یزدفردا "احمدرضا قدیریان:دوازده سال بسیار نداشتم که انقلاب را شناختم و امام را شناختم و یاران امام را شناختم. هاشمی یکی از آن یاران برجسته امام بود. هنوز یکی از تصویرهای تاریخی سه یار امام در آن روزها در ذهن من به وضوح پیداست. تصویر آیت الله بهشتی، آیت الله خامنه ای و هاشمی رفسنجانی که در کنار هم ایستاده بودند. زیر آن تصویر هم شعاری نقش بسته بود:
درود بر سه یاور خمینی
هاشمی و خامنه ای، بهشتی
ما نوجوانهای پرشور آن روزهای پر التهاب که انقلاب را راه نجات بشریت از ظلم و بیعدالتی می پنداشتیم، به این چهره ها عجیب دل بسته بودیم. هاشمی مرد شگفت آوری بود. مسئولیتهای بزرگ را به دوش کشید. در جنگ و دوران پس از آن بی اندازه تأثیر گذار بود. سخنانش در دوران امامت جمعه تهران مورد توجه همه محافل داخلی و خارجی بود و فصل الخطاب بسیاری نزاعهای سیاسی به شمار می رفت. من و نسل من با نام هاشمی و تحت تأثیر حضور و سیاستهای او بزرگ شدیم و زندگی کردیم و به آستانه پیری رسیدیم. ما در مقاطعی از زندگی امیدوار شدیم، مأیوس شدیم، رنج کشیدیم، شادی کردیم، در شکستها نگران شدیم، در پیروزیها غرور ورزیدیم، از برخی رویدادها خوشحال شدیم، از بعضی حوادث سرخورده شدیم، بعضی عملکردها ما را رویگردان کرد، برخی عملکردها ما را به قافله برگرداند و شخصیت هاشمی هم در دل و جان ما تابعی بود از آن وضعیتهای متناقض. هاشمی در آخرین سالهای زندگی وضعیت غریبی یافت و در بین یاران انقلاب جایگاه متفاوتی پیدا کرد اما این مرد میدان دین و سیاست همچنان ایستاده و مقاوم زیست و همچنان بزرگ ماند و حال و هوای روزهای آینده نشان خواهد داد که او چقدر بزرگ بوده است و اندیشه منتقدانش چه پایگاهی در میان مردم ایران داشته است و چه اندازه توانسته است او را از دل و جان آنان دور کند؟
من و نسل من روزگار بدون هاشمی را روزگار جدا شدن از خاطرات یک عمر زندگی با همه آرزوهای برآمده و برنیامده می دانیم و معتقدیم همچنانکه عمرمان تحت تأثیر حضور او و سیاستهای او گذشت، باقیمانده عمرمان نیز تحت تأثیر نبودن او و سیاستهای او خواهد گذشت.