بدینمنظور پیشنهاد و عنوان میگردد که ریاست جمهوری نتوانسته است وظیفه خود را انجام دهد و به وعدههای داده شده عمل کند و حقوق شهروندی آنگونه که باید رعایت گردد و روز به روز زندگی بر مردم تنگتر و ناگوارتر شده است ضمناً براساس اصل یکصد و سیزده قانون اساسی چون رئیسجمهور پس از مقام رهبری عالیترین مقام رسمی کشور است و مسئولیت اجرای قانون اساسی و ریاست قوه مجریه را به جز اموری که مستقیماً به رهبری مربوط میشود بر عهده دارد و برابر اصل یکصد و سیام میتواند استعفای خود را به رهبری تقدیم کند و تا زمانی که استعفای وی پذیرفته نشده است به انجام وظایف خود ادامه میدهد بدان امید که با واگذاری امور به دیگران آن هم بدون تنش و حاشیهسازی زندگی عموم مردم صبور و مومن این سرزمین سر و سامان یابد.
در بهمن ماه 1397 عدهای از نمایندگان مجلس دوره دهم طی نامهای به دکتر علی لاریجانی رئیس وقت مجلس اعلام نمودند: به علت ناتوانی، ضعف، سستی، کمکاری و عدم کفایت در اداره امور قوه مجریه، سوءمدیریت در اداره بازار ارزی کشور، افزایش شتابان و غیرمتعارف ارزهای خارجی، کاهش ارزش پول ملی، افزایش کمرشکن و سرسامآور تورم، اختلال جدی در وضعیت اقتصادی کشور و فشار سنگین بر دوش مردم، ناتوانی در نظارت و کنترل قیمتها، عدم موفقیت در برخورد با مقوله بیکاری، بیکفایتی و فقدان اراده در برخورد با آسیبهای اجتماعی، گسترش فساد اخلاقی و اداری و اجتماعی و اعتیاد و قاچاق، قانونگریزی، عجز و ناتوانی در رفع موانع تولید و… خواستار طرح عدم کفایت و استیضاح دکتر حسن روحانی رئیسجمهور میباشند. در مجلس یازدهم نیز 134 نفر از 276 نفر نماینده وقت مجلس طرح سؤال از رئیسجمهور را که حداقل باید به امضای یک چهارم نمایندگان برسد تهیه و به هیاترئیسه مجلس تقدیم نمودند که نظر خوانندگان آیینه را به مفاد آن نامه جلب مینماید:
«بسمهتعالی- هیأترئیسه مجلس شورای اسلامی- با سلام و احترام- با عنایت به مفاد اصل 88 قانون اساسی و مواد 210 و 211 قانون آئیننامه داخلی مجلس شورای اسلامی بدینوسیله سؤالات اینجانبان در پنج محور ذیل از آقای حسن روحانی رئیسجمهور محترم برای طی فرایند رسیدگی، ارجاع به کمیسیون تخصصی و ارائه پاسخ در صحن علنی مجلس در اولین فرصت ممکن تقدیم میگردد:
1. چرا و به چه دلیل قیمتهای ارز خارجی به سرعت در حال افزایش و ارزش پول ملی در حال کاهش است؟
2. علت از همگسیختگی اوضاع بازار مسکن، خودرو و تورم عجیب و غریب چندصد درصدی بازار مسکن چیست و چرا دولت طی هفت سال گذشته هیچ اقدام جدی برای تأمین مسکن مردم و کنترل قیمت و کیفیت خودرو انجام نداده است؟
3. در کجای برجام اشتباه استراتژیک مرتکب شدید که آمریکا بدون کوچکترین هزینه از این توافق خارج و اروپا هم با پرروئی تمام همچنان خواستار اجرای کامل برجام از سوی ایران است، بدون آنکه خود به تعهداتش عمل کند، حتی در حد عملیاتی کردن طرح حقیرانه اینستکس.
4. قرار شد دولت به خاطر مشکلات ناشی از بیماری کرونا به واحدهای تولیدی و بخشهای آسیبدیده وام اعطا کرده و کمک نماید. اما صدای اعتراض همه بخشها بلند است. دولت در این زمینه چه کاری کرده و چقدر کمک کرده است؟
5. از فروردین 97 که قیمت دلار دولتی 4 هزار و 200 تومان اعلام شد تا امروز چند میلیارد دلار به این قیمت عرضه شده است؟ به چه کسانی داده شده و سرنوشت این دلارها چه شده است و چه تأثیری بر کنترل تورم داشته است؟…»(1)
بعد از دیدار نمایندگان با مقام رهبری بعضی از نمایندگان اعلام نمودند: استیضاح در دستور کار نیست و تلاش میکنند با سؤال و تذکر، نظارت جدی بر عملکرد دولت نموده و مطالبات مردم را پیگیری نمایند. در شهریور ماه امسال دکتر حسن روحانی در جلسه هیات دولت اظهار داشت: «…در مقابل تحریمها یک معجزه تاریخی اتفاق افتاد، هیچ کشوری فکر نمیکرد که مردم و دولت بتوانند مقاومت کنند و خم به ابرو نیاورند، این اظهارات در حالی بیان شده که مردم ایران در سالهای اخیر در پی تحریمها در شرایط سخت اقتصادی به سر میبرند…»(2)
شاید بدان علت که بر اثر سختیهای زندگی امروزه کمر دهها میلیون نفر بر اثر تورم و گرانی سرسامآور خمیده و شکسته است امّا مدیران و مسئولانی از جمله رئیسجمهور و مشاورانش این شکستگیها را نمیبینند! به یقین حاکمان و کارگزارانی که خدم و حشم اطراف آنان را احاطه نموده و عدهای از آنان با اشرافیگری و تجملگرایی روزگار میگذرانند در احتجابند و نمیتوانند به درد دل دهها میلیون ایرانی برسند که توان خرید مایحتاج زندگی را ندارند، روز به روز سفرهشان کوچک و کوچکتر میشود، وقتی نگرانی و افسردگی زن و فرزندان خود را میبینند، توان تحمل آن را ندارند و در برابر اعضای خانواده خجالت زده میشوند، بر فرض که مسئولان در خطابه و سخنرانی دم از حمایت آنان بزنند بدون شک با حلوا گفتن دهان شیرین نخواهد شد یا باید همه در شِعب باشند وگرنه خدای ناکرده افزایش اختلاف طبقاتی و گستردگی و فساد اقتصادی روز به روز جامعه را آنچنان دچار نابسامانیها و مشکلات خواهد نمود که اصلاح آن به سادگی و به زودی امکانپذیر نخواهد بود.
بعضی از فعالان سیاسی در حال حاضر مذاکره با امریکا را مردود میشمارند و عدهای از جمله مصطفی تاجزاده و بهزاد نبوی و سعید حجاریان و عباس عبدی برای برونرفت از این موقعیت نظر متفاوتی در این زمینه ابراز میدارند که جهت اطلاع خوانندگان آیینه بخشهایی از اظهارات آنان در این باره نقل میگردد ضمن این که همگان به این امر معترف هستند که تحریمهای ظالمانه امریکا و یا دیگر کشورها مشکلات طاقتفرسایی را برای ملت ایران رقم زده و زندگی آنان را با تنگناهای فراوان و غیرقابل تحمل روبرو نموده است.
مصطفی تاجزاده هنگام مناظره با علیرضا زاکانی درباره مذاکره با امریکا میگوید: «…درباره مذاکره با آمریکا چهار بار این کار انجام شده است. سال 86 که اقای عبداللهیان جزییات آن را چند وقت قبل کاملا باز کرد. سال 88 که رهبری گفتند اوباما نامه نوشت و من جواب دادم و دوباره نامه نوشت و بعد از آن 88 رخ داد. در واقع این بار ما ضد آمریکا بودیم و جای مذاکره را گرفتیم. حتی ممکن بود این مذاکره انجام شود و مشکلات حل میشد. بعد از آن هم 91 و برجام مذاکره کردیم و نتیجه هم گرفتیم. به هر حال به دلیل منافع مشترک ما نهایتا با آمریکا مذاکره خواهیم کرد. تحریم به صورت جدی به کشور آسیب میرساند. باید مذاکره انجام شود تا تحریم را دور کرد. تاجزاده در پاسخ به اظهارات زاکانی که گفت مذاکره بلد نیستید، گفت: پس بگویید مذاکره خوب است اما تیم ضعیف بوده است… وزرای احمدینژاد در جلسه غیرعلنی گریه میکردند که چرا اینگونه حرف میزنید، شما که وضعیت را میدانید. البته حق داشتند کشور در حال تحریم وضعیت بدی دارد… از برجام میگویید. چرا اگر آن را خیانت میدانید، آن را در مجلس تصویب کردید، چرا استعفا ندادید، چرا شورای نگهبان 24 ساعته آن را تصویب کرد…»(3)
بهزاد نبوی وزیر صنایع دوران جنگ، پیرامون مذاکره با امریکا اظهار میدارد: «…من نمیگویم که دوستان شعار «مرگ بر آمریکا» یا «مرگ بر اسرائیل» را فراموش کنند. چنین بحثی مطرح نیست. ولی هر عقل سلیمی حکم میکند وقتی شما ماهها با 5 کشور دارای حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل و آلمان مذاکره انجام داده و برجام را امضا میکنید که نگرانی جهانی را در مورد ساخت سلاح هستهای در ایران از بین ببرید، دقیقا در همان روز نباید دست به اقداماتی تحریکآمیز بزنید که اثر همه آن تلاشها را از بین ببرد. نباید برای تحریک دنیا علیه خودمان همزمان با امضای برجام، اقداماتی ماجراجویانه انجام دهیم. بعضی از دوستان تصور میکنند که قدرت یک دولت و کشور صرفاً در «قدرت نظامی» خلاصه میشود. در حالی که این تصور ممکن است برای دورهای که دو ابرقدرت آمریکا و شوروی در دنیا وجود داشت، به منظور حفظ موازنه قوا تا حدودی صحیح باشد. ولی امروز برای کشوری مثل ما شرط لازم است اما کافی نیست…»(4)
سعید حجاریان نیز در اردیبهشت سال 98 به این دلیل که نهادها و افرادی نمیگذارند رئیسجمهور کاری از پیش ببرد بنابراین بهترین کار استعفای وی میباشد…
نگارنده این سطور به عنوان یک شهروند که بجز چهارده معصوم صلواتا… علیهم اجمعین عملکرد بقیه را قابل انتقاد میداند پیشنهاد کنارهگیری و استعفای رئیسجمهور را مطرح مینماید. بنابه فرمایش مولای متقیان حضرت علیبن ابیطالب(ع) در فرازی از فرمان مبارک و همیشه ماندگار به مالکاشتر که میفرماید: «ای مالک برای هر امری از امور خود رئیسی از آنان قرار بده که کارهای بزرگ او را مغلوب نکند و کثرت آن کارها فکر او را پراکنده نسازد، ای مالک یقین بدان هر عیبی که از کاتبان تو سر بزند و خسارتی به بار بیاورد و تو از آن غفلت بورزی مسئول آن خواهی بود». شارحان و محققان درباره معنی و مفهوم کاتب نوشتهاند: «…معنای کاتب اگرچه به مقتضای ماده کتابت که در کاتب وجود دارد به معنای معمولی مفهوم اصلی از آن کلمه است ولی از نظر معنای اصطلاحی دارای مقامی بسیار بالاتر از نویسندگی محض میباشد… و از این جهت است که گفتهاند: کاتب بودن شریفترین منصبهای دنیا است پس از خلافت، فضیلت و برتری به کاتب بودن ختم میشود… کتابت نور علم است و تصفیهکننده خون و میدان فضیلت و عدالت است…»(5)
ضمناً باتوجه به اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران دولت وظیفه خود را انجام نداده است. به عنوان نمونه در ایامی که بدون بررسیهای همهجانبه و برخلاف ضوابط میلیاردها دلار ارز به زراندوزان، مفسدان اقتصادی و محتکران داده شد اما ارزها را برنگرداندند یا در جهت اصلی هزینه نکرده یا از مملکت خارج نمودند گرچه بعضی از آنان محاکمه و بدست قانون هم سپرده شده باشند به یقین باید رئیس قوه مجریه به عنوان یکی از مسئولان پاسخگو باشد. در بهمن ماه 97 که دلار حدود دوازده هزار تومان و سکه پنج میلیون تومان بود نمایندگان مجلس خواهان طرح سؤال از رئیسجمهور به عنوان مسبب اصلی این وضعیت بودند اکنون که دلار به مرز حدود سی هزار تومان و سکه به پانزده میلیون تومان رسیده آیا نباید رئیس دولت خود را پاسخگو بداند؟ شگفت آنکه میگوید: مردم خم به ابرو نمیآورند!!!
آیا رئیس قوه مجریه در رخدادها و اتفاقاتی مانند حوادث سال 96 و آبان 98 و کشته شدن حدود 70 نفر در تشییع جنازه سردار شهید قاسم سلیمانی و 180 نفر در ماجرای سقوط هواپیمای اوکراینی، وجود آسیبهای اجتماعی، وضعیت نابسامان میلیونها نفر ایرانی که زیر خط فقر زندگی میکنند، اختلاس عدهای از آقازادگان و نزدیکان و وابستگان به مقامات، حاشیهنشینی بسیاری از مردم و اختلافات فاحش طبقاتی و تبعیضات موجود و نظایر آن نباید پاسخگو باشد؟ بنابراین کنارهگیری و استعفا آن هم به میل خود نه با طرح سؤال و استیضاح توسط نمایندگان مجلس، گذشته از این که گروههایی موافق یا مخالف این امر باشند، بدینمنظور پیشنهاد و عنوان میگردد که ریاست جمهوری نتوانسته است وظیفه خود را انجام دهد و به وعدههای داده شده عمل کند و حقوق شهروندی آنگونه که باید رعایت گردد و روز به روز زندگی بر مردم تنگتر و ناگوارتر شده است ضمناً براساس اصل یکصد و سیزده قانون اساسی چون رئیسجمهور پس از مقام رهبری عالیترین مقام رسمی کشور است و مسئولیت اجرای قانون اساسی و ریاست قوه مجریه را به جز اموری که مستقیماً به رهبری مربوط میشود بر عهده دارد و برابر اصل یکصد و سیام میتواند استعفای خود را به رهبری تقدیم کند و تا زمانی که استعفای وی پذیرفته نشده است به انجام وظایف خود ادامه میدهد بدان امید که با واگذاری امور به دیگران آن هم بدون تنش و حاشیهسازی زندگی عموم مردم صبور و مومن این سرزمین سر و سامان یابد انشاءالله.
رضا سلطان زاده – مدیرمسئول
پینوشتها:
1- همشهری آنلاین، 16/4/1399
2- انتخاب، 12/6/1399
3- خبرآنلاین، 28/3/1398
4- همان، 23/4/1398
5- «حکمت اصول سیاسی اسلام»، تالیف علامه استاد محمدتقی جعفری، صفحه 40 و 424 و 425