زمان : 08 Azar 1387 - 21:20
شناسه : 14027
بازدید : 5018
تحول ذهنیت اصلاح طلبان سنتی در عصر«تغییر» تحول ذهنیت اصلاح طلبان سنتی در عصر«تغییر»

یزدفردا -سیاسی -یادداشت

یزدفردا -علی انجم روز:برخی چنین تبلیغ می کنند که انگار تعرفه ی عبداله نوری توسط «اصلاح طلبان تحول خواه» به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری، بنوعی جهت «تحریم موجه انتخابات» بوده است. این اتهام در حالی مطرح می شود که این اشخاص، کمترین اعتنایی به استدلال ها و دلایل منطقی اصلاح طلبان تحول خواه برای تعرفه ی کاندیدایی با ویژه گی های نوری و همچنین علل مخالفت با نامزدی خاتمی، مبذول نداشته و آنچنان سودای به میدان آوردن خاتمی، دستیابی به یک پیروزی سهل، بازگشت به مناصب سابق) وزارت،استانداری،مدیرکلی وغیره) و همچنین بقول خود متوقف کردن مشکلاتی که جامعه تحت حاکمیت فعلي بدان دچار شده، را در سر می پرورانند که قوه و استعدادشان برای دیدن و شنیدن واقعیت ها به شکل محسوسی خدشه دار شده است.
اما باید از هواداران سینه چاک کاندیداتوری خاتمی پرسید به استناد کدامین آمار و نظر سنجی گمان می کنند در صورت کاندیداتوری وی، به سهولت قادرند دولت را از کنترل افراد حاضر خارج کنند. اساس چنین سودای در سر پرورانده شده ای، مبتنی بر این تحلیل است که با توجه به ميزان محبوبیت دولت و شخص رییس جمهور، هر که در مقابل وی قد علم کند گوی و میدان را از «معجزه هزاره سوم»، و به تبع از ديگرهمراهانش خواهد ربود. اما به روی دیگر سکه نمی نگرند که اگر اصولگرایان هم به چنین واقعیتی وقوف یافته و با تغییر تاکتیک، کاندیدایی دیگر روانه میدان سازند باز هم یک پیروزی شیرین، سهل و ساده حاصل خواهد شد؟
به گمان نگارنده روی کار آمدن دمکرات ها در آمریکا، بر معادلات سیاسی داخلی بسیاری از ممالک جهان، از جمله میهن مان تاثیر خواهد گذاشت. هر چند رییس جمهور منتخب آمریکا پیشتر گفته بود: با ایران مذاکره خواهد کرد، اما مدتی بعد سخنانش را چنین تصحیح، و تاکید کرد هرگز با احمدی نژاد سر یک میز نخواهد نشست، اوباما با اتخاذ آن موضع و تکمیل اش به سیاقی که اشاره شد پیام روشنی برای رهبران جمهوری اسلامی فرستاد. گذشته از این، اگر اولویت اول دولت بوش در ارتباط با ایران، ممانعت از دستیابی این کشور به سلاح های هسته ای بود اولویت اول سیاست خارجی دولت آینده
آمریکا حقوق بشر خواهد بود. بوش با این توجیه که عراق، دارای سلاح های کشتارجمعی است عزم، جهت سرنگونی رژیم بعثی جزم کرد نه بخاطر اینکه در عراق، دیکتاتوری مستبد حکم می راند، که اگر چنین بود باید پیش از عراق به ديگركشورها حمله ور می شد که حتي قانون اساسی هم ندارند، پادشاه هم سلطنت می کند هم حکومت، و هم با حفظ سمت نخست وزیر است! حقوق اقلیت ها و زنان هم، بمراتب بیشتر از هر جای دیگر، در آن کشور نقض می شود. اما بخاطر اینکه اولویت اول در سیاست خارجی جمهوریخواهان «امنیت ملی» بود ارتش آمریکا بجای ديگر كشورها از بغداد سر درآورد. بنابراین عراق به
بهانه داشتن سلاح های کشتار جمعی و افغانستان به دلیل مامن تروریست ها بودن، مورد هدف آمریکا قرار گرفتند.
با تغییر رویکرد دولت آمریکا در ماه های آینده، به تبع سیاست داخلی بسیاری از حکومت ها نیز، دستخوش تغییر و تحول خواهد شد. برای مثال رژیم مصر از این پس اگر تداوم حمایت و پشتیبانی آمریکا را می خواهد باید گام های بلندتری جهت نیل به دمکراسی بردارد. در چنین شرایطی، بعید نیست کاربدستان داخل ایران نیز سیاستی دیگر در پیش بگیرند. برای مثال رییس جمهور فعلی، در بهار آینده نیز، همچون پاییز امسال، بازهم «ناخوش احوال» شده ، یا صحنه بگونه ای آراسته شود که تازه نفسی بجای مهره ی امتحان پس داده ی در داخل بشدت نامحبوب و در خارج مواجه با مشکلات عدیده، از
حضور در میدان انتخابات باز داشته شود و یک نظامی تازه کت و شلوار پوشیده با سروصورتی «اصلاح» شده به کارزار انتخاباتی پا بگذارد تا شاید بخشی از «عامه ی» مردم ، اصلاح صورت وی را به مثابه اصلاح گرا بودنش بپندارند! تازه به میدان آمده هم، شعارهایی سر داده ، در وصف آزادی های اجتماعی ، فرهنگی و تنش زدایی با جهان سخن سرایی کند. از سوی دیگر کاندیداهایی همچون نوری، رد صلاحیت شده و به طبع، آن  تحریمی هاي دوره قبل نیز بعید است موضع خود را تغییر داده در انتخابات شرکت کنند. در چنین شرایطی خاتمی با لباس روحانی باید با یک نظامی که سال ها
لباس عوض کرده و بر عکس او سر و صورتی «اصلاح» شده دارد رقابت کند. بی شک دست، کت و شلواری بظاهر اصلاح شده، در شعار دادن های آنچنانی، بمراتب بازتر از خاتمی خواهد بود. در نبود رسانه های آزاد و فراگیر ، تمامیت خواهان مدام نارضایتی ها از دوران هشت ساله ی اصلاحات را به «توده مردم» یادآوری، و از طرفی رسانه های رتوش شده ی اصلاح طلب نما روی نوگرایی، پاراگماتیست بودن و وعده های اغواکننده ی کاندیدای اصول گراي اصلاح طلب نما، در ارتباط با آزادی های اجتماعی و غیره بشدت مانور خواهند داد. در چنین هنگامه ای اصول گرايان سازمان یافته و گوش به فرمان  حتمابه آن نوگرا و اصلاح طلب اصولگرا رای می دهند اما آنچه رویای اصلاح طلبان سنتی را به باد خواهد داد اینست که چند میلیون جوان  غیر سیاسی، بهمراه توده ی احساسی اغلب پای صندوق بیا، متاثر از شعارها و اداهای تبلیغاتی، به نظامی سابق و صورت اصلاح کرده لاحق رای دهند.. طرف رای را که گرفت دو- سه حرکت عوامفریبانه انجام می دهد اما از پوسته که بگذریم مغز و اصل همان است که بود. بدین ترتیب اصول گرايان لااقل هشت سال باز، گوی و میدان را در اختیار خواهند داشت.
اینها احتمالاتی است که به احتمال قریب به یقین، برخی ها یا بدان نیندیشیده، و یا خود را به کوچه علی چپ زده نمی خواهند درباره اش تامل کنند. اصلاح طلبان سنتی که اغلب شان از راس تا ذیل ، در مرز بازنشستگی قرار دارند و بسیاری شان، در سال های اخیر به فعالیت در بخش خصوصی روی آورده اند بلحاظ سیاسی چیزی برای از دست دادن ندارند بنابراین دست زدن به هرگونه ریسکی بدون در نظر گرفتن همه ی جوانب، از جانب ایشان، چندان دور از ذهن نیست.
این دوستان به تحریمی های دوره ی قبل هم دلخوش نسازند زیرا تا وقتی بخشی از جامعه ی ایران با خاتمی و اصلاح طلبان سنتی سنگ های خود را وانکنند بعید است پا در میدانی بگذارند که برد و باخت در آن، برای شان مساوی با هیچ است. تا وقتی خاتمی، کروبی و احزابی همچون سازمان مجاهدین انقلاب و مشارکت علت شکست اصلاحات را تندروی بخشی از اصلاح طلبان، و نه کندروی و فرصت سوزی خویش می خوانند بدین معناست که هنوز دره ی عمیقی بین اصلاح طلبان تحول خواه، تحریمی هاو بسیاری از آزادی خواهان، با اصلاح سنتی قرار دارد.
در این شرایط صحنه را بگونه ای دیگر هم می توان تصور کرد. مبنی بر اینکه نوری به عنوان کاندیدای واحد «همه ی» اصلاح طلبان و حتا وابستگان به طیف هاشمی به صحنه وارد شود و این «همه» بی مسامحه، به حاکمیت بگویند کاندیدای جایگزینی وجود ندارد  در این صورت اگر برخی لجاجت ورزیده ، اجازه ندهند انتخابات در فضایی نسبتا آزاد برگزار شود در شرایط جدید جهانی و در عصری که «ارتقای دمکراسی و رعایت حقوق بشر» ادبیات غالب در گفتمان سیاسی غربی ها و در راس شان
آمریکا خواهد بود باید فکری به حال خویش و مشکلات فزاینده پیش روی خود نمایند.
بنابراین بد نیست حال که در آمريكا، منادی «تغییر» توانست توجه مردم کشورش را جلب کند در اینسوی جهان هم برخی ها، ذهنیت های خود را تغییر داده ، به واقعیت های مبین تن در دهند. چه بهتر که انسان خود با آغوش باز واقعیت را پذیرفته و با آن هم گام شود تا اینکه، به مقابله با آن برخواسته ، سپس مغلوب وقایع منبعث از آن واقعیت ها شود.

یزدفردا - انتشار مقالات اشخاص حقيقي به معناي تاييد يا رد نظر نگارنده از نظر يزد فردا نمي باشد بلكه براي ايجاد يك فضاي ديالكتيك و سالم درجهت شور و حرارت دادن به فضاي انتخابات آينده خواهد بود