پاسخی به(قحط الرجالي از جنس اصلاح طلبي): انديشه اصلاح طلبی به محاق نمی رود
یزدفردا -محمد امامی :مطلبي با عنوان «قحط الرجالي از جنس اصلاح طلبي» به قلم «دکتر محمد حسن نجفي» در سايت « يزد فردا » نوشته شده و ايشان در مورد سخناني که پيرامون « بازگشت خاتمي و اينکه او بايد بيايد» مطرح است ابراز نظر نموده اند.
قصد پاسخگويي به همه نکاتي که ايشان نوشته اند ندارم، اما در بخشي از مطلبشان نوشته اند: «آيا براي جريان اصلاح طلبي و اصلاح طلبان تلنگري نيست که هيچ همراهي اجتماعي با انديشه هاي ايشان نيست ؟»
در اين خصوص چند نکته را به استحضار ايشان و مخاطبان می رسانم:
آقاي دکتر !
در اينکه جريان اصلاحات پس از دوم خرداد 76 و در جريان خدمات و فعاليت های دولتی و غير دولتی خود، با آن همه تحولات، دارای کاستی هايي هم بوده ، هيچ کس - حتی خود اصلاح طلبان - ترديدی ندارند. کاستی هايي که برخی از آنها درون جريانی و برخی از آن ها برون جريانی بوده و برآنها تحميل شده است. گرچه با ديدی منصفانه و فارغ از پيش داوری های جناحی و باندی، حجم و ميزان خدمات صورت گرفته در شاخص های گوناگون داخلی و خارجی اگر بيشتر از دولت نهم نباشد (که هست)، کمتر نيست.
... اما اين توهم و تصور خامي است که بپنداريد هيچگونه همراهي اجتماعي با اصلاحات نيست. انديشه اصلاح طلبي بيش از 100 سال است که تداوم دارد و استبداد، تنگناهای مختلف، جوسازی ها، هياهوهای قدرت مداران ، غوغاهای غوغاسالاران و شرايط سياسي گوناگون نتوانسته است اين خواسته را از اذهان مردم دور کند.
اثبات همراهي اجتماعي به لوازمي نياز دارد که يکي از آنها آزادي عمل مردم و برخوردارشدن آنان از حق انتخاب کردن و انتخاب شدن است. بايد شرايطي را فراهم آورد که مردم تاثيرگذار بودن آراي خود را باور کنند و با سطح مشارکتي بالاي 50 درصد امکان آزادانه نشان دادن « همراهي» خود را بيابند.
در اين صورت است که ما مي توانيم بسنجيم که انديشه اصلاح طلبي در «پستوهاي تاريخ» رفته يا اينکه به رغم ايجاد تنگناها براي آن هنوز با برخورداري از نخبگان و رجال فراوان که جملگي «لياقت سکانداري» امور را دارند، از قوي ترين پشتوانه هاي مردمي برخوردار است و به محاق نمی رود.
در اينجا به روح پرفتوح و ملکوتی امام راحل (ره) بنيانگذار «جمهوری» «اسلامی» ايران درود می فرستم و با يادآوری توصيه ی آن بزرگوار مبنی بر اينکه «حفظ نظام از اوجب واجبات است.»، و انديشه و مشی آن عزيز سفرکرده در مردم دوستی و مردم مداری ، خاطرنشان می کنم که روشن ترين، قاطع ترين، منطقی ترين، محکم ترين، قانونی ترين، اصولی ترين و برترين و والاترين راه حفظ نظام، حفظ اعتماد عمومی، حفظ انگيزه های مشارکت گسترده مردمی، حفظ پشتوانه مردمی حاکميت به عنوان بزرگترين سرمايه اجتماعی نظام و به رسميت شناختن واقعی و عملی حق تعيين سرنوشت مردم و حقوق شهروندان و ميدان دادن به آنان برای ايفای نقش های جدی در عرصه های گوناگون اجتماعی، اقتصادی ، سياسی و فرهنگی است
یزدفردا