زمان : 01 Shahrivar 1399 - 17:20
شناسه : 158582
بازدید : 4051
کدام دین با ایده‌ی وجود فرازمینی‌ها سازگارتر است؟ کدام دین با ایده‌ی وجود فرازمینی‌ها سازگارتر است؟ در تاریخ اکثر ادیان جهان قدم زدن یک آدم فضایی بر روی سطح زمین اگر نه غیرممکن، حداقل بسیار عجیب به نظر می‌رسد.

به گزارش پایگاه خبری یزد فردا : پیشامدهای غیرمعمول کلیدی برای تمام اتفاقات مهم هستند و طرفداران هر دو گروه ( دوستداران فضا و مذهبی‌ها) می‌دانند که آغاز اختلافات اعتقادی طولانی چه معنایی دارد. آیا عضو سابق یک جناح باید با جناح دوم که احساس آشناتری به آن دارد ارتباط برقرار کند؟ کدام دین با مفهوم وجود زندگی در سیارات دیگر موافق‌تر است؟ برای رسیدن به پاسخ این سؤالات به سراغ تعدادی از متخصصان دینی رفته‌ایم. اگر شما هم می‌خواهید بدانید کدام دین با ایده وجود فرازمینی‌ها سازگارتر است با ما همراه باشید.

 دیانا والش پاسولکا

پروفسور فلسفه و مذهب  از دانشگاه ویلمینگتون  واقع در کارولینای شمالی و نویسنده کتاب ” جهان آمریکایی؛ فضایی‌ها، مذهب و تکنولوژی”

 بهتر است قبل از جواب دادن به این سؤال تعریف دین را مورد بررسی قرار دهیم. برای اکثر مردم با فرهنگ غربی، دین پیروی کردن از الگوهای مشخص و تعیین شده است. خدایی وجود دارد، کتاب‌های مقدس و مکان‌هایی که مردم باید به آنها بروند. اما بسیاری از فرهنگ‌های غیر غربی و بومی به دین این‌گونه نمی‌نگرند، بلکه بر این باورند که دین زمینی و محدود به این سیاره نیست. در بسیاری از معنویات بومی، فرازمینی‌ها که غالباً “مردم آسمانی” نامیده می‌شوند، وجود دارند و حتی  اجداد قبیله‌های خاصی روی زمین هستند. در برخی از معنویات محلی غربی، برای مثال ایرلند قبل از مسیحیت، بر این باور بودند که فرازمینی‌ها از ابرها به زمین آمده‌اند و دانش نحوه‌ی زیستن را به انسان‌ها آموختند.

 حتی در مذاهب غربی، برای نمونه کاتولیک‌ها، موضوع حیات فرازمینی‎ها به بیش از هزار سال می‌رسد. در ۱۸۹۱ پاپ لئو سیزدهم، رصدخانه نجومی ( که  قبلاً وجود داشت) را برای مطالعه اشیا پرنده ناشناس (UFO)  برپا کرد. بودایی‌ها هم اشاراتی به وجود جهان‌های دیگر دارند. واضح است که اکثر ادیان و معنویات به موجودیت دنیاهای دیگر اشاراتی داشته‌اند. این در واقع چیز تازه‌ای نیست.

دلایل مختلف ادیان برای آمدن فرازمینی‌ها

 البته چیز تازه این است که ادیان الهی، دلایل مختلفی برای آمدن فرازمینی‌ها روی زمین دارند. امت اسلامی یک مصداق بارز از این دین‌هاست. البته دین‌هایی مانند مکتب رائل که توسط مرد فرانسوی پایه‌گذاری شده‌اند، قطعاً فرازمینی هستند، چنان که ادعا کرده تجربه مستقیم دیدن پرواز بشقاب پرنده را داشته و معنویاتش بعد از آن تجربه ظهور پیدا کرده‌اند. پس این ادیان  و ادیان بومی دیگر، پیش‌تر نظریه وجود فرازمینی‌ها را تأیید کرده‌اند. از نظر من فرازمینی‌ها وجود دارند. فکر می‌کنم اکثر ادیان و پیروانشان هم با این مسئله مشکلی نداشته باشند.

در بسیاری از معنویات بومی، فرازمینی‌ها که غالباً “مردم آسمانی” نامیده می‌شوند، وجود دارند و حتی  اجداد قبیله‌های خاصی روی زمین هستند.

 کارن پکیلیس

 پروفسور ادیان مقایسه‌ای و تطبیقی از دانشگاه درو

 فکر می‌کنم مذهب بودایی، نماینده خوبی برای سازگارترین دین با نظریه وجود حیات در سیارات دیگر باشد. به خصوص اگر سیاست را از آن برچینیم.

 بودائیسم دینی با ورودی باز است و روش  مکالمه‌ای دارد ( سه جواهر) که هزاران سال برای به عضویت در آوردن افرادی از قومیت‌های مختلف سرتاسر جهان استفاده شده است. در تاریخچه تقابل آنها با مذاهب پیشین اقوام، به جای مورد ستم قرار دادنشان، متفاوت از بقیه دین ها با آنها تعامل می‌کردند. همچنین برخی از متون بودایی مناطق مختلفی را توصیف می‌کند که همه آن‌ها زمینی نیستند، و مردم بدون درگیری در مناطق مختلف، به طور همزمان زندگی می‌کنند. در آخر، شعار جهانی بودایی‌ها جمله زیر است که به “همه” و “همه جا” اشاره دارد: ” باشد که همه موجودات (متواضعانه) خوشحال زندگی کند.”

برخی از متون بودایی مناطق مختلفی را توصیف می‌کند که همه آن‌ها زمینی نیستند، و مردم بدون درگیری در مناطق مختلف، به طور همزمان زندگی می‌کنند.

داگلاس واکخ

رئیس سازمان اطلاعات پیام‌رسان فرازمینی(METI)، سازمان تحقیقاتی غیرانتفاعی که پیام‌های بین ستاره‌ای را  برای تمدن‌های فرازمینی تولید و منتشر می‌کند.

 وقتی که ما فرازمینی‌ها را نمایان کنیم همه چیز تغییر خواهد کرد. ادیانی که با فلسفه وجود حیات فرازمینی مخالفت بودند،  مجبور می‌شوند جهت گیری‌های خود را بازنگری و ارزیابی مجدد کنند. ما دیگر نمی‌پرسیم “آیا به وجود فرازمینی‌ها اعتقاد دارید؟” بلکه کنجکاو خواهیم شد که “وجود فرازمینی‌ها طبق اعتقاد شما چه معنایی دارد؟”

 این روزها وقتی از افراد مذهبی بپرسید که آیا حیات فراتر از زمین با اعتقاد آنها سازگار است، حالتی ناپسند به خود می‌گیرند. زیرا از آنها انتظار دارید تا سؤالی علمی را از دریچه اعتقادات مذهبی خود پاسخ دهند.

 آیا کتب آسمانی آنها اشاره واضحی به وجود حیات در سیاره‌های دور دارد؟ آیا سکوت در این موضوعات دلیلی بر عدم وجود فضایی‌ها می‌شود؟ یا شاید به واقع متون مذهبی تلاشی برای جواب دادن به سؤالات علمی نمی‌کنند؛ یا سؤالاتی که پرسیدنشان در قدیم امکان پذیر نبوده است.

 برای قدیمی‌ترین عقاید مذهبی جهان خیلی از این سؤالات بی معنی هستند. این متون مقدس هزاران سال پیش و بر مبنای ریشه‌های جهان‌شناسی متفاوت از دنیای امروزی شکل گرفته‌اند. غیر قابل تصور است  از کسی بپرسیم آیا زمین‌هایی قابل سکونت حول ستاره‌های دیگر وجود دارد، در حالی که آن فرد نمی‌تواند تصور کند که ستارگانی مشابه با خورشید ما وجود داشته باشند. تلاش برای استخراج جواب علمی از متن مذهبی، محکوم به شکست است.

 می‌توان تأیید کرد که برخی مذاهب موضع دوستانه‌تری در پذیرفتن تنها نبودن ما در جهان دارند. مکاتب متعددی از بودایی و هندویی اعتقاد به قلمروهای بی‌شمار آسمانی دارند، که سکنه‌ای از موجوداتی کم و بیش معنوی  تر نسبت به انسان‌ها در آن زندگی می‌کنند. پس اخبار همسایگان فرازمینی مقبول‌تر و قابل هضم تر برای آنها خواهد بود.

دو فرقه جدید مسیحیت

 در مسیحیت دو فرقه به تازگی ظهور پیدا کرده‌اند و منشأ آنها از رصدخانه‌های نجوم در قرن نوزدهم  است. بنیان‌گذار فرقه “ظهور روز هفتم مسیح”، رویارویی با فرازمینی‌ها داشته و متون “کشیش‌های معاصر” ادعا می‌کند که دنیاهای سکنه دار دیگری به جز زمین  وجود دارند. در این فرقه‌ها به نظر، فضایی‌ها وجود دارند، پس توافقی لازم نخواهد بود.

سؤال جالب دیگر این است که کشف زندگی فراتر از زمین، باعث شروع گفتگو با گونه‌های پیشرفته از جهان دیگر می‌شود؟ اگر این چنین است کدام افراد یا گروه‌ها در این اقدام مهم پیشگام هستند؟ با توجه به فاصله بین ستاره‌ها، یک تبادل بین ستاره‌ای می‌تواند یک یا هزار قرن به طول بیانجامد. روی زمین، ادیان موفق‌ترین سازمان‌های اجتماعی بشر حاضر هستند تا در این زمان طولانی ایفای نقش کند. آیا دانستن اینکه یک سیاره دوردست دارای سکنه است باعث ایجاد انگیزه‌ای برای ایجاد یک گفتگوی چند نسلی، چند اعتقادی و چند نژادی می‌شود؟

بنیان‌گذار فرقه “ظهور روز هفتم مسیح”، رویارویی با فرازمینی‌ها داشته و متون “کشیش‌های معاصر” ادعا می‌کند که دنیاهای سکنه دار دیگری به جز زمین  وجود دارند.

لیزویلسون

 پروفسور مقایسه‌ای ادیان از دانشگاه میامی اوهایو

بودائیسم، دست‌ها را پایین بیاورید. هیچ دین دیگری، چگونگی زندگی در سیاره‌های دور دست را، به این روشنی توضیح نمی‌دهد. در متون بودایی می‌آموزیم که رخدادها روی سیاره‌های دیگر چگونه بودند. می‌فهمیم که زندگی در دنیای موجودات باشعور چگونه ممکن است باشد، دنیاهایی که با معیارهایی مقدس اشباع شده‌اند.

 در فرقه ماهایانا، بودایی بودن گونه‌های متفاوتی دارد. فلاسفه آنها، بودایشان را از بین جسم‌های خارق‌العاده‌ای انتخاب می‌کنند. دارما- کایای ابدی ( جسم حقیقی) و جسم‌هایشان، مانند ما  محکوم به فانی شدن هستند. بین این کالبدها، جسم‌های آسمانی از بودا، که با دنیای خارج از دنیای ما در ارتباط است نیز وجود دارند،. ” جسم‌های برخوردار”(سابوگ-کایا) کسانی بودند که بسیار پیش‌تر از عهد بستن بوداهای امروزی، مقام بودایی داشته‌اند.

مناطق بودایی

جسم‌های برخوردار، سرشار از انرژی‌اند و مانند کالبدهای زمینی فانی نیستند. قلمروهایی که بر آن حکومت می‌کنند ‘’مناطق بودا’’ (بودا- کترا)  نام دارند و گفته می‌شود تعدادشان نامحدود است. همان‌گونه که هر موجود، بالقوه یک بوداست، بوداها داوطلبانه، خود را به کسانی عرضه می‌کنند که عهد مفید بودن برای موجودات جهان بسته باشند. این عهدها شکل دنیاهای بیرونی را به خود می‌گیرند جایی که موجودات می‌توانند متولد شوند. مناطق بودا برای کمک به احمق‌ترین و لجوج‌ترین موجودات هوشیار طراحی شده‌اند تا حقیقت را آن‌گونه که واقعاً هست ببینند. مناطق بودایی خالی از درد، پر آرامش، پر رحمت و بهشت‌های واقعی توصیف شده‌اند.

 مناطق خالصی که برای به دست آوردن نیروهایی عالی هستند و زندگی در آنجا برای دست یابی به بصیرت طراحی شده است. هدف بودایی‌های تازه وارد، به دست آوردن یک تولد دوباره در منطقه بودا بعد از مرگ است. برای بوداهای والا مقام هدف ساختن خود است. از آنجایی که مناطق بودایی سفارشی و منطبق بر تعهدشان در پروسه بودا شدن است، دیدن چیزی که بوداهای دیگر با عهدهایشان ساخته‌اند، حرکتی زیرکانه است. برای رسیدن به طرح اولیه منطقه بودایی خود، باید به خلسه‌های معنوی سفر کرده و نگاهی به دنیاهای دیگر بیندازند، و گزینه‌های موجود را مورد بررسی قرار دهند. بودای ماهایانایی دنیای شگفت‌انگیز و غنی‌ای ارائه می‌دهد. برای این بودایی‌ها زندگی در دنیاهای دور یک رکن از ایمان و هسته تلاش آنهاست.

در متون بودایی می‌آموزیم که رخدادها روی سیاره‌های دیگر چگونه بودند. می‌فهمیم که زندگی در دنیای موجودات باشعور چگونه ممکن است باشد، دنیاهایی که با معیارهایی مقدس اشباع شده‌اند.

 کریس تایلر

 پروفسور مطالعات اسلامی و مدیر مرکز دینی فرهنگی و مبارزاتی ( مقابله‌ای) دانشگاه درو  (ccrc)

اکثر دین ها در تاریخ به شدت متمرکز بر روی سیاره خودمان  بوده‌اند و بیشتر آنها به اشتباه، آن را مرکز عالم هستی می‌پنداشتند. شاید نه به معنای واقعی کلمه بلکه صرفاً برای تأثیر گذاشتن بر مردم بوده است. بنابراین این مسئله چیزی نیست که مردم زمان زیادی را صرف نوشتن درباره آن کنند، هرچند من مطمئن هستم که افراد گاهی به این موضوع اندیشیده‌اند.

 اکثر دین ها پیچیده هستند، پس به واقع امکان‌پذیر نیست بپرسیم کدام یک سازگارتر با وجود فرازمینی هاست. یک نفر با عقاید نامربوط خود با متفکران برخورد می‌کند، اما دیگری مشکوک می‌شود که چه مشکلی با پذیرش وجود حیات فرازمینی‌ها دارد.

در عقاید اسلامی برای مثال فیلسوف مرموز و بزرگ قرن ۱۲ و ۱۳ ابن عربی، مطمئناً با نظریه معاصر جهان‌شناسی فیزیکی موافق بوده است. نظریه‌ای که باور دارد دنیای ما، در واقع یکی از چندین جهان موجود در عالم است. دنیای ما ظاهراً چندین ابعاد متفاوت از زمان و مکان را شامل می‌شود. وقتی شما بتوانید چنین مسئله بزرگی را بپذیرید، فکر کردن راجع به حیات فرازمینی مانند آب خوردن خواهد بود.

کیهان واقعی از نظر ادیان باستانی

  اکثر ادیان باستانی می‌دانستند که کیهان واقعی، از دنیای جسمانی که ما تجربه می‌کنیم بزرگ‌تر است. و  ابعادی دارد که از جسم والاتر است. در واقع هم آن ابعاد برایشان جالب‌تر بوده تا جهان جسمانی، چون ‘’واقعیت نهایی’’ در آن ابعاد وجود داشته و به ضرورت تعالی در دنیای جسمانی  نیز اشاره داشته است. واقعیت نهایی غیرممکن در دنیای جسمانی برای آن‌ها ۲ مؤلفه داشته است: ۱- باید ابدی باشد. ۲-  باید بدون تغییر بماند.

آنها می‌دانستند که هر چیزی در این دنیا نمی‌تواند معیار فهمیدن واقعیت نهایی باشد. در بیشتر ادیان باستانی، امکان پیدا کردن واقعیت نهایی در این عالم هستی وجود دارد، اما ضرورتاً می‌تواند در این عالم هم نباشد. وقتی که به این موضوع قدری بیندیشیم، بسیار گیج کننده تر از امکان وجود حیات‌های دیگر در این عالم است.

 بنابراین به گمان من، مردم متدین باستانی اعمال احتمالی‌شان معمولاً تواضع والاتری نسبت به مردم سکولار قرن بیستم داشته، هم در این دنیا و حتی فراتر از آن.

یک نفر با عقاید نامربوط خود با متفکران برخورد می‌کند، اما دیگری مشکوک می‌شود که چه مشکلی با پذیرش وجود حیات فرازمینی‌ها دارد.

 کریستین ویدمن

سخنران، متخصص الهیات پروتستان از دانشگاه مونستر که نوشته‌های اخیر او “آیا مسیح هم برای کلینگون‌ها جان خود را از دست داد؟” و”آیا منشأ حیات خوش شانسی بزرگ است؟ چرا نظریه شانس نباید به‌راحتی کنار گذاشته شود.”

تمام ادیان اصلی زمینی به‌راحتی می‌توانند با کشف حیات (هوشمند) فضایی سازگار شوند، به‌جز یک استثنا: مسیحیت.

مسیحیان ادعا می‌کنند که کسانی که اشتباهات اخلاقی مرتکب شدند نیاز شدیدی به بخشش الهی دارند. خبر خوب این است که خدا با رحمت خود عده زیادی (به نقل قول از اصل عمومیت، تمام آنها) از گناهکاران را می‌بخشد. آنها همچنین معتقدند که عیسی مسیح نقش مهمی در اعمال بخشش زمینی خدا ایفا می‌کند: عیسی تجسم الهی است که کفاره‌اش(رنج و عذابش، تدریس هاو اعمال نیکویش،…) در نهایت باعث اصلاح بسیاری ( یا تمام) انسان‌های گناهکار خدا خواهد شد.

 حالا تصور کنید که کیهان با دیگر تمدن‌های هوشمند پر شده باشد. یک معتقد مسیحی چه جوابی خواهد داشت؟ ادعا کردن اینکه مسیح فقط برای ما جان خود را از دست داده، در حالی که بقیه عالم محکوم به جزا هستند با عشق خداوند ناسازگار خواهد بود. اگر هم عیسی برای کل جهان هستی کشته شده باشد، بی شمار گناهکار فرازمینی وجود دارد پس باید پذیرای مرکزیت زمین و حتی نامعقول‌تر از ایده جهان‌های موازی باشیم. همچنین راه فراری هم برای اینکه پیشنهاد دهیم که گونه‌های هوشمند دیگر شاید گناهکار نباشند، وجود ندارد. این پیشنهاد ممکن است منجرِ به جلوه کردن انسان به صورت موجودی بد ذات شود که کاملاً غیر قابل باور است در حالی که گونه‌های بیگانه دیگر دستخوش روند تکامل مشابهی با ما باشند. انتخاب طبیعی از ویژگی‌های خودپسندانه‌ای حمایت می‌کند.

مشکلات عدم پذیرش مسیحیت

 در مورد تجسم چندگانه چطور؟ این هم پیچیدگی دیگری در تعلیمات مسیحی را پیش می‌کشد: مسیح دو ذات دارد: او به راستی خدایی و به راستی انسانی است. اما در مورد عضوهای دیگر با گونه‌های زیستی متفاوت چطور؟(به راستی انسانی و به راستی کلینگونی برای مثال) اگر هویت او منحصر به فرد باشد چه می‌شود؟ حتی بدتر، اگر تعدادی از گونه‌های بدذات در عالم از آستانه‌ی مشخصی بیشتر شوند، خداوند مجبور است تجسم خود را در چندین کالبد به طور هم زمان متبلور کند. اما موجودی متبلور با ذاتی فانی برای مثال بدنی از گوشت و پوست واقعی، نمی‌تواند در چند جای متفاوت در زمان یکسان حضور داشته باشد.

در صورت دیگر اگر متبلور شدن جسمانی دقیقاً مشابه فرد نیست، اشخاص مختلف با ذات مقدسی نتیجه کار می‌شود که برای یک فرد مسیحی بیش از حد غیر قابل باور است. در آخر ممکن است گناهکاران فرازمینی توسط خدا بخشیده شوند، ولی توسط وسیله دیگری به جز تبلور آسمانی؟ شاید، اما حتی اگر معتقدان مسیحی راه‌های ثانویه رستگاری را تأیید کنند، باز هم در یک فرضیه غیرمحتمل زمین مداری که تبلور را ادعا می‌کند گرفتارند. برای مثال این‌گونه بیان کنند که یکی از قابل توجه ترین رخدادها در تاریخ کیهان درست ۲۰۰۰ سال پیش روی سیاره ما رخ داد، گرچه بی‌شمار سیاره با سکنه دیگر هم موجود بود. بنابراین من نتیجه می‌گیرم،  معتقدان سنتی مسیحی نمی‌توانند درک الهی از حیات هوشمند فرازمینی پیدا کنند.

پیچیدگی دیگری در تعلیمات مسیحی را پیش می‌کشد: مسیح دو ذات دارد: او به راستی خدایی و به راستی انسانی است. اما در مورد عضوهای دیگر با گونه‌های زیستی متفاوت چطور؟(به راستی انسانی و به راستی کلینگونی برای مثال) اگر هویت او منحصر به فرد باشد چه می‌شود؟

کلی آیلین هیس

پروفسور وابسته به مطالعات مذهبی از دانشگاه ایدینا

ایده موجودات پیشرفته و خیراندیش از سیاره‌های دیگر که به طور پنهانی برای تکامل انسان برنامه‌ریزی کرده‌اند، ممکن است به نظر سناریوی یک فیلم  علمی تخیلی باشد، اما برای برخی از مذهبیان عادی به نظر برسد. به عنوان مثال اعضای دین برزیلی به نام دره سپیده دم(vale do amanhecer) ادعا می‌کنند از نوادگان نژادی از موجودات یدر سیاره دور به نام کاپلا هستند، که توسط خداوند برای شروع تکامل در زمین فرستاده شده‌اند. به نقل از تعلیمات این دین، اهرامی که  استادانه و پیچیده توسط مردمان باستانی با حداقل فناوری ساخته شده است، نشانی برای برقرار نگه داشتن ارتباط با سیاره کاپلا بوده است.

در قاره آمریکای جنوبی، نظریه مرتبطی راجع به اورانوس وجود دارند. که رهبر کاریزماتیک آنها راث نورمن، که با نام فرشته مقرب آوریل شناخته می‌شود، به هوادارانش قول داده  که ‘’برادران فضایی’’ با کشتی‌های فضایی عظیمشان به زمین  خواهند آمد تا راهنمای عصری تازه از صلح و اتحاد باشند، اما شرط ظهورشان تنها وقتی است که انسان‌ها آماده درک پیام آنها باشند.

قدرت انسان در وجود موجودات فرازمینی

چه از دیدگاه علمی تخیلی و چه اساطیر مذهبی، قدرت مجذوب کننده‌ی ما برای امکان وجود موجودات فرازمینی قابل‌احترام است. خیلی قبل‌تر از آنکه فناوری ما پیشرفت کند تا توانایی برقراری ارتباط با جهان خارج از جو زمین را به دست آوریم، روشنفکرانی مانند کانت و سوئدن برگ، گروه‌های سازمانی از افراد معنوی و محققان فلسفه الهیات عهد بسته بودند تا وجود شکل پیشرفته حیات در سیاره‌های دیگر را به ما ثابت کنند. و جواب به این سؤال که کدام دین موافق با نظریه وجود حیات فرازمینی هاست، این است: تعداد آنها بسیار زیاد است!!!

به عنوان مثال اعضای دین برزیلی به نام دره سپیده دم(vale do amanhecer) ادعا می‌کنند از نوادگان نژادی از موجودات یدر سیاره دور به نام کاپلا هستند، که توسط خداوند برای شروع تکامل در زمین فرستاده شده‌اند.