یزدفردا "مهدي کروبي کانديداي اصلاح طلب انتخابات رياست جمهوري سال آينده اولين بيانيه انتخاباتي خود را منتشر کرد.
به گزارشیزدفردا به نقل از پايگاه اطلاع رساني حزب اعتماد ملي متن اين پيام به شرح زير است:
بسم اله الرحمن الرحيم
ملت شريف و سرافراز ايران
اين روزها سيامين سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي را گرامي ميداريم، انقلابي که با خون شهيدان و فداکاري ملت و پيروي آگاهانه مردم از فقيه نستوه حضرت امام خميني پيگيري شد. ملت بزرگ ايران در پرتو انديشه هاي امام براي تحقق آرمانهاي تاريخي استقلال ،آزادي ،جمهوري اسلامي ،پيشرفت و عدالت دست به گزينش نظامي زد که امام آن را در يک کلمه جمهوري اسلامي تفسير کرد و همه آن آرمان ها با تحقق قرائت مورد نظر ايشان از جمهوري اسلامي قابل تحقق بود.
اينك ميرويم كه دهه چهارم آن را آغاز كنيم تا هدفهاي محقق نشده و زمين مانده اين انقلاب عظيم و مردمي را دنبال و اجرا كنيم. بايد منصف بود و اقرار كرد به رغم دستاوردهاي مهم در اين سه دهه به دلايل متعددي از جمله جنگ تحميلي 8 ساله بخشي از اين اهداف محقق نشده است. متاسفانه طي سالهاي اخير از آن اهداف دور شدهايم و ادامه وضع موجود زمينه يأس و نااميدي بيشتري نزد آحاد مختلف مردم را فراهم خواهد کرد.
در چنين وضعي، وظيفه همه ما را در برابر سرنوشت كشور ، انقلاب و اسلام بيش از پيش ايجاب ميكند در اين زمينه كساني كه براي اين كشور و انقلاب مبارزه كردهاند مسئوليت بيشتري بر دوش دارند. و از اين روست كه اينجانب با توجه به وضعيت خطير كشور و مشكلاتي كه مردم و جامعه ما به دليل اتخاذ سياستهاي شتاب زده و غير کارشناسانه در سالهاي اخير دچار آن شدهاند، خود را موظف ميدانم با حضور در انتخابات رياست جمهوري آينده براي تغيير و بهبود امور گام بردارم و در اين راه دست يكايك كساني كه دل در گرو اين آب و خاك و انقلاب دارند را ميفشارم و كليت برنامههاي خود را به صورت شفاف و روشن با مردم ،نخبگان ،اقشار تحصيلكرده و علاقهمندان به کشور عزيزمان در ميان ميگذارم.
در اولين گام، احياي برنامهريزي و احترام به خرد جمعي را به عنوان يكي از شعارهاي محوري خود اعلام ميدارم؛ و در پيشگاه خداوند و مردم خود را متعهد و ملتزم به اجراي اين شعار ميدانم.
موجب تأسف است كه وضعيت جامعه و سياست به حدي پسرفت کرده است كه افراد متعهد به سرنوشت كشور چارهاي جز انتخاب شعار و هدف به احياي برنامهريزي و احترام به خرد جمعي نداشته باشند، شعاري كه هدف آن بازگشت به نظام و فرهنگ مديريتي و رفتار مبتني بر برنامه در کشور است كه متاسفانه سال هاي پيش كنار گذاشته شد و آثار زيان بار آن را برهمگان شاهد هستيم.
انحلال سازمان مديريت و برنامه ريزي و شوراهاي عالي در كشور كه مركز تصميمگيري درباره برنامههاي كارشناسي شده بود، فقط نمادهايي از حذف برنامهريزي از نظام مديريتي كشور است، برنامهريزي در دنيايي كه هر روز پيچيدهتر و وابستهتر به علم و برنامه ريزي ميشود، ضرورتي حياتي است كه با هيچ توجيهي نميتوان آن را كنار گذاشت، اگر امور كشور برحسب برنامهريزي صورت ميگرفت، طبعاً ميان اداره كشور با 30 ميليارد دلار درآمد نفتي سالانه با 80 ميليارد دلار درآمد نفتي تفاوت ميكرد و از اين گذر بهره بيشتري نصيب ملت مي گرديد.
برنامهريزي اين نيست كه بودجه كه مسألهاي پيچيده است را در يك دفترچه كوچك جا داد و در جيب هر ايراني قرار داد، بلكه برنامهريزي ميتواند بجاي دفترچه بودجه، درآمد و سرمايه را در جيب ملت قرار دهد، قرار نيست كه بجاي آوردن درآمدهاي نفتي قول داده شده در سفره هاي مردم، كتابچه بودجه سالانه بر سر سفره مردم گذاشته شود.
متأسفانه حذف برنامهريزي از نظام مديريتي دولت، موجب حذف دو پيششرط ديگر برنامهريزي ، احترام به خرد جمعي و امر كارشناسي و نيز توجه به عقلانيت و علم و دانش در اداره جامعه نيز شده است و به همين دليل است كه كارشناسان ارشد كه دانش و تخصص آنان همواره مايه مباهات كشور بوده است و سرمايههاي عظيم اين سرزمين محسوب مي گردند در يأس ،نااميدي و انفعال قرار گرفتهاند.
براستي چرا درآمدهاي 250 ميليارد دلاري دولت جديد گشايشي اساسي در وضعيت اشتغال و رفاه مردم ايجاد نكرد؟ چرا شعارهاي تند و تيز عدالتطلبانه نه تنها فاصله طبقاتي را كم نكرد كه به اقرار آمار و اطلاعات رسمي، اين شكاف فزونتر هم شده است؟
فقدان برنامهريزي نه تنها در حوزه اقتصاد و معيشت مردم كه در امر مديريت سياسي، سياست خارجي، امور اجتماعي و فرهنگي نيز مشهود است. فلذا بازگشت به برنامه ريزي و باور علم و دانش، احترام به عالم و دانشمند و ثبات مديريت امري لازم و ضروري است. ترديدي نيست كه نظام برنامهريزي كشور در گذشته به دلايل متعدد دچار مشكلات و نارساييهايي بود که بايد در مسير اصلاح قرار مي گرفت اما اين ضعفها دليل بر آن نميشد كه برحسب تصورات شخصي، كليت اين نظام را تخريب و كارشناسان آن را پراكنده و برداشتهاي فردي و شخصي را جانشين نظام برنامهريزي كرد.
بحث درباره جزييات اين موضوع فراتر از آن است كه در يك بيانيه مجال طرح داشته باشد و كارشناسان و همراهان اينجانب تاكنون به اين مهم پرداختهاند و در آينده نيز خواهند پرداخت، اما علاقهمندم كه همه نخبگان و كارشناسان و علاقهمندان به اين كشور را به همراهي در تحقق اين هدف و شعار محوري دعوت كنم.
اولين هدف من كه در ذيل شعار احياي برنامهريزي صورتبندي شده است، درصدد بازسازي تشكيلات و شوراهاي برنامهريزي در ساختار دولت و اعتبار بخشيدن به جايگاه مشاوره، كارشناسي و خرد جمعي و نيز پذيرش دانش ، علم ،منطق و عقلانيت مبناي اين مشاركت و برنامهريزي است. گستره اين برنامهريزي تنها در نظام اداري محدود نخواهد شد، بلكه تمهيدات لازم براي مشاركت كليه نخبگان غير دولتي را نيز شامل خواهد شد.
به مرور و در بيانيههاي تفصيلي آينده محورهاي ديگري از برنامههاي خود را تقديم كليه علاقهمندان به كشور ميكنم. هدف از طرح جداگانه اين محورها ايجاد بستر مناسب براي بحث و گفتگو درباره يكايك آن ها است.
رجاء واثق دارم كه همه علاقهمندان به جامعه در اين راه مرا همراهي خواهند كرد.
مهدي کروبي
15 بهمن 1387
یزدفردا