یزد فردا:ایرنا
اين چهارمين سفر جرج بوش به عراق و احتمالا آخرين سفر او در سمت رييس جمهوري آمريکا است. همه کساني که با جرج بوش عازم اين سفر بودند از سخن گفتن درباره قصد بوش براي سفر به عراق منع شده بودند. حتي کاخ سفيد نيز با اعلام برنامه هايي گمراه کننده در خصوص کارهايي که بوش بايد روز يکشنبه انجام دهد، سعي کرد موضوع سفر رييس جمهوري امريکا به عراق را مخفي نگه دارد. اگرچه اوضاع امنيتي عراق به طرز قابل توجهي بهبود يافته است اما سفر به اين منطقه جنگي همچنان خطرناک است
جرج بوش رييس جمهوري آمريکا پس از ورود به بغداد با همتاي عراقي اش، جلال طالباني ملاقات کرد. بوش پس از اين ملاقات در گفتگويي با خبرنگاران، جنگ عراق را جنگي دشوار ولي ضروري براي امنيت آمريکا ، اميد عراقي ها و صلح جهان توصيف کرد.
ديدار بوش از عراق هم زمان با انتشار جزييات گزارش دولت آمريکا درباره اوضاع عراق پس از حمله آمريکا به اين کشور شده است.
در اين گزارش که بخشي از آن در روزنامه آمريکايي نيويورک تايمز به چاپ رسيده گفته شده که عمليات بازسازي عراق پس از جنگ، به دليل درگيري هاي بوروکراتيک جهت دسترسي به منابع عراق و نيز عدم آگاهي به خصوصيات اصلي جامعه اين کشور، به نتيجه نرسيده است.
در اين گزارش آمده است برخي از مقام هاي ارشد پنتاگون با ايده انجام عمليات بازسازي در يک کشور خارجي مخالف بودند. اين گزارش در ادامه با اشاره به مبلغ 100 ميليارد دلاري که در شلوغي هاي تشريفات اداري و کاغذبازي ها در پروژه هاي بازسازي عراق ناپديد شده است، مي نويسد: "در اين پروژه ها بسياري از عوامل موثر و حياتي در جامعه عراق و بازسازي بسياري از زيرساخت هاي اين کشور مورد غفلت واقع شده است."
در اين گزارش همچنين آمده است: "زماني که طرح هاي بازسازي عراق مسير شکست را در پيش گرفتند و بسياري از پروژه ها، خصوصاً در نواحي مهم عراق نيمه کاره باقي ماند، پنتاگون سعي کرد با بزرگ نمايي پيشرفت هاي حاصل شده در بخش امنيتي، شکست ها در زمينه بازسازي عراق را بپوشاند."
گزارش منتشر شده در روزنامه نيويورک تايمز تنها بخشي از گزارش طولاني 513 صفحه يي است که توسط جمعي از کارشناسان سياسي و متخصصان مسايل فني طرح هاي عمراني به همراه برخي از مقام هاي ارشد دولت بوش تهيه شده است.
جرج بوش در سفر روز يکشنبه خود به عراق همچنين به ديدار "نوري مالکي" نخست وزير عراق رفت تا ضمن گفتگو با وي توافقنامه امنيتي بغداد و واشنگتن را که بر خروج نيروهاي آمريکايي از عراق تا سال 2011 ميلادي تاکيد دارد، نيز به طور نمادين امضا کند.
بوش پس از امضاي توافقنامه امنيتي به خبرنگاران گفت: کارهاي زيادي بايد انجام گيرد زيرا جنگ هنوز تمام نشدهاست اما به موجب اين توافقنامه، شجاعت ملت و ارتش عراق، شجاعت نظاميان آمريکايي و کارکنان غيرنظامي اين جنگ در مسير رسيدن به پيروزي قرار دارد.
جرج بوش در حالي براي چهارمين و آخرين بار به عراق آمد که به عنوان يک رييسجمهوري ناکام و شکست خورده، سعي دارد برخي از اقدام هاي خود را در هشت سال گذشته توجيه يا جبران نمايد.
او که پنج سال پيش جنگي خانمانسوز را در عراق به راه انداخت، پس از اين سفر پروژه خود را در عراق نيمهکاره و شکستخورده رها ميکند.
مردم مصيبتديده عراق نيز اين بار در حالي با رييسجمهوري آمريکا در بغداد روبرو ميشوند که نوعي احساس خوشحالي به آنها دست ميدهد، خوشحالي از اين که اين آخرين سفر جرج بوش به عراق خواهد بود. هرچند که اين خوشحالي به خشم نيزآميخته است آنگونه که روز يکشنبه در هنگام مصاحبه مطبوعاتي بوش و مالکي و در مقابل همه دوربين ها، خبرنگاري لنگههاي کفش خود را به سوي بوش پرتاب کرد تا خشم و نفرت مردم عراق از اشغالگري و تحقير آمريکايي ها را نشان دهد.
جرج بوش که در مارس 2003 به بهانه وجود سلاح هاي کشتار جمعي در عراق ارتش آمريکا را به اين کشور گسيل داشت و بعد از حدود يک ماه توانست با سرنگوني رژيم بعث عراق نيروهاي خود را در اين کشور مستقر کند، شايد فکر نميکرد که چنين آينده سختي را در اين کشور داشته باشد.
براي اولين بار بوش در نوامبر سال 2003 با غرور فراوان وارد عراق شد تا در جشن پيروزي بر رژيمي که روزي بزرگترين تامين کننده سلاح هاي کشتار جمعي به آن بود، شرکت کند.
بوش به عراق آمد تا به آنها بگويد که آزادي و رهايي از ديکتاتوري را براي آنها به ارمغان آورده است. او ميخواست اينگونه وانمود کند که براي اينکه عراق را به دست عراقيها بسپارد پاي در اين جنگ تمام عيار گذاشته است، اما مردم عراق از همان آغاز با ماهيت دولت وي آشنا بودند.
دومين سفر بوش به عراق در 14 ژوئن سال 2006 بود. بوش در حالي براي بار دوم به عراق رفت که ترديدها در مورد شکست نظاميان آمريکايي در عراق ديگر به يقين تبديل شده بود، با اين حال او بار ديگر در اين ديدار غيرمنتظره بر استراتژي خود در عراق تاکيد کرد.
اما از سوي ديگر دموکراتها و برخي از جمهوريخواهان نسبت به موفقيت استراتژِي او به شدت ترديد داشتند.
جرج بوش در بغداد گفت که کشورش به آموزش نيروهاي امنيتي عراق ادامه خواهد داد و با افزايش توانايي نيروهاي عراقي تعداد نظاميان آمريکايي در عراق کاهش خواهد يافت.
وي بار ديگر ايده قديمي عراق آزاد را مطرح کرد تا اندکي از بار گناهان خود بکاهد، او گفت: "من به عراق آمدهام تا شخصا تعهد کشورم به يک عراق آزاد را نشان دهم. پيام من به مردم عراق اين است: از اين فرصت براي تشکيل يک حکومت دموکراتيک استفاده کنيد ."
حدود يک سال بعد و در روز دوشنبه 3 سپتامبر 2007، جرج بوش بار ديگر بدون اطلاع قبلي وارد پايگاه نيروي هوايي ارتش آمريکا در استان الانبار عراق شد و ديدار کوتاه خود را از عراق آغاز کرد.
او در جريان اين ديدار با رهبران دولت عراق از جمله نوري مالکي و شيوخ قبايل استان الانبار ملاقات و گفتوگو کرد و گزارش مقام هاي عالي رتبه آمريکا در عراق را درباره ارزيابي اوضاع اين کشور شنيد.
اين بار ديگر نگرانيهاي نومحافظهکاران کاخ سفيد درباره عراق شکل رسمي به خود گرفته بود. بوش در سومين سفر به عراق نگراني خود در مورد وضعيت نظاميان آمريکايي در عراق و نوع واکنش کنگره آمريکا به ادامه حضور در عراق را با ژنرال هاي آمريکايي مستقر در عراق در ميان گذاشت.
هدف اصلي بوش از اين سفر اين بود که موضعش را مقابل منتقدان خود در کنگره تقويت کند. خروج نيروهاي انگليسي از بصره، دومين شهر بزرگ عراق، در آن شرايط هم جايگاه بوش و هم روحيه نظاميان آمريکايي در عراق را متزلزل کرده بود و اين تحول هم به نوبه خود بوش را مجبور کرد که به عراق برود و در مورد استقرار نيروهاي آمريکايي در بصره با فرماندهانش گفت وگو کند.
وي در اين سفر همچنين سخنان ضد و نقيضي را در مورد مالکي ايراد کرد. وي از يک طرف، نسبت به روند کند تحولات سياسي در عراق، ابراز نگراني کرد و از طرف ديگر گفت که از روند رو به پيشرفتي که مالکي در پيش گرفته است حمايت مي کند. اين در حالي است که سومين سفر به عراق که با افزايش نارضايتيهاي عمومي از بوش نيز همراه بود با انتقادهاي تند رسانهها همراه شد.
بوش يکشنيه نيز در حالي چهارمين و آخرين سفر مخفيانه خود را به عراق آغاز کرد که حتي نتوانست کمترين وعدههاي خود درباره ايجاد عراق آزاد و باثبات را به اجرا بگذارد.
نگاهي به آمار کشتهها و زخميهاي مردم عراق نشان ميدهد که بوش نه تنها در جنگ عليه تروريسم و اعطاي آزادي به مردم عراق موفق نبوده بلکه خود به نماد بزرگترين تروريست دولتي تبديل شده است.
وزارت دفاع آمريکا در آمارهاي رسمي و جديد اعلام کرده است که از ابتداي جنگ عراق در سال 2003 تاکنون بيش از چهار هزار سرباز آمريکايي در عراق کشته شدهاند، اين در حالي است که تعداد زخمي شدگان 30 هزار و 182 نفر تخمين زده شده است.
در اين آمارها همچنين آمده است که تعداد غيرنظاميان کشته شده عراقي 92 هزار و چهار نفر است. اين در حالي است که ساير رسانه ها که به امريکا وابسته نبودند تلفات مردم عراق در طول پنج سال گذشته را به مراتب بيشتر از اينها اعلام کردند.
مجله آمريکايي فارين پاليسي وابسته به بنياد کارنگي اعلام کرد که از ابتداي عمليات نظامي ايالات متحده تاکنون،بيش از 150 هزار نفر از مردم عراق جان خود را از دست دادهاند.
مسئولان استان نجف نيز اعلام کردند، از زمان حمله آمريکايي ها به عراق در بهار سال 1382 تاکنون، دستکم 40هزار جسد عراقيهاي کشته شده براثر ناآرامي ها، تنها در شهر نجف دفن شده است.
بوش کوشيده است در سفر اخير خود به عراق، چهره اي خرسند از خود نشان دهد و دستاوردهاي جنگ عراق را مهم و بزرگ بشمارد درحالي که پيامدهاي مخرب سياست جنگ افروزانه بوش در 8 سال حضور درکاخ سفيد، بر سياست خارجي و اقتصاد ملي آمريکا ، غيرقابل انکاراست .
نتايج انتخابات رياست جمهوري آمريکا نشان داد که جنگ عراق يک اشتباه بوده است. بوش اخيرا گفته بود که شکست اطلاعاتي جنگ عراق بزرگترين حسرت دوران رياست جمهوري او است .
کاندوليزا رايس وزيرخارجه آمريکا نيز که از طراحان جنگ عراق است ، هفته گذشته اذعان کرد که کاخ سفيد ازاطلاعات غلط مبني بر وجود سلاح کشتار جمعي درعراق براي حمله به اين کشور استفاده کرد.
اکنون بوش براي گريز از انتقادهاي بي شمار آمريکايي ها ازعملکرد او درجنگ عراق ، تنها به توافقنامه امنيتي واشنگتن با بغداد به عنوان دستاوردي مهم دل خوش کرده است، توافقنامه اي که به اعتقاد بسياري ازعراقي ها تحت فشارهاي آمريکا به عراق تحميل شده است. همانطور که واشنگتن از مساله خروج عراق از شمول فصل هفتم منشور سازمان ملل، به عنوان اهرمي براي امضاي توافقنامه امنيتي با بغداد بهره برد.
بوش درحالي ازامضاي توافقنامه امنيتي با عراق به عنوان يک دستاورد مهم سخن مي گويد که مخالفان اين توافقنامه معتقدند که برخي از بندهاي آن ناقض حاکميت ملي عراق است .
ازطرف ديگر نتايج همه پرسي توافقنامه امنيتي درشش ماه آينده ممکن است روياهاي بوش و طراحان اين توافقنامه را برباد دهد . البته بوش تا آن زمان درمسند قدرت نخواهد بود، اما راي منفي مردم عراق به توافقنامه امنيتي براي جمهوريخواهان که تبليغات وسيعي درخصوص امضاي اين توافقنامه به عنوان سند راهبردي به راه انداخته اند، شکست سنگين ديگري خواهد بود .
جنگ عراق که بوش از آن به عنوان ضرورتي سياسي - امنيتي نام مي برد ، به پاشنه آشيل جمهوريخواهان در انتخابات کنگره و رياست جمهوريخواهان تبديل شد .
درعرصه سياست خارجي نيز تضعيف موقعيت جهاني آمريکا و افزايش انتقادها از واشنگتن ، ماحصل 8 سال جنگ افروزي بوش است .
بوش در واپسين روزهاي زمامداري خود ، ازدستاورد هايي از جنگ عراق احساس غرورمي کند که آمريکايي ها به آن اعتقادي ندارند و عراقي ها نيز نتيجه اين جنگ را ، ادامه سلطه آمريکا برکشورشان مي دانند .
حال با پايان يافتن دوره پرتلاطم نو محافظهکاران اين علامت سؤال بزرگ در ذهن مردم عراق ايجاد شده است که آيا با رفتن بوش تراژدي وي نيز از عراق رخت خواهد بست يا اينکه عراقيها همچنان بايد قربانيان سياستهاي مستبدانه و خودکامگيهاي سران کاخ سفيد باشند؟و اينکه آيا باراک اوباما رييس جمهوري ايالات متحده آمريکا که با شعار تغيير وارد عرصه شده است، سياست جديدي را در اين زمينه اتخاذ خواهد کرد يا راه سلف خود را پيشه خواهد ساخت؟
یزد فردا 110