یزدفردا:مهران مدیری متولد 18 فرئردین ماه 1346 تهران می باشد او بازیگر ، خواننده ، مجری ، طراح صحنه ولباس ، مجری طرح ، صدا پیشه و تهیه کننده به نام و مشهور ایرانی است . سال 2009 توسط مقاله ای در مجله نیوزویک به عنوان مرد قدرتمند سال شناخته شد . در این مطلب بیوگرافی او را مطالعه می کنیم و عکس او به همراه همسر و فرزندانش مشاهده می کنیم .
ازجمله بازیگران و کارگردانان به نام و مشهور ایرانی مهران مدیری است مشهورترین اثر او قهوه تلخ می باشد در این مطلب با بیوگرافی او آشنا شده و تصاویر جدید مهران مدیری را مشاهده خواهیم کرد تا پایان همراه ما باشید.
مهران مدیری در سال 1346 در سر آسیاب دولاب در جنوب تهران در خانواده ای شش نفره متولد شد او سه برادر بزرگتر دارد در خانواده ای اراکی با پدر و مادر بسیار مذهبی متولد شد مادرش مدرس قرآن و پدرش کارمند وزارت نیرو می باشد برادر بزرگتر مهران یکی از پیانیست های مطرح و برادر دیگرش ( حمید ) گرافیست می باشد هردو برادر مهران در حال حاضر در سوئد زندگی می کنند . جالب است بدانید مهران سید می باشد . مهران دارای دو فرزند به نام های فرهاد و شهرزاد می باشد همسرش که خانه دار و هنرمند است گاهی برای خودش می نویسد او دختر یکی از دوستان مادر مهران است در مورد دوران مدرسه خود می گوید: ( در دوران مدرسه دانش آموزی با هوش و فعال بودم اما در ریاضی ضعیف بودم و از این درس متنفرم.) مهران مدیری پس از اینکه مدرک دیپلم انسانی خود را گرفت وارد دانشگاه در رشته تئاتر شد اما به دلیل حضورش در جبهه درسش را نیمه کاره رها کرد.
بازیگر ، خواننده ، مجری ، طراح صحنه و لباس ، مجری طرح ، صدا پیشه و تهیه کننده به نام و مشهور ایرانی است .
مهران برا حل یک مساله صد راه مختلف را امتحان می کند تا به نتیجه دلخواه خود برسد زندگی بدون تلاش برایش پوچ است بسیار سخت کوش و زیرک است مهران استراحت طلب و صبور است مهران مدیری بسیار احساسی است و رو آوردن به دنیای موسیقی بدلیل احساساتی بودنش است بسیار مسئولیت پذیر است و دارای عزم و اراده محکم و قوی می باشد .
کودکی مهران مدیری اصلا شبیه بچه های دیگر نبود. دوستان زیادی نداشت و احساس تنهایی می کرد. دوست داشت در آن اتاق نشسته و کتاب ها را ورق بزند اسم هایشان را حفظ کند و عکس هایشان را نگاه کند. یک روز یکی از دوستان برادرش به شوخی از او می پرسد آیا این کتاب را خوانده ای، این اسمش چیست؟ مدیری بلافاصله می گوید: فلسفه هگل، و تعجب می کند که مهران چطور اسم چنین کتابی را توانسته است ادا کند. مدیری در ادامه به او می گوید اینکه چیزی نیست تازه من می دانم که چه چیزی توی آن نوشته شده و شروع می کند به صورت طوطی وار چیزهایی که در ذهنش مانده بود را برایش تعریف کردن(dot) او در ریاضیات همیشه خنگ بود. مدیری هنوز که هنوز است علت ریاضیات در جهان را نمی داند. یعنی به نظرش بیهوده ترین و پوچ ترین درس است و هیچ وقت نمره ای بالا در این درس نگرفت! در درس هایی هم که به ریاضی مربوط است مثل جبر، فیزیک و غیره، هیچ وقت موفق نبود. مدیری از ریاضی متنفر بود. به عقیده او ریاضی فقط در حد جمع و تفریق مفید فایده است.
مهران مدیری و کارهایش همیشه در این سال ها حامیان فراوانی داشته. از مرحوم کیومرث صابری فومنی که حدود یک دهه قبل مدیری و همکارانش را دعوت کرده بود به موسسه گل آقا و تقدیر ویژه ای از او به عمل آورده بود تا سال ها قبل که کیومرث پوراحمد یادداشتی مفصل در تحسین برنامه های مدیری در ماهنامه فیلم نوشته بود. سال گذشته نیز عزت الله انتظامی به پشت صحنه قهوه تلخ رفت و به اظهارنظر درباره کارهای مدیری پرداخت.
حامد بهداد درباره او گفته بود : چند وقت پیش مهران را دیدم. فهمیدم که مهران سه سال در جبهه جنگیده. من این را نمیدانستم. شگفت زده شدم. نمیدانم این آدم ها برای چه به جبهه رفتند، اما یک دلیل خیلی بزرگ دارند : ایران. یک دلیل بزرگ تر هم مادر است، دفاع از سرزمینمان در حافظه تاریخی ماست، دفاع از مرز و بوم کشورمان و من تازه فهمیدم که یک وجه از وجوه مهران چه چیزی دارد که من ندارم؛ پختگی حاصل از جنگ. او جمله خیلی قشنگی گفت: وقتی جنگ را ببینی یک شبه صدساله میشوی! من این حرف را قبول دارم. این حرف را میفهمم(dot) مدیری تحصیلات آکادمیک خود را در رشته تئاتر به دلیل حضور در جبهه های جنگ، ناتمام گذاشت اما عشق او به هنرهای نمایشی بار دیگر او را به عرصه نمایش در تئاتر و رادیو کشانید.
ناگفته های زندگی مهران مدیری
کودکی مدیری اصلا شبیه بچه های دیگر نبود. دوستان زیادی نداشت و احساس تنهایی می کرد. دوست داشت در آن اتاق نشسته و کتاب ها را ورق بزند اسم هایشان را حفظک ند و عکس هایشان را نگاه کند. یک روز یکی از دوستان برادرش به شوخی از او می پرسد آیا این کتاب را خوانده ای، این اسمش چیست؟ مدیری بلافاصله می گوید: فلسفه هگل، و تعجب می کند که مهران چطور اسم چنین کتابی را توانسته است ادا کند. مدیری در ادامه به او می گوید اینکه چیزی نیست تازه من می دانم که چه چیزی توی آن نوشته شده و شروع می کند به صورت طوطی وار چیزهایی که در ذهنش مانده بود را برایش تعریف کردن.
برادر مهران مدیری رشته اش زیست شناسی بود و همین باعث شد که او به زیست شناسی هم علاقه مند شود و کتاب های زیادی در این زمینه بخواند؛ به خصوص در زمینه زندگی حیوانات و کتاب های داروین و… این علاقه هنوز هم در زندگی اش مانده است! البته شیطنت های مهران مدیری پایانی نداشت. او پنهان از برادرش می رفت سراغ کتاب های او. برادرش چندتایی کتاب داشت از سالوادور دالی که او آنها را خیلی دوست داشت و شب خوابشان را می دید.
در ریاضیات همیشه خنگ بود. مدیری هنوز که هنوز است علت ریاضیات در جهان را نمی داند. یعنی به نظرش بیهوده ترین و پوچ ترین درس است و هیچ وقت نمره ای بالا در این درس نگرفت! در درس هایی هم که به ریاضی مربوط است مثل جبر، فیزیک و غیره، هیچ وقت موفق نبود. مدیری از ریاضی متنفر بود. به عقیده او ریاضی فقط در حد جمع و تفریق مفید فایده است(dot)
ماجرای بازی در فیلم های کیمیایی همین چند وقت پیش خبری منتشر شد که مهران مدیری قرار بوده در فیلم جرم کیمیایی بازی کند.پولاد کیمیایی در مصاحبه با ماهنامه صنعت سینما گفته که قرار بوده نقشی را که حامد بهداد در فیلم «جرم» کیمیایی ایفا کرده، مهران مدیری بازی کند. پسر کیمیایی دلیل بازی نکردن مدیری در این فیلم را درگیر بودن این بازیگر و کارگردان در پروژه های شخصی اش مثل قهوه تلخ عنوان کرده است. اما بد نیست بدانید که بعد از ساعت خوش و بعد از کنار رفتن از تلویزیون چندین کار خوب سینمایی به مدیری پیشنهاد می شود. قرار بود ضیافت را مدیری بازی کند تا پای کلید زدن هم رفتند؛ روز آغاز آمدند و گفتند فلانی نباشد. سر فیلم سلطان هم عین همین اتفاق افتاد. خیلی کارهای خوب سینمایی و تئاتر را در آن سه سال و نیم از دست داد و این برایش ضربه بزرگی بود.
لخ ترین آدم عمر چند سال پیش نیز گفت و گویی از بهاره رهنما منتشر شد که در این گفت و گو خانم رهنما گفته بود که مهران مدیری یکی از تلخ ترین آدم هایی است که در عمرم دیده ام. اتفاقا چند سال پیش در مصاحبه ای از مدیری این سوال را کرده بودند که حتما به تو گفته اند که صورت تلخی داری؟ مهران مدیری نیز در جواب گفته بود: «بله، خیلی ها از این هم فراتر می روند و می گویند آدم غمگینی هستی. خیلی وقت ها درست است. در طول روز غمگینی ام به شادی هایم می چربد. زود هم خودش را نشان می دهد. به قول یکی از دوستان، غم اگر به جاهای ناجور نکشه، چیز خیلی بدی نیست. می تواند منشا خلاقیت هم باشد. ظاهرا در شرق برای غم نسبت به شادی اصالت بیشتری قائلند».
وقتی یک شبه صدساله می شوی حامد بهداد درباره او گفته بود: «چند وقت پیش مهران را دیدم. فهمیدم که مهران سه سال در جبهه جنگیده. من این را نمی دانستم. شگفت زده شدم. نمی دانم این آدم ها برای چه به جبهه رفتند، اما یک دلیل خیلی بزرگ دارند: ایران. یک دلیل بزرگ تر هم مادر است، دفاع از سرزمینمان در حافظه تاریخی ماست، دفاع از مرز و بوم کشورمان و من تازه فهمیدم که یک وجه از وجوه مهران چه چیزی دارد که من ندارم؛ پختگی حاصل از جنگ. او جمله خیلی قشنگی گفت: «وقتی جنگ را ببینی یک شبه صدساله می شوی!» من این حرف را قبول دارم. این حرف را می فهمم».
جوک بگویم؟ محال است! سال ها قبل و در مصاحبه ای از مدیری سوال شده بود که آقای مدیری در یک جمع می توانید جوک تعریف کنید؟ و مدیری گفته بود: «شوخی می کنید؟ جوک تعریف کنم؟! محال است بتوانم چنین کاری ا نجام دهم. اصلا تا دوره نوجوانی فکر می کردم شاد بودن، آواز خواندن و هر کاری که آدم را سرخوش نشان بدهد کاری است به شدت جلف. به نظرم هیچ چیز بهتر از متانت نبود».
شهرام شکیبا: مدیری مثل چلوکباب کوبیده زعفرانی است بد نیست بدانید که شهرام شکیبا، طنزپرداز معروف، چندی پیش در یادداشت طنزی درباره مهران مدیری نوشته بود: «درتس است که آبگوشت غذای ملی ماست، اما خیلی ها هستند که آبگوشت دوست ندارند، ولی من تا حالا کسی را ندیده ام که چلوکباب کوبیده را دوست نداشته و شناسنامه ایرانی داشته باشد. چلوکباب کبیده به قدری محبوب است که حتی گیاهخواران هم کباب کوبیده گیاهی درست کرده اند. مهران مدیری در ایران حکم چلوکباب کوبیده زعفرانی را دارد».
هم سید است و هم بچه جنوب شهر حالا دیگر شاید همه آن گزارش معروف درباره محله قدیم مهران مدیری را خوانده باشند. گزارشی که در آن نوشته شده بود: مهران مدیری هم بچه پایین شهر است و هم سید است و هم مادرش خانم جلسه ای است. هر پنجشنبه اینجا جلسات قرآنی برگزار می شود که مادر مدیری در آنها شرکت می کند.پدر خیلی خوبی داشتبه گفته همسایه های محله قدیم مهران مدیری، مهران پدر خیلی خوبی داتش که بر اثر سکته از دنیا رفت. مرد متین و موقری بود.این طور که از حرف های همسایه ها برمی آید، مهران هم به پدرش رفته و از نظر خلق و خو شبیه به اوست. یکی از همسایه ها درباره او می گوید: «مهران خیلی پسر آقایی است؛ پسری تمیز و پاک. من هیچ چیزی از مهران ندیدم. هرکسی که پشت سرش صحبت کرده است که پسر بدی است اشتباه کرده است. او یک پسر ساده و مودب است».این همسایه در ادامه گفته بود: «ختم پدر مهران مدیری غلغله بود. از همه جا آمده بودند.» او تاکید می کند: «خانواده مهران مدیری همه شان مذهبی هستند، هم از طرف مادر و هم از طرف پدر خیلی مذهبی اند و کلا مومن هستند. همه فامیل هایشان را که در مراسم ختم مهران دیده بودم مذهبی بودند. خود خانم مدیری چادر از سرش نمی افتد.»
شیطنت های فرزند مهران مدیری سه سال پیش یکی از نشریات معتبر سراغ پسر ۱۷ ساله و دختر ۱۱ ساله مهران مدیری (در آن زمان) رفته و در گفت و گویی متفاوت حرف های جالب و بامزه ای را از زبان فرزندان مهران مدیری منتشر کرده بود. در همین مصاحبه فرهاد مدیری پسر مهران مدیری بین حرف هایش اعتراف کرده بود: «بعضی وقت ها معلم هایمان را خیلی اذیت کرده ایم. من واقعا از آنها معذرت خواهی می کنم». یکی از آخرین شیطنت هایش این بوده که با بچه ها سر کلاس یکی از معلم ها دوربین ببرند و فیلم بگیرند. بعد فیلم لو می رود و دست مدیر و معاون می افتد و… «خدا رحم کرد. به خیر گذشت. بابا هنوز هم نمی داند که چی شده چون خودمان تعهد دادیم و تمام شد. حالا اینجا بخواند می فهمد!»
گاه کن شبیه بقال ها شده اما در همان مصاحبه شهرزاد دختر ۱۱ ساله مدیری به محض ورود به دفتر همان مجله ای که به همراه برادرش برای مصاحبه رفته، یکی از مجله ها را برمی دارد و با دقت ورق می زند، یکی از عکس های پدرش در سریال «مرد هزار چهره» را می بیند و طوری که ما نشنویم به فرهاد می گوید: «نگاه کن شبیه بقال ها شده!» و بعد می خندد. دختر مهران مدیری، تمام کارهای پدرش را دنبال می کند و جزو مخاطبان اصلی سریال های طنز او است. شهرزاد تمام کارهای مهران مدیری را دیده و از بین آنها «شب های برره» را به عنوان بهترین کار پدر انتخاب می کند.
همه تلخی های مدیری البته نکته دیگری که درباره آقای مدیری باید یادآوری کرد این است که مهران مدیری برخلاف سریال ها و کارهای طنز تلویزیونی اش همیشه به تولید آثار جدی و حتی تلخ علاقه داشته است. به گزارش برترین ها خود او در مصاحبه با برنامه مثلث شیشه ای گفته بود: «در تئاتر نقش های جدی بازی می کردم از نظر شخصیتی هم آدم طنازی نیستم، بیشتر درون گرا هستم و مسائل جدی برایم جدی تر است. در آینده هم قصد ساخت اثری جدی را دارم». جالب است ( سوسا وب تولز ) بدانید مدیری چند سال پیش در گفت و گویی پیش از ساخت «شب های ببره» اعلام کرده بود: «تمامی کارهای طنزی که ساخته ام پرمخاطب و موفق بوده اند. اما با این حال از عملکرد خودم در زمینه طنزسازی راضی نیستم. طنزسازی به شغل من تبدیل شده است و همه افراد ازجمله تهیه کنندگان، منتقدان و… از من می خواهند که مجموعه طنز بسازم. اصل من چیز دیگری است. دوست دارم روزی برسد که کمدی موردعلاقه خودم را بسازم که در عین خنداندن، تلخی های بسیاری را نمایان سازد».
مصاحبه با مهران مدیری
کجا به دنیا اومدی ؟ میدان بروجردی. سر آسیاب دولاب.
جایی گفته بودی که طعم فقر را چشیدهای ؟ این مورد استثنایی نیست. خیلی از آدمهای همسن و سال من این طعم را چشیدهاند. بافت خانوادهها یا کارگری بود یا کارمندی.
الان نسبت به فقر چه حسی داری ؟ الان تفسیرم با دوران کودکی و نوجوانی فرق دارد.
بعد از نوجوانی همه ما یک دوران بی پولی را طی کردیم. الان هم هر لحظه ممکن است بی پول شویم.
اما این فقر خیلی سینمایی نیست که گاهی پول توی جیبمان نباشد. ولی از آن موقع خیلی از چیزهایی که دوست داشتیم داشته باشیم نداشتیم. خیلی از استعدادها مسیرش عوض میشد. در عین حال کمک میکند به رشد بعضی از استعدادها. مثلا ممکن است داشتن یک ساز برای آدم تبدیل شود به یک آرزوی دست نیافتنی.
کدام بخش از آرزوهایت بخاطر فقر از دست رفت ؟ من در کودکی هیچ وقت آرزوی مشخصی نداشتم.
یعنی هیچ آرزویی نداشتی ؟ چرا. منتها خیلی از نوجوانان هستند که قاطعانه میدانند چه میخواهند. مثلا خیلیها میخواهند خلبان شوند و این را از ۱۲ تا ۲۰ سالگی میگویند. ولی من آرزوی طولانیای نداشتم که به آن نرسیده باشم.
یعنی آرزوهایت زیاد و کوتاه مدت بودند ؟ بله. دمدمی بودم.
مثلا ؟ دوست داشتم زیست شناس شوم. هنوز هم دوست دارم.
تئاتر خواندی؟ بله. ولی از بچگی با کتابهای برادرم که زیست شناسی خوانده بود ورمیرفتم. شاید طولانیترین آرزویم این بود. کارهای تحقیقی درباره زندگی حیوانات. هنوز هم خیلی علاقهمندم. فیلمهای مورد علاقهام فیلمهای مستند است.
الان هم آرزوهای دمدمی داری؟ نه این مساله مربوط به ناپختگیهای دوران نوجوانی است.
چه سالی وارد دانشگاه شدی؟
سال ۱۳۶۵ .
بعد از خدمت سربازی؟
نه قبل از آن.
قبل از آن؟
ماجرای تحصیل من پیچیده است، اصلا واردش نشویم. سربازی، دانشگاه نصفه، بعد سربازی و …
زمان جنگ جبهه هم بودی؟
بله خیلی جبهه ها بودم. ، مرصاد، حلبچه .
چرا نمیخواهی توضیح بدهی؟
اولا از ساعت هفت صبح سر کار بودم و خیلی خستهام و نمیتوانم تاریخها را بیاد بیاورم. ثانیا، بیوگرافی من نهایتا به چه درد میخورد؟
عصبانی که میشوی چه کار میکنی ؟
آن موقعیت را ترک میکنم . عکس العمل بدی نشان نمیدهم . آن محیط را ترک میکنم . سوار ماشین میشوم و رانندگی میکنم . رانندگی با سرعت زیاد در اتوبانهای تهران آرامم میکند . این دو مورد نقاط ضعف من است . دوست دارم کاری را که به کسی محول میکنم ، آن را به درستی انجام دهد.
در خلوتت چه کار میکنی ؟
مشغول سکوت میشوم . از آن سکوتهایی که شنیده میشود. فکر میکنم . نمیتوانم بگویم به چه چیزی . و مهمتر از همه موسیقی است ، موسیقی کلاسیک با صدای بلند .
چه کتابهایی میخوانی ؟
خیلی وقت است که به خاطر این مشغله ها از کتاب دور شده ام ، ولی طی سالهایی به شدت کتاب میخوردم ! بیشتر از همه نمایشنامه و رمان میخواندم . نویسندگان محبوبم مارکز ، تولستوی و تورگنیف هستند . به شعر هم علاقه خیلی زیادی دارم . شاعر اولم لورکا است، بعد شاملوست ، بعد مارگوت بیکل ، بعد حافظ … در موسیقی هم کنسرتهای ابوای ویوالدی مرا به حالت جنون ، به حالت پوچی میرساند . خیلی از آثار باخ هم روی من چنین تاثیری دارند. چیزی که بیشتر غمگینم میکند شعر است .
سوال آخر کلیشه ای است ! چه بازیگرانی را دوست داری ؟
نمیشود بین دنیرو و دوپاردیو یکی را انتخاب کرد . بازیگران مورد علاقه ام یک لیست بیست نفرهء درجه یک را شامل میشود .
۵ تا از این بیست تا را بگو .
رابرت دنیرو ، ژرار دوپاردیو ، آنتونی کوئین ، مریل استریپ … کلارک گیبل را دوست ندارم ، همفری بوگارت را دوست ندارم …
فیلمهایی که دوست داری کدامها هستند ؟
م: « هملت » کوزینتسف را چهل دفعه دیدم و ممکن است هشتاد دفعه دیگر هم ببینم. « باراباس » یکی از فیلمهای محبوب من است ، « پاپیون » ، « فیلم کوتاهی درباره عشق » و ….
جدیدترین مصاحبه مهران مدیری
در جریان ضبط یکی از تازهترین برنامههای “دورهمی” که دیگر مهران مدیری همه کاره آن است ماجرایی رخ داد که مصداق بارز افتادن خیاط در کوزه است.
مهران مدیری این بار هم به مانند دفعات پیش آمده بود تا مهمانش میلاد کیمرام را سوالپیچ کند اما ماجرا طور دیگری پیش رفت؛ کیمرام در ابتدای برنامه خطاب به مدیری گفت گویا در برنامه شما اسم هر فردی بیاید او باید در برنامه های بعدی مقابل مدیری نشسته و پاسخگوی سوالات وی باشد؟
تأیید مهران مدیری به این پرسش همراه بود با این خواسته کیمرام که من اسم مهران مدیری را میآورم پس باید او به جای مهمان بنشیند و پاسخگوی سوالات باشد.
این خواسته کیمرام که مشخص نیست از قبل هماهنگ شده بود یا نه با تشویق حضار روبرو شد و در نهایت مدیری در جای مهمان قرار گرفت و کیمرام هم سوالات خود را از او پرسید.
هر ۲۰ سال یک بار مصاحبه می کنم
سوال اول کیمرام از مدیری این بود که چرا مصاحبه نمیکنی و مدیری در پاسخ از این گفت: ۱۴ سال است مصاحبه نکرده ام و اگر بخواهم هر روز مصاحبه کنم باید حرفهای تکراری بزنم که مثلا چی میخوری و چیکار میکنی و اولین کارت چی بود و از این صحبتها و برای همین تصمیم گرفتم هر ۲۰ سال یک بار مصاحبه کنم تا حرف جدید برای گفتن داشته باشم.
تأیید تلویحی مرفه بودن
مدیری که در این گفتگو مدام سعی میکرد از وضع ساده رندگی خود صحبت کند وقتی با این گفته کیمرام مواجه شد که میگویند شما جزو مرفهین هستید ابتدا سعی کرد با شوخی و خنده و ذکر چندباره این جمله که “کی میگه؟” از کنار این سوال عبور کند. به گزارش سینماژورنال اما در نهایت با تأیید تلویحی مرفه بودنش گفت: آدم هرچقدر هم پول داشته باشه آخرش همان چیزی رو میخوره که همه میخورن و در نهایت در همان گوری میخوابه که همه در آن میخوابن.
مدیری ادامه داد: پول تا جایی جواب میده! بعد از اون دیگه هیچ کارکردی نداره و فقط شاید ماشینت بشه مضراتی! (منظورش مازراتی) بود.
هر ۶ ماه یک بار به مهمانی می روم
مدیری درباره اوضاع و احوال زندگی خانوادگیش گفت: ۹۰ درصد مواقع تنها هستم. همه فکر میکنن که به خاطر وسعت ارتباطاتم هر شب مهمونی هستم اما واقعیت این است که شاید ۶ ماه یک بار من را به مهمانی برده و به زور با دو نفر صحبت کنم و سالی یک بار مهمان داشته باشم. بهترین رفقای من کتاب و موسیقی و فیلم هستند و در مجموع خیلی حال و حوصله شلوغی رو ندارم.
مدیری در آخر گفتگو هم با تهدید شوخطبعانه کیمرام که “حالا منو تو جایگاه مهمون میشونی” گفت: اگه خبرنگارا این برنامه رو ببینن میریزن سرم که چرا با ما حرف نزدی!!
هدیه کیمرام به مدیری
به گزارش سینماژورنال در پایان برنامه کیمرام یک اتود و طرح اولیه از دو کت و شلوار را به مهران مدیری هدیه داد و البته حین این هدیه دادن تبلیغ فراوانی هم کرد برای دوستش که طراح لباس است و این کت و شلوارها را طراحی کرده است.
کیمرام از مدیری خواست که هر کدام از طرحها را که پسندید برایش بدوزند و تنش کند و بعد امضاء کند و در موزه “دورهمی” قرار دهد اما مدیری خیلی جدی گفت: یکیش رو امضا میکنم و میذارم برای موزه و اون یکی رو هم برای خودم برمیدارم!
اعلام رسمی خداحافظی همیشگی ستاره تلویزیون در «هفت»/ جزییات فیلم سینمایی مهران مدیری از زبان خودش
خسته شده ام، دیگر میخواهم کار نکنم
مهران مدیری در ابتدای حرفهایش گفت:«از کار کردن خسته شده ام.سالهاست از ۳۶۵ روز سال ۳۶۰ روز کار کرده ام.میخواهم کلا از تلویزیون و شبکه خانگی سریال سازی خود را خلاص کنم و فقط سالی یک یا دو فیلم بسازم. دو ماه دیگر فیلم سینمایی خود را می سازم. دو فیلمنامه دارم. یکی کمدی و دیگری تلخ و عجیب. در این سالها به دلیل آنکه مدام درگیر تلویزیون یا شبکه نمایش خانگی بودم، نشد.»
مدیری درباره نزدیک نشدن به ساختن فیلم سینمایی هم گفت:« دلیل فیلم سینمایی نساختن در این سالها، ترس از ساخت فیلم سینمایی کمدی نبود. ترس از ساخت فیلم سینمایی بود. با وجود اینکه این تجربه کم نیست، اما برای سینما کم است. و دوست داشتم وقتی به سینما می آیم خیلی حرفه ای باشد.»
«ساعت ۵ عصر» چگونه فیلمی است؟
مدیری همچنین درباره فیلمی که می خواهد مقابل دوربین ببرد گفت:« نام فیلم «ساعت ۵ عصر» است که یک فیلم کمدی است. فیلم سخت و خیابانی و بسیار شلوغ و پرجمعیتی است. ممکن است در هر سکانسی بین ۶۰۰ تا ۷۰۰ نفر حضور داشته باشند. اما فیلم تنها یک بازیگر اصلی دارد و باقی مردم اند.
فیلمی است از ۷ صبح تا ۵ بعدازظهر یک فرد را در تهران روایت می کند که آن روز آخرین فرصت آن فرد است که باید کاری را انجام دهد. فیلم مثل گلوله برفی است که هرچه جلوتر می رود بزرگتر می شود و ریتم مدام تندتر می شود و دیوانه وار بودن ماجرا بزرگتر و موضوع عظیم تر می شود. فیلم موضوعی به شدت اجتماعی دارد که هر روز با آن مواجه ایم اما به آن توجهی نمی کنیم.
طرح فیلمنامه «ساعت ۵ عصر» از خودم است اما من با خشایار الوند در حال نگارش آن هستیم. اما فیلمنامه دومم که تلخ است به تنهایی کار خودم است. علاقه خودم به نگارش متن های تلخ و جدی است.»
حرفهای تندتری را در فیلمهایم خواهم زد
مدیری در ادامه حرفهایش درباره شیوه ای که قرار است در فیلمهایش پیش گیرد گفت:« من تصمیم دارم در ادامه مسیر فیلمسازی خود حرف های تندتر و بزرگتری در حوزه سیاست و فرهنگ و اجتماع بزنم که جای این حرف ها در تلویزیون نیست و محدودیت های آن نمی گذارد و به نظر در شبکه نمایش خانگی و ارشاد بهتر می شود اینها را بیان کرد.»
خیلی وقت است که حالم خوب نیست
مهران مدیری در پاسخ به مسعود فراستی که چرا دیگر تیز نیستی، گفت:« بخاطر محدودیت های تلویزیون است! اصلا چیز عجیبی نیست، همه جا همین است، اما جدیدا بسیار سخت گیرتر شده اند. نمونه اش در همین برنامه «دورهمی». از طرفی چیزهایی را ما می گوئیم که برای نخستین بار ما هستیم که مطرح می کنیم و پخش می شود، و از طرفی مواردی را ممیزی می کنند که من اصلا نمی فهمم برای چه نباید پخش شود.»
مدیری در پاسخ به این پرسش فراستی که تو از نگاه بالا با مخاطب صحبت می کنی، گفت:« در ابتدا «دورهمی» به این شکل اجرا می شد، اما به مرور مشکل را با تذکر دیگران مرتفع کردم.»
وی افزود:«حوصله ندارم. خیلی وقت است که حالم خوب نیست. یک نوع دگردیسی نیاز است برای ترک تلویزیون و سینمای خانگی به سمت سینما. برای اینکه از این شکل کار خسته و اشباع شده ام. اصلا دیگر دوست ندارم و ارضایم نمی کند.»
تک جمله هایی از مهران مدیری
مهران مدیری در حرف هایش به مواردی اشاره کرد که به برخی از آنها در زیر این مطلب اشاره میکنیم:
– نقد سینمای کمدی مبتذل و به اصلاح بدنه برای من ممکن است اما از نقد کمدی جدی اجتناب می کنم و برایم سخت است درباره رضا عطاران و… نظر دهم.
– برخی از منتقدان به دلیل اینکه جواب تلفنشان را ندادم نقدهای بسیار تندی به فیلم هایم وارد کردند که به نظرم این موضوع خیلی غیرانسانی است.
– من خیلی از کارهایم را الان دوست ندارم. مخصوصا کارهایی که زمان آنها گذشته است. کارهایی مثل «جایزه بزرگ»، «نقطه چین»، «ویلای من» و … که به نظرم بچه گانه و ضعیف اجرا شده اند.
– «شوخی کردم»، «شب های برره»، «قهوه تلخ»، «دورهمی»، «پاورچین»، «مرد هزار چهره» و… را در کارهایم دوست دارم چون حرف های خوبی داشتند.
– من دیگر صحبت نمی کنم تا مسعود فراستی به استدیو نیاید. اصلا گفتگو بدون فراستی فایده ندارد!
– وقتی فیلمنامه اصغر فرهادی را خواندم، دیدم معرکه است. دوام نیاوردم همان شب ساعت ۲ شب زنگ زدم که من می خواهم بیایم بازی کنم.
– از بازی در فیلم «توکیو بدون توقف» پشیمانم.
– از کارگردانی دیگران وقتی برایشان بازی می کردم، حرص می خوردم. اما وقتی می پذیرفتم کاملا خود را می سپردمو حرفی نمی زدم مگر آنکه از من بخواهند.
– به «هفت» به عنوان برنامه ای که حرفه ای ترین برنامه سینمایی تلویزیون است یک انتقاد دارم. همه این چیزهایی که گفتم به شدت تحت تاثیر سینمای هالیوود است. سالهای سال است که می خوانیم و می شنویم از سینمای هالیوود. یکی از وظایف این برنامه و مطبوعات حرفه ای سینما شناخت وسیع تری از سینما به مردم و مخاطبان است. ما چقدر راجع به سینمای ژاپن و بلوک شرق می دانیم؟ ادبیات شرق و … را نمی شناسیم. انگار در اینترنت هم در این خصوص وجود ندارد. سینما معنی اش تمام اینها است. این کار را شما بکنید.
قصد داریم با دوره کردن مصاحبه فرهاد مدیری پسر مهران مدیری, کمی از شرایط زندگی خانواده هنرمند مدیری آگاه شویم.
آدمها را با بچههایشان بهتر میشود شناخت. از تربیتی که شدهاند و حرفهایی که میزنند میتوان اتمسفر داخل خانهشان را حدس زد. حالا هم نوبت مهران مدیری است تا او را با پسرش فرهاد بشناسیم. فرهاد که این روزها موزیسین شده و حتی موسیقی کارهای پدر را هم میسازد و انتخاب میکند، حرفهایی درباره خلق و خوی پدرش و حتی کارهایی که مادرش انجام میدهد. این حرفها برای زمانی است که او تازه داشت ریش و سبیل در میآورد و گواهینامه هم نداشت. با بازخوانی صحبتهای او کمی بیشتر از خانه و تبار مدیریها سر در آوردیم و شما را هم در لذت آن شریک میکنیم.
اردیبهشتی مستقل
فرهاد مدیری متولد ۱۸ اردیبهشت ۱۳۷۰ است. او در هنرستان موسیقی درس خوانده و برای ادامه تحصیل به خارج از ایران رفته است. نه در فرم لباس پوشیدن فرهاد اثری از بچههای هنری است و نه در مرتب کردن چهرهاش؛ البته همه اینها را خودش انتخاب کرده و پدرش نقشی در انتخاب این فرم لباس پوشیدنش ندارد؛ حتی میتواند بخندد و تعریف کند که ریش فراوانی داشته و برای آمدن سر گفت و گو آنها را اصلاح کرده چون نمیخواسته عکسش با آن ریشهای بلند چاپ شود!
همسر مهران مدیری چه میکند
همسر مهران مدیری و مادر فرهاد و شهرزاد رشتهاش هنری بوده و ادبیات. او خانهدار است و برای خودش مینویسد و هیچ وقت دغدغه انتشار نوشتههایش را نداشته. اسم فرهاد را هم مادرش انتخاب کرده و بعد از آن مهران مدیری زیاد از این اسم در شخصیتهای تلویزیونیاش استفاده کرده است.
شوخ طبعی ارثی
او شوخ طبعی را هم از پدرش به ارث برده؛ اگر چه آن روزها کمتر امکان بروز این توانایی را پیدا میکرد و میگفت: «همه میگویند پدرم آدم شلوغی است من به خاطر شرایط خانوادگیام نمیتوانستم این طور باشم»
البته آنقدر با هوش بود که گزک دست کسی ندهد و بگوید حضور پدرش همیشه به نفعش تمام میشود و هیچ وقت با او مشکلی نداشته است. به همین خاطر هم بود که گفت: «به فامیلی مدیری افتخار میکند، هر چند سختیهای زیادی دارد.»
بیلیاردبازی با پدر
وقتی فرهاد مدیری را ببینید قد بلند او سریع توجه شما را جلب میکند. بیخود نبود که پدر در اجرای جشنواره فجر پشت تریبون گفت: «قد و بالات رو قربون» همه فکر میکردند بسکتبالیست است اما خودش میگفت : « اهل بسکتبال نیستم و تنها سه ماه رفتم» و با خنده ادامه داد: «اثرش را گذاشته از بس که قدم بلند است. اما اهل ورزشهای رزمی هستم و اهل دفاع شخصی. با پدر هم بیلیارد بازی میکنم. بیلیارد پدر از من بهتر است و همیشه مرا میبرد» فرهاد اهل شنا هم بود. میگفت پدرش برای کوهنوردی یا ورزشهای دیگر هم وقت ندارد. بیشتر اهل نرمش است و اهل سینما رفتن هم نیست. در سالهای اخیر تنها یک بار با هم به سینما رفتهاند ولی کنسرت زیاد میرفتند.
بیلیارد بازی مهران مدیری
بازی برای پدر
فرهاد تنها یک بار جلوی دوربین رفته است، در برنامه جنگ ۷۷. در آن نقش بچگی پدرش را بازی میکند؛ از بس به هم شبیه هستند و این را همه میگویند. در پشت صحنه برنامههای پدرش زیاد چرخیده ولی با این وجود علاقه چندانی به بازیگری ندارد.
واقعیت این است که همیشه از زیان بازیگرها درباره حاشیهها شنیدهایم خودمان هم نمیدانستیم وقتی فرهاد مدیری میگفت که در آرزوهای دور و دراز هنریاش جایی برای بازیگری وجود ندارد به خاطر حاشیههاست یا اصولا علاقهای به این محیط و فضا ندارد اما میتواند بگوید: «همه خانواده مجبورند این حاشیهها را تحمل کنند . هر کدام به اندازه خودشان. مسلما مادرم به این خاطر که پدر صدر است فشار بیشتری را تحمل میکند. اما این بار روی همه خانواده هست.»
بنابراین گزارش؛ فرهاد مدیری با اینکه علاقهای به بازیگری نداشت ولی هدف فیلمسازی داشت. البته اهل سریالسازی نیست وحضور در سینما را ترجیح میدهد. در آن روزها استارت ساختن فیلم کوتاه را هم زده بود. به خاطر هنری بودن رشتهاش در مدرسه ویک عمر زندگی دریک خانواده هنری درباره سریالهای پدرش هم صحبت میکند. تا آن زمان به نظر فرهاد مدیری سریال مرد هزار چهره بهترین سریال پدرش بود. شاید هنوز هم باشد. به خاطر کارگردانی، ایده و بازی بازیگرها و... و بین سریالها هیچ علاقهای به «جایزه بزرگ» نداشت.
آزادی به مقدار لازم اما مشروط
مشکل رفت و آمد در خانهشان وجود نداشت. فرهاد حتی ممکن است تا ساعت سه، چهار صبح بیرون باشد اما حتما خانوادهاش میدانند که کجاست و چه کار میکند. اما پدر این طور نیست؛ یعنی گاهی پیش میآید که خانواده ندانند او کجاست و چه میکند.
مهران مدیری برای فرهاد و شهرزاد کادو هم خوب میخرد. به نظر میرسد حواسش به روز تولد بچههایش هست ولی آخرین کادویی که تا آن زمان به پسرش داده، پول بوده فرهاد خندید و گفت :«نقدی حساب کرد» اما کادوی برعکس هم وجود دارد. پسر برای پدر معمولا کتاب و سی دی میخرد و وقتی روی قیمتها اصرار میکردیم و میخواستیم بودجه پول توجیبیاش را حدس بزنیم، میگفت: «معمولی. پسر بیل گیتس که نیستم!»
علاقه به مهرجویی و بیضایی
او فیلم میبیند؛ فیلمهایی را که یا خودش میخرد یا پدرش به خانه میآورد . در بین فیلمسازهای ایرانی بیضایی و مهرجویی را خیلی دوست دارد. مجله هم میخواند یا حتی روزنامه اما نه اینکه پیگیری کند و عاشق مجلات باشد. لحن و فرم نگاهش خیلی به مهران مدیری شباهت دارد . خودش هم اینها را احساس میکند.
موسیقی در خانه مدیریها
ساز تخصصی فرهاد پیانوست ولی سازهای دیگر را هم امتحان کرده است که گاه برای پدرش هم ساز میزند تا او بخواند؛ البته این در صورتی است که وقت برای آوز خوانی وجود داشته باشد که معمولا این طور نمیشود. معمولا پدر در خانه نیست و سرکار است یا آنکه در مرحله پیش تولید سریالهایش قرار دارد. فرهاد در ادامه حرفهایش درباره موسیقی میگفت: «بابا استعداد بینظیری در موسیقی دارد.»
مهران مدیری به طور حرفهای ساز نمیزند. یک مدت ساز ضربی میزده و یک مدت گیتار و پیانو. با وجود اینکه پدرش صدای خوبی دارد ولی فرهاد خاطرهای از لالایی پدر ندارد. گهگاه شنیدن صدای پدر که برای خودش آوازی زمزمه میکند، حال او را خوب میکند.
بیوگرافی مهران مدیری:
مهران مدیری (زادهٔ ۱۸ فروردین ۱۳۴۶ در تهران) کارگردان، بازیگر، خواننده، مجری، طراح صحنه و لباس، مجری طرح، صداپیشه و تهیه کننده ایرانی است. از جمله مجموعههای تلویزیونی که وی در آنها کارگردان و بازیگر بوده میتوان سریالهای: ساعت خوش، پاورچین، نقطهچین، شبهای برره، باغ مظفر، مرد هزارچهره، مرد دوهزارچهره، قهوه تلخ، ویلای من، شوخی کردم و در حاشیه را نام برد.
مجلهٔ نیوزویک در مقالهای مدیری را بیستمین مرد قدرتمند سال ۲۰۰۹ در ایران نامید.
مهران مدیری آخرین فرزند خانواده است. او سه برادر بزرگتر دارد. از شانزده سالگی با تئاتر آشنا شد. در سال ۱۳۶۸ وارد رادیو شد و در داستان شب به مدت شش سال به گویندگی پرداخت. در سال ۱۳۷۲، به همراه داریوش کاردان اولین برنامه طنز خود را برای نوروز ساخت. تا سال ۱۳۷۲ با نمایشهای زیادی چون: شوخی، تلگراف، آرسنال، پانسیون، سیمرغ، هملت، کیسه بوکس و... روی صحنه رفت. همچنین در این دوران به عنوان بازیگر در نمایشهای رادیویی قصههای شب نیز حضور داشت. آغاز شهرت مدیری از سال ۱۳۷۲ بود که در مجموعهٔ طنز نوروز ۷۲ بازی کرد. پس از آن مدیری در چندین مجموعهٔ طنز دیگر که توسط صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد به عنوان بازیگر و کارگردان حضور داشت.
در گفتوگویی درباره شروع فعالیت حرفهایاش از تئاتر گفت: «من پیش از ورودم به تلویزیون هم در تئاتر و هم رادیو فعالیت میکردم. آن زمان یک متن از برشت را برای اجرا ارائه کردم که با مشکلاتی مواجه شد و من را به چپ بودن متهم کردند تا جاییکه حراست تالار وحدت آمد و من را بردند و کتک زدند. آن موقع اوائل انقلاب بود و هیچ کس سر جای خودش نبود و این اتفاقها میافتاد.»
مدیرى در این گفتگوی زنده به حضورش در جبهه نیز اشاره کرد: از سال ۶۶ تا ۶۸ یعنی تا پایان جنگ در جبهه بودم و در عملیات مرصاد و حلبچه هم حضور داشتم. در جبهه هم هر کارى از دستم بر مىآمد انجام میدادم و چند ماه قبلتر یعنی حدود سالهای ۶۵ هم در جبهه براى رزمنده ها در سنگرها نمایش بازی میکردیم.
[irp posts=”3053″ name=”بلیت شنبههای سینما هم نیمبها شد”]
مهران مدیری توضیح داد: بعد از «ساعت خوش» من و همه بچهها حتی عوامل فنی ممنوعالکار شدیم، تاجاییکه حتی من را به تئاتر شهر هم راه نمیدادند. آن موقع من قرار بود در فیلم سینمایی «ضیافت» مسعود کیمیایی بازی کنم، گریم شدم و مقابل دوربین هم رفتم اما از ارشاد آمدند و گفتند اصلا چرا مدیری را سر کار راه دادید! من قرار بود دراین فیلم نقش فریبرز عربنیا را بازی کنم.
جشن تولد او با حضور پدرش و دوستانش در محل کارش برگزار شد که تصاویر تولد وی را خواهید دید.
برگزاری جشن تولد شهرزاد مدیری
جشن تولد شهرزاد مدیری دختر مهران مدیری برگزار شد.
گفته می شود که شهرزاد مدیری متولد ۱۳۷۶ می باشد
مهران مدیری در جشن تولد دخترش که در زمینه مد و لباس فعالیت می کند, حاضر شد.
بوسه شهرزاد مدیری بر صورت پدرش
مهران مدیری متولد ۱۸ فروردین ۱۳۴۶ در تهران، بازیگر و کارگردان است
تحصیلات دانشگاهی وی در رشته تئاتر به دلیل حضوش در جبهه های جنگ، ناتمام ماند، دو فرزند دارد، چیزی بنام قضاوت را قبول ندارد، از او بعنوان قدترمندترین هنرمند در جامعه سیاسی و فرهنگی ایران نام می برن
در خانواده ای هنردوست به دنیا آمده بود فعالیتهای هنری خود را از نخستین سالهای نوجوانی شروع کرد و تا قبل از ورود به رشته تئاتر در دانشگاه در چندین اثر نمایشی به عنوان بازیگر شرکت نمود
تحصیلات آکادمیک او در رشته تئاتر ،به دلیل حضور او در جبهه های جنگ ناتمام ماند اما عشق او به هنرهای نمایشی بار دیگر او را به عرصه نمایش در تئاتر و رادیو کشانید
او تا سال ۱۳۷۲ با نمایشهای زیادی روی صحنه رفت و در این دوران با بسیاری از بزرگان تئاتر کشور چون قطب الدین صادقی و میکائیل شهرستانی همکار شد
مهران مدیری آخرین فرزند خانواده است او سه برادر بزرگ تر دارد
از شنزده سالگی با تئاتر آشنا شد در سال ۱۳۶۸ وارد رادیو شد و در داستان شب به مدت شش سال به گویندگی پرداخت در سال ۱۳۷۲۲، به همراه داریوش کاردان اولین برنامه طنز خود را برای نوروز ساخت
مهران مدیری متولد ۱۸ فروردین ۱۳۴۶ در تهران، بازیگر و کارگردان است
تحصیلات دانشگاهی وی در رشته تئاتر به دلیل حضوش در جبهه های جنگ، ناتمام ماند، دو فرزند دارد، چیزی بنام قضاوت را قبول ندارد، از او بعنوان قدترمندترین هنرمند در جامعه سیاسی و فرهنگی ایران نام می برند
مهران مدیری در خانواده ای هنردوست به دنیا آمده بود فعالیتهای هنری خود را از نخستین سالهای نوجوانی شروع کرد و تا قبل از ورود به رشته تئاتر در دانشگاه در چندین اثر نمایشی به عنوان بازیگر شرکت نمود
تحصیلات آکادمیک او در رشته تئاتر ،به دلیل حضور او در جبهه های جنگ ناتمام ماند اما عشق او به هنرهای نمایشی بار دیگر او را به عرصه نمایش در تئاتر و رادیو کشانید
او تا سال ۱۳۷۲ با نمایشهای زیادی روی صحنه رفت و در این دوران با بسیاری از بزرگان تئاتر کشور چون قطب الدین صادقی و میکائیل شهرستانی همکار شد
مهران مدیری آخرین فرزند خانواده است او سه برادر بزرگ تر دارد
از شانزده سالگی با تئاتر آشنا شد در سال ۱۳۶۸ وارد رادیو شد و در داستان شب به مدت شش سال به گویندگی پرداخت در سال ۱۳۷۲۲، به همراه داریوش کاردان اولین برنامه طنز خود را برای نوروز ساخت
آغاز شهرت مدیری از سال ۱۳۷۲ بود که در مجموعه طنز نوروز ۷۲ بازی کرد پس از آن مدیری در چندین مجموعه طنز دیگر که توسط صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد به عنوان بازیگر و کارگردان حضور داشت
مهران مدیری سال هاست ازدواج کرده و متاهل است
دو فرزند دارد یک دختر و یک پسر : فرهاد و شهرزاد که شباهت عجیبی به خودش دارند، فرهاد در کار موزیک است بعضی سایت های از فریبا متخصص بعنوان همسر مهران مدیری نام می برند که کذب است، ت کنون عکسی از همسر مهران مدیری منتشر نشده و مدیری علاقه ای برای ورود به زندگی خصوصی اش ندارد
عکس قدیمی فرهاد و شهرزاد فرزندان مهران مدیری
همسر مهران مدیری فارغ التحصیل رشته هنر و ادبیات است
او خانه دار است و برای خودش مینویسد و هیچ وقت دغدغه انتشار نوشته هایش را نداشته اسم فرهاد را هم مادرش انتخاب کرده و بعد از آن مهران مدیری زیاد از این اسم در شخصیت های تلویزیونی اش استفاده کرده است
فرهاد مدیری پسر مهران مدیری متولد ۱۸ اردیبهشت ۱۳۷۰ است
او در هنرستان موسیقی درس خوانده و برای ادامه تحصیل به خارج از ایران رفته است نه در فرم لباس پوشیدن فرهاد اثری از بچه های هنری است و نه در مرتب کردن چهرهاش؛ البته همه اینها را خودش انتخاب کرده و پدرش نقشی در انتخاب این فرم لباس پوشیدنش ندارد
همسر مهران مدیری و مادر فرهاد و شهرزاد رشته اش هنری بوده و ادبیات
او خانه دار است و برای خودش مینویسد و هیچ وقت دغدغه انتشار نوشته هایش را نداشته اسم فرهاد را هم او انتخاب کرده و بعد از آن مدیری زیاد از این اسم در کرهایش استفاده کرده است
عکس جدید مهران مدیری و پسرش فرهاد
کودکی مدیری اصلا شبیه بچه های دیگر نبود. دوستان زیادی نداشت و احساس تنهایی می کرد. دوست داشت در آن اتاق نشسته و کتاب ها را ورق بزند اسم هایشان را حفظک ند و عکس هایشان را نگاه کند
برادر مهران مدیری رشته اش زیست شناسی بود و همین باعث شد که او به زیست شناسی هم علاقه مند شود و کتاب های زیادی در این زمینه بخواند؛ به خصوص در زمینه زندگی حیوانات و کتاب های داروین ، این علاقه هنوز هم در زندگی اش مانده است
در ریاضیات همیشه خنگ بود. مدیری هنوز که هنوز است علت ریاضیات در جهان را نمی داند یعنی به نظرش بیهوده ترین و پوچ ترین درس است و هیچ وقت نمره ای بالاتر از ۲ در این درس نگرفت !
در درس هایی هم که به ریاضی مربوط است مثل جبر، فیزیک و غیره، هیچ وقت موفق نبود. مدیری از ریاضی متنفر بود. به عقیده او ریاضی فقط در حد جمع و تفریق مفید فایده است
خیلی ها می گویند آدم غمگینی هستی. خیلی وقت ها درست است
در طول روز غمگینی ام به شادی هایم می چربد زود هم خودش را نشان می دهد. به قول یکی از دوستان، غم اگر به جاهای ناجور نکشه، چیز خیلی بدی نیست. می تواند منشا خلاقیت هم باشد
ظاهرا در شرق برای غم نسبت به شادی اصالت بیشتری قائلند
حامد بهداد درباره مهران مدیری می گوید : چند وقت پیش مهران را دیدم. فهمیدم که مهران سه سال در جبهه جنگیده. من این را نمی دانستم. شگفت زده شدم
مهران مدیری چهره شناخته شده و محبوب که که نمیتوان او را با کسی مقایسه کرد مردی که که در قامت بازیگر و کارگردان آنقدر اعتبار در بین مردم دارد که در سال ۲۰۰۹ در مقاله مجله نیوزویک بعنوان بیستمین فرد قدرتمند در ایران انتخاب شد
عکس جدید مهران مدیری و دخترش شهرزاد
حوصله ندارم. خیلی وقت است که حالم خوب نیست
یک نوع دگردیسی نیاز است برای ترک تلویزیون و سینمای خانگی به سمت سینما می روم و سالانه یک یا دو سینمایی خواهم ساخت برای اینکه از این شکل کار خسته و اشباع شده ام
اصلاً دیگر دوست ندارم و ارضایم نمی کند
۴ شهریور ۱۳۹۵ نشست خبری فیلم ساعت ۵ عصر در هتل هما برگزار شد و مهران مدیری در این نشست به سوالات خبرنگاران پیرامون این فیلم پاسخ داد. طی این نشست خبری، وی اقدام به سیگار کشیدن کرد که این کار وی واکنش های گسترده ای را در پی داشت
او از بازیگری سیگاری است که هنوز هم حاضر به ترک آن نشده است
دانشگاه لیبرتی آمریکا به پاس انجام فعالیت های هنری و انسانی، به مهران مدیری مدرک دکترای افتخاری اهدا کرد مراسم اهدای دکترا به مدیری در ۲۱ تیرماه ۱۳۹۰ در دانشگاه لیبرتی واقع در لس آنجلس برگزار شد که مهران مدیری به دلیل ضبط ادامه مجموعه قهوه تلخ نتوانست در این مراسم حضور پیدا کند
در این مراسم، دکتر رونالد برینر به نمایندگی از مهران مدیری این مدرک را دریافت کرد و حمید سلطانی آن را در ایران به مهران مدیری رساند
از بازیگری، طراحی صحنه، کارگردانی، مجری گری، تهیه کنندگی و صداپیشگی مهران مدیری که بگذریم او استعداد شگرف در خوانندگی دارد و در چند سال اخیر تیتراژ های برنام هایش را خودش می خواند
مهران مدیری یک ماشین باز حرفه ای است وبه گفته دوستانش هر ماه یکی دو ماشین عوض میکند،
هملت کوزینتسف را چهل دفعه دیدم و ممکن است هشتاد دفعه دیگر هم ببینم، باراباس یکی از فیلم های محبوب من است پاپیون، فیلم کوتاهی درباره عشق را هم دوست دارم
عکس پشت صحنه سریال ویلای من
● مشت های کوچک – بازیگر – ۱۳۷۱
● حکایت ها – بازیگر – ۱۳۷۱
● پندها و اندرزها – بازیگر – ۱۳۷۱
● نوروز ۷۲ – بازیگر – ۱۳۷۲
● باغ گیلاس – بازیگر – ۱۳۷۲
● پرواز ۵۷ – بازیگر/کارگردان – ۱۳۷۲
● ساعت خوش – بازیگر/کارگردان – ۱۳۷۳
● سال خوش – بازیگر/کارگردان – ۱۳۷۴
● نوروز ۷۶ – بازیگر/کارگردان – ۱۳۷۶
● جُنگ ۷۷ – بازیگر/کارگردان – ۱۳۷۷
● ببخشید شما – مجری/کارگردان – ۱۳۷۸
● پلاک ۱۴ – بازیگر/کارگردان – ۱۳۷۸
● ۹۰ شب – بازیگر/کارگردان – ۱۳۷۹
● طنز ۸۰ – مجری/تهیه کننده/کارگردان – ۱۳۸۰
● دردسر والدین – بازیگر – ۱۳۸۰
● پاورچین – بازیگر/کارگردان – ۱۳۸۱ فرهاد برره
● نقطه چین – بازیگر/طراح صحنه و لباس/کارگردان – ۱۳۸۲–۱۳۸۳
● جایزه بزرگ – بازیگر/کارگردان – ۱۳۸۴
● شب های برره – بازیگر/خواننده/کارگردان – ۱۳۸۴
● باغ مظفر – بازیگر/خواننده/کارگردا – پاییز ۱۳۸۵
● مرد هزار چهره – بازیگر/کارگردان/مجری طرح – نوروز ۱۳۸۷
● مرد دوهزار چهره – بازیگر/کارگردان – نوروز ۱۳۸۸
● در حاشیه – بازیگر/کارگردان/طراح صحنه و لباس/طراح – ۱۳۹۳ و ۱۳۹۴
● دورهمی – کارگردان/مجری/خواننده – ۱۳۹۵
● دیگه چه خبر !؟ – دستیار طراح صحنه – ۱۳۷۲
● دیدار – بازیگر – ۱۳۷۳
● توکیو بدون توقف – بازیگر/بازیگردان – ۱۳۸۱
● همیشه پای یک زن در میان است – بازیگر – ۱۳۸۶
● دایره زنگی – بازیگر – ۱۳۸۶
● انیمشین تهران ۱۵۰۰ – صدا پیشه – ۱۳۹۰
● پل چوبی – بازیگر – ۱۳۹۰
● ساعت پنج عصر – کارگردان/ بازیگر – ۱۳۹۵
● سریال گنج مظفر – بازیگر/کارگردان – ۱۳۸۵
● بمب خنده – بازیگر/کارگردان – ۱۳۸۷
● سریال قهوه تلخ – بازیگر/خواننده/کارگردان – ۱۳۸۸–۱۳۹۱
● سریال قلب یخی (فصل سوم) – بازیگر – ۱۳۹۱
● سریال ویلای من – بازیگر/کارگردان/طراح صحنه و لباس/تهیه کننده – ۱۳۹۱
● سریال شوخی کردم – بازیگر/کارگردان/مجری/طراح صحنه و لباس/تهیه کننده – ۱۳۹۲
● سریال عطسه – بازیگر/کارگردان – ۱۳۹۴