این در حالی است که در کشورهای توسعهیافته قیمتگذاری برق از الگوهای متفاوت و متنوعی تبعیت میکند و بهعنوان ابزاری کارآمد برای کنترل و کاهش مصرف برق مصرفکنندگان و توازنبخشی به این صنعت به کار گرفته میشود. اما چرا پای نرخگذاری برق در کشور همواره میلنگد و برق نسبت به سایر کشورها با تعرفههایی بسیار پایین به متقاضیان عرضه میشود؟ متولیان دولتی هر ساله با شروع فصل گرم تابستان برای ساماندهی مصرف برق در کشور و ممانعت از خاموشیهای گسترده در شهرها، سازوکارهایی را مورد توجه قرار میدهند که تنها مانند مُسکنی کوتاهمدت عمل میکند. بهگفته فعالان صنعت برق، نظام تعرفهها در ایران نواقصی دارد که برای اصلاح آن باید اقداماتی بلندمدت در دستور کار قرار گیرد؛ اقداماتی که نهتنها جنبههای تنبیه و تشویق را برای مصرفکنندگان در نظر داشته باشد، بلکه مانند کشورهای توسعهیافته و هوشمند الگوهای متنوع مصرفی را باتوجه به ویژگیهای جغرافیایی، شرایط عرضه و تقاضا و... در اختیار آنان قرار دهد.
تحلیلگران اقتصادی دستاندازهای نظام تعرفهای برق در کشور را به چند بخش مختلف تقسیم میکنند. آنان معتقدند در وهله نخست در بخش انرژی، یک متولی واحد و خاص سکان مدیریت را به دست ندارد. نمایندگان مجلس در سال ۱۳۸۸ قانون «اصلاح الگوی مصرف انرژی» را به تصویب رساندند؛ قانونی که ۲۵ دستگاه را وارد میدان کرد تا مطابق با وظایفی که به آنان سپرده شده است، ماموریتهای کنترل مصرف انرژی را در کشور دنبال کنند. اما هفته گذشته وضعیت اجرایی این قانون در صحن علنی مجلس قرائت شد که مطابق با آن، تنها وزارت نفت و نیرو از پس وظایف تعیین شده برآمده و سایر دستگاههای اجرایی نسبت به اجرای این قانون اهتمامی نورزیده بودند. فعالان صنعت برق بر این باورند که بیان نقاط ضعف و قوت این قانون بیش از پیش نشان میدهد که بخش انرژی و بهویژه برق باید متولی واحدی داشته باشد؛ چرا که وظایف برخی وزارتخانهها و سازمانها در این راستا با یکدیگر تلاقی پیدا کرده است. در این میان به دلیل نبود یک ساختار منسجم در نظام تعرفهای، تعیین بهای مصرفی برق نیز با چالشهای بسیاری مواجه شده و در نتیجه مصرفکنندگان به دلیل قیمتهای بسیار پایین، دغدغهای برای کاهش مصرف برق خود ندارند. برخی از نمایندگان مجلس نیز معتقدند که ریشه چرخه معیوب قیمتگذاری در کشور به نسخههای قدیمی بازمیگردد که هنوز هم مصرانه در بدنه دولت به کار گرفته میشوند؛ چرا که در بسیاری از کشورها نرخگذاریها بهصورت ثابت نبوده و با تنوع بسیاری همراه هستند. امروزه در کشورها الگوهای متنوعی مانند نرخهای «طبقاتی»، «فصلی»، «آخر هفته» و... در اختیار متقاضیان قرار گرفته که علاوه بر اینکه منجر به کاهش مصرف برق در طول سال شده، متولیان را نیز از دردسرهای پیکزایی در فصل تابستان رهایی داده است. این در حالی است که در ایران تنها نرخهای ثابت و در زمانهایی پلکانی اجرایی شدهاند که نتیجهای جز فشار بر شبکههای برق و درنتیجه ابهام درخصوص تامین برق در تابستان را به همراه نداشته است. در این میان بهدلیل دریافت هزینه مصرفی اندک برق از متقاضیان و در آن سو قیمت تمام شده بالا، نهتنها بسیاری از نیروگاههای برق به مرز ورشکستگی رسیدهاند، بلکه این چرخه معیوب دولت را مجبور کرده است که مکررا در فصل تابستان سازوکارهایی را برای برونرفت از پیک تابستان در نظر بگیرد؛ سازوکارهایی که به اعتقاد فعالان صنعت برق چاره این مشکل نیست.