی معتقد به آزادی برای فعاليت تشکلها و نشريات گوناگون دانشجويی است و مخالف با محدودیتهای ایجاد شده برای آنان است.
کروبی معتق است که دانشگاه پادگان نیست و با تعلیق دانشجویان به خاطر مواضع سیاسی مخالف است و بر این باور است که بومیگزينی و تبعيضهای جنسيتی، عقيدتی و ... در انتخاب دانشجو ظلم به دانشجویان و جفای در حق کشور و منابع انسانی آن است.
کروبی مخالف ستارهدار کردن دانشجویان و خواهان آزادی و حل مشکل کلیهی دانشجویانی است که به دلیل اتهامات سیاسی از خانوادهی دانشگاه دور افتادهاند.
کروبی معتقد به دانشگاه سیاسی و بر این باور است که فعالیت سیاسی دانشجویان در محیط دانشگاه به منظور تمرین حضور در عرصهی سیاست و مدیریت کشور و اصلاح نابسامانیها از اوجب واجبات است و نباید هیچگونه محدودیت غیرقانونی از این حیث بر دانشجویان تحمیل شود.
این در حالی است که بعضا مدیری در مراسم تودیع خویش میگوید: «من نگذاشتم دانشگاه سیاسی شود»، در حالی که مقام معظم رهبری فرمودند: «خدا لعنت كند آن دستهايي را كه تلاش كردهاند و ميكنند كه قشر جوان ما و دانشگاه ما را غيرسياسي كنند.»
یزدفردا