زمان : 01 Bahman 1398 - 08:23
شناسه : 156325
بازدید : 6284
وعده و شعارندهید، تا وظایف قانونی نماینده را نمی دانید وعده و شعارندهید، تا وظایف قانونی نماینده را نمی دانید

سید علی فراز مدیر مسئول دو هفته نامه اندیشه یزد - در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی برخی کاندیداها در میتینگهای انتخاباتی خود انواع شعارها و وعده ها را نثار مردم می کنند!؟ برخی از شعارها و وعده ها چنان رویایی هستند که زمانی طولانی و هزینه هایی سرسام آور برای تحقق آن نیاز است!؟. پزهای عالی با وعده های توخالی از حل معضل بیکاری گرفته تا حل مشکلات محیط زیست، راه، ایجاد مراکز دانشگاهی ،بهداشتی و ... که همه اینها به بهار فراموشی در بهارستان سپرده می شود و تضمینی برای عمل به این وعده ها وجود ندارد. سوپرمن های فراموش کاری که بجای دلخوش کردن مردم با عمل به وعده های خود؛ به آرای مردم دلخوش هستند. وقتی این شعارهای پر رنگ و لعاب از زبان برخی مدعیان و کاندیداها شنیده می شود بی تدبیری و تهی بودن این ادعاها آشکار می گردد.

تجربه نشان می‌دهد که متاسفانه در مواردی چنین تطابقی وجود ندارد؛وعده  هایی نظیر عزل و نصب مسئولان، ایجاد اشتغال و رفع بیکاری، آسفالت،واگذاری زمین و مسکن ،احداث جاده و فرودگاه و کارخانه برای حوزه انتخابیه و یا قول صدور مجوز برای هواداران ویا وعده هایی در خصوص پرونده های قضایی، هیچ یک از وظایف نمایندگان نیست بلکه نمایندگان باید تلاش کنندبرای پیشرفت ، حل معضلات کلان اقتصادی ،ایحاد اشتغال ورفاه وارتقای سطح فرهنگی و اجتماعی جامعه ونیز تحقق عدالت در کشور ومبارزه واقعی با فساد قوانین جامع ومانعی وضع کنند تاحوزه انتخابیه آنها نیز از این روند منتفع شود.وعده کار ومسکن ووام و مجوز به اشخاص وهواداران برای جلب آرای مردم، موجب بده بستانهای ناصواب می شود.پروژه هایی که از طریق لابی های سیاسی و جناحی و یا حتی فشارهای نمایندگان در برخی مناطق اجرا شده و اغلب فاقد کارشناسی بوده کشور را با مشکل مواجه کرده است که متاسفانه در استان یزد هم کم نیست .

آن طور که در قانون اساسی وظایف نمایندگان مجلس شورای اسلامی تبیین شده، این نماینده‌ها تنها در دو مقوله قانون‌گذاری و نظارت، اختیاراتی دارند و طبیعتا این به منزله آن است که آن‌ها اختیارات اجرایی ندارند. اما با این حال برخی نامزدهای انتخاباتی از انجام یک سری اقدامات اجرایی سخن می‌گویند که پس از ورود به مجلس برای تحقق آن وعده خود چاره‌ای جز متوسل شدن به بخش‌های اجرایی کشور ندارند؛ حال یا با چانه‌زنی یا با اعمال فشار، شاید به همین دلیل هم است که می‌توان گفت تحقق وعده‌های انتخاباتی کاندیدا‌ها با استفاده از بودجه‌های دولتی به نوعی پیش‌خور کردن منابع استان‌ها می‌شوند.

آنهایی که وعده و وعید می‌دهند، باید  قبلاً در عمل لیاقت مدیریتی خود را ثابت کرده باشند، چه سوابق اجرایی دارند؟ در چه پست‌های مدیریتی تجربه داشته‌اند؟ در چه وزارتخانه‌هایی سابقه کاری داشته‌اند؟ رزومه کاری آنها از چه قرار است؟ چه افتخارات مدیریتی را در کارنامه خود دارند که حالا می‌خواهند با تکیه بر آن تجارب به رتق و فتق امور مملکت و شهرستان بپردازند؟ اینکه کسی به صرف داشتن یک مدرک کارشناسی ارشد و یا دکترای و بدون هیچ تجربه مدیریتی موفقی بخواهد خود را حائز شرایط و اصلح بنامد، یک خطای بزرگ است و مردم نباید فریفته چنین شعارهایی شوند.

يكي از مشكلات قابل توجه در صحنه انتخابات توسل به شيوه‌هاي تبليغاتي غلط و منبعث از فرهنگ منحط غرب است كه به شكل‌هاي مختلفي نمود پيدا مي‌كند، از قبيل ميدان دادن به افراد ناباب در صحنه تبليغات انتخاباتي، اسراف و تبذير، فريب افكار عمومي و تسويه حساب‌هاي شخصي و گروهي ... .

استفاده افراطي از عناوين و القاب و بزرگ كردن خدمات و سوابق مبارزاتي، ترسيم چهره‌اي ايده آل و منحصر به فرد از كانديداي مورد نظر و منتسب نمودن كانديدا به شخصيت‌هاي شاخص جامعه، به نوعي فريب دادن افكار عمومي جامعه است. دادن وعده و وعيدهاي آن چناني به مردم، همه و همه از مصاديق بارز تبليغات مسمومي است كه هر چند بتواند توجه عده‌اي را به نفع داوطلب مورد نظر جلب كند ولي بايد توجه داشت كه اين موفقيت به قيمت شكستن حريم صداقت و اخلاص است و در نهايت در صورت عدم تحقق اين وعده و وعيدها، اعتماد عمومي نيز سلب مي‌گردد.

یکی از سرفصل‌های مهم در انتخابات به ویژه انتخاباتی که با گستره بیشتری در کشور انجام می‌شود، بالا بودن هزینه‌های تبلیغاتی و منابع کسب آن است. این امر موجب شده همواره این سؤال مطرح شود که چه کسی باید این هزینه‌ها را تأمین کند یا این هزینه‌ها از کدام منابع تأمین می‌شود؟


در پاسخ به این سؤال برخی معتقدند که هزینه‌های تبلیغاتی نامزد‌ها از طریق سرمایه‌های شخصی نامزد‌ها و کمک‌های طرفداران تأمین می‌شود، اما واقعیت این است که با توجه به بالا بودن هزینه تبلیغات انتخابات، آن هم در شرایطی که رنگ و بوی تبلیغات انتخاباتی در ایران درسه دهه اخیر متفاوت از دهه اول انقلاب شده است، به‌رغم برخی ادعا‌ها که هزینه تبلیغات را خود نامزدها، گروه‌ها و افراد حامی وی تأمین می‌کنند، تأمین این منابع را باید در جای دیگری جست‌وجو کرد. به تعبیر دیگر، عده ای از نامزد‌ها برای تأمین این هزینه‌ها به کمک‌های پنهان و آشکار افراد بعضاً مسئله‌دار، شرکت‌ها یا مؤسسات مالی و اعتباری و راه‌های غیرقانونی متوسل می‌شوند و این رنجی است که نظام اسلامی از آن می‌برد. کم نبوده از این جنس هزینه‌های مشکوکی که با اهداف خاص در تبلیغات یک نامزد یا نامزد‌های یک جریان سیاسی صورت گرفته است و به کمین نشسته اند تا در فرصت مناسب خودشان را به یک نامزد یا یک جریان سنجاق‌کرده و با تزریق پول برای تبلیغات انتخاباتی، ره صد ساله را یک شبه با پیروزی کاندیدای حمایت شده خود بپیمایند و همچون اختاپوس بر سرمایه‌های یک ملت با پیروزی کاندیدای مورد نظرخود چنبره بزنند. از این‌روست که با گذشت زمان، متأسفانه شاهد حاکم شدن پول و سرمایه برای موفقیت در انتخابات هستیم و این الگوی غلطی است که ما نیز از غرب در تبلیغات انتخاباتی به عاریت گرفته‌ایم. بسی جای تأسف است در کشور ما که مسئولیت فقط برای خدمت بیشتر تعریف شده، برای قبول چنین مسئولیتی صدها و میلیاردها تومان هزینه می‌شود. ظاهراً فراموش کرده‌ایم که فلان چهره سیاسی در جامعه ما که شعار خدمت به خلق در سایه عنایات الهی را سر می‌دهد، باید متفاوت از مثلاً «ترامپ» سرمایه‌دار که به صراحت اعلام می‌کند کسی که قدرت و پول دارد آزاد است هر رفتاری را انجام دهد، فکر و عمل کند.

 

انتخابات مجلس یازدهم، اولین تجربه و آزمون مشارکت سیاسی مردم در گام دوم انقلاب است. مردم ایران طی ٤۰ سال اول انقلاب در تمام انتخابات‌های خود سرفراز و سربلند و همواره رکورددار مشارکت سیاسی در جهان بوده‌اند و شواهد و قرائن نشان می‌دهد که در اولین انتخابات چله دوم انقلاب به رغم «کمبود‌ها و نقص‌های ناشی از تحریم‌های ظالمانه دشمن»، «ضعف‌ها و مشکلات اقتصادی و معیشتی ناشی از سوءمدیریت و بی تدبیری دولتمردان و مسئولان»، «تلاش دشمن و شبکه همکار دشمن برای مأیوس سازی مردم و عدم شرکت در انتخابات پیش رو نظیر پروژه‌های «من رأی نمی‌دهم»، «سیاه نمایی مفرط اوضاع کشور»، «استعفای روحانی» و... عزم خود را برای خلق حماسه‌ای متفاوت از دوره‌های انتخاباتی پیشین جزم کرده و یک بار دیگر نیز شگفتی‌ساز خواهند بود.

  جریانات سیاسی باید توجه داشته باشند که برخی اظهار نظر‌ها و موضع‌گیری‌های خلاف واقع و منفعت جویانه با هدف حذف و از میدان بیرون کردن رقیب سیاسی، بر مشارکت حداکثری مردم اثر منفی گذاشته و علاوه بر تضعیف نظام سبب طمع ورزی دشمن خواهد شد. باید هدف مشترک همه جریانات سیاسی رشد وتعالی کشور، ارتقای منزلت سیاسی و اجتماعی نظام و نمایش آن در فضای بین الملل حول محور منافع ملی باشد. باید همه سلایق سیاسی بدانند کشور و مردم مطلقاً ظرفیت و کشش مجادله‌ها و کشمکش‌های حزبی و جناحی را ندارند.


پیشنهاد می‌شود مردم در دوران ارزیابی نامزدها ورقابت انتخاباتی حتماً از  آشنایی کاندیداها با قانون اساسی ،چشم انداز، سیاست های کلی  و قوانین مهم کشور سوال کنند و از سرنوشت اصول بر زمین مانده قانون اساسی ونیز قوانین مهم کشوربپرسندو دیدگاه‌های آنهارا برای نحوه پیگیری تحقق این اصول جویا شوند. این پرسش ها می تواند ارزیابی رای دهندگان از  نامزد ها  و میزان تطابق دیدگاه‌های آنها با وظایف نمایندگی را واقعی تر کند.

 سید علی فراز