مردی که گورش گم شد
مردی که گورش گم شد مجموعهی هفت داستان کوتاه ایرانی حافظ خیاوی است که به صورت خاطره گویی روایت میشود. نویسنده در سه داستان اول صادقانه و بیپروا به باورهای مذهبی میپردازد و چالشهای یک ذهن نوجوان را در مواجهه با این مسائل در بستر فرهنگی سنتی بیان میکند. در چهار داستان بعدی با مسئلهی مرگ مواجه میشویم.
مکان روایت داستانها، نشان دادن خشونت و واقعیت موجود در آن فضا و زمان، زبان و فرم روایی که نویسنده استفاده کرده، این کتاب را به مجموعهای خواندنی تبدیل کرده است.
عشق روی پیاده رو
مصطفی مستور در این کتاب نیز مانند دیگر آثارش به مفاهیم عشق، زندگی و ارتباط با خداوند پرداخته است. در 12 داستان این کتاب، شخصیتهای او به تدریج با عشق در مفهوم زمینی یا افلاطونی آشنا میشوند و این ارتباط با زبان خاص نویسنده به زیبایی روایت میشود. در هر داستان با آدمهایی مواجه میشویم که به مرور عاشق میشوند و ما را در مواجههی خود با تعلقات احساسیشان پیش میبرند
پوکه باز
کورش اسدی ۱۰ داستان کوتاه را در این مجموعه گردآورده است. داستانهایی که اغلب به مضمون جنگ گره خوردهاند و استیصال مردم جنگ زده را در مواجهه با زندگی نشان میدهند. تمام این داستانها حول محور مرگ اندیشی روایت شدهاند. آدمهایی که در برابر وضعیت نابهسامان زندگی خود، در حالیکه مرگ به سراغشان نمیآید، به رویا پناه میبرند. آنها صدای محیط اطراف و لحظات واقعی را قطع میکنند و با گریختن به درون خود در خیال گذشته یا وهم آینده زندگی میگذرانند. نثر روان نویسندهی این مجموعه که از گفتوگو پرهیز میکند و روایت را بیشتر با مونولوگ شخصیتها پیش میبرد، مجموعهای بسیار خواندنی شکل داده است.
دیگر کتابهای کورش اسدی «باغ ملی» و «گنبد کبود» است. او در سال ۱۳۹۶ با مرگی خودخواسته به زندگیش پایان داد.
چند واقعیت باورنکردنی
امیرحسن چهلتن، عضو کانون نویسندگان ایران است. او همواره دغدغهی مسائل تاریخی را داشته و در این کتاب هم به شیوهی خود آن را به چالش میکشد. این مجموعه شامل ۶ داستان کوتاه فارسی است که در ۴ داستان اول با نوع برخورد نویسنده با تاریخ آشنا میشویم. او در روندی بازیگوشانه با خلق یا تغییر واقعیتها و مستندات تاریخی، به جستوجوی روندی متفاوت از تاریخ میپردازد.
در این کتاب با وضعیتی اسرارآمیز مواجه هستیم که ما را وارد پیچ و خمهای ساخته شده و خیالی یا مستند تاریخی میکند.
آدمها
در این کتاب ۶۲ داستان کوتاه فارسی راجع به آدمهایی میخوانیم که بسیار بسیار آشنا و نزدیک به نظر میرسند. هرکسی که این مجموعهی احمد غلامی را بخواند، ممکن است تصور کند آدمهای داستانهایش را دیده یا فکر کند غلامی هر روز جلوی خانهاش نشسته و مردم محله را تماشا کرده و شب زیباترین شکل روایت را از بخش جذاب زندگی آنها روی کاغذ آورده است.
در هر داستان شخصیت به سرعت و با کوتاهترین عبارات معرفی میشود. عنوان اغلب داستانها، نام آدمی است که داستان زندگی او را میخوانیم و بلافاصله در همان ابتدا توصیفهای مختصری راجع به وضعیت ظاهری یا خصوصیات اخلاقیش میبینیم. شخصیتهایی که اغلب با وجه قهرمانانهای از آنها مواجه نیستیم، بلکه به واسطهی ترسها و اضطرابهایشان در کنارشان قرار میگیریم. به علاوه، مکانهایی که اتفاقها در آنجا شکل گرفتهاند نیز بر این همسویی مخاطب با شخصیتها و اتفاقها اثر گذار است.
تعدادی از داستانهای این مجموعه پیشتر در روزنامهی اعتماد چاپ شده بوده است. این کتاب شبیه به آلبوم خاطرات نویسنده است؛ پر از اسامی، تصویرها و موقعیتها که آن را از هرکجا باز کنیم وضعیتی آشنا به خاطرمان میآید.
آن گوشهی دنج سمت چپ
این مجموعهی داستانهای کوتاه مهدی ربی در جنوب روایت میشوند. قلم روان نویسنده و حال و هوای جغرافیایی داستانها از نکات مثبت این کتاب هستند. مهدی ربی به دقت به توصیف آدمها، مکانها و اتفاقها پرداخته است. کتاب او در سال ۱۳۸۶ جایزهی ادبی «روزی روزگاری» را دریافت کرد.
عزاداران بیل
احتمالا فیلم گاو را دیدهاید. این فیلم از روی یکی از داستانهای این مجموعهی غلامحسین ساعدی ساخته شده است. در این کتاب هشت روایت از اهالی روستایی به نام بیل میخوانیم که در هر داستان گرفتاری و مشکلی برای آنها پیش آمده و راه حل همیشگی آنها برای حل مشکلات، عزاداری است.
فضای سیاه مرگ و جهل و خرافه و فلاکت حاکم بر داستانها، ما را با شکل جدیدی از داستان گویی مواجه میکند که بسیار ساده روایت میشود. میتوانیم منشأ کنشهای شخصیتها را در وضعیت روانی و بستر فرهنگیشان پیدا کنیم. میتوانیم وضعیت حاکم بر روستای بیل و مردمانش را به یک جامعه بسط دهیم و آن را اثری بدون تاریخ انقضا بدانیم. عزاداران بیل تصویری از جامعهای است که ناآشنا به نظر نمیرسد.
از ندارد تا دارا
این کتاب ۳۷ داستان کوتاه فارسی از علی اشرف درویشیان است که در آنها روایتهایی را از زندگی مردم غرب کشور میخوانیم. توصیفهای درویشیان و شکل گزارشی داستانهایش، به صورت مستقیم به تأثیر فقر و نادانی بر زندگی و رفتار مردم آن منطقه، به خصوص کودکان میپردازد.
علی اشرف درویشیان سالها در یکی از روستاهای کرمانشاه آموزگار بوده است و تجربیات و مشاهدات حاصل زیستن در کنار مردم آن منطقه، درون داستانهایش حضور دارد.
قصه های بهرنگ
«ادبيات كودكان بايد پلى باشد بين دنياى رنگين بىخبرى و در رؤيا و خيالهاى شيرين كودكى و دنياى تاريك و آگاه غرقه در واقعيتهاى تلخ و دردآور و سرسخت محيط اجتماعى بزرگترها. كودك بايد از اين پل بگذرد و آگاهانه و مسلح و چراغ به دست به دنياى تاريك بزرگترها برسد. در اين صورت است كه بچه مىتواند كمك و يار واقعى پدرش در زندگى باشد و عامل تغييردهندهى مثبتى در اجتماع راكد و هر دم فرو رونده».
صمد بهرنگی در عمر کوتاه خود برای کودکان و نوجوانان نوشت. داستانهای او از نصیحت کردن و مدارا با جهان گذر میکند و نوعی بیپروایی را در مواجهه با واقعیت زندگی به کودکان نشان میدهد. او با شخصیتهای داستانهایش به خوانندگان راهی برای زندگی کردن نشان میدهد که در آن شجاعت و مقابله با ترسها، زورگوها و دلخوشیهای ساده لوحانه، ارزش بسیاری دارد.
خواندن قصههای صمد بهرنگی کودکان را با مسائل بزرگ و مهم زندگی و موقعیتهای اجتماعی آشنا میکند و به آنها انگیزهی مبارزه با ناکامیها و سختیها میدهد.