عطر رمضان یک هفتهای است که در همه شهرهای ایران اسلامی پیچیده و مردم هر نقطه از کشور با زبان، آداب، رسوم و باورهای خود به استقبال ماه خدا رفته و اکنون مهمان خوان کرم الهی هستند.
ماه رمضان در هر گوشهای از کشور علاوه بر حفظ ساختارهای متعارف شرعی، با آیینهای خاص برگزار میشود، حتی اقوام مختلف مردم ایران از لر، ترک، کرد، فارس، اهالی جنوب، شمال، غرب و شرق در برخی آداب و سنن با یکدیگر مشترک و تنها اختلاف در نام آن آیین به دلیل تفاوت در گویشها و زبانها است.
با مرور این آئینها میتوان آیینه رسوم قدیمی را که غبار فراموشی گرفتهاند صیقل داد و پای سفرههای افطاری مردمان این کهن سرزمین نشست و دعای سحر را از قلب ایران زمزمه کرد.
در هر کوی و برزنی بوی سادگی به مشام میرسد و این سفرههای افطار است که به روی خلق گشوده میشود. از خرماهای جنوب تا کلوچههای شمال، از نانهای محلی غرب و شرق تا رسم دعاهای مردمان این دیار که برای نعمت بینهایت خداوند سربهمهر، بوته شکر میکارند.
در بازخوانی این آئینها میتوان طعم برساق را زیر زبان حس کرد و نان کاکلی، زنجفیلی کوکه، هریس و ایران آشی را با ولع خورد و در این میان مگر میشود از شیرینی کاسمسا و نانهای کلوچهای زعفرانی و رنگینه بهسادگی گذشت.
خبرگزاری مهر در سلسله گزارشهایی به مناسبت ماه پربرکت رمضان به بازخوانی این آئینها میپردازد.
رمضان در شهرهای کهن ایران
مردم کشور ما در هر نقطهای با آنچه از گذشتگان خود سینه به سینه دریافت کردهاند، به مهمانی خدا رفتهاند و هر کدام سهمی در زیباتر برگزار شدن آیینهای رمضان دارند. در این ایام حتی سنتهای فراموش شده نیز به زیبایی یاد میشوند و بیان خاطرات رمضان سالهایی که افطار و سحرش حال و هوای دیگری داشت، ورد زبان مسنترهای هر خانواده است.
سحرهایی که با چاووشیخوانی ندا داده میشد و افطارهایی که با نقارهزنی و کوبیدن بر طبل خبررسانی میشد.
در این بین، شهرهای کهنی نظیر شیراز، یزد، همدان، بوشهر، یاسوج، شهرکرد، اهواز و ... آداب و رسوم جالبی دارند که مرور آنها خالی از لطف نیست، آداب و رسومی که گاه بر سفرههای سحری و افطاری و گاه بر اجرای یک رسم و سنت نگاه دارند.
مراسم «مقابله» با رمضانهای بوشهر عجین شده است
در بوشهر در کنار همه سنتهای زیبا، برپایی محافل قرآن بیش از همه در دل و جان مردم جا باز کرده و همه رمضان بوشهر را با مراسم «مقابله» آن میشناسند.
«مقابله» یکی از سنتهای قدیمی ماه مبارک رمضان در استان بوشهر است که گاهی با عنوان جزءخوانی نیز از آن یاد میشود و شکل و نحوه اجرای آن از قدیمالایام تاکنون تقریبا حفظ شده است.
در مقابله، افراد دور تا دور هم مینشینند و هر روز یک جزء از قرآن را به صورت مشارکتی قرائت میکنند؛ بدین ترتیب هم آموزشهای لازم برای قرائت قرآن ارائه میشود و هم اینکه افراد در ختم کامل قرآن در ماه مبارک رمضان سهیم میشوند.
در مقابله، افراد دور تا دور هم مینشینند و هر روز یک جزء از قرآن را به صورت مشارکتی قرائت میکنند؛ بدین ترتیب هم آموزشهای لازم برای قرائت قرآن ارائه میشود و هم اینکه افراد در ختم کامل قرآن در ماه مبارک رمضان سهیم میشوند.
در کنار حفط سنت مقابله به سبک قدیم، در برخی نقاط و محافل برنامه تفسیر قرآن نیز انجام میشود؛ بدین ترتیب که وقتی شخصی آیاتی را قرائت میکند، مفسر قرآن در مورد آن آیات توضیحاتی ارائه میکند که به فهم و درک بیشتر آیات قرآن کمک میکند.
تفسیر آیات قرآن باعث میشود مجلس مقابله از خشکی قرائت صرف بیرون آمده و افرادی که توان قرائت ندارند نیز برای بهرهمندی از نکات و توضیحات قرآنی در این مجالس حضور یابند.
سنتهایی همچون مقابله از دیرباز نقش مهمی در جذب مردم بوشهر به برنامههای قرآنی داشته و باید تلاش شود که این سنتهای ارزشمند حفظ و از نسلی به نسل دیگر منتقل شوند.
اما در استان چهارمحال و بختیاری رمضان حال و هوای دیگری دارد و به طور قطع آداب و سنن ویژه این استان عشایرنشین، تماشایی و البته خواندنی است.
چاووشی خوانی سحر، پختن انواع مختلف آش ها و غذاها، آیین سنتی کاکولی پزان و حنا و.... از سنت ها و آیین های مهم مبارک رمضان در این استان است.
هنوز در برخی از مناطق روستایی به خصوص در شهرستان کیار و اردل، یکی دو نفر در سحرگاهان ماه مبارک رمضان اقدام به چاووش خوانی می کنند.
چاووشیخوانی از سنتهای مردم چهارمحال و بختیاری در ماه رمضان
مراسم چاووشخوانی یکی از سنتهای مردم چهارمحال و بختیاری است که با شروع ماه مبارک رمضان آغاز میشود و نهایت آن سحرخوانی و اذانهای حلقومی است که در برخی از نقاط این استان در سحرگاهان ماه مبارک رمضان وجود دارد.
حنابران نیز از رسوم جالب مردم این خطه است و زنان علاقه بسیاری برای شرکت در این مراسم دارند.
بازار طبخ خوراکیهای خوشمزه و متنوع از نانهای خاص محلی گرفته تا انواع آش با سبزیهای کوهی در ماه مبارک رمضان در این استان داغ داغ است.
فتیر، درشتی، کالاجوش، کاردین و البته کاکولی از غذاهای خوشمزهای است که طبخ برخی از آنها نظیر کاکولی به یک رسم قدیمی در سراسر چهارمحال بختیاری به ویژه فرخشهر تبدیل شده است.
کاکولی نوعی نان است که خمیرش از شیر، آرد و خشکبار(گردو، کشکش، بادام) تشکیل شده و برای پختن آن بر روی این نان زرده تخممرغ، گلرنگ، زعفران، رازیانه، سیاهدانه و بادیانه و...زده میشود و در تنور پخت میشود.
کاکولی نوعی نان است که خمیرش از شیر، آرد و خشکبار(گردو، کشکش، بادام) تشکیل شده و برای پختن آن بر روی این نان زرده تخممرغ، گلرنگ، زعفران، رازیانه، سیاهدانه و بادیانه و...زده میشود و در تنور پخت میشود.
این نان در شب ۲۷ ماه رمضان پخته میشود و از آن به عنوان مراسم کاکولی پزان یاد میشود.
در استان فارس نیز به عنوان یکی از استانهای کهن ایران زمین، ماه رمضان به واسطه ختم قرآنهای معنوی همچنین خوراکیهای خوشمزه و سفرههای رنگارنگ، حال و هوای ویژهای دارد.
خوراکیهای مردم شیراز و استان فارس در ایام ماه رمضان نیز مانند دیگر روزهای سال رنگین و متنوع است که در این میان، رنگینک، کلمپلو، زولبیا و بامیه شیرازی، ترحلوا و انواع آش دارای جایگاه خاصی است.
عرقیات شیراز هم که از گذشتههای دور تاکنون در کشور و جهان دارای جایگاه است در ماه رمضان بیش از گذشته طرفدار دارد و رسم است که قبل از باز کردن روزه در هنگام افطار عرقیات گرم مصرف شود.
جمعه الوداعی و رسم «چل بسمالله» در شیراز
زیارت امامزادگان نهتنها در طول سال برای مردم فارس دارای جایگاه است بلکه در ماه رمضان نیز این مهم بیش از گذشته رعایت میشود بهخصوص در هنگام سحر و افطار که مراسم قرآنخوانی در اماکن مذهبی برقرار است.
اما جدا از مراسمهای موجود در امامزادگان، ختم قرآن در کوچهباغهای قصر دشت همچنان مشاهده میشود که بزرگان محلی زیر سایه درختان باغ نشسته و نوجوانان را به دور خود جمع میکنند تا قرآن بخوانند.
روزی که همه برای گرفتن حاجت میآیند، آخرین جمعه ماه رمضان است که به جمعه الوداعی معروف است و همچنان این رسم قدیمی در برخی از مساجد باسابقه شیراز و تعدادی از شهرستانها اجرا می شود.
در این روز گروههای مختلفی از زنان به نیتهای مختلف وارد مساجد میشوند تا مشغول به درست کردن «چل بسمالله»، گرفتن دعای کیسه از دست آقا، برای نوشتن دعای سیاهسرفه روی پوست کدو، دخترهای دم بخت به نیت گشایش بخت و زنهای بیفرزند بهقصد بچهدار شدن در مسجد حاضر میشوند.
کهگیلویه و بویراحمد نیز از استانهای عشایرنشین است که سادهزیستی مردم آن شهره است و این سادهزیستی در سفرههای افطار و سحر نیز مشاهده میشود.
در این دیار خبری از سفرههای رنگارنگ افطاری نیست اما تا بخواهی، محبت و صفا و صمیمیت و یکدلی در میان مردم آن موج میزند و در ماه مهمانی خدا به اوج میرسد.
«کاسه بهره» نماد یکدلی و محبت مردم کهگیلویه و بویراحمد
از نشانههای یکدلی مردمان این دیار سنتی زیبا به عنوان «کاسه بهره» است که با گذشت سالها از پایهگذاری این رسم، همچنان در میان مردم جایگاه ویژهای دارد.
ماه رمضان در این دیار همواره بابوی خوش شیربرنج سحری، صدای الله اکبر همسایه ها، رسم زیبای «کاسه بهره» و میهمانی افطار خانه پدربزرگ همراه بوده است.
هر کس که زودتر بیدار میشد با صدای الله اکبر، دیگر چادر نشینان را بیدار میکرد. ابتدا زن و مرد بلند میشدند. مرد آتش می افروخت و زن نانی در سفره میگذاشت و از مشک دوغی در پیالهای میریخت و سفره را مهیا میکرد تا فرزندان یکی پس از دیگری برخیزند و پای سفره بنشینند.
هیچ همسایه ای هرچند ندار، سر گرسنه بر زمین نمی گذاشت و همسایه از حال همسایه خود باخبر بود.
هر کس در حد توانی که داشت با سنت خوب «کاسه بهره» همسایه اش را در شبهای رمضان یاد می کرد و این رسمی است که هنوز هم در میان مردم این دیار رایج است.
اینجا در پای دنا از سفرههای رنگارنگ خبری نیست، سفرهها همچون دلهای عشایر ساده و بیریاست
اینجا در پای دنا از سفرههای رنگارنگ خبری نیست، سفرهها همچون دلهای عشایر ساده و بیریاست. سفرههایی که در آن برکت موج میزند و صفا میجوشد و زندگی باحال و هوای سنتهای عشایری گذشته پیوند خورده و همسایهها در زمان افطار و یا سحر هر چه که برای خوردن داشته باشند را با همسایه خود شریک میشوند و این رسم «کاسه بهره» نام دارد.
کیسه برکت سنتی پابرجا در میان مردم همدان
اما کمی که از مرکز و جنوب ایران فاصله بگیریم، در میان شهرهای کهن ایران، همدان نیز در غرب کشور با آداب و رسوم بینظیرش خودنمایی میکند.
در این دیار نیز خوراکیها و شیرینیها و آشهای ویژه ماه مبارک رمضان در کنار سنتهای کهنی همچون کیسه برکت، افطاری عروس و دامادهای در عقد و دهها سنت زیبای دیگر، ماه رمضان را به یاد ماندنیتر میکند.
پیرمرد ۹۰ ساله همدانی که رمضانهای حداقل ۸۰ سال پیش را در ذهن دارد، در این باره میگوید: در فصل تابستان انواع نوشیدنیهای خنک مانند عرق بید مشک، خاکشیر، عرق بهار نارنج، تخم شربتی، شربت گلاب و غیره درکاسههای بزرگ همدانی که با لعاب آبی زیبایی پوشانده شده بود، سر سفره گذاشته میشد.
حسن مسگریان میگوید: یکی از برنامههای ثابت رمضان در همدان، دید و بازدید بود که ساعتی پس از نماز مغرب و عشاء انجام میشد.
این پیرمرد ۹۰ ساله در ادامه گفتگو با بیان اینکه یکی دیگر از سنت های قدیمی ماه رمضان در همدان، مراسم کیسه برکت در روز ۲۷ ماه رمضان بود، ادامه داد: در این روز زنان روزه دار هنگام رفتن به مسجد و اقامه نماز ظهر به همراه خود پارچه، نخ و سوزن می بردند و در میانه دو نماز ظهر و عصر با استفاده از این وسیله ها به کار دوختن یک یا چند عدد کیسه برکت مشغول می شدند.
وی با بیان اینکه این سنت همچنان پابرجاست و به اعتقاد مردم همدان، هر فردی داخل این کیسه پول بریزد، خداوند به وی مال و دارایی زیاد می بخشد، به همین علت زنان در این روز بیش از یک کیسه برکت دوخته و آن را برای فزونی دارایی بین خانواده خود و دیگران توزیع می کنند، گفت: از دیگر آداب مخصوص این ماه در همدان آیین توزیع آجیل مشکل گشا است که پس از اقامه نماز مغرب بین زنان نمازگزار تقسیم می شود.
کلوخ اندازون سنتی در حال فراموشی یزدیها
یزد، شهر دارالعباده، سرزمین تفتیدهای که این روزها مردمانش در تابستانهای گرم و سوزان، روزهداری میکنند و عبادت خدا را با هیچ لذتی عوض نمیکنند، نیز میراثدار آیینهای کهن است.
مردم بسیاری از مناطق استان یزد، برای ورود به ماه مبارک رمضان، همچنان که برای نوروز خانهتکانی میکنند، برای رمضان نیز خانهتکانی میکنند و چند روز قبل از فرا رسیدن ماه روزه، گرد و غبار از رخ خانه میشویند و اگر به اصطلاح احتیاطی شرعی بر فرش و گلیم و زیلو است، آن را برطرف میکنند.
یکی از آیینهایی که در پیشواز ماه رمضان در گذشته انجام میشد و امروز به تدریج به دست فراموشی سپرده شده، آیین کلوخ اندازون است که البته در بسیاری از استانهای دیگر نیز مرسوم بوده است.
یکی از محققان فرهنگ عامه یزد در این باره به خبرنگار مهر گفت: وظیفه اعلام وقت سحر و افطار در گذشته بیشتر بر عهده خادمان مساجد بود و خادمان یکی دو ساعت مانده به سحر، چراغهایی را روشن میکردند و در مناطق مرتفع شهر قرار میدادند تا برای همگان قابل رؤیت باشد.
وظیفه اعلام وقت سحر و افطار در گذشته بیشتر بر عهده خادمان مساجد بود و خادمان یکی دو ساعت مانده به سحر، چراغهایی را روشن میکردند و در مناطق مرتفع شهر قرار میدادند تا برای همگان قابل رؤیت باشد.
صدیقه رمضانخانی بیان کرد: شاید فلسفه ایجاد گلدسته برای مساجد همین باشد زیرا خادمان یکی دو ساعت مانده به سحر، چراغها را روشن کرده و بر فراز گلدستهها قرار میدادند و هنگام اذان چراغها را خاموش میکردند تا مردم متوجه پایان زمان تناول سحری شوند و برای نماز صبح مهیا شوند.
وی عنوان کرد: این چراغها در گوشه و کنار شهر روشن میشد اما یکی از معروفترین چراغها، چراغ ملاکاظم، خادم مسجد جامع کبیر یزد بود که سالهاست خاموش است و از روشنایی آن خبری نیست.
این آداب و سنن، تنها گوشهای از زیباییهای رمضان در گوشه و کنار کشور اسلامی ایران بود، آدابی که به واسطه پایبندی مردم به فرهنگ بومی هر منطقه تبدیل شده و امید است این فرهنگهای بکر و تکرار نشدنی، حفظ شود.