«اعضای جبهه پایداری در جلسات شورای وحدت اصولگرایان شرکت نمیکنند بلکه رسما تهدید کردهاند که سنتیها هم نباید در فهرست باشند. حالا مشخص شده که ایده انتخاب اصلح بهانه است و آنها رسما مخالف حضور طیفها و چهرههای سنتی اصولگرا در فهرست انتخاباتیاند. آنها که تا پیش از آن میگفتند سهمخواه نیستیم و سهمخواهی نمیکنیم حالا علنا میگویند که چه کسانی نباشند یا باشند. به اعتقاد آنها دلیل شکست فهرست انتخاباتی اصولگرایان تهران در مجلس پیشین حضور سنتیها بوده!»
سقایبیریا، سخنگوی سابق جبهه پایداری و عضو فعلی شورای مرکزی این جبهه گفته است که «زمان گفتمان اصولگرایی اندکی منسوخ شده و اکنون گفتمان «نیروهای انقلاب» مطرح است؛ بنابراین جبهه پایداری اساسا کاری با اصولگرایی ندارد؛ هر شخصی ارزشهای انقلابی را قبول داشته باشد ما نیز او را قبول داریم».
ایده انقلابی و غیرانقلابی و تقسیمبندی نیروهای سیاسی به این دو نحله را هم پیش از این حدادعادل مطرح کرده بود. حدادعادل درحالحاضر محور شورای وحدت است و جلسات با مدیریت او اداره میشود. اگرچه برخی از اصولگرایان میگویند او خودش برنامهای برای ورود به انتخابات ندارد. اگرچه ایده حداد با آنچه جبهه پایداری مطرح میکند، ظاهرا نزدیک است، اما مشخص است که درون خودشان اختلافات زیاد است و قطعا مراد هر دو از انقلابی و غیرانقلابی متفاوت است که جبهه پایداری تابهحال نخواسته زیر چتر شورای وحدت برود.
محمدناصر سقایبیریا، در پاسخ به این انتقاد که جبهه پایداری نُت خارج از هارمونی مینوازد و با شورای وحدت هماهنگی لازم را ندارد، به انتخاب گفته که «هارمونی واقعی «ارزشها» هستند؛ یعنی «ارزشهای انقلابی» هر شخص یا جریانی، اگر صحبتی پیرامون برهمزدن هارمونی توسط جبهه پایداری دارد، بیاید و در یک گفتوگوی مستقیم نشان دهد که ارزشهای انقلابی را چه جریانی دنبال میکند و آیا آنها در مسیر این ارزشها قرار دارند یا خیر».
مدل ویژه انتخاباتی و انتخاب اصلح، عبارات و اصطلاحاتیاند که جبهه پایداری در سالهای اخیر برای جداکردن راه خود از اصولگرایان و نواختن ساز خود از آن استفاده کرده، اگرچه مصدایق خاص خودش را هم برایشان داشته است. زمانی سعید جلیلی و کامران باقریلنکرانی مصداق انتخاب اصلح بودند و حالا هم برای مجلس گفتهاند که شاخصهای خودشان دارند را که مدل ویژهای برای انتخابات است. شاخصهایی که یکسری عبارات ارزشی کلی و کلیشهای است و بر سر یافتن مصادیقش احتمالا اختلاف بسیار خواهد بود، چون معیاری برای سنجش آن وجود ندارد.
آقاتهرانی، دبیر کل این جبهه و صادق محصولی، قائممقامش، در ماههای اخیر به اشکال مختلف به اصولگرایان و نحوه رفتار انتخاباتیشان تاختهاند. اصولگرایان همواره جبهه پایداری را مقصر شکستهای گذشته خود میداند؛ اما جبهه پایداری معتقد است از قضا همنوایی با اصولگرایان باعث شکست آنها بوده است. تاجاییکه بارها گفتهاند در انتخابات مجلس گذشته که فهرست جدا از اصولگرایان داده بودند، تعداد بیشتری از یاران و نزدیکان خود را وارد پارلمان کرده بودند تا انتخابات مجلس فعلی که کل فهرست واحد اصولگرایان تهران از ورود به مجلس بازماند. جبهه پایداری تقصیر شکست تهران را عناصر و اعضای فهرست میداند که در آن همهجور فردی از موافق تا مخالف برجام حضور داشته و به اعتقاد آنها خالص یکدست نبوده است!
سقایبیریا حالا درباره این موضوع که برخی اصولگرایان گفتهاند در صورت ارائه فهرست جداگانه، جبهه پایداری حق بهرهگیری از عنوان اصولگرایی را ندارد، بر این باور است که «زمان گفتمان اصولگرایی اندکی منسوخ شده و اکنون گفتمان «نیروهای انقلاب» مطرح است؛ بنابراین جبهه پایداری اساسا کاری با اصولگرایی ندارد؛ هر شخصی ارزشهای انقلابی را قبول داشته باشد، ما نیز او را قبول داریم. البته این به آن معنا نیست که اصولگرایی را قبول نداشته یا رد کنیم؛ ما نمیگوییم آنها نباید باشند، بلکه آنها را میپذیریم، اما مسئله این است که فاصله هر دوایری تا مرکز، دور و نزدیک است. متأسفانه برخی اصولگرایان در پی طرد هستند، اما در پی طرد دیگری نیستیم و بهدنبال تعامل هستیم».
پیش از این ماجرا, در شهریور ماه , صادق محصولی، قائممقام جبهه پایداری، هم شکست اصولگرایان تهران در انتخابات پیشین مجلس را گردن فهرست انداخته و گفته بود: در فهرستی که اصولگرایان را معرفی کردیم، طرفدار برجام را گذاشتهایم کنار مخالف صد درصد برجام و به مردم دادیم که به ما رأی بدهید. مردم میگویند شما اصولگراها دکان باز کردهاید یا ما را مسخره کردهاید یا واقعا اعتقادتان است که در موضوعی مانند برجام به یک همفکری نرسیدهاید، به این برادران میگوییم این فهرست رأی نمیآورد، در جواب به ما گفتند بازی بههمزن هستید. نتیجه حرفنزدن ما چه شد؟ آنجایی که حرف زدیم و از ارزشها دفاع کردیم و فهرستی روبهروی هم دادیم، ۱۶، ۱۷ نفر از فهرست جبهه پایداری وارد مجلس شد اما آنجایی که سکوت کردیم، شکست خوردیم. در آخرین دوره مجلس انتقاد ما به فهرست واحد اصولگرایان این بود که چرا باید سهمخواهی بشود یا این که چرا فردی که کسی آن را نمیشناسد، فقط به این دلیل که از فلان حزب است باید وارد فهرست شود؟ یا دست کم کف اصولگرایی را نداشته باشد اما ما گفتیم اگر ما بازی بههمزن هستیم؛ پس سکوت میکنیم که نتیجهاش شکست همه ۳۰ نفر بود. متأسفانه ادعای اصولگرایی داریم اما طبق اصول عمل نمیکنیم، شکستها و ضعفهایمان هم از اینجاست، بالاخره اصولگرایی چه چیزی برای انتخابات و... دیکته میکند. برای مثال فردی که اهل لابی و جزء اصولگراها بوده، در فتنه هم به آقای موسوی رأی داده است. شما انتظار دارید بنده و ایشان برای فهرست انتخاباتی به یک فهرست واحد برسیم... . وقتی لیدر فهرست اصولگراها در انتخابات قبلی و الان ادعایی هم دارد، از برجام دفاع کرده است و اینقدر فهم سیاسی نداشته است که این برای نظام خسارت است. ما آدمبده میشویم، ما بازی بههمزن میشویم؛ چون میگوییم نمیشود و آن دوست اصولگرا هم امضای کری را به عنوان تضمین قبول میکند.»
تکرویهای جبهه پایداری در شرایطی است که بهتازگی دبیر کمیسیون ماده ۱۰ احزاب هم آن را بهعنوان یک حزب فاقد وجاهت قانونی اعلام کرده است.
جبههٔ پایداری انقلاب اسلامی چگونه شکل گرفت؟
جبههٔ پایداری انقلاب اسلامی معروف به جبههٔ پایداری، جریانی اعتقادی - سیاسی میباشد که پس از وقایع انتخابات ریاستجمهوری ایران (۱۳۸۸) و خانهنشینی یازده روزه محمود احمدینژاد و مطرح شدن جریان انحرافی اعلام موجودیت نمود. در این جبهه افرادی از همکاران قبلی دولتهای نهم و دهم، برخی اعضای فراکسیون انقلاب اسلامی مجلس، برخی اعضای قرارگاه عمار و تعداد دیگری از شخصیتهای مطرح سیاسی حضور دارند
جبهه پایداری انقلاب اسلامی در سال ۱۳۹۰ تشکیل و مجوز فعالیت این جبهه در اول مهر سال ۹۳ از سوی وزارت کشور صادر شد.
جبهه پایداری از زمان روی کارآمدن دولت یازدهم، از منتقدین سرسخت دولت حسن روحانی محسوب میشود. نمایندگان این جبهه در مجلس نسبت به تصمیمات و به خصوص دیپلماسی دولت روحانی و قراردادهای اتمی با گروه ۵ + ۱ خصوصاً برجام و مسائل فرهنگی همچون موضوع عفاف و حجاب، موسیقی و برگزاری کنسرتها و همچنین سیاست داخلی همچون نحوه تعامل با سران معترض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ مخالفتها و اعتراضهای شدیدی دارند.
نمایندگان هوادار این جریان سیاسی در مجلس تاکنون توانستهاند به چند نفر از وزیران دولت روحانی، کارت زرد داده و وزیر علوم این دولت را استیضاح و برکنار کنند. همچنین طرفداران این حزب تاکنون توانستهاند چندین گردهمآیی و تظاهرات اعتراضی در خیابانهای ایران و همچنین همایشها و جلسات متعددی در نقد عملکرد دولت یازدهم را ساماندهی کنند