زمان : 03 Esfand 1387 - 16:12
شناسه : 15496
بازدید : 4702
آقای رئیس جمهور به شهرغمگین من خوش آمدید -دومین سفر استانی رییس جمهور(102)  آقای رئیس جمهور به شهرغمگین من خوش آمدید -دومین سفر استانی رییس جمهور(102)

یزدفردا :هفته نامه بشارت نو :آقاي رئيس جمهور؛ بازهم برگه های تقویم ورق خورد و دوره دوم سفر شما به استان یزد فرا رسید. حال كه با همراهان آمده‌اید، مصوبات اجرایی شده خویش را در سفر نخست ببینید، آقای رئیس جمهور با چشمانی تیزبین به اطراف خود و چیزهایی که تغییر کرده است، بنگرید، در کنار مردم و در جای قدم های محرومان غنچه‌های امیدی روئیده که اگر به داد آنها نرسید دیگر این غنچه ها هیچگاه به ثمر ننشسته و در تاریخ برای همیشه مدفون خواهند شد،آقای رئیس جمهور بدون گل امید چگونه می خواهید بذر عدالت بکارید؟
آقای رئیس جمهور! به اطراف شهر نگاه کنید،به شهر اسلامی،به شهر دارالعباده بنگرید،رنگ و بویی از عدالت را می بینید؟تنها تا جایی که چشم کار می کند،ساختمان های سر به فلک کشیده ای را می بینید که در بسیاری از آنها مردم قسط می دهند و اشک می ریزند و خانه و کاشانه خویش را برای وامی کوچک به ضمانت می گذارند،تا آبروداری کرده و قرض های خود را ادا کنند.آقای رئیس جمهور پشت این کاخ بانک‌ها،کوخ‌نشینانی زندگی می کنند که هرچه فریاد می زنند صدایشان از اردوگاه یزدباف به جایی نمی رسد،آقای رئیس جمهور اگر وقت کردید و گذاشتند سری نیز به پشت این کاخ ها بزنید.
آقای رئیس جمهور! فاصله طبقاتی در یزد بیداد می کند و داراها با فخر و تکبر داشته خویش را به رخ نادارها می کشانند و ناداران تنها امیدشان بعد از خدا به شعارهای عدالت محورانه شماست ،آقای رئیس جمهور امیدها را ناامید نکنید.زیرا زمان زیادی برای تحقق آن دیگر باقی نمانده است.
آقای رئیس جمهور! سه سال و نیم از ریاست شما بر کشور می گذرد و من که برای اولین بار حق رای دادن را در انتخابات 84 پیدا کرده‌ام وآنروز با امید در دل به پای صندوق رفته و انتخاب کرده‌ام، حال تغییری در زندگی خویش نمی بینم،هنوز همان حرف های روز اول در حال تکرار هست،هنوز ندای عدالت بلند است و هنوز پولداران هر روز پولدارتر و فقیران هر روز فقیرتر می شوند،آقای رئیس جمهور نگذارید شیرینی اولین انتخابم برای همیشه تلخ شود .
آقای رئیس جمهور! به چمن‌کاری‌های گسترده، به پرچم ها و بیلبوردهای برافراشته و دیگر رنگ و لعاب های شهر توجه نکنید، به دل مردم نگاه کنید به صورت هایی که بسیاری از آنها خنده را از یاد برده اند.در کنار این همه رنگ و لعاب شهر،در کنار پل روگذر و زیرگذر، در کنار پرچم و نورافکن و چمن سبز،بسیاری با چشمانی سرخ، نگاهشان به شماست ای کاش شما آنها در این شلوغی رنگ‌ها ببینید.
آقای رئیس جمهور،ایمان دارم که نمی شود شما کاستی ها را ندیده و براحتی از کنار مردم دردمند بگذرید اما نمی‌دانم که چگونه می‌خواهید دردهای آنها را مرحم گذارید،در طول سفر شما لحظاتی در تاریخ این شهر رقم می‌خورد که دید نیست، روز قبل از آمدن شما و روز بعد از رفتن شما، شهر رنگ و حال خاصی دارد،همه سازمان ها به تکاپو می افتند، مردم به نحو احسنت تکریم می‌شوند، همه از عدالت و تحقق آن صحبت می کنند،همه از همبستگی و برابری می گویند،اما با رفتن شما رنگ این حرف ها مثل گذشته کهنه و کمرنگ می شود،آقای رئیس جمهور فردا اگر شما رئیس جمهور نباشید و سفری در کار نباشد ،حرف های شما مثل گذشتگان برای همیشه به تاریخ ایران و یزد می پیوندد، پس تا زمان باقی است و در کرسی ریاست نشسته اید حرف های خود را عملی کنید.
آقای رئیس جمهور،حرف آخر و حرف بسیاری از فریادهای خاموش،من و بسیاری از همشهریانم تشنه آب نیستیم،تشنه سخنرانی نیستیم،تشنه حرف های زیبا نیستیم،تشنه بنر و پلاکارد و پوستر نیستیم، ما همه تشنه عدالتی هستیم که سالهاست آرزوی آن را داریم و با شعار های شما همخوانی دارد،پس آقای رئیس جمهور در آخرین سفرهای خویش در آخرین ماه های باقی مانده از دوران ریاست جمهوری خود،دیگر از عدالت نگویید،عدالت اجرا شده در جامعه را نشانمان بدهید.
بشارت نو161