زمان : 25 Aban 1387 - 08:29
شناسه : 13763
بازدید : 3454
هيچ توجيهى براى تخريب دولت، قانع‏كننده نيست‏ هيچ توجيهى براى تخريب دولت، قانع‏كننده نيست‏



 یزد فردا: رهبر معظم انقلاب در مقاطع و زمان‌هاي مختلف، توصيه‌ها، انتقادات، نصيحت‌ها، پيشنهادها و... را براي مسئولين، كارگزارن نظام، دولت، مجلس، قوه قضائيه، مطبوعات، نخبگان در حوزه‌هاي مختلف و ... داشته‌اند كه مرور و يادآوري آن‌ها براي دست‌اندركاران امر مفيد خواهد بود.

*متاسفانه برخي به اسم نخبگان سياسي فضاى جامعه را مشوش مى‏كنند

داخل كشور خودمان را بايد خودمان اصلاح كنيم. ملت ما ملت مؤمن و باعزم و اراده‏اى است، ملت آماده‏اى است، ملت صادقى است، اما در گوشه و كنار، افرادى، جريان‏هايى، مجموعه‏هايى به اسم‏هاى مختلف نخبگان سياسى و غير اين‏ها، فضاى جامعه را مشوش مى‏كنند، فضاى جامعه را از صفا و صداقت تهى مى‏كنند، مردم را دچار اغتشاش ذهنى، دچار ترديد مى‏كنند.
اين ملت همان ملتى است كه اين انقلاب عظيم را به پيروزى رسانده، اين نظام مستحكم و با عظمت را شالوده‏ريزى كرده و سى سال با قدرت، او را حفظ كرده. اين آنچنان ملتى است، اين آنچنان ايمانى است، اين آنچنان عزم راسخى است.
اين دستاوردها كه مفت به دست نمى‏آيد. تا ملتى فداكار نباشد، تا ملتى با اراده و مصمم نباشد كه اين چيزها به دست نمى‏آيد. ما بياييم به خاطر دشمنى با زيد و عمرو و اين دولت و آن دولت و مسؤولين اجرايى يا مسؤولين كذا و كذا، اصل نظام را زير سؤال ببريم، سياه‏نمايى كنيم! كارى كه متأسفانه بعضى از نخبگان سياسى مى‏كنند.(1)

*خدا به آسانى از ‏فضاى بى‏بندوبارى در حرف‏زدن نمى‏گذرد

فضاى تبليغاتى كشور، فضاى مطبوعاتى كشور، فضاى تبليغات سياسى كشور به هيچ وجه فضاى خرسندكننده‏اى نيست. ما بايستى از اسلام براى عمل خودمان، براى رفتارهاى خودمان، براى موضعگيرى‏هاى خودمان درس بگيريم و بدانيم بقاى نظام اسلامى، بركات الهى، تفضلات و رحمت الهى تا وقتى است كه ما پايبند و مقيد باشيم. خدا كه با ما قوم و خويشى ندارد. بارها من عرض كرده‏ام بنى‏اسرائيل همان كسانى هستند كه خداى متعال در قرآن، مكرر مى‏فرمايد: "اذكروا نعمتى التى انعمت عليكم و انى فضلتكم على العالمين"(2)، خدا بنى‏اسرائيل را بر عالمين تفضيل داد، اما همين بنى‏اسرائيل به خاطر اين‏كه لوس شدند، قدر نعمت خدا را ندانستند و كفران كردند، "كونوا قردة خاسئين"(3)، "ضربت عليهم الذلة و المسكنة"(4)، تبديل شدند به اين.
وقتى رحمت الهى براى ما پيش خواهد آمد كه مواظب و مراقب خودمان باشيم؛ مراقب حرف‏زدنمان، مراقب اقدام‏كردنمان، مراقب تبليغاتمان. اين فضاى بى‏بندوبارى در حرف‏زدن، در اظهارات عليه دولت، عليه كى به خاطر اغراض، اين‏ها چيزهايى نيست كه خداى متعال از اين‏ها به آسانى بگذرد. آن وقت كسانى خطا مى‏كنند، خداى متعال "و اتقوا فتنة لاتصيبن الذين ظلموا منكم خاصة"(5)، بله اينجورى است، بعضى از ظلمها، بعضى از كارها هست كه نتيجه و اثر آن، دامن همه، نه فقط دامن آن ظالم را مى‏گيرد، بر اثر رفتار يك عده‏اى كه در گفتار خودشان، در عمل خودشان، در قضاوت خودشان ظلم مى‏كنند. بايد مراقب اين چيزها بود.(6)

* پيشرفت كشور به محيط آرام و بى‏تشنج احتياج دارد

عزيزان من! اگر كشور بخواهد به سمتى كه براى آن مطلوب است - چه از لحاظ اقتصادى، چه از لحاظ سياسى، چه از لحاظ معنوى يا سطح علم و سواد - پيشرفت بكند، به محيط آرام و بى‏تشنج احتياج دارد. آن كسانى كه به پيروى از تبليغات راديوهاى بيگانه سعى مى‏كنند فضاى سياسى جامعه را متشنج بكنند، به كشور خدمت نمى‏كنند.(7)

* تخريب دولت با هيچ توجيهى پذيرفته نيست‏

همه كسانى كه دلسوزند و به سرنوشت كشور و نظام علاقه‏مندند، بايد آرزو، دعا و تلاش آن‏‌ها اين باشد كه دولت در بخش‌هاى مختلف، توفيقاتى را كه شايسته زمان و شايسته نياز كشور است، به دست بياورد. اگر فرض كنيم كسى به خاطر اختلاف سليقه يا اختلاف فكر يا برخى تحليل‌ها و استنتاج‌هاى سياسىِ طبعاً غلط، آرزو كند دولت در كار خود موفق نشود يا در عمل براى عدم موفقيت دولت كارى بكند و حركتى انجام دهد، اين به هيچ‌وجه پذيرفته نيست. البته معناى اين حرف آن نيست كه ما بگوييم هيچ كس حق ندارد از دولت انتقاد كند، چون انتقاد به معناى تضعيف نيست. انتقاد اگر دلسوزانه و منصفانه باشد، كمك هم مى‏كند. اگر انتقادى دلسوزانه هم نبود، بالاخره دانسته مى‏شود. در مقابل حركت دولت، اگر يك وقت عيبجويىِ غيرمنصفانه‏اى هم بشود، نخواهد توانست افكار عمومى و واقعيت‌هاى بيرونى را تحت تأثير قرار دهد. بنابراين من نمى‏خواهم انتقاد را منع كنم، اما تخريب را چرا. تخريب به هيچ وجه مصلحت نيست. با هيچ توجيه، كسى نمى‏تواند خود را قانع كند كه دولت را تخريب كند(8)، انتقاد كردن صحيح و عاقلانه، غير از حرف‏زدن به شكلى است كه يك دستگاه را ناكارآمد نشان بدهند و ناموفق جلوه بدهند، چه حق باشد، چه ناحق، غلط است.(9).

*بعضى از مطبوعات بى‏انصافى مى‏كنند

چندى پيش رئيس جمهور محترم از مطبوعات گله كرد كه بدگويى مى‏كنند، بددهنى مى‏كنند، لجن‏پراكنى مى‏كنند و بعضى از مطبوعات اعتراض كردند. من معمولا مطبوعات را مى‏بينم، من حق را به رئيس جمهور دادم. من معتقدم - نمى‏گويم همه مطبوعات - بعضى از مطبوعات، نه اين‏كه انتقاد مى‏كنند - انتقاد ايرادى ندارد - بى‏انصافى مى‏كنند، از روش‌هاى تبليغاتى و رايج دنيا استفاده مى‏‌كنند تا آن كارى را كه در دولت به نفع مردم انجام گرفته، زير سؤال ببرند يا ناديده بينگارند و اگر عيبى هست - ولو كوچك هم باشد - آن عيب را بزرگ كنند. اين را انسان در بسيارى از مطبوعات مى‏بيند. ايرادى ندارد. اين هست، اما ملت ما آگاه و هوشيارند.

*دشمنان ما از مطبوعات و تبليغات استفاده مى‏كنند

من از سال‌ها قبل هشدار دادم و براى مردم نقشى را كه دست‌هاى بيگانه در مديريت فرهنگى كشور و رسانه‏ها و تبليغات كشور به كار مى‏گيرند، تبيين كردم. بعضي‌ها انكار كردند، اما بالاخره همه تصديق كردند. دشمنان ما بيكار ننشسته‏اند؛ از مطبوعات استفاده مى‏كنند، از تبليغات استفاده مى‏كنند و از روش‌هاى گوناگون تبليغى استفاده مى‏كنند تا آن ارزش‌هايى را كه ملت به آن‏ها پايبند است و آن‏ها از آن ارزش‌ها خوششان نمى‏آيد، در چشم مردم بشكنند. تلاششان را مى‏كنند. ما هم در عمل نشان داديم كه مطبوعات آزادند، اين عملكردهايى كه از نظر ما بسيار منفى است، وجود دارد، اما مطبوعات آزادانه دارند همان كارها را مى‏كنند. اين خود رد عملى كسانى است كه معتقدند آزادى بيان نيست، خير، آزادى بيان، نشانه‏اش همين مطبوعاتى است كه عليه دولت، عليه نظام و عليه سياست‌هاى كلى، آزادانه هر چه مى‏خواهند مى‏نويسند، كسى هم متعرض آن‏ها نمى‏شود. البته مردم هم به اين‏ها خيلى اعتنايى نمى‏كنند. اين، فضل الهى است.(10)

* توفيقات نظام در توفيقات دولت تجسم پيدا مى‏كند

دولت در واقع، فعال اصلى در صحنه كشور است و هرگونه موفقيتى كه براى دولت به وجود بيايد، موفقيت نظام اسلامى است. اگر خداى نكرده براى دولت در فعاليت‌هاى گوناگونش، ركود يا توقف يا ناكامى پيش بيايد، اين ناكامى و عدم موفقيت هم براى اصل نظام تلقى خواهدشد. اين حقيقت چند بُعد پيدا مى‏كند. نمى‏شود بين نظام و دست‌هاى اجرايى نظام تفكيك كنيم، نمى‏شود بگوييم ما دولتى بى‏توفيق و بى‏برنامه داريم، اما نظامى كارآمد و موفق داريم. توفيقات نظام، در توفيقات دولت به عنوان بخش اصلى اداره‏كننده كشور تجسم پيدا مى‏كند. يك بُعد اين مسئله اين است كه هيچ كس نبايد از اين حقيقت غفلت كند كه آرزوى موفقيت دولت، يك آرزوى انقلابى و ملى است.(11)

* انسجام و وحدت در كشور فشارهاى دشمن را قطع مي‌كند

آحاد مردم و گروه‏ها و گرايش‏هاى مختلف به خاطر اختلافات جزئى، صدايشان را روى هم بلند نكنند. البته اختلافات هست، داخل يك خانه هم ممكن است اختلافاتى وجود داشته باشد، اما همه اهل خانه‏اند، همه از اين خانه دفاع مى‏كنند، همه منافع آن را بر هر چيز ديگرى ترجيح مى‏دهند. كسانى كه به خصوص تريبون دارند، فرصت حرف‏زدن دارند، نگذارند كه دشمن از صداى بلند آن‏ها با يكديگر اميدوار بشود به اين‏كه مى‏تواند عليه اين ملت توطئه كند. وقتى اختلاف هست، آن‏ها اميدوار مى‏شوند، آن‏ها احساس مى‏كنند كه حالا وقت فشار واردآوردن است. اگر مى‏خواهند فشارهاى دشمن قطع شود، بايد اين‏جا انسجام و وحدت را مثل يك صف مستحكم و بنيان مرصوص حفظ كنند.(12)

* مرز دوستى و دشمنى را مشخص كنيد

ما گاهى اوقات، سر چيزهاى كوچك با هم يك و دو مى‏كنيم، در حالى كه در مبانى و اصول مثل هم هستيم! يك چيزى شما مى‏گويى، يك ايراد بيخودى‏اى من مى‏گيرم، بنا مى‏كنيم يك و دو كردن. البته يك و دو بين دو نفر و در يك محيط شخصى اهميتى ندارد، اما وقتى در محيط عظيم كشور چنين چيزى واقع شود، فضاى سياسى را نامطلوب مى‏كند. بنابراين، ما بايد از بى‏تحملى و ايرادگيري‌هاى بيخود پرهيز كنيم و به مسأله اتحاد و مشاركت براى شكل‏دادن به آينده اهميت بدهيم(13).
البته ما بارها اين (مسأله اتحاد بين نيروهاى مومن به اسلام و نظام جمهورى اسلامى) را گفته‏ايم، از اول انقلاب، اين، مسأله مهم نظام بوده است و امام - رضوان الله تعالى عليه - بارها و بارها مى‏فرمودند، دلسوزان نظام هم هميشه اين را گفته‏اند، اما در عمل آنچه بايد صورت بگيرد، صورت نگرفته است. ما بايد حقيقتا مرز دوستى و دشمنى را مشخص كنيم. امروز كسانى با هم مقابله و معارضه مى‏كنند كه به اصل اسلام، به حاكميت اسلام، به برخاسته‏بودن دولت از دين، يعنى اتحاد دين و سياست، به اصول مبنايى قانون اساسى، مثل اصل چهارم و پنجم و مسأله ولايت فقيه و ديگر چيزها حقيقتاً معتقدند، اين‏ها با همديگر سر جزئيات و قضاياى كوچك، آن چنان معارضه‏اى مى‏كنند و آن چنان جنجالى عليه هم راه مى‏اندازند كه دشمني‌هاى اصلى در حاشيه امن و دشمن‌هاى اصلى در سايه قرار مى‏گيرند. دشمن‌هاى اصلى چه كسانى‏اند؟ آن كسانى كه با اصل نظام اسلامى مخالفند. بزرگترين نعمت خدا، وجود اين نظام است و بزرگترين معروف، دفاع از اين نظام است، اين بزرگترين كارى است كه بايد انجام بگيرد.

* برادران معتقد به ارزش‌هاى انقلاب فاصله خودشان را كم كنند

عده‏اى براى مقابله با اين نظام كمر بسته‏اند، چه از راه نظريه‏پردازى، چه از راه تبليغات سياسى و موذي‌گري‌هاى گوناگون و دارند در نظام خدشه وارد مى‏كنند. مسئله آن‏ها، انتقاد به نظام يا به مسئولان نظام نيست، از نظر آن‏ها انتقاد، وسيله‏اى براى نابودكردن خود نظام است، كسانى كه اهل فهم و درك موقعيت هستند، اين را به روشنى مى‏فهمند و بايد بفهمند.(14) من توصيه مى‏كنم برادران مسلمان، برادران انقلابى، برادران معتقد به ارزش‌هاى انقلاب، هرچه مى‏توانند فاصله بين خودشان را كم كنند، با هم دوست و رفيق باشند، با هم همكار باشند، عليه يكديگر جوسازى و فعاليت نكنند، اما فاصله را با دشمن‌ها زياد كنند.(15)

*برخي از منتقدين بحث "خودي و غيرخودي"، مردم مؤمن را خودى نمى‏دانند

كسى كه دشمن نظام است، اين‏طور نيست كه نمى‏تواند در اين نظام زندگى كند، نه، مخالفان اسلام مى‏توانند در اين نظام زندگى كنند، كسانى كه اسلام را اصلا قبول ندارند، مى‏توانند در اين نظام زندگى كنند. اسلام نگفته كه هر كس در ظل نظام اسلامى زندگى مى‏كند، بايد معتقد به اسلام و مبانى اسلام باشد، نه، زندگى بكنند، از حقوق شهروندى و امنيت هم برخوردار باشند. اگر دزدى در خانه يك غيرمسلمان را بشكند و برود دزدى كند، آن دزد را هم مجازات مى‏كنند. در مجموع بين كسانى كه به نظام معتقدند و كسانى كه مخالف نظامند، در حقوق شهروندى تفاوتى نيست، مى‏توانند زندگى كنند، اما حق معارضه و مبارزه با نظام را ندارند، حق تيشه‏برداشتن و زدن به ريشه نظام را ندارند، در اين جا نظام بايد جلوى آن‏ها را بگيرد. حالا ما بنشينيم بحث كنيم "معناى براندازى چيست؟ آيا فلان مرحله جزو براندازى هست يا نه؟"! كلمه براندازى كه از آسمان نازل نشده است. كسى كه با نظام معارضه مى‏كند، بايد در اين معارضه به او كمك نكرد و جلوى او را گرفت و اگر عمل او مصداق يكى از عناوين جرايم قانونى است، او را مجازات كرد، همه بايد در اين معنا متفق باشند. آنگاه ما بياييم با كسانى كه نظام را قبول ندارند و عازم بر معارضه با نظامند، روز به روز مرزهاى خود را كمرنگ كنيم و دائما با خودي‌ها به جان هم بيفتيم! اين درست نيست. اين بحث خودى و غيرخودى را كه ما (چند) سال پيش مطرح كرديم و عده‏اى را هم نگران كرد، معنايش همين است.
معناى غير خودى اين نيست كه او نبايد در اين كشور زندگى كند، نه، غير خودى هم زندگى كند، منتها معلوم شود كه او با نظام ميانه‏اى ندارد، براى اين كه او در مواردى منشأ اثر خواهد بود. مرز حفظ شود، حرف او تكرار نشود، كار او مورد تأييد قرار نگيرد، اين اساس قضيه است. جالب اين جا است خيلى از كسانى كه گله مى‏كنند كه چرا گفتيد خودى و غيرخودى، خودشان مسؤولان نظام و مردم مؤمن را خودى نمى‏دانند، غير خودى مى دانند و به آن‏ها اعتماد نمى‏كنند! عملا خود آن‏ها عامل به تقسيم افراد به خودى و غير خودى‏اند! مى‏گويند چرا به مردم مى‏فهمانيد كه ما غير خودى هستيم!(16)

* غيرخودى كسانى هستند كه با اصل نظام مخالفند

وحدت را بايد حفظ كرد. من خواهش مى‏كنم به مسئله حفظ وحدت و اتحاد و همدلى اهميت بدهند، اين يكى از اصول است. البته مخاطب اين كار، ملت نيست - ملت متحد است و اختلافى ندارد - مخاطب اين كار، نخبگان و سياسيون از جناح‌هاى مختلف هستند. به بهانه‏هاى مختلف و با اختلاف‌هاى كوچك، در مقابل هم قرار نگيرند و با توجيه‏هاى غلط، عليه هم جنجال راه نيندازند. ظريفى از دوستان ما مى‏گفت اين مسئله خودى و غيرخودى را كه شما مطرح كرديد، همه قبول كردند، منتها بعضي‌ها جاى خودى و غيرخودى را عوض كردند. كسانى را كه براى نظام و انقلاب و اسلام، احساس مسئوليت مى‏كنند، خودى بدانيد. غيرخودى كسانى هستند كه با اصل نظام مخالفند.(17)
پي نوشت:
1)فرازهايى از فرمايشات رهبر حكيم انقلاب 15/8/1387
2) سوره بقره، آيه 47
3) سوره بقره، آيه 65
4) سوره بقره، آيه 61
5) سوره انفال، آيه 25
6)فرازهايي از فرمايشات رهبر معظم انقلاب 15/8/1387
7)فرازهايي از فرمايشات مقام معظم رهبري 24/8/1379
8)بخش‌هايي از فرمايشات رهبر حكيم انقلاب 4/6/1381
9)فرازهايي از بيانات رهبر معظم انقلاب 18/7/1385
10)فرازهايي از فرمايشات مقام معظم رهبري 21/8/1385
11)بخش‌هايى از فرمايشات رهبر حكيم انقلاب 4/6/1381
12)فرازهايي از فرمايشات رهبر معظم انقلاب 19/10/1384
13)بخش‌هايي از بيانات رهبر حكيم انقلاب 17/8/1385
14)فرازهايي از فرمايشات رهبر فرزانه انقلاب15/6/1380
15)بخش‌هايى از بيانات رهبر حكيم انقلاب 24/8/1379
16)فرازهايي از بيانات ذهبر فرزانه انقلاب 15/6/1380
17)بخش‌هايي از فرمايشات رهبر معظم انقلاب 15/5/1382

یزد فردا110