دیدار و گفتگوی دوستانه و خودمانی یک ساعت و چهل دقیقه ای با میرمحمدی استاندار یزد
دیدار امروز عصرمان با سید محمد میرمحمدی استاندار یزد که با هماهنگی و.برنامه ریزی دوستی قدیمی در دفتر ساده استاندار یزد انجام شد و قرار بود کوتاه باشد، یکساعت و چهل دقیقه و تا قبل از اذان طول کشید، و نتیجه بحث و گفتگوی خودمانی طولانی که تنهایی و بدون حضور کارمندان استانداری و روابط عمومی در رابطه با مسایل مختلف شهر و استان بود، منتهی به قول یک مصاحبه کلی و بی پرده در رابطه با مشکلات فرا روی شهر و استان و هشت محور توسعه استان شد، که قرار است در اولین فرصت و قبل از پایان سال انجام گیرد.
صحبت های میرمحمدی که تابحال انتقادات زیادی از او داشته ایم، بی حب و بغض و گرم و منطقی و بر محور عقلانیت و قبول واقعیت های موجود جامعه بود، و بهرحال همه سعی خود را برای انجام کاری که فکر ی می کرد درست است، انجام داده بود، هر چند که با شرایط فعلی و بسیاری از مدیران و نیروهای موجود، انجام کوچکترین کار در استان خود بزرگترین معجزه است.
میرمحمدی در قسمتی از سخنانش و آنگاه که نقبی به گذشته زد از دهها سال پیش و آنزمان که به مدرسه می رفت و کتاب های چند صد مسأله ای که می خواندند گفت، کتاب هایی که مسأله های مختلفی برای حل کردن و بهانه های زیادی برای فکر کردن داشت، و دانش آموزان را پرسشگر بار می آورد، و اما امروز چه سخت جای کتابهایی که دانش آموزان را به فکر و پرسشگری وادار کند در سیستم آموزشی خالی است.
میرمحمدی در قسمت هایی از گفتگو، از وظایف و رسالت و تاثیر رسانه ها و خبرنگاران بر جامعه گفت و از روشنگری و نقدها استقبال کرد، و منتقدان را بازوی مدیران و در خدمت جامعه دانست و متوجه شدیم که در این سالها یکی از خوانندگان پر و پاقرص مطالب ما او بوده است، و نه تنها مطالب ما که دیگر رسانه ها را نیز بنوعی رصد می کند.
بسیاری از حرف های گفته شده امروز را که متاسفانه جایی ضبط نشد و بحث بسیار خوب و پرباری هم بود می ماند تا در قالب مصاحبه در بیاید و اما ما ماندیم و این سوال که هر کس دیگری هم امروز بجای میرمحمدی استاندار یزد بود، در شرایط فعلی و با اوضاع استان و کشور، چکار دیگری می توانست انجام دهد !؟ و همینکه او با باندهای پنهان حاکم تمامیت خواه همراه نبوده و بفکر ساخت و ساز نیست، شاید که بزرگترین امتیاز برای او و استان باشد.
ادامه دارد......