سید علی فراز مدیر مسئول دو هفته نامه اندیشه یزد - حوادث و اتفاقات غمانگيز دنياي امروز شايعتر از گذشته شده است. با هر حادثه جديدي روحمان ميخراشد، شوكزده و اندوهگين ميشويم. پنجم دی ماه سال 1382 که خورشید هنوز از پس تاریکی سحرگاه سر بلند نکرده بود، درست در ساعت 5 و 26 دقیقه شهر بم بر اثر زلزله ای شش و پنج دهم ریشتری به شدت تکان خورد. لحظاتی پس از وقوع زمین لرزه اخبار کم و بیش از فاجعه انسانی در بم به گوش می رسید و سرانجام آمارها نشان داد که این زمین لرزه نزدیک به 35 هزار نفر قربانی بر جای گذاشته است. خانواده های زیادی سیاه پوش شدند. نگاه دنیا به بم دوخته شد. ارگ استوار فرش زمین شد و عده زیادی در آغوش مرگ غلطیدند.
در دنياي حاضر و در شرايطي كه اكثر كشورهاي حادثهخيز در تلاشند طوفانهاي شديد و زلزلههاي بالاي هفت ريشتر را مهار كنند، گويي ما در حال بازگشت و خواب زمستانی هستیم ! امروزه مهم نيست چه اتفاقي ميافتد؛ آفتاب شديد ميتابد؟ باران زياد ميبارد؟ باد به تندي ميوزد؟ مهم اين است كه هر اتفاقي در طبيعت، خسارات زيادي به بار ميآورد كه مقصري ندارد زيرا بعد از هر حادثهاي مسئولان و مديران پشت سر هم گفتوگو ميكنند و نشست برگزار ميكنند تا ثابت كنند نه تنها مقصر نيستند بلكه از قبل اين اتفاقات را پيش بيني ميكردند!؟ و جدیدا هم که رسم شده دولت قبلی مقصر تمام کمبود ها و ضعف ها معرفی شود!؟
ايران روي خط بحران حوادث غيرمترقبه و طبيعي قرار دارد و لحظاتي كه در آن به سر ميبريم آبستن انواع و اقسام حوادث است. در كشور ما در زمان وقوع زلزله همه دستگاهها و نهادها براي امدادرساني بسيج ميشوند، سيل كمك و اعزام نيروهاي انساني به مناطق حادثهخيز به طور معمول چشمگير است ولي هنوز براي پيشگيري قبل و بعد از بحران فكر و چاره و برنامهريزي اساسي در كشور صورت نگرفته است يا اقدامات صورت گرفته در حد رفع تكليف براي مديران و مسئولان انجام شده و ميشود. اينكه بروز اتفاقات و حوادث بزرگي در كشور احساس ميشود ولي اينكه براي اين حوادث چه كاري انجام دادهايم، همچنان بيپاسخ مانده است؟ گويي بحث مديريت بحران و نگاهها به آن به واقع تبديل به يك مديريت لوكس در كشور شده است.
بايد بپذيريم كه جلسات مديريت بحران هر چه از مديريت بحران كشور دورتر ميشود متاسفانه بعضی مواقع كماهميتتر برگزار ميگردد، افراد مسئول به دلايلي افراد ديگري را به جاي خود به جلسات بحران ميفرستند و اين روند همچنان ادامه دارد. شانه خالي كردن از بار مسئوليتها در مديريت بحران گوشهاي ديگر از مديريت بحرانزده جامعه است كه همچنان در حال تكرار شدن است. روند بيتوجهي مسئولان و ظاهر امر را ديدن، سبب شده است بسياري از شهروندان نيز به بحث بحران اهتمام كمتري داشته باشند. مانورها و برنامههاي بحران در بخشهاي مختلف به اجرا درميآيد و از آنها تصاوير و گزارشهاي خبري متعددي انعكاس مييابد ولي از برگزاري اين برنامهها و مانورها حاصل چنداني به دست نميآيد. نخنما شدن مباحث بحران در حالي در كشور ادامه دارد كه شهرها پرجمعيتتر و تعداد سازههای بی کیفیت همچنان در حال افزايش و مصالح نامرغوب به وفور در ساخت وساز استفاده می شود .
چرا از این همه رویدادهای طبیعی قبل ازاینکه آیینه عبرت شویم درس نمی گیریم ؟! از 43 فقره بلایای طبیعی در جهان 33 نوع آن در ایران رخ می دهد که این مساله موجب شده تا ایران به عنوان یکی از 10 کشور بلاخیز جهان به شمار رود. بنابر آمار رسمی، در 90 سال گذشته، بیش از 200 هزار نفر از مردم کشورمان بر اثر بلایای طبیعی کشته شده اند که از این تعداد حدود 76 درصد بر اثر زلزله، 13 درصد بر اثر سیل و 11 درصد بر اثر سایر بلایای طبیعی بوده است.
در حال حاضر در کشور حدود 72 هزار هکتار بافت فرسوده وجود دارد؛ و یزد با داشتن 5 هزار و 238 هکتار بافت فرسوده در رتبههای سوم قرار دارد که 20 درصد جمعیت شهرنشین استان را شامل میشود ، بیشترین وسعت بافت فرسوده در استان مربوط به شهر یزد با بیش از دو هزار و 7۰۰ هکتار که 740 هکتار از این میزان بافت تاریخی محسوب می شود و کمترین آن مربوط به شهرستان بافق با ۲۱ هکتار می باشد. در ایران به طور متوسط سالانه حدود ۲۰۰ زلزله با بزرگای بین ۴ تا ۵، ۲۰ زلزله با بزرگای ۵ تا ۶، ۲ زلزله با بزرگای ۶ تا ۷ و در هر دهه ۲ زلزله با بزرگای بیش از ۷ مورد انتظار است و ثبت می شود و در استان یزد روزانه سه زلزله هرچند خفیف به وقوع می پیوندد. در طول ۵۰ سال گذشته مقایسه زلزله در ایران و سایر کشورهای جهان نشان می دهد در کل دنیا ۴۷۰ هزار نفر در جهان فوت نموده اند و این رقم در ایران ۱۱۴ هزار نفر بوده است.
به باور همه کارشناسان و مسئولان، کیفیت ساختمانها در ایران پایین است. حادثه تلخ زلزله اخیر تنها نمونهای برای اثبات این واقعیت تلخ است. اما پرسش اساسی اینجاست که در پایین بودن کیفیت ساختمانها کدام یک از دستگاههای مسئول سهم بیشتری دارد؟
مهم ترین علت پایین بودن کیفیت ساخت و ساز در کشور و استان ، ناشی از عدم شفافیت در توزیع مسوولیت و فقدان گردش کار میان عوامل اجرایی مختلف (شهرداری و سازمان نظام مهندسی ساختمان) و به عبارت دیگر موازی کاری های موجود در قانون است، که برای افزایش طول عمر ساختمان ها و حفظ سرمایه ملی بهتر است این موانع مرتفع شود.
چهار عامل « بیانضباطیشهری»، «طراحی»، «اجرای نامناسب» و «استفاده از مصالح غیراستاندارد» را در کاهش مقاومت و عمر مفید ساختمانها می توان موثر دانست.
براستی یزد جهانی با این ساختمانهای خشت و گلی مقاوم نشده و ساخت و ساز غیر اصولی و مهندسی در زلزله دیگر جهانی خواهد بود یا به تلی از خاک و آیینه عبرت جهانیان تبدیل خواهد شد ! در این وانفسا ما در چه جایگاهی قرار داریم ؟ استان یزد در تخلفات ساخت و ساز در کشور رکورد دار است نزدیک به 70 درصد ساخت و سازها بدون پروانه یا با تخلف از قانون ساخته می شود ؟!! خدا را شکر نه هیچ کس مسئول رسیدگی و پاسخگویی به آن است نه متولی دارد ؟ فقط هر از گاهی یکی دو تا مسئول که خود را بیشتر مدیر و رئیس می داند تا مسئول عملکرد زیر مجموعه خود، بخاطر خالی نبودن عریضه و ابراز وجود ! (چون واقعا جای برای بازخواست و پاسخگویی به عملکرد خود نمی بینند ؟! زیرا در این مورد اصلا مقصر وجود ندارد متهم اصلی زلزله و حوادث طبیعی است که کاری نمی توان انجام داد ، مابقی آن سوسول بازی و ادا و اطوار است !! ) با یک ژست طلبکارانه و لبخندی نمکی و حق به جانب ! فقط حرف می زند و شعار می دهند ! ولی نمی دانم چرا این مشکل نه تنها حل نمی شود بلکه هر روز ابعاد حادتری به خود می گیرد تا جایی که بدون پروانه ساختن نه تنها ارزان تر است بلکه دردسر و بوروکراسی اداری آن به مراتب کمتر می باشد !! بطوری که مهندس و غیر مهندس دیگر نمی شناسد از هرکه سئوال کنی می گوید « برو بساز بعد خلافی آن را پرداخت کن خیلی به نفع است » .
در كشور ما زلزله خبر ميكند، ولي مسئولان و دستگاههاي متولي بيخبر هستند و فقط حين زلزله در صحنه حاضر ميشوند؛ اي کاش مسئولین و مردم برای لحظه ای هم که شده بخود بیایند و برای یک بار هم شده از این حجم ساخت و ساز خلاف ضابطه و قانون جلوگیری کنند . ای کاش بعضی از مهندسین تعهد و اخلاق مهندسی را با امضاء فروشی دفن نمی کردند و همچنین شهرداری ها در مقابل تخلف ساختمانی « سر را زیر برف » نمی کرد و « خود را به کوچه علی چپ » نمی زد و به عنوان منبع درآمدی برای خود محسوب نمی کردند . ای کاش هزینه قانون مداری کمتر از تخلف بود ؟! ای کاش نقشه اجرا با نقشه پروانه شهرداری سنخیتی داشت و دو نقشه ای و دور زدن قانون رسم نمی شد ؟! و ای کاش یاد می گرفتیم در هر کاری پیشگیری بهتر و کم هزینه تر از درمان است و ای کاش ... شاید در زلزله ای دیگر تمام زرنگی ما نقش بر آب و بر ملا شود ... و آن روز در مقابل تلی از خاک و ... باید افسوس خورد و به گذشته ای که امروز است نگریست ... .
سید علی فراز مدرس دانشگاه