زمان : 04 Bahman 1387 - 21:36
شناسه : 14961
بازدید : 10284
معرفی استان یزد در یک خبر معرفی استان یزد در یک خبر

یزدفردا -علی آبادی "معرفی استان و شهرستانها: استان يزد يكي از مناطق باستاني مي باشد كه تاريخ پيدايش آن از مرزهاي تاريخ مدون ايران زمين فرارفته و بنا به روايت تاريخ بنياد اين سرزمين را كه دومين شهر تاريخي جهان محسوب مي گردد به اسكندر مقدوني نسبت داده اند كه وي اين خطه را كثه ناميده است و برخي از تاريخ نويسان آورده اند كه اين سرزمين قلمرو حكومت ماديها بوده و كورش آنرا منظم به قلمرو حكومتي خود نموده و آنرا ايساتيس نام نهاده است و گروهي ديگر بنياد اين شهر تاريخي را به يزدگرد اول نسبت مي دهند و گويند آنرا يزدان گرد مي ناميدند . گذشته از اين مطالب و مطالب بسيار ديگري كه در اينخصوص در كتب تاريخي آمده است . كشف نقاشيهاي حك شده در سينه كوهي واقع در ارنان يكي از روستاهاي نزديك شهرستان يزد كه كارشناسان قدمت تاريخي آنرا بين 8 تا12هزار سال تخمين مي زنند ، گواه ديگري است كه اين نقطه از سرزمين ايران عزيز اسلامي داراي چنان قدمتي است كه مي تواند راه گشاي خوبي نه تنها براي شناخت يزد بلكه براي ايران و جهان باشد . استان يزد با 131551كيلومتر مربع وسعت در قسمت مركزي فلات ايران قرار دارد و به وسيله استان اصفهان در شمال و شمال غربي و شمال شرقي و استان فارس در غرب و جنوب غربي و استانهاي خراسان جنوبي و خراسان رضوي و خراسان شمالي در شرق و استان كرمان در جنوب و جنوب شرقي احاطه گرديده است . اين استان داراي 10 شهرستان،21 شهر و51 دهستان مي باشد كه جمعيتي بالغ بر يك ميليون نفر را در خود جاي داده است . قسمت اعظم اين استان كويري (85%) داراي آب و هوايي بياباني و گرم و خشك و بقيه معتدل و كوهستاني مي باشد. از نظر بافت اجتماعي آنچه كه بسيار جلب توجه مي كند ايمان ، سخت كوشي ، صداقت مردمان اين خطه از ايران اسلامي مي باشد كه نام دارالعباده را زيبنده خود نموده و صدها انديشمند عاليقدر ، عالم ، خبرمند، هنرمند ، معمار ، شاعر و نويسنده برخاسته از بطن اين مردمان گوياي اين حقيقت مي باشد كه آثار خير و بركت جا مانده از آنان معرف جنبه هاي تاريخ فرهنگ مردمان دارالعباده است.

مردمان غيور اين سرزمين نه تنها در طول زمان ، طوفان خشونت كوير را به زانو درآورده اند بلكه در اوج گيري انقلاب پر شكوه امت اسلامي و سرنگوني رژيم ستم شاهي در كنار دو روحاني بارز ««شهيد محراب حضرت آيت الله صدوقي (ره) و حضرت آيت الله خاتمي(ره) »» در دفاع از سرزمين اسلامي در مقابل رژيم بعثي و دنياي استكبار حماسه ها آفريدند كه تقديم هزاران شهيد به خون خفته اين مرز و بوم دليل بر اين مدعاست



شهرستان یزد


یزد با وسعت 2397 کیلومتر مربع اولین شهر خشت خام و دومین شهر تاریخی جهان است. این شهرستان به دلیل وجود جاذبه های شغلی، رفاهی و تمرکز اداری، پرجمعیت ترین شهرستان این استان به شمار می رود و با جمعیتی حدود چهارصد و پنجاه هزار نفر، تقریباً نیمی از کل جمعیت این استان را تشکیل می دهد. این شهرستان شامل دو بخش مرکزی و زارچ با شهرهای یزد، شاهدیه، حمیدیا و دهستان های فجر، فهرج، اله آباد و محمد آباد می باشد.


شهر یزد
یزد مرکز استان در فاصله ۶۷۷ کیلومتری تهران قرار دارد. شهر یزد یکی از هفت کلانشهر ایران (تهران، مشهد، اصفهان، تبریز، شیراز، یزد و اهواز) است. یزد به شهر بادگیرها معروف است. به «شهر دوچرخه‌ها» و «شهر شیرینی» نیز شهرت دارد.یزد از شهرهای قدیمی ایران و از بهترین نمونه های شهرهای کویر به شمار میرود. در این شهر همه چیز حکایت از حرکت و زنده بودن محیط اجتماعی دارد. نام یزد معمولاً یادآور آثار هنری و اصیل است. تولیدات صنایع دستی یزد تا قبل از دوره ماشینی شدن صنایع، به دلیل کیفیت و برخورداری از اصالت هنری دارای شهرت جهانی و هنوز هم به طور نسبی از کیفیت خوبی برخوردار است. ظرافت های به کار رفته در ساخت آثار هنری و معماری این منطقه در نوع خود بی نظیر بوده و از همین جهت دارای ارزش هنری فراوانی می باشد.شهر يزد اينك در هزاره سوم ، همسو با گسترش شهرسازي در عين حفظ سنت هاي معماري باستاني و بافت قديم ، اندك اندك در دشت يزد ، اردكان وسعت يافته است و به شهري با صنايع مدرن، پيشرفته و معادن بزرگ و موثر در توسعه كشور تبديل شده است كارخانه عظيم فولاد آلياژي، فيبر نوري شهيد قندي، كارخانجات ماشينهاي نساجي غدير، بيمارستانهاي مجهز و متعدد و نيروي انساني معتقد و متخصص، سرمايه هاي معنوي و مادي يزد هستند كه ضمن حفظ سنت گذشته، شهر يزد را در دل كوير، آباد و توانمند، پويا و در گستره توسعه حفظ مي كنند.



درباره یزد

جغرافيا و اقليم


شهرستان یزد در دره ای وسیع و خشك و محصور بین رشته كوههای شیركوه و خرانق قـرار گـرفته اسـت. ایـن شهـر از شمال به شهرستان اردكان و از شرق به شهرستان بافق و از جنوب به شهرستان تفت و از غرب به استان اصفهان محدود گشته است.آب و هوای یزد به علت قرار داشتن بر روی کمربند خشک جهانی دارای زمستانهای سرد و نسبتاً مرطوب و تابستانهای گرم و طولانی و خشک است.


وضعيت اجتماعي


بر اساس آخرین سرشماری عمومی نفوس و مسکن جمعیت شهرستان یزد در مجموع 526 هزار و 276 نفر است که این تعداد در 138 هزار و 200 خانوار زندگی می کنند که از این جمعیت 274 هزار و 95 نفر مرد و 252 هزار و 181 نفر زن هستند. در این شهرستان 484 هزار و 167 نفر جمعیت شهری و 42 هزار و 9 نفر جمعیت روستایی اعلام شده است.به لحاظ شرایط اقلیمی یزد وضعیت کشاورزی در این منطقه مطلوب نیست و امکان بهره برداری از آبهای سطحی در کشاورزی بسیار کم است. شرایط خاص مناطق حاشیه کویر نظیر میزان اندک باران حرکت ماسه های روان، پدیده کویرزایی مراتع فقیر کمبود منابع تأمین آب موجب شده تا 28 درصد وسعت استان یزد فاقد بهره دهی اقتصادی باشد.


سوابق و پيشينه تاريخي


منطقه یزد یکی سرزمینهای باستانی اقوام ایرانی و دارای میراث درخشانی از فرهنگ و تمدن کهن و ادوار مختلف تاریخی با قدمت 3 هزار سال می باشد. برخی از مورخین، بنای اولیه شهر یزد را به زمان اسکندر مقدونی نسبت می دهند که وی زندانی ساخته و نام آنرا چنین نهاده است و به اعتقاد عده ای دیگر از تاریخ نویسان در دوره ساسانیان به فرمان یزدگرد اول (421-339 م) در این محل شهری به نام «یزد گرد» بنا گردیده است. نام یزد از همین عنوان گرفته شده است و به معنای مقدس، فرخنده و در خور آفرین می‌باشد.مورخین یونانی شهر کهن و باستانی را «ایساتیس» خوانده‌اند که احتمالاً بعد از ویرانی شهر کهن «کثه» پدید آمده است. پس از ظهور اسلام و گرایش مردم ایران به دین اسلام به یزد لقب «دارالعباده» داده شده است. این ناحیه همواره در دوره هخامنشیان از راه‌های معتبر مؤسسه‌های راهداری، مراکز پستی و چاپاری برخوردار بوده است.راهداری در یزد قدیم چندان اهمیتی داشت که خاندان آل مظفر از منصب راهداری ناحیه میبد به پادشاهی رسیدند. در طی قرون متمادی آبادی‌های کوچک و بزرگ متعددی در این سرزمین پدید آمده و از میان رفته است. آنچه اینک سر افراز از میان ریگ‌های روان اعصار، مصون از رخدادهای مخرب تاریخی بر جا مانده، یادگارهای گویا از سرنوشت تاریخی این سرزمین و نشانگر فرهنگ و تمدن پر بار است. گرچه قدمت آبادی نشینی و تمدن در این سرزمین از هزاره جلگه‌های یزد تکوین یافته است، منابع مکتوب پیدایش را به عهد پیشدادیان نسبت داده‌اند. استان یزد از سرزمین‌های قدیمی و تاریخی است و در میان ایالت‌های قدیمی و بزرگ پارس، اصفهان، کرمان و خراسان قرار داشته است. این سرزمین از معابر و گذرگاه‌های مهم در ادوار تاریخی محسوب می‌شده است.این استان از درگیری‌ها و جنگ‌های سیاسی تاریخ کشور ایران تا حدودی ایمنی داشته است. از طرفی صعب العبور بودن راهها به همراه محدودیت منابع آبی و غیره مانع عمده تسخیر این منطقه توسط بعضی از حکومت‌های بزرگ و کوچک حاشیه و پیرامون این منطقه در طول تاریخ بوده است. با توجه و گواهی گرفتن از منابع تاریخی، آبادی نشینی در این منطقه از قدمت طولانی برخوردار است. از مظاهر فرهنگ مادی و معنوی که مردم این خطه از خود به جای گذاشته‌اند و میراث تاریخی آنها در دوره‌های قدیمی به حساب آمده و نشانه‌هایی از مهر و آناهیتا، ایساتیس و هخامنشی و زندان اسکندر و برج و بارو و کهن دژهای بزرگ و عظیم و پناهگاه‌های متعدد و موبدان و سران ساسانی و ابنیه و یادگارهایی بعد از اسلام نظیر مساجد و امامزاده‌ها و مزارها و... نشانگر فرهنگ و تمدن مردم چه قبل و چه بعد از دوره اسلامی بوده است.

ابركوه
ابرکوه یکی از قدیمی‌ترین شهرهای ایران است که در مرکز ایران و در محدوده استان یزد واقع می‌باشد. هم اکنون آثار باستانی بسیار زیادی از روزگاران گذشته در این مکان بجای مانده‌است که نشان از وجود تمدنی بیاد ماندنی و قدیمی دارد. اولین اثری که اگر آنرا از عجایب بدانیم اغراق نکرده‌ایم وجود یک درخت سرو کهن سال و بلند است که بر پایه ارزیابی متخصصین فن و از جمله یک دانشمند مشهور روسی عمر آن به بیش از 4000سال بالغ می‌شود. این درخت مشهور که هنوز نیز سر سبز و با صلابت در مرکز این شهر خودنمایی می‌کند دارای ارتفاعی بالغ بر ۲۸متر می‌باشد.


درباره ابركوه:


جغرافيا و اقليم:
ابركوه در جنوب غربي شهرستان تفت و استان يزد واقع شده است. اين شهرستان از شمال به شهرستان صدوقِ استان يزد و شهرستان شهرضا استان اصفهان، از شرق به شهرستان خاتمِ يزد و از غرب و جنوب به شهرستان آبادهِ استان فارس حدود است. وسعت ابركوه 5641 كيلومترمربع ميباشد و در مختصات جغرافيايي 52 درجه و 58 دقيقه شرقي و 30 درجه و 46 دقيقه شمالي و با 1550 متر ارتفاع از سطح درياي آزاد واقع شده است. از نظر توپوگرافي، دشت ابركوه جزئي از فلات خشك مركزي ايران است كه رشته كوههاي زاگرس چون حصاري انتهاي اين دشت را در جهت غرب و جنوب در بر مي گيرد و كَفه ( كوير) ابركوه با كمتر از 1450 متر پست ترين محل اين حوزه است.ابركوه داراي اقليم گرم و خشك بياباني مي باشد. آب و هواي شهر در مقياس عمومي ، ويژگيهاي اقليمي مناطق كويري درون فلاتي ايران را داراست و از مشخصات آن، كميِ بارندگي ، دامنه نوسان حرارتي كم و بيش زياد و خشكي مي باشد.بيشترين درجه حرارت متوسط مربوط به ماههاي خرداد، تير، مرداد و شهريور بوده و به صورت نسبي اين 4 ماه از سال از نظر دما متمايز از ساير ماههاي سال هستند. همچنين ماههاي آذر ،دي ، بهمن ، بطور نسبي خنك ترين ماههاي سال هستند. بيشترين درجه حرارت، 1/39 درجه مربوط به مردادماه و حداقل آن مربوط به بهمن و اسفندماه با 4/0 درجه سانتيگراد ثبت گرديده است. بيشترين ميزان بارندگي ماهيانه مربوط به ماههاي بهمن و فروردين و بين 5/15 – 12 ميلي متر مي باشد. جهت وزش باد غالب در استان، شمال غربي ـ جنوب شرقي مي باشد. بيشترين سرعت وزش باد در اين شهر از اواسط ماه اسفند تا اواسط ماه مهر بين 8 تا 10 نات مي باشد.


وضعيت اجتماعي:
بر اساس آخرين سرشماري در سال 1375 جمعيت خانوارهاي ساكن شهر ابركوه، 19164 نفر و بر اساس آمار كلي ،جمعيت شهرستان در حدود 43500 نفر مي باشد. دين مردم اين شهرستان اسلام و مذهب ايشان شيعه است.
در زمينه كشاورزي، عمده ترين سطح زير كشت ابركوه مربوط به گندم، و پسته دومين محصول عمده ابركوه است. از محصولات باغي ابركوه مي توان زردآلو ، انار و انگور را نام برد.
از كل جمعيت شاغل ابركوه در بخشهاي عمده فعاليت، 8/12 درصد در بخش كشاورزي، 2/29 درصد صنعت ، و 58 درصد در بخش خدمات مشغول فعاليتند.


سوابق و پيشينه تاريخي:
از نظر تقسيمات كشوري ابركوه قبلاً جزئي از شهرستان يزد از استان اصفهان بوده (تا سال 1332) و سپس در سال 1332 به استان فارس (شهرستان آباده) ضميمه گرديد. درسال 1367 اين شهر به عنوان بخشي از شهرستان تفت از استان يزد درآمد و در سال 1373 طبق آخرين تقسيمات كشوري مستقلاً يكي از شهرستانهاي يزد با مركزيت ابركوه گرديد.



اردکان


شهرستان اردکان یکی از شهرستانهای استان یزد در مرکز ایران است. شهر اردکان مرکز این شهرستان است. جمعیت این شهرستان در سال ۱۳۸۵، برابر با ۷۳٫۲۹۲ نفر بوده است. شهرستان اردكان 32% پهنه استان يزد (بیش از 24 هزار کیلومتر مربع) را در خود جاي داده و وسيعترين شهرستان در استان يزد است. این شهر در روزگار آبادانی آن در محلی به نام زردک قرار داشته و دیوارهای تاریخی آن هنوز پا برجا ست. این شهرستان دارای سه بخش مرکزی، بخش خرانق و بخش عقدا می باشد. معمار گفتگوی تمدنها آقای خاتمی متولد این شهرستان می باشد


درباره اردکان

جغرافیا و اقلیم


شهر اردکان در طول جغرافيايي 53 درجه و 48 دقيقه شرقي و عرض جغرافيايي 32 درجه و 20 دقيقه شمالي واقع شده است. اردکان بر سر راه تهران به كرمان و بندرعباس واقع شده كه اين راه از مركز شهر (جاده سنتو يا دكتربهشتي) ميگذرد و در قلب كوير مركزي ايران جاي دارد. موقعيت قرارگيري شهر در دشت يزد-اردكان مي باشد. در قسمت غربي شهر آبادي هاي دهستان عقدا، در قسمت جنوبي دهستان ميبد، در قسمت شرقي دهستان زرين قرار دارند.شهر اردكان از جنوب به شهر ميبد، از شمال به باغات پسته، از غرب به زمين هاي زراعي و از شرق به خانه باغهاي معدودي محدود ميشود. مساحت شهر اردكان 2868 هكتار است. فاصله هوايي شهر اردكان تا تهران 446 كيلومتر، فاصله زميني شهر تا يزد 60 كيلومتر و تا ميبد 10 كيلومتر است.از نظر توپوگرافی، بخش عمده شهرستان با خط تراز تقريبي 1500 متر محدود مي شود. تنها حدود 5% مساحت شهرستان كوهستاني بوده و ارتفاع متوسط شهرستان از سطح دريا 1234 متر است. در محدوده شهرستان بلندترين نقطه ارتفاعي مربوط به كوه خوانزا با ارتفاع 3158 متر است. بلندي شهر اردكان از سطح دريا 1035 متر است.ارتفاعات موجود در شهرستان اردکان به شرح زیر است: كوه هريشت (ارتفاع 1939): 12 كيلومتري شمال شرقي اردكان(محل قرارگيري پيرانگاه پير سبز هريشت، زيارتگاه، زرتشتيان)كوه چك چك (ارتفاع 2745): 38 كيلومتري شرقي اردكان(در دامنه غربي آن محل زيارتگاه زرتشتيان، پيرسبز چك چكو) كوه تپه ريگ (ارتفاع 1605): 25 كيلومتري شمال شرقي اردكان كوه هاي خرانق (ارتفاع قله 3199 متر): جنوب شرقي شهرستان كوه هاي ندوشن (ارتفاع 2817 متر): غرب شهرستان


وضعیت اجتماعی


در سال 1375 در شهرستان اردكان نسبت شهرنشيني 79% بوده كه به دو شهر اردكان و شهر تازه تأسيس احمدآباد اختصاص يافته است (شهر احمدآباد در حدود 4500 نفر جمعيت دارد). شهر اردكان در سال 75 داراي 9472 خانوار معمولي ساكن با 43708 نفر جمعيت بوده و نسبت جنسي شهر معادل 107 مرد در مقابل هر 100 زن بوده است. اين ميانگين در سطح كشور 4/104 است. شهر اردكان از نظر جمعيت و وسعت پس از مركز استان (شهر يزد) اولين شهر استان است. جمعيت بافت قديمي شهر اردكان حدود 8/1 جمعيت كل شهر است.سواد از 38136 نفر جمعيت 6 ساله و بيشتر شهر، 81% جمعيت (26/86% مردان و 44/75% زنان ) با سواد بوده اند.ويژگي هاي فرهنگي مردم اردكان مردم شهر اردكان سخت كوش، با ايمان، بردبار و پاك انديش، ساده و بي پيرايه، متعصب در امور ديني و مقيد به برپايي عزاداري در چند ماه از سال هستند. تعصب و وابستگي خاص به مذهب، پشتكار و سختكوشي، مهمانوازي، صرفه جويي، سوداگري، همكاري و تعاون، روحيه كار، روحيه قناعت پيشگي و اقتصادي بودن، اهل ريسك نبودن و بي اعتمادي به اقليم و شرايط آب و هوايي و... ويژگيهايي هستند كه تا حدودي متأثر از شرايط اقليمي خاص منطقه (اقليم كويري و گرم و خشك) هستند.مردم اردكان آريايي نژاد و ايراني الاصل هستند و به زبان فارسي و لهجه شيرين يزدي سخن مي گويند. بيشتر مردم شهر مسلمان و شيعه جعفري هستند و شماري زرتشتي نيز در ناحيه زندگي مي كنند. از جمعيت شهر اردكان 6/99% مسلمان و 4/0% زرتشتي، مسيحي و... هستند.


سوابق و پیشینه تاریخی


آنطور كه از منابع و مآخذ بر مي‌آيد، اردكان در گذشته محلي در 10 كيلومتري شمال اردكان واقع شده و اكنون زردك Zardok ناميده مي‌شود و به رغم گذشت زمان مي‌توان خرابه‌هاي خانه‌هاي مسكوني، مسجد و بازار و قلعه و حسينيه قديمي اردكان را در آن مشاهده كرد. علت تغيير محل شهر را بعضي جاري شدن آب شيرين در محل فعلي اردكان ذكر كرده‌اند.از متون تاريخي قديم چنين مستفاد مي‌شود كه رودخانه بزرگي از زابلستان تا كرمان و يزد و نزديكي نائين ادامه داشته است و همچنين دهها رودخانه فصلي و آبهاي سطحي از جنوب به شمال در جريان بوده كه اينها همه مي تواند منشاء تجمع مردم در اين منطقه باشد. از طرفي ديگر شيب ملايم زمين از جنوب به شمال موقعيت را براي احداث قنات مناسب مي‌نموده به همين جهت عامل اقتصادي يا آب و زمين مناسب براي كشاورزي باعث بوجود آمدن اين شهر كويري گرديده است.اولين هسته شهر فعلي اردكان از قرن هشتم هجري پايه گذاري شده، بطوريكه محلات اطراف ميدان قلعه و محله چرخاب از محلات قديمي و نسبتاً سالم اين شهر محسوب مي شوند.از شواهد بر مي‌آيد كه پس از تعيين محل جديد شهر اردكان، اولين بنا در محل ميدان قلعه فعلي بنا شده است. پس از گذشت مدتي بر اثر ازدياد جمعيت ميدان بالاده را در جنوب و مسجد زيرده از اين ميدان است. سپس در كنار مسجد جامع، بازار بزرگ و چهار سوق و حمام بازار را بنا كردند. اردكان تا عصر صفوي بصورت قريه و از توابع ولايت ميبد بوده است.



بافق

اين شهرستان با مركزيت شهر بافق، در فاصله يكصد و بيست كيلومتري جنوب شرقي يزد و در ارتفاع 927 متر از سطح دريا قرار دارد. وسعت اين شهرستان 15298 كيلومتر مربع و از دو بخش و شش دهستان تشكيل شده است. ساكنان اوليه بافق در محلي به نام قاضي مير جعفر زندگي مي كرده ان.برخورداري و بهره برداري منطقه از معادن غني سنگ آهن، سرب، روي، فسفات بافق را به قطب معدني كشور تبديل كرده است در حال حاضر با بهره برداري كامل از راه آهن بندرعباس به بافق و بافق به مشهد و سرخس، شبكه ريلي اين شهرستان حد رابط دنياي اقتصاد نوين است و در پويايي اقتصادي قرار دارد. آب‌ و هواي‌ بافق‌ در تابستان‌ها گرم‌ و خشك‌ و در زمستان‌ها ملايم‌تر از ساير مناطق‌ استان‌ مي‌باشد. اگر چه شهرستان بافق در منطقه خشك و كم آب قرار گرفته است اما سختكوشي مردم و مبارزه با قهر طبيعت ، حفر قنوات ، اين شهرستان را به منطقه اي كشاورزي تبديل كرده است.به علت وجود درختان خرما در اين منطقه، صنايع دستي وابسته به نخل در اين شهرستان رونق فراوان دارد. همچنين اين شهرستان به لحاظ وجود معادن غني بسيار حايز اهميت بوده و شغل بسياري از مردم آن معدن كاري است.



درباره بافق
جغرافيا و اقليم
شهرستان بافق از شرق با شهرستان طبس و از جنوب با استان كرمان هم جوار است. بزرگترین شوره زار استان یزد که بر اثر شورابهای رودخانه شور ایجاد شده است، کویر درانجیر نام دارد که در شمال غربی بافق قرار دارد. رشته‌ كوههاي‌ موازي‌ با جهت‌ شمال‌ غربي‌ - جنوب‌ شرقي‌ كشيده‌ كه‌ مرتفع‌ترين‌ آن‌ها كوه‌ بن‌ لخت‌ با ارتفاع‌ 3002 متر در جنوب‌ بهاباد مي‌باشند در شرق‌ شهرستان‌ بافق‌ قرار دارند لذا مناطق شرق بافق آب و هوای ملایمتر و كوهستانی دارد و مناطق غربی كه قسمتی در كویر انجیر است آب و هوای بیابانی و گرم و خشك دارد. مهمترین رودخانه بافق رودخانه شور است كه از ماهان كرمان شروع شده و در كویر در انجیر به گل مینشیند.شهر بافق‌ در بخش‌ مركزي‌ شهرستان‌ بافق‌ در 55 و 24 طول‌ شرقى‌ و 31 و 35 عرض‌ شمالى‌ قرار دارد. هواي‌ بافق‌ گرم‌ است‌ و آب‌ آن‌ كه‌ از قناتهاي‌ قديمى‌ و چشمه‌ها تهيه مى‌شود، قدري‌ شورمزه است‌.



وضعيت اجتماعي
جمعیت شهرستان در سال 1385 برابر با 52888 هزار نفر بوده كه 17000 نفر در بهاباد و دهستانهای اطراف و مابقی در بخش مركزی سكونت دارند.از نظر آمار حدود 5/48% از كل جمعیت مرد و 5/51% را زنان تشكیل می دهند و جمعاً 9800 خانوار در این شهرستان زندگی می كند. ساختار سنی جمعیت این شهرستان باسوادند. تعداد 19230 نفر مشغول به تحصیل می باشند. از آمار تقریبی 9350 نفر شاغل 82% مرد و تنها 18 درصد زن میباشند. مهم‌ترين صنعت‌ رايج‌ در شهرستان‌ بافق‌ قاليبافي‌ است‌ و فعاليت‌ معدني‌ از عوامل‌ مهّم‌ جذب‌ جمعيت‌ به‌ شهرستان‌ بافق مي‌باشد.


سوابق و پيشينه تاريخي


مورخین گذشته های بسیار دور سرزمینی که در آن بافق بنا شده است را به وجود دریایی کم عمق و بسته متصل کرده اند و وجود آثاری که در برخی از کوههای اطراف بافق مشاهده می شود این حس را بیشتر به یقین تبدیل میکند که از جمله دریا بارهایی که در کوههای باجگان و... دیده می شود از دریا بودن بافق در دوران دور حکایت میکند و جهانگردان و سیاحانی نظیر سون هدین، ستوان استوار، ادوارد استارک، مارکوپولو، کلنل سی ام مک کرگر و لسترنج که به ایران سفر کرده اند نیز در شرح مشاهدات خود از کویر بافق و یا دریا بودن این مناطق در دوران گذشته سخنی به میان آورده اند به هر حال باید گفت که بافق از شهرهای پیشین و تاریخی استان یزد است که به دلیل جایگاه طبیعی و جغرافیایی ارتباطی و استراتژیک خود در طول تاریخ بارها مورد هجوم یاغیان و کشور گشایان قرار گرفته است.بعضی بافق را از بناهای دوره اسلامی میدانند، چرا که بافق به حروف ابجد 183 میباشد و به همین دلیل تاریخ تأسیس این شهر را با سال 183 هجری قمری ذکر میکنند. بعضی از مورخین نیز بافق را یکی از شهرهای قبل از اسلام می دانند که در روزگار ساسانیان معمور و آباد شد است و از جایگاه ویژه ای برخوردار گردیده است.در نيمة دوم‌ سدة 6ق‌/12م‌ در دورة حكومت‌ ملك‌ ارسلان‌ سلجوقى‌ بر كرمان‌، ولايت‌ بافق‌ به‌ همراه‌ بهاباد و داور و كوبنان‌ به‌ اتابك‌ يزد سپرده‌ شد. اين‌ شهر در دورة تيموري‌ محل‌ زد و خورد برخى‌ از امرا و شاهزادگان‌ بوده‌، و در دورة صفوي‌ از مهارت‌ و شجاعت‌ تفنگچيان‌ بافق‌ و بهاباد ياد شده‌ است‌. بافق‌ در اين‌ دوره‌ قصبه‌اي‌ بيش‌ نبوده‌، و مستوفى‌ بافقى‌ مورخ‌ سدة 11ق‌ از آن‌ با عنوان‌ «قصبة طيبه‌« و «دارالشجاعه‌« ياد كرده‌ است‌.منطقه بافق در زمان خلیفه سوم (عثمان) توسط مسلمانان فتح شد و در نیمه دوم سده سوم هـ.ق یعقوب لیث بر این منطقه دست یافت و در دوره دیلمیان فخرالدوله دیلمی نیز برای مدتی بر این ناحیه حکومت می‌کرد. از 536 تا 718 هـ.ق اتابکان یزد بر این ناحیه حکمرانی می‌کردند و نماینده‌ای به بافق می فرستادند در روزگار آل مظفر، حاکمان دوره تیموری و صفویان بافق رونق خاصی گرفت در حمله افغان ها به ایران به مردم منطقه یزد بخصوص بافق خسارات وارد شد و این شهر در قلمرو محمود و اشرف افغان بود در دوره نادر شاه افشار و جانشینانش نیز بافق در دست حکام بود و عاقبت محمد تقی خان بافقی و بازماندگانش نیز بر این ناحیه حکمرانی داشتند. این نکته نیز لازم به ذکر است که بافق از دوره صفویه به دلیل مردمان و صاحب منصبان شجاع و دلیر به دارالشجاعه مشهور شد و این لقب در چند مورد ازکتب مورخین از جمله جامع المفیدی ذکر شده است بافق به قصبه طیبه نیز مشهر بوده است.بافق‌ در گذشته‌ از توابع‌ كرمان‌ به‌ شمار مى‌رفت‌، اما از حدود سال‌ 1188ق‌ به‌ ولايت‌ يزد پيوست‌. در تقسيمات‌ كشوري‌ 1332ش‌ بافق‌ يكى‌ از بخشهاي‌ شهرستان‌ يزد در استان‌ اصفهان‌ بود؛ اما پس‌ از تشكيل‌ استان‌ يزد و اهميت‌ يافتن‌ منطقه‌ به‌ واسطة كشف‌ و استخراج‌ معادن‌ كه‌ موجب‌ افزايش‌ جمعيت‌ آن‌ نيز گرديد، به‌ صورت‌ شهرستان‌ درآمد.



شهرستان تفت


شهرستان تفت با وسعت شش هزار كيلومتر مربع در هيجده كيلومتري جنوب غربي مرکز استان قرار دارد و يكي از مناطق خوش آب و هواي اين استان است. اين شهرستان داراي دو بخش و نه دهستان است. مساحت عمومي اين شهر بيش از پانزده كيلومتر مربع است و بيشتر فضاهاي آن را، به ويژه محلات قديمي، باغ ها تشكيل مي دهند. بافت كلي و قديمي شهر، باغ - محله و خانه- باغ است.در تاريخ يزد، همواره آب تفت زبانزد عام و خاص بوده و اكنون نيز كوچه اي بنام (آب تفت) در شهرستان يزد وجود دارد كه نشانه اي از توجه به طراوت شهرستان تفت است. اكثر جهانگردان در سفرنامه هاي خود از تفت به عنوان جايگاهي سرسبز و زيبا با باغهايي پر از درختان ميوه و انار و گلهاي خوشبو ياد نموده اند برخي از روستاهاي اين شهرستان مانند توران پشت قدمتي بيش از ظهور اسلام دارند كه به دستور توراندخت ساساني بنا گرديده است.


شهر تفت


تفت شهری نسبتا بزرگ است که با کوه های سنگی در اطراف احاطه شده است. چشم انداز باغ های این شهر به خصوص باغ های انار بسیار دیدنی است. شهر تفت در جنوب غربی استان یزد و در فاصله 22 کیلومتری شهر یزد واقع شده و به دلیل قرار گرفتن در دامنه های شیرکوه از آب و هوایی خنک نسبت به دیگر شهرهای استان برخوردار است. شهر تفت به طور کلی از دو بخش تشکیل می شود؛ بخش شمالی و بخش جنوبی که به ترتیب گرمسیر و سردسیر نامیده میشود. شهر كنوني تفت داراي 24 محله كوچك و بزرگ است.از مکان های دیدنی تفت می توان به مسجد شاه ولی مربوط به عصر صفویه، باغ و خانه بازسازی شده نمیر، آبشار دره گاهان، قلعه قدیمی گرمسیر، آسیاب آبی و قدمگاه اشاره کرد. شهرت تفت به محصول اصلی کشاورزی آن، انار، و کانالهای آب زیرزمینی آن (قنات)، بر میگردد. دکتر محمد ابراهیم باستانی پاریزی تاریخ شناس معاصر و نویسنده سرشناس تاریخ که اکثر نوشته‌هایش در باره تاریخ کویر ایران است، نام شهر تفت را منسوب به گرمای کویری آن می‌داند، جالب است بدانيد هواي اين شهر در تابستان بسيار مطبوع و خنك مي باشد.


درباره تفت
جغرافيا و اقليم


شهرستان تفت، در كنار راه يزد – شيراز در باختر استان قرار دارد. اين شهرستان از سوی شمال به شهرستان يزد، از باختر به شهرستان های يزد و ابركوه، از جنوب به شهرستان های ابركوه و مهريز و از خاور به شهرستان مهريز محدود می‌شود. بلندی مركز شهرستان تفت از سطح دريا، 1560 متر است. اين شهرستان ناحيه ای كوهستانی است و بيش از 60 درصد روستاهای آن، در دامنه كوه ها قرار دارند. آب و هوای تفت نيمه بيابانی است، كه به دليل قرار گرفتن در دامنه شيركوه نسبت به يزد، دارای تابستانهای ملايم تر و بارندگی بيشتری است. بيشترين درجه حرارت، در تابستان 34 و كمترين آن در زمستان 12 درجه سانتي‌گراد است. رطوبت در تابستان 15 درصد و در زمستان 30 درصد بوده و ميانگين بارندگی ساليانه برف 70 سانتي‌متر و باران تا 60 سانتي‌متر است. مسيرهاي ارتباطي اين منطقه به اطراف عبارتند از: - راه تفت – يزد به سوی شمال خاوری و به درازای 20 کيلومتر - راه تفت – ده نو – ده شير به سوی باختر و سپس به سوی جنوب
- راه تفت – ترزجان به درازای 24 کيلومتر - راه تفت – منشاد – ده بالا - راه تفت – ابرکوه به درازای 150 کيلومتر فاصله هوايی شهر تفت تا تهران، 520 كيلومتر است.

وضعيت اجتماعي:

بر اساس آخرین نتایج سرشماری سال ۱۳۸۵ که توسط مرکز آمار ایران منتشر شده است جمعیت شهرستان تفت ۴۵۳۵۷ نفر می باشد که از سال ۱۳۷۵ تاکنون ۸/۱۹ درصد کاهش داشته است و بیشتر به علت مهاجرت می باشد مطابق این نتایج نرخ باسوادی شهرستان ۷۰ درصد میباشد. مردم اين شهرستان مسلمان شيعه و آريايی نژادند و به زبان فارسی و لهجه شيرين محلی يزدی سخن میگويند. زرتشتيان ساکن در اين شهر با گويش ويژه خودشان سخنی می گويند. تفتی ها، مردمی پاك انديش، سخت كوش، درستكار، ‌متدين و مهمان نواز هستند.65% جمعيت اين شهرستان به كشاورزي و باغ‌داري اشتغال دارند. شهرستان تفت يكي از بزرگترين مراكز پرورش كرم ابريشم و توليد انار در استان است. با توجه به استعداد ناحيه؛ بيشتر مردم تفت كشاورز و باغ‌دار هستند. از فرآورده‌های کشاورزی اين منطقه می توان گندم، جو، بنشن، تره بار، انار، هلو، زردآلو، گوجه و گردو را نام برد كه انار تفت فراوان و از کيفيت خوبی برخوردار بوده و به نقاط ديگر صادر میشود.مردم اين شهرستان همراه كشت به دام‌داری نيز می پردازند. مهم‌ترين صنايع دستي اين شهرستان را گيوه دوزي و قالي بافي تشكيل مي‌دهد. قالي‌هاي اين منطقه با طرح كاشاني بافته مي‌شوند. زنان روستايي با ابزار ساده رويه گيوه را مي بافند و يا به قول خودشان مي چينند. ماده اوليه گيوه نخ پنبه اي است پس از مرحله بافت؛ بايستي رويه به تخت دوخته شود. كار تهيه تخت و دوخت به وسيله مردان انجام مي‌شود. گيوه هاي اين منطقه از شهرت زيادي در استان برخوردار هستند.


سوابق و پيشينه تاريخي


تفت منطقه‌اي باستانی با پيشينه‌ای دراز است. اين شهر از هر لحاظ با يزد پيوند تاريخی داشته و نامش هميشه با آن، همراه بوده است.

خاتم


خاتم


شهرستان خاتم یکی از شهرستانهای استان یزد در مرکز ایران است. این شهرستان از شهرستانهاي جديد استان يزد است كه از دو شهر هرات و مروست تشكيل گرديده است. شهر هرات مرکز این شهرستان است. بيشترين فعاليت كشاورزي استان يزد در محدوده اين شهرستان انجام ميشود و امور دامپروري و پرورش دام از ديگر فعاليتهاي مردم اين شهرستان است كه نسبت به ديگر شهرستانهاي استان يزد از نزولات آسماني و آب نسبتاً فراواني برخوردار ميگردند.


درباره خاتم

جغرافيا و اقليم


شهرستان خاتم با وسعت 7931 کیلومتر مربع در مختصات 31 درجه و 30 دقیقه تا 39 درجه و 32 دقیقه عرض شمالی و 54 درجه و 40 دقیقه طول شرقی واقع گردیده است. این شهرستان از شمال به شهرستان مهریز از شمال غرب به شهرستان ابرکوه از شرق به شهرستان شهربابک (استان کرمان) از غرب به شهرستان بونات (استان فارس) و از جنوب به شهرستان نیریز (استان فارس) هم مرز میباشد. این شهرستان در جنوبی‌ترین نقطه استان یزد و با ارتفاع 1600 متر از سطح دریا قرار گرفته است.شهرستان خاتم از دو شهر هرات و مروست و چهار دهستان به نام‌های فتح‌آباد، چاهک، هرابرجان و ایثار و 85 پارچه آبادی دارای سکنه تشکیل گردیده است. در سال 1368 دهستان هرات و مروست به مرکزیت شهر هرات انتخاب و در تاریخ 26/12/81 با تصویب هیئت وزیران به شهرستان خاتم ارتقاء یافت.آب و هواي خاتم بياباني و نيمه بياباني است. بخش عمده اين شهرستان، زير پوشش جنگلي قرار دارد. جنگل‌هاي پسته وحشي «باغ شادي» و جنگل‌هاي بادام كوهي «چنار ناز» از جمله پوشش گياهي اين منطقه به شمار مي‌روند. اين شهرستان مهم‌ترين قطب كشاروزي استان يزد محسوب مي‌شود. وجود منابع آبي فراوان از جمله سفره‌هاي وسيع آب‌هاي زيرزميني، هم‌جواري با شهرستان سرسبز بوانات و قرار گرفتن در مسير رودخانه بوانات، چشم‌انداز نويدبخشي را براي كشاورزي اين منطقه ترسيم كرده است. چاه آرتزين شهرستان خاتم نمونه‌اي از فراواني آب در اين منطقه است. پرنده زيبا و نادر «هوبره» در شهرستان خاتم بسيار يافت مي‌شود. قلعه مروست، بقعه شيخ‌عبدالله، ‌بقعه شيخ‌بهاءالدين، مسجد شاه‌حسين و قلعه محمد كريم‌خان هرات مهم‌ترين مكان‌هاي ديدني اين شهرستان را تشكيل مي‌دهند.


وضعيت اجتماعي

شهرستان خاتم جمعيتي معادل 27947 نفر دارد. منطقه این شهرستان به لحاظ موقعیت جغرافی خود و هم جواری با استان های فارس و کرمان از نظر قومی و فرهنگی دارای ویژگی های خاص خود می باشد علاوه بر این مهاجر پذیری و رشد فرهنگهای گوناگونی شده است به گونه ای که امروز در شهرستان خاتم آمیزه ای از فرهنگ مردم استان کرمان، فارس و یزد مشاهده می شود . برای مثال لهجه تکلم مردم ترکیبی از گویش مردم استان های فارس و کرمان می باشد. از نظر دینی و مذهبی کلیه مردم شهرستان پیرو مذهب شیعه اثنی عشری میباشند. صنايع دستي شهرستان خاتم عبارتند را قالي‌بافي، ‌گيوه‌بافي، ‌گليم‌بافي و جوال‌بافي تشكيل مي‌دهند.


سوابق و پيشينه تاريخي


در مورد قدمت هرات و مروست آثار و شواهد نشان می‌دهد که این دو منطقه بسیار قدیمی و تاریخی است و مورخان را بر این باور است که منشأ سکونت در این منطقه به زمان ورود آریایی ها به ایران باز می‌گردد.منطقه هرات و مروست در قرون گذشته جزیی از مملکت فارس بوده که پایتخت آن شهر استخر بوده است. این منطقه در دوره ساسانیان به علت واقع شدن بین یزد و کرمان و فارس از اهمیت خاصی برخوردار بوده است و بسیار پر رونق آثار و ابنیه تاریخی باقیمانده خود شاهدی بر این مدعا است. از مهمترین آثار باستانی و تاریخی این شهرستان می توان به قلعه کبری واقع در بالای کوه سرچشمه با فاصله 5 کیلومتری شهر هرات، قدمگاه علی در 5 کیلومتری غرب هرات، امامزاده پیر غیب با سنگ نوشته های به خط میخی در فاصله 20 کیلومتری جنوب غربی هرات (منطقه بوروییه) مسجد فتح آباد در 5 کیلومتری شمال شرقی هرات. شایان ذکر است بسیاری از آثار باستانی شهر هرات بر اثر سیل ویرانگر سال 1365 از بین رفت


صدوق


شهرستان صدوق


شهرستان صدوق یکی از شهرستانهای استان یزد در مرکز ایران است. شهر صدوق مرکز این شهرستان است. شهرستان صدوق با وسعت 5486 كيلومتر مربع در شمال غربي استان قرار دارد. جمعيت اين شهرستان در سال 1375 بالغ بر 27924 نفر بوده است. مركز اين شهرستان اشكذر است و داراي دو بخش مركزي و خضرآباد و سه دهستان است.


درباره صدوق

جغرافيا و اقليم


شهر اشکذر مركز بخش‌ اشكذر در 22 كيلومتري‌ شمال‌ يزد و در 8 كيلومتري‌ باختر جادة يزد - اردكان‌ واقع‌ شده‌ است‌. طول‌ جغرافيايى‌ آن‌ 54 و 13 و عرض‌ جغرافيايى‌ آن‌ 32 و ارتفاع‌ آن‌ از سطح‌ دريا 1175 متر است‌.ویژگیهای‌ طبیعی‌ اشکذر شبیه‌ مثلثی‌ است‌ که‌ یک‌ رأس‌ آن‌ متوجه‌ جنوب‌ است‌ و در ضلع‌ شمالی‌ آن‌ شهرستان‌ اردکان‌، در ضلع‌ شرقی‌ آن‌ بخش‌ مرکزی‌ و در ضلع‌‌غربی‌ آن‌ نیز بخش‌ خضرآباد همین‌ شهرستان‌ قرار گرفته‌ است و با مساحت ۴۵ کیلومتر مربع در ۲۰ کیلومتری شمال‌غربی شهرستان یزد قرار گرفته است و جمعاً ۱۳۴ آبادی‌ در خود جای‌ داده‌ است؛ شهرستان‌ اشکذر در دشت یزد - اردکان‌ واقع شده است‌. در سراسر این‌ دشت‌ برخانهای‌ (تپه‌های‌ شنی‌ هلالی‌ شکل‌) متعدد که‌ حاصل‌ فرسایش‌ بادی‌ است‌، به‌ چشم‌ می‌خورد. گفته‌ می‌شود که‌ منشأ این‌ شنهای‌ روان‌ ناحیة ندوشن‌ و باتلاق‌ گاوخونی‌ است‌. این منطقه فاقد کوهستان و در نتیجه دارای آب و هوای صحرایی با طوفان‌های توأم با شن و ماسه می‌باشد. تپه‌های هلالی شکل که یکی از پدیده‌های فرسایش بادی است در تمام مناطق مشاهده می‌گردد به همین علت از زمان‌های بسیار قدیم برای مصون بودن روستاها از طوفان‌های کویری، خانه‌ها و اماکن اصلی ده به صورت متمرکز و مزارع و باغات، مساکن را محاصره کرده‌اند.میانگین‌ حداکثر و حداقل‌ دما طی‌ یک‌ دورة کوتاه‌ مدت‌ ۶ ساله‌ (۱۳۵۷-۱۳۶۳ش‌) به‌ ترتیب‌ حدود ۲۸ و ۱۰ درجة سانتی‌گراد برآورد شده‌ است‌. میانگین‌ بارش‌ سالانه‌ طی‌ همان‌ سالها ۶۸ میلی‌متر بوده‌ است‌. شهر اشکذر فاقد رودخانة دائمی‌ است‌ و تنها، رودخانة رحمت‌آباد که‌ از ارتفاعات‌ خونزا در شمال‌ باختر یزد سرچشمه‌ می‌گیرد، در فصل‌ بارندگی‌ دارای‌ جریان‌ آب‌ است‌. بروز طوفانهای‌ شن‌ و ماسه‌ و فرسایش‌ بادی‌ حاصل‌ از آن‌ از ویژگیهای‌ این‌ ناحیه‌ است‌ که‌ همراه‌ دیگر عوامل‌ نامساعد طبیعی‌ از جمله‌ کمی‌ ریزشهای‌ جوی‌ و کاهش‌ تدریجی‌ منابع‌ آب‌ زیرزمینی‌، موجب‌ فقدان‌ پوشش‌ گیاهی‌ شده‌ است‌. در این‌ دشت‌ جانورانی‌ مانند آهو، روباه‌، خرگوش‌ و گونه‌هایی‌ از پرندگان‌ مانند کبوتر و تیهو وجود دارند.


وضعيت اجتماعي


اشكذر در اواسط نيمة نخست‌ سدة حاضر قصبة مركز بخش‌ اشكذرِ شهرستان‌ يزد به شمار مى‌آمده‌، و 2943 نفر جمعيت‌ داشته‌ است‌. در نخستين‌ سرشماري‌ عمومى‌ جمعيت‌ كشور در 1335ش‌، جمعيت‌ شهر اشكذر 2220 برآورد شده‌ است‌. سرشماري هاي‌ مربوط به‌ سالهاي‌ 1355 و 1365ش‌ جمعيت‌ شهر را به‌ ترتيب‌ 1776 و 9637 نفر گزارش‌ كرده‌اند و آخرين‌ سرشماري‌ جمعيت‌ در 1370ش‌، گوياي‌ جمعيتى‌ معادل‌ با 10558 نفر (2236خانوار) در شهر اشكذر است. بدين‌سان‌ درصد رشد جمعيت‌ بين‌ سالهاي‌ 1355 تا 1365ش‌، 1/5% و بين‌ سالهاي‌ 1365 تا 1370ش‌ 9/2% بوده‌ است‌. جمعيت‌ فعلى‌ شهر در مساحتى‌ بالغ‌ بر 1/18 كم 2 به‌ سر مى‌برند. آمار موجود نشان‌ مى‌دهد كه‌ در ميان‌ افراد 6 ساله‌ و بالاتر ساكن‌ در اشكذر 4/67% با سواد بوده‌اند كه‌ اين‌ نسبت‌ در بين‌ مردان‌ 6/74% و در بين‌ زنان‌ 3/59% بوده‌ است‌.ساكنان‌ شهر در گروههاي‌ عمدة زير داراي‌ فعاليت‌ اقتصادي‌ هستند: 8/17% در كشاورزي‌ و دامپروري‌ و 9/23% در صنعت‌، 8/23% در ساختمان‌ و بقيه‌ در ساير گروههاي‌ عمده‌ اشتغال‌ داشته‌اند. در كنار فعاليتهاي‌ عمدة اقتصادي‌، صنايع‌دستى‌ از قبيل‌ فرش‌بافى‌، زيلو بافى‌، پارچه‌بافى‌ و يك‌ كارخانة جوراب‌بافى‌ در اين‌ شهر داير است‌.بر اساس‌ آخرين‌ سرشماري‌ عمومى‌ نفوس‌ و مسكن‌ شهرستان‌ يزد از خانوارهاي‌ معمولى‌ ساكن‌ اين‌ شهر، 6/97% از برق‌ و 7/96% از آب‌ لوله‌كشى‌ و 7% از تلفن‌ در محل‌ سكونت‌ خود استفاده‌ مى‌كنند. آب‌ آشاميدنى‌ 8/97% از خانوارهاي‌ شهر از مخزن‌ عمومى‌ تأمين‌ مى‌شود. سوخت‌ عمدة مصرفى‌ براي‌ پخت‌ و پز در 8/88% از خانوارهاي‌ معمولى‌ ساكن‌، گاز و در 3/7% نفت‌ سفيد بوده‌ است‌. سوخت‌ عمدة مصرفى‌ براي‌ ايجاد گرما در محل‌ زندگى‌ 5/95% از خانوارها نيز نفت‌ سفيد بوده‌ است‌.


سوابق و پيشينه تاريخي


نویسندگان کتب تاریخی، بنای اولیه شهر اشکذر را از زمان اشکانیان می‌دانند. با این توضیح، اشکذر در زمان اشکانیان به وجود آمده است و قدمت آن به حدود ۲۰۰۰ هزار سال می‌رسد. عده‌ای اشکذر را خیلی قدیمی‌تر می‌دانستند و معتقدند که بنای اولیه اشکذر به علت حمله شنهای روان در زیر خاک مدفون گشته‌است. بنای موجود اشکذر، با احداث قنات کویر به دست اشک بن زال که منشأ آن در نزدیکی صفاییه کنونی در یزد است، آغاز و شروع به رشد نموده است و مردم در کمال خوشی و آبادانی به کشاورزی می‌پرداخته‌اند. این قنات از زمان احداث حدود ۱۲۰ قفیز آب داشته و اراضی بسیاری را به زیر کشت می‌برده است. لیکن به‌طور قطع‌، اشكذر در دورة اسلامى‌ در ابتداي‌ سدة 8ق‌ وجود داشته‌ است‌، چه‌ بناهايى‌ متعدد مربوط به‌ آن‌ دوره‌ در اين‌ شهر برپا بوده‌ است‌. نخستين‌ آنها خانقاهى‌ بوده‌ كه‌ شيخى‌ صاحب‌ كرامت‌، به‌نام‌ شيخ‌ تقى‌الدين‌ دادا آن‌ را ساخته‌ بوده‌ است‌. ديگري‌ خانقاهى‌ است‌ منسوب‌ به‌ امير ركن‌الدين‌ محمد قاضى‌ (د 732ق‌) از اعيان‌ يزد. در اين‌ مكانها نيازمندان‌ اطعام‌ مى‌شده‌اند. بسياري‌ از املاك‌ و قناتهاي‌ اشكذر نيز به‌صورت‌ وقف‌ اداره‌ مى‌شده‌، و عايدات‌ حاصل‌ از آنها به‌ مصرف‌ درماندگان‌ و نيازمندان‌ مى‌رسيده‌ است‌.


طبس


طبس


طبس، بر كناره كوير لوت، از شهرهاي ميانه راهي خراسان و كرمان و فارس و اصفهان و يزد و بعنوان گذرگاهي براي اين استانها مي باشد كه حتي از زمان تأسيس اولين سلسله هاي پادشاهي در ايران نام آن در روايات و اسناد تاريخي ديده مي شود اين شهرستان با پنجاه و پنجهزار و چهارصد و شصت كيلومتر مربع اولين شهر پهناور استان يزد مي باشد كه سيصد و شصت و پنج كيلومتر با مركز استان فاصله دارد زلزله شهريور ماه سال 1357 علاوه بر آسيب كلي به آثار باستاني و قديمي اين شهر باعث كشته شدن بيش از 12 هزار نفر در اين شهرستان و كاهش جمعيت آن شده است بيشترين فعاليت مردم در منطقه طبس كشاورزي است و صنايع بزرگ در اين شهرستان مشاهده نمي شود و لكن فعاليت معادن و از جمله معادن ذغال سنگ طبس، معدن سرب ديهوك و فلورين و خاك نسوز در منطقه طبس قابل توجه مي باشد.آب و هواي طبس گرم و خشك و كويري و از لحاظ پوشش گياهي و جانوري فقير است. مركز طبس، شهر جديد طبس با ارتفاع 690 متر از سطح درياست. شهر قديم طبس و بسياري از روستاهاي توابع آن، در زلزله 25 شهريور سال 1357 به كلي ويران شد.


درباره طبس

جغرافيا و اقليم


طبس در شمال شرق استان يزد، در مدار 33 درجه و 35 دقيقه شمالي و نصف النهار 56 درجه و 55 دقيقه شرقي، در منطقه اي با آب و هواي بياباني واقع شده، و شهرستانهاي بردسكن و شاهرود از شمال، فردوس و بيرجند از شرق، استان كرمان از جنوب، و شهرستانهاي نايين، اردكان و بافق از غرب و جنوب غربي آنرا احاطه كرده اند.ارتفاع شهر طبس از سطح دريا حدود 690 متر است، و در شرق آن رشته كوه بلندي به نام رشته كوه شتري قرار گرفته كه ضلع شرقي چاله بزرگ طبس را تشكيل ميدهد. معادن غني ذغال سنگ اين شهرستان حاكي از وجود جنگلهاي انبوه و درياچه هاي بزرگ در گذشته هاي دور در اين منطقه ميباشد. اين معادن، طبس را در رديف يكي از غني ترين مناطق كشور به لحاظ ثروت ملي قرار داده است.زيستگاههاي حيات وحش طبس نيز داراي تنوع زيستي جالب و زيبايي است. پستانداراني چون يوزپلنگ، پلنگ، جبير، قوچ و ميش، كل و بز، كاراكال، گربه وحشي، شاه روباه، روباه معمولي، روباه شني، و پرندگان با ارزشي همچون هوبره، انواع كوكر، زاغ بور كويري، و ساير پرندگان چون كبك و تيهو، غراب، زاغ نوك قرمز، هدهد، چكاوك هدهدي، چكاوك كاكلي، انواع جغد، عقابها، كركس، دال، و خزندگاني چون مارهاي جعفري، تيرمار، شترمار، افعي، افعي شاخدار، بزمچه ها و انواع مارمولكها و جوندگاني مانند موشها و تشي ها و حشره خواراني چون خارپشت و خفاش در حال زيست هستند.پناهگاه حيات وحش ناي بندان با وسعت 1500000 هكتار با تنوع توپوگرافي كوهستاني، دشتي، شني، تپه ماهوري كويري و تنوع آبي با شورترين و شيرين ترين چشمه ها، تنوع ارتفاعي از 680 متر تا 3009 متر از سطح دريا و نيز تنوع آب و هوايي يعني وجود گرمترين نقطه در جنوب شرقي كوه ناي بند (ديگ رستم) و سردترين نقطه در شمال شرقي كوه ناي بند (علي آباد) بزرگترين پناهگاه حيات وحش كشور است كه مي تواند با اتصال اين پناهگاه به مناطق دره انجير و بافق ايجاد بزرگترين پارك ملي كشور در استان يزد با امكانات لازم تحقق يابد.


وضعيت اجتماعي

شهرستان طبس مشتمل بر سه بخش مرکزی، ديهوک و دستگردان می باشد. بخش مرکزی به چهار دهستان، و بخشهای ديهوک و دستگردان، هرکدام به دو دهستان تقسيم می شوند. طبس، بزرگترين شهرستان ايران، و مساحت آن 55344.5 کيلومتر مربع است و تراكم جمعيت در اين منطقه بسيار كم (تقريباً برابر 2/1 نفر در هر كيلومتر مربع) ميباشد، كه كمترين تراكم جمعيت در منطقه است، و فاصله بين دورترين روستاهاي منتهي اليه شمالي و جنوبي شهرستان بيش از 400 كيلومتر مي باشد. جمعيت شهرستان(براساس سر شماري سال 82) 65701 نفر ميباشد، كه از اين تعداد 29899 نفر (حدود 5/45%) در شهر طبس و 35802 نفر (حدود 5/54%) در ساير نقاط سكونت دارند.


سوابق و پيشينه تاريخي


اولين اقوام ساكن طبس و در واقع اجداد طبسي‌ها دامدار و در غارهاي مجاور چشمه سارها ساكن بوده‌اند كه هنوز آثاري از آنان باقي است. در دوره هخامنشيان و قبل از آن طبس مرزبان نشين تابع ايالت شاه نشين پارت (خراسان بزرگ) بوده است. در دوره اشكانيان طبس پادگان نظامي مهم مرزهاي غربي آنان محسوب مي‌شد و گاهي دست بدست مي‌شده است. در زمان سلوكيان طبس از نفوذ فرهنگي و يورش نظامي آنها بدور ماند و در عين حال به پادگان بزرگ نظامي ايزد خواست (يزد) باج (ماليات) مي‌داد و در دوره ساسانيان طبس همانند دوره هخامنشيان بود. يزدگرد سوم آخرين امپراطور ساساني در گريز به سمت مرو چند ماه در طبس اردو زد.در تمام طول اين مدت طبس به عنوان پل ارتباطي شرق و شمال شرق با غرب بوده، يعني راه مهم و سوق‌الجيشي پارت و هگمتانه و شوش و بين‌النهرين به پاسارگاد از طبس مي‌گذشته و راهدارها در رباط‌ها و چاپارخانه‌هاي بسياري در مسير آن احداث شده بود كه بقاياي برخي موجود است. در سالهاي 29 هجري قمري سپاه اعراب مسلمانان به فرماندهي عبدالله‌بن‌بديل‌خزاعي از شمال غرب طبس وارد و قلعه چارده (جوخواه امروز) را متصرف شدند و آماده نبرد با سپاه طبس مي‌شدند. مردم طبس صلح خواستند و با 60000 درهم خراج ساليانه صلح گرديد. اين فتح موجب مسرت فراوان عمر بن خطاب، خليفه دوم شد و دولت ارشد طبس را بعنوان مطلع الفجر و دروازه خراسان ناميدند. در زمان خلافت اميرالمؤمنين مردم طبس به اسلام گرويدند و آن حضرت خراج را به آنان بخشيد. در زمان حكومت امويان و مروانيان وضع به همين منوال سپري شد در حاليكه مالياتهاي سختي از مردم گرفته مي‌شده است. زيرا كوير سوزان و صعب العبور مركزي يك مانع طبيعي و سخت براي عبور دادن لشكر و تجهيزات محسوب مي‌شد. طبس از حمله مغول آسيبي نديد و پذيراي مهاجرين بسيار بوده است.در زمان سلجوقيان، اسماعيليان بر طبس استيلا يافته و قلاع محكمي در كوههاي طبس ساختند. طبس در اين زمان پايتخت اسماعيليان قهستان بوده است و نيز مركز آموزش فدائيان مطلق كه مستقيماً از قلعه الموت دستور مي‌گرفتند.سياحاني چند مثل ناصر خسرو قبادياني (445 هـ.ق.) در آن دوره از طبس بازديد و از زيبايي طبس و حكومت گيلك‌بن‌محمد به عظمت ياد كرده و از وجود امنيت بسيار و رعايت دقيق احكام شرع سخن به ميان آوردند. با استيلاي تيموريان طبس تابع حراست بوده و سپس با ضعف آن نظام ازبكهاي مهاجم چندين بار به طبس يورش آورده و دختران و پسران بسياري را به قتل رساندند. زيرا در برابر برده شدن و انتقال آنها به بين‌النهرين مقاومت مي‌نمودند. در اوايل دوره صفويه مردم طبس سنتي و متعصب بودند و بسختي با شاه اسماعيل صفوي جنگيدند.بالاخره سلطان شيردم خان از وي امان خواست و از فرماندهان عالي رتبه وي گرديد و بعد به صفت بابرخان حاكم هند درآمد. طبس در دوره صفويه مستقيماً تحت نظارت اصفهان بر بلوك بزرگي از شرق كشور حكومت نمود و همواره گروهي قزلباش براي رفع حمله ازبكان و امنيت طريق الرضا (ع) (راه تجاري نظامي اصفهان ـ يزد ـ مشهد) در طبس مستقر بودند.محمد افغان با حمايت مالي و تسليماتي كمپاني هند شرقي (انگلستان) شهرهاي شرقي ايران از جمله طبس را گرفت و سپس به كرمان و اصفهان رفت. طبس بعداً توسط نادرشاه از وجود مهاجمين افغاني پاكسازي و نامبرده حاكم جديدي از اعراب شيباني را در طبس به حكومت گمارد كه 7 نسل متوالي تا دوره پهلوي بر طبس حاكم بودند و حاكم نشين طبس از آن دوره تا سال 1380 هجري شمسي تابع خراسان به مركزيت مشهد مقدس بوده است. قلمرو حكومتي طبس شامل: گناباد، فردوس، بشرويه، بجستان، دستگردان، رباط پشت بادام و قسمتي از شمال كرمان بوده است. از ميان امراي شيباني طبس اميرحسن‌خان در عمران و آبادي طبس بسيار كوشيد. تالار آيينه نشان، عمارات باشكوه و منبت كاري، استخرهاي آب باشكوه با نوارهاي چرخان و طلاكوب يا سيمكوب، باغها و كوشكهاي باصفا، خيابان بندي طبس و كانال كشي انهار، هرس درختان بر اساس طرح‌هاي هندي، احداث آب انبارها، احداث حمام‌هاي بزرگ و تميز و مساجد و تكايا و... از اقدامات وي و دولت يا اعقاب اوست.در دوره معاصر شكوه و عظمت طبس به فراموشي گذاشته شد. گناباد، بجستان، تون (فردوس) و بشرويه به تدريج از آن جدا شدند، از قلمرو آن كاسته شد، و «حكومت» به «فرمانداري» تنزل يافت. در سال 1355 طبس به عنوان يك شهر باستاني شناخته شده و تغيير و تخريب آثار قديمی آن ممنوع شد. دو سال بعد، زلزله مخرب 25 شهريور 1357 طبس را بكلي ويران نمود و حدود 10000 تن قرباني گرفت.در سال 1380 با تصويب هيأت دولت شهرستان طبس مشتمل بر دو بخش و هشت دهستان از استان خراسان منتزع و به استان يزد الحاق گرديد و به عنوان دهمين شهرستان آن استان شناخته شد. در سال 1381 بخش مركزي طبس به دو بخش مركزي و ديهوك تقسيم شد و در حال حاضر شهرستان طبس داراي سه بخش مركزي، دستگردان و ديهوك مي‌باشد.

مهريز


مهریز


شهرستان مهریز با وسعت 6717 كیلومتر مربع در جنوب و جنوب غربی استان یزد واقع گردیده است. این شهرستان دارای یك بخش مركزی و پنج دهستان می باشد. تاریخ بنای مهریز و اطراف آن مربوط به پیش از اسلام است. بنای مهریز را به مهرنگار دختر انوشیروان نسبت داده اند. آب و هواي شهرستان معتدل و بياباني بوده و از يك بخش مركزي و پنج دهستان تشكيل شده است. اين شهر به علت دارا بودن مواهب طبيعي به «باغ شهر يزد» ‌معروف شده است.


درباره مهریز

جغرافيا و اقليم



شهرستان مهريز در 30 كيلومتري جنوب شهريزد، و در همسايگي تفت، بافق، ابركوه و خاتم قراردارد و ادامه ارتفاعات شيركوه در بخش غربي اين شهرستان موجب تشكيل سفره هاي غني آب زيرزميني و تعديل هواي آن نسبت به ديگر نقاط استان يزد شده است. اين شهرستان داراي يك بخش مركزي و پنج دهستان به اسامي: ارنان، بهادران، تنگ چنار، ميانكوه و خورميز است. اين شهرستان با شرايط خاص جغرافيايي موقعيت طبيعي (دارابودن سراب ها، قله هاي برف گير و آب و هواي معتدل كوهستاني) در حاشيه كوير، از مهريز گذشته براي كاروانهاي تجاري و افواج نظامي (يزد - فارس و يزد - شرق ايران) شاهرايي حياتي ساخته است و هم اكنون نيز با قابليتهاي تفريحي - گردشگري از جمله چشمه پرآب و زيباي غربال بيز، منطقه تفريحي كوه ريگ و آثار باشكوه تاريخي خشتي و غيره... همواره پذيراي خيل كثيري از گردشگران داخلي و خارجي ميباشد.شهرستان مهريز با داشتن آب و هواي مناسب شرايط بسيار خوبي را براي كشت انواع محصولات باغي و زراعي از قبيل : پسته، گردو، بادام، انجير، آلو، زردآلو، گندم و جو فراهم آورده است ضمن اينكه اين شهرستان يكي از مهمترين مراكز كشت پسته با بيشترين ميزان در استان تلقي ميشود.


وضعيت اجتماعي


اين شهرستان با وسعت 14684 كيلومتر مربع، بر طبق آمار سال 85 داراي جمعيت معادل ۴۴۳۹۱ نفر بوده است. از شمال به شهرستان يزد، از جنوب به استان كرمان و فارس و از شرق به قسمتي از استان كرمان و از غرب به بخش مركزي نفت و استان فارس محدود مي‌شود. مركز اين شهرستان، شهر مهريز است كه در 35 كيلومتري جنوب شهر يزد قرار دارد.به دليل حاصل‌خيزي اراضي اين شهرستان، بيشتر مردم اين منطقه به كار كشاورزي اشتغال دارند. يكي از چشمه‌هاي پر آبي كه بخش عمده آب كشاورزي منطقه مهريز و يزد را تأمين مي‌كند، چشمه زيبا و تماشايي «غربالبيز» در نزديكي روستاي «مذوار» است. مردم اين منطقه در كنار كشاورزي و دام‌داري به صنايع دستي نيز اشتغال دارند. از مهم‌ترين صنايع دستي اين شهرستان مي توان از قالي بافي نام برد. نقشه‌هاي اصيل فرش مهريز با طرح‌هاي يزد و كرمان بافته و به بازار عرضه مي شود. از ديگر صنايع دستي اين شهرستان مي توان آهنگري، سريشم، گيوه بافي، سبدبافي و چاقوسازي را نام برد.


سوابق و پيشينه تاريخي


وجود بناهاي باشكوه اقتصادي (كاروانسراها، باغ ها و...) سياسي– نظامي (عمارات اربابي، قلاع روستايي عظيم و...) مذهبي (مساجد، قدمگاه ها، حسينيه ها و...) تدافعي - ديده باني (برج هاي ديده باني) و سازه هاي عظيم خشتي - آجري زيادي كه درسطح اين شهرستان پراكنده اند، خود گواهي است بر عمران و آباداني اين منطقه در گذشته. متون تاريخي و نسخ خطي، بناي شهر مهريز را كه هسته اوليه آن مهرپادين ميباشد، به «مهرنگار» - دختر انوشيروان ساساني- نسبت مي دهند. اما آنچه مهم است با توجه به نقش نگاره هايي كه بر سنگهاي كوه ارنان منقش شده است اين شهر قدمتي بيش از 5 هزار سال دارد و نيز پديدار شدن آثار كهن، با معماري عالي توسط كاوشگران بيانگر اين ادعاست. وجود بناهاي تاريخي كه سير تحول و دوره هاي معماري را در اين شهرستان معرفي مي كند، همه و همه دالّ بر غناي فرهنگي و پيشينه آباد تاريخي اين منطقه است (بناهاي باستاني محوطه غربال بيز اشكاني، قلعه خورميز ساساني، قلّاع و كاروانسراهاي دوره هاي مختلف معماري اسلامي).

ميبد


میبد


میبد شهری است در مرکز ایران با پیشینه ای چندین هزار ساله. این شهر دومین مرکز شهری و تجاری استان یزد محسوب میشود و به واسطه بافت تاریخی ارزشمند خود تمام شهر در فهرست آثار تاریخی ایران به ثبت رسیده است. این شهر مرکز زیلوبافی و سفال دست‌ساز ایرانی و پایگاه عمده تولید کاشی میباشد. شهرستان ميبد شامل يك بخش مركزي و دو دهستان بفروئيه و شهيديه است.


درباره میبد

جغرافيا و اقليم


مخوف‌ترين كويرهاي جهان در داخل لگن بزرگ و بسته فلات ايران واقع شده‌اند، كه دشت رسوبي و پر دامنه يزد، يكي از حوضه‌هاي شاخص جغرافيايي آن است. گستره اين دشت از دامنه‌هاي شيركوه در جنوب آغاز مي‌شود و با شيب ملايمي تا كوير سياه‌كوه در شمال، در مسافتي بيش از يكصد كيلومتر ادامه مي‌يابد. شهر ميبد در بخش مياني اين دشت واقع است. به طور كلي رشته كوههايي كه دور تا دور فلات مركزي را در برگرفته است سبب شده كه دامنه‌هاي خارجي فلات، از رطوبت بيشتري برخوردار بوده و دامنه‌هاي داخلي آن خشك باشد. بنابراين كمبود نزولات جوي و آفتاب داغ آسمان صاف ايران، زندگي تب‌آلودي را در حاشيه كوير به وجود آورده است.ميبد در 10 درجه و 2 دقيقه و 54 ثانيه طول جغرافيايي و 4 درجه و 14 دقيقه و 32 ثانيه عرض جغرافيايي واقع بوده و ارتفاع متوسط آن از سطح دريا 1234 متر مي‌باشد. شهر ميبد در شمال غرب شهر يزد، کنار جاده تهران - بندرعباس و راه‌‌آهن تهران - کرمان و در حاشيه كوير مركزي ايران قرار دارد. اراضي خاوري آن دشت و هموار است و از سوي غرب به كوهپايه و ارتفاعات جنوبي عقدا منتهي مي‌گردد. شهرهاي يزد، صدوق و اردكان به ترتيب همسايگان جنوب شرق، جنوب و شمال اين شهرستان هستند.مساحت كل شهر ميبد بر اساس طرح هادي، 5/19 كيلومتر مربع (1952هكتار) مي‌باشد كه از اين اراضي بخش‌هاي كشاورزي و باغات 282 هكتار، اراضي مسكوني 262 هكتار، موات و باير 452 هكتار است. بررسي ميبد و نحوه استقرار آن نشان مي‌دهد كه توپوگرافي، آبهاي تحت‌الارضي و استخراج آب (قنات) در شكل‌گيري شهر نقش مهمي داشته است. ميبد در كنار مسيل رودخانه‌هاي قديمي و در جوار راه قديمي ري – كرمان به صورت مجتمع‌هاي زيستي اوليه شكل گرفته است. اين شهر بر روي شيب طبيعي كه از جنوب به شمال بوده قرار دارد. اين شيب به صورتي است كه روستاي ركن‌آباد در جنوب شهر حدود 20 متر بلندتر از روستاي عشرت‌آباد در شمال شهر است.


وضعيت اجتماعي


اين شهرستان به لحاظ تراكم نسبي جمعيت، بعد از يزد قرار دارد. در حال حاضر جمعيت اين شهرستان بالغ بر 62286 هزار نفر است. شهرستان میبد بر پایه تقسیمات کشوری که توسط دفتر تقسیمات کشوری وزارت کشور انجام گرفته شامل یک بخش مرکزی شهر میبد و دو دهستان: بفروئیه و شهیدیه و 97 آبادی است.کشاورزی میبد رونق دارد و از دیرباز کشاورزی از کارهای مهم آن بوده است و هنوز بخش بزرگی از زمین‌های پیرامون شهر در محله‌ها به کشت یا به باغ انار اختصاص دارند. در زمین‌های خارج از محدوده‌ی شهری نیز کشت گندم، صیفی، یونجه، پسته، پنبه و دیگر فرآورده‌های کشاورزی رواج دارد. در گذشته کشت‌زارهای پنبه در این ناحیه زیاد بوده است، ولی امروزه به دلیل کمی درآمد اقتصادی آن و کم شدن آب میبد جای خود را به باغ‌های انار و... داده است. مهمترین نقاط دامپروری میبد، آبادی‌های کوهپایه‌ای باختر و روستای حسن آباد است. همچنین شماری مرغداری نیز در میبد وجو دارد که علاوه بر تأمین نیاز ناحیه به دیگر نقاط نیز مرغ صادر می‌شود.صنایع دستی مردم این دیار زیلوبافی، سرامیک‌سازی، سفال‌سازی، کرباس‌بافی، فرش‌بافی و موتابی است که از گذشته دور در این ناحیه رواج داشته است. همه ساله زیلوهای بافت میبد و فرآورده‌های سرامیک‌سازی آن به دیگر شهرهای استان یزد و سایر نقاط ایران صادر می‌شود.دانشگاه آزاد میبد با بیش از 4000 دانشجو در رشته های کارشناسی سرامیک، عمران، حقوق، مترجمی زبان انگلیسی، زراعت، مرتع و آبخیز داری، کامپیوتر و... فعالیت دارد


سوابق و پيشينه تاريخي


بر اساس شواهد موجود و يافته‌هاي بررسي‌ها، بنياد اوليه شهر ميبد متعلق به ادوار كهن تاريخ ايران است. بر اساس يک افسانه، ميبد در روزگار «کيومرث» بنيانگذارى شد و نخستين ساکنان اين سرزمين يعنى اهالى فيروزآباد، مهرجرد، بيده، ميبد و بارجين در دهانه رودخانه‌هاى قديمى ميبد يا به فاصله‌اى نزديک از مصب آن‌ها استقرار يافته و از راه آب و دريا به اين سرزمين پا گذاشتند. به دليل آنکه‌ امکان تأمين نيازهاى اوليه از جويبارهاى دائمى يا فصلى بستر اين رودخانه ميسر بود. ولى پس از تغييرات اقليمى و کاهش آب‌هاى سطحى منطقه، اهالى آن به فنون‌ آب‌يابى و کاريزکنى دست يافتند. «ميبد» يکى از نمونه‌هاى نادر شهرهاى باستانى ايران به شمار مى‌رود، هرچند که بافت سنتى آن گزندهاى فراوان ديده است، امّا هنوز بسيارى از پديده‌ها و عناصر شهرى قديم، مانند راه‌هاى باستانى، بناها و تشکيلات وابسته به آن، کهن‌‌دژ، شارستان، بيرونه‌ها و آثار گسترش شهرى و بازمانده بناهاى کهن را مى‌توان در آن تشخيص داد. کهن‌ترين سند هويت تاريخى و آغاز شهرسازى در سرزمين يزد، «نارين قلعه» ميبد است. اين کهن دژ همچون پيرى خسته و خاموش سرگذشت ساليان درازِ رنج و آسايش مردمان اين ديار را به ياد دارد.گسترش شهر بر اساس طرح و نقشه سنجيده‌اي صورت گرفت كه در آن زمان براي پي‌ريزي يا توسعه شهرها به كار مي‌بردند و در همه جاي ايران كم و بيش همانند بود. نقشه منظم شهرهاي ساساني بيشتر بصورت شبكه مستطيل مانند با محورهاي اصلي متقاطع و فرم چليپايي بودند كه خندق و حصاري محكم آن را فرا مي‌گرفت. ابتدا و انتهاي محورهاي اصلي (شاهراه‌ها - شاهكوچه‌ها) به چهار دروازه مي‌رسيد.در اين دوره، بر اساس يك باور ايراني بر آن بودند كه جهان چهار بخش دارد و شهرها را بايد طوري بسازند كه درهاي آن به چهارسوي جهان گشوده باشد. اين چهار سو را "چهاركوستيك" مي‌خوانند. طرح گسترش شهر ميبد در زمان ساسانيان داراي همين ويژگي‌هاست، تقريباً تمامي شالوده ديوارهاي گرداگرد شهر و بخش قابل توجهي از خندق‌ها و دروازه‌هاي چهارگانه آن هنوز باقي است و با گذشت قرن‌ها و تغييرات گوناگون كه غالباً تدريجي و گهگاه سريع و توسط فرمانروايان صورت گرفته است، شبكه اساسي شهر در محدوده "شارستان" هنوز آشكارا قابل شناسايي است.سكه‌هاي به جاي مانده از دوران پوراندخت ساساني كه در اين شهرستان ضرب مي‌شد، از جمله اسناد تاريخي است كه اهميت سياسي و مدنيت شهرستان ميبد را در دوران ساساني نشان مي‌دهد.

یزدفردا