زمان : 20 Dey 1387 - 22:56
شناسه : 14649
بازدید : 5071
عاشوراي حسيني را به همه عاشقان اباعبدالله تسليت مِگم:دهه اول محرم هم تموم شد.. عاشوراي حسيني را به همه عاشقان اباعبدالله تسليت مِگم:دهه اول محرم هم تموم شد..

یزدفردا -بچه یزد :صبح قرار بود برم مراسم نقل گردوني اما خواب موندم!
ساعت 10 بلند شدم گفتم امروز هم مِرم حظيره.
رفتم سر خيابون كه با تاكسي برم اما مگه وسيله گير مياد روز عاشورا..
يه كم واسيدم هيچكه سوارُم نكِرد،اومدم بر گردم خونه كه يه چيزي تو گوشُم گفت واسا امام حسين خودش مِبَرَتِد..
دو دقيقه بعدش يكي موتور جلو پام واداشت و بُرد دَم در حظيره پيادَم كِرد
 
(تو دلم گفتم الهي قربونت بشم اما حسين كه اقه معرفت داري)
هيئت چهار منار تو بود،هيئت سنگيني داشتن
بعد از چهار منار هيئت نعيم آباد(آبشاهي) اومدن برا عزاداري
بعد از هيئت نعيم آباد اذان گفتن و نمازا زَدِم تو رگ..
بعد از نماز بَچاي هيئت مسجد جامع اومدن
ساعت حدودا يك شده بود راه افتيدم به طرف خونه
مير چماق شلوغ بود
قطار ماشين هاي سنگين بود كه روشون صحنه هاي مختلفي كه مربوط به واقعه عاشورا بود را طراحي كِرده بودن
از بازار شام گرفته تا قبرستان بقيع و خرابه شام و ...
خيلي خسته بودم..
پريدم بالاي يكي از ماشين ها و همراشون شدم..
جالب بود كه اين ماشين ها هم دقيقا همون مسيري را مِرفتن كه منتهي مِشُد به خونه ما
پيش امام حسين يتا دست مريزا گفتم كه امروز بُردُم تا مَجلسش و خودِشَم بَرُم گَردوند.
عاشورا-حظيره
عاشورا-حظيره
عاشورا-ميرچماق
عاشورا

 
امشب هم خو شام غريبان اهل بيت امام حسينه
امشب بَچاي امام حسين و شهداي كربلا را به اسيري مِبَرَن
"امان از دل زينب"
نَمي دونم بقيه هم مثل من هستن يا نه؟شام غريبان كه مشه عجيب دِلُم ميگيره..انگار هرچي غم عالمه رِخته تو وجودُم..
شام غريبان حسين امشب است
اول رنج و مِحَن زينب است
طفل يتيمي ز حسين گم شده
زينب از اين غصه دلش خون شده
يا اباعبدالله
التماس دعا
یزدفردا