شعر از محمد پویافر
حسین است ....
حسین است آنکه با خونش فلک را لالهگون سازد پیام خون گلگونش جهان را رهنمون سازد
شراب عشق مینوشد به راه وصل میکوشد عجب برهان زیبایی که با خون آزمون سازد
چو بیند آه مظلومان نه سازد در درون پنهان که خویش آغازگر باشد تحول در درون سازد
چو بذر دوستی دارد به گیتی عشق میکارد ز خون میخانه میسازد ز جان بر آن ستون سازد
پیام عشق میخواند به عهد خویش میماند ولو تیر جفا طفلش گلو را غرق خون سازد
ز خون جملهی یاران ز آه و نالهی طفلان جدا این عالم هستی ز هر خشم و جنون سازد
نخواهد این جهان یکدم که بیند خلق را در غم جهان بر عشق آراید ز پستیها برون سازد
بدان پویا که هر عاشق نباشد اینچنین لایق که برگوید حقیقت را جهان پاک از فسون سازد,
محمد پویافر - هیجده شهریورماه 1397 خورشیدی