یزدفردا "رضا سلطان زاده -هفته نامه آیینه یزد :حكم انتصاب نخست وزيري مهندس بازرگان كه در روز پانزدهم بهمن ماه 1357 توسط امام خميني(ره) رهبر انقلاب اسلامي ايران صادر شد.
بسم الله الرحمن الرحيم
6 ربيع الاول 1399
جناب آقاي مهندس مهدي بازرگان
بنا به پيشنهاد شوراي انقلاب بر حسب حق شرعي و حق قانوني ناشي از آراي اكثريت قاطع قريب به اتفاق ملت ايران كه طي اجتماعات عظيم و تظاهرات وسيع ومتعدد در سراسر ايران نسبت به رهبري جنبش ابراز شده است و به موجب اعتمادي كه به ايمان راسخ شما به مكتب مقدس اسلام و اطلاعي كه از سوابقتان در مبارزات اسلامي وملي دارم، جنابعالي را بدون در نظر گرفتن روابط حزبي و بستگي به گروهي خاص، مامور تشكيل دولت موقت مينمايم تا ترتيب اداره امور مملكت و خصوصاً انجام رفراندوم و رجوع به آراي عمومي ملت درباره تغيير نظام سياسي كشور به جمهوري اسلامي و تشكيل مجلس موسسان از منتخبين مردم جهت تصويب قانون اساسي نظام جديد و انتخاب مجلس نمايندگان ملت بر طبق قانون اساسي جديد را بدهيد.
مقتضي است كه اعضاي دولت موقت را هر چه زودتر با توجه به شرايطي كه مشخص نمودهام تعيين و معرفي نماييد.
كارمندان دولت و ارتش و افراد ملت با دولت موقت شما همكاري كامل نموده و رعايت انضباط را براي وصول به اهداف مقدس انقلاب و سامان يافتن امور كشور خواهند نمود.
موفقيت شما و دولت موقت را دراين مرحله حساس تاريخي از خداوند متعال مسئلت مينمايم.(1)
روح الله الموسوي الخميني
متن حكم توسط آيت الله هاشمي رفسنجاني در حضور خبرنگاران داخلي و خارجي قرائت گرديد سپس ترجمه انگليسي حكم امام بزرگوار توسط ابراهيم يزدي براي خبرنگاران حاضر در مراسم قرائت شد.
مهندس بازرگان پس از دريافت حكم نخست وزيري مطالبي به شرح زير ايراد كرد.
بسم الله الرحمن الرحيم
خداي بزرگ را شكر ميكنم كه چنين اعتبار و حسن شهرتي را، كه به هيچ وجه اهليت و لياقت آن را نداشتم، به من ارزاني داشته و همين موهبت الهي باعث شده كه آيت الله ابراز اعتماد و ارجاع چنين ماموريتي را به بنده عنايت بفرمايند وهمچنين تشكر از ملت ايران ميكنم، كه آيت الله مكرر تاكيد فرموده « كه به نام ملت، هم صداي ملت و براي ملت» گامها و صداهاي خود را برداشته و بلند كرده. اين ماموريت يعني سياست دولت موقت و تشكيل حكومت در شرايط بسيار دشوار و خطرناك، عظيمترين شغل و وظيفه و در عين حال بزرگترين افتخاري است كه به بنده واگذار شده است. و شايد حق داشته باشم بگويم كه دشوارترين وظيفه و كاري است كه در طول تاريخ 72 ساله مشروطيت ايران به نامزدها وماموران نخست وزيريهاي ديگر داده شده باشد. قاعدتاً با توجه به جثه نحيف و نواقص و معايب خودم نميبايستي قبول اين مسئوليت را كرده و زير بار چنين امري رفته باشم؛ ولي از يك طرف بنا به ضرورت و و ظيفه و مسئوليت طبيعي و انتظاري كه داشتند مجبور بودم، ناچار شدم قبول كنم . و مخصوصاً با تأسي به رويه و سنتي كه خود آيت الله در سراسر دوران اداره و رهبري جنبش داشته ايد و با عزم راسخ و ايمان كامل به خدا و اعتماد به موفقيت اين راه رهبري فرموده ايد، من هم همين راه را ميپيمايم و اين اولين درسي است و اولين دستوري است كه از آيت الله گرفتهام و فرمايش حضرت علي بن ابيطالب ( ع)را به كار بستهام و ميبندم كه فرموده اند:«وقتي در برابر امر خطير وكار مشكلي قرار گرفتيد،ترديد نكنيد، وارد شويد به حول و قوه الهي مشكلات ومسائل حل خواهند شد» .
بنابراين عرض ميكنم كه با اميد به خدا و امتنان از آيت الله وانتظار از ملت ايران و ملت جهان، اين ماموريت وخدمت خطير را قبول و تعهد كردم. براي مخاطرات و زحماتش آمادهام و تا آنجا كه مربوط به بنده باشد كوشش ومنتهاي كوشش و نهايت جهاد را در راه ملت عزيز ايران خواهم كرد «و لا حول ولا قوه الا بالله العلي العظيم.»
پس ازسخنان آقاي بازرگان امام خميني فرمودند:
من بعد از تشكر از ملت ايران كه در اين مدت طولاني رنج و زحمت بردند و با دادن خون خودشان براي اسلام خدمت كردند، مطلبي هست كه ميخواهم به عرض ملت برسانم و آن اين است كه نظر خودشان را درباره دولت آقاي مهندس بازرگان كه دولت شرعي واسلامي است اعلام كنند، هم به وسيله مطبوعات، هم تظاهرات « آرام » در شهرها و در دهات و هر جا كه مسلمان هست، نظر خودشان را راجع به دولت اسلامي آقاي مهندس بازرگان اظهار كنند.(2)
يكي از وظايف محققان، تاريخ نويسان و نويسندگان و روزنامهنگاران اين است كه حوادث و پيش آمدهاي قبل از پيروزي انقلاب اسلامي و عواملي را كه سبب پيروزي شكوهمند و شگفت انگيز اين انقلاب شد براي مردم بنويسند.
معلمان، عالمان ديني، گويندگان و استادان دانشگاه در موقعيتهاي مناسب تاريخ نهضت اسلامي را به دانش پژوهان بياموزند.
مسئولان فرهنگي در هر شهر و ديار بيش از گذشته و علاوه بر آنچه تاكنون انجام گرفته سعي كنند خاطرات، گفتهها وحتي ناگفتههاي كساني كه در صحنههاي مختلف راهپيمايي ها، تظاهرات، اعتصابات و اجتماعات 30 سال پيش حضور داشتند جمع آوري نمايند.
ضمنا بهتر است كه تنها گويندگان حوادث از گروه، دسته و حزب خاصي نباشند، پيش آمدها و وقايع گذشته بازگو و ثبت گردد و بدين ترتيب تاريخ انقلاب هر شهر و منطقه را جمع آوري نموده و پس از بررسي مسئولان ذي ربط ترتيبي اتخاذ گردد شرح حوادث در هر شهر و استان به عنوان بخشي از تاريخ انقلاب آن منطقه تدوين و در دسترس آيندگان و علاقهمندان قرار گيرد.
پينوشتها:
1-« صحيفه امام (ره)»، جلد ششم، ص 54 و 55
2- همان، ص 60 و61
یزدفردا