درنگی بر یزدی تباران
یزدفردا نامه وارده -نام محفوظ:مدتی است از جهات مختلف آوا و آوازه یزدی تباری گوش و جان ساکنان شهر یزد را می نوازد. همه جا صحبت از یزدی تباران است .
از نژاد و قوم و قبیله یزد . و آنهاییکه در این نژاد متولد شده اند و کسانی که در این قوم مفتخر گردیده اند!
تشکیل تشکلهای اینچنین و پرداختن به خود(و انشاءالله پردازش خود!) و واماندن از غیر خود سابقه ای طولانی و طوفانی! در بین اقوام و ملل و نژادهای مختلف داشته و قدمتی به بلندای تاریخ دارد.
و اگر تاریخ را معلمی دلسوز بدانیم شاید بد نباشد تا درسهای تاریخ را در باره قوم گرایی بخوانیم و بدانیم .
حداقل به حافظه تاریخی مان بی احترامی نکنیم.
اما چند سوال از بزرگواران و عزیزانی که عنوان یزدی تبار را برگزیده اند(که بعضا افرادی وجیه و مردمی و دوست داشتنی هم هستند) امیدوارم با پاسخی که ارائه می فرمایند ذهن مشوش شده از این عنوان چون منی را آرام نمایند.
1) دامنه حضور افراد در این تشکل چیست؟ بعبارتی چه طیف از افراد وارد این گروه می شوند؟
2) ثروت معنوی و یا حتی مادی این گروه نصیب چه کسانی می شود؟ و آیا افراد خارج از گروه تنها نظاره گر و منفعل می مانند
3) نقش کسانی که شناسنامه آنها صادره از یزد نیست اما نقش و جایگاه عمده ای در تحول و آبادانی یزد داشته اند کجا تعریف می شود؟ و آیا در درسنامه یزدی تباران محلی از اعراب دارند؟
4) آیا دروازه های یزد بعنوان یکی از نمادهای تمدن ایران زمین به روی و به سوی ایران و دیگر ایرانیان باز می ماند...
5) آیا دیگر ایرانیان به بهانه تکیه بر تبار و ایل و نژاد خود، یزدیها را از پیرامون خود برانند و بزدایند...
6) اگر خدای ناکرده تسلیم امواج یزدی تباری شویم و اصالت انسانی را به تبار و طایفه مان محدود و منحصر کنیم ، آنوقت طایفه و تبار دیگران شاید...
در پایان بدانیم که میدانیم، پیامبر عظیم الشان اسلام که درود خداوند بر او و خاندان مطهرش باد ، موذن خود را که نغمه اسلام را از مناره های عربستان در دنیا طنین انداز کرد ، از قریش انتخاب نفرمود...
یزدفردا