زمان : 13 Mehr 1387 - 21:52
شناسه : 13081
بازدید : 5836
قحط الرجالی از جنس اصلاح طلبی! قحط الرجالی از جنس اصلاح طلبی!

قحط الرجالی از جنس اصلاح طلبی!

یزدفردا یادداشت سیاسی - دکتر محمد حسن نجفی : اینروزها هرکجا آدمی را وصل به اصلاح طلبی میبینی سخنش بازگشت آقای خاتمی است و اینکه او باید بیاید ( والبته به نظر بعضیهایشان وای اگر نیاید ) معلوم نیست این بزرگواران چگونه میاندیشند ؟

 آِیا مخاطب خود را بالغ اجتماعی نمیدانند یا اینکه هنوز در حال و هوای دوم خردادند ؟

 آیا فکر نمیکنند اگر انتخابهای مردم در گذشته را مبنای تحلیل جریانات سیاسی در نظر بگیریم آنها وام دار هیچ گروه سیاسی نبوده و به توصیه ها و خرده فرمایشات صاحبان قدرت و مکنت ترتیب اثری نداده و بنا نیست دوباره خود را بیازمایند ! مگر رفتارهای انتخاباتی سی سال گذشته چه پیامی برای جریانات سیاسی داشته است ؟

آیا جز اینست که مردم روشن بین حتی در آزمون و خطا ، جریاناتی که اعتقادات آنها را نشانه رفته است به تاریخ سپرده اند ! اگر جریان اصلاح طلبی واجد مولفه های ماندگار در حوزه اندیشه بود آیا نباید همچون اندیشه های مطهری و بهشتی و رجائی و حتی شریعتی که تا کنون نیز بدون حضور ایشان ماندگار مانده اندیشه های اصلاح طلبی هم میماندو و گفتمان غالب محافل دینی و سیاسی میگردید ؟ اگر بنا بود گفتگوی تمدنها حتی به زور بخشنامه و ابلاغ و سفرهای دولتی پیش برود که با افول صاحب اندیشه اش به پستوهای تاریخ نمیرفت ! آیا اسم این را میتوان اندیشه های ناب گذاشت و به گذشته ای اینچنین افتخار کرد و دوران آنرا درخشش طلائی در عرصه های بین الملل نام نهاد ؟

کجای تساهل و تسامح در برابر زور و استکبار صلح طلبی است ؟ و در کدام مسلک و مرام هجوم به باورهای دینی مردم آزادی اندیشه است ؟ چه کسی باورمیکند که وطن پرستی یعنی خزیدن در کنج پناهندگی سیاسی ! اگر اندیشه توان مقابله داشته باشد که به دامن غرب پناه نمیبرد ! و ضعف ساختاری نظریه اش در پس اتهام عدم حمایت دولتمردان پناه نمیگیرد ؟

 مگر اندیشه های مطهری و شریعتی را دولتها حمایت کردند که هنوز مانده است؟ حتی اگر اندیشه ها به صرف حضور در پیش خوان کتابفروشیها باشد که باید سلسله کتابهای.....و کشف راز و رمزهای غیبت از زبان ایشان دارای جایگاهی رفیع باشد !

چگونه است که چگوارای چپ هنوز که هنوز است دغدغه ذهنی بعضی جوانان است ؟ آیا برای جریان اصلاح طلبی و اصلاح طلبان تلنگری نیست که هیچ همراهی اجتماعی با اندیشه های ایشان نیست ؟ یا شاید هم این جماعت جریانات آرمانگرائی دانشجوئی و دانشگاهی را به خود گرفته اند و نقد دولتها را به معنای همراهی با اندیشه خود میدانند ؟ کدام جریان زنده سیاسی و اجتماعی رادر قرون و اعصار گذشته دیده اید که وجودش وابسته به حضور یک نفر باشد ؟

 اگر بنا بود اندیشه امام قائل به حضور خود ایشان باشد که بعد از بیست سال از رحلت آن مرد بزرگ دیگر نباید ذکری از اندیشه ناب او در جامعه اسلامی بماند ! اگر غایت تئوری اصلاح طلبی تب و تاب برای بقای اجتماعی و کسب قدرت با حضور آقای خاتمی است که بهتر است نام دیگری بجز اصلاح طلبی بر این اندیشه نهاد و در این مرام از مردم سالاری و آزادی تعریفی دگر ارائه کرد .

 اگر اندیشه ای اینچنین وابسته به فرد باشد بهتر است که بیشتر در هزینه کردن از آقای خاتمی بیاندیشد! جریانی که پس از 12سال هنوز نتوانسته است فردی را در خور شان این مردم تربیت کند بهتر است به این مسئله فکر کنند که مردم نیز ممکن است اینگونه بیاندیشند که این جریان لیاقت سکانداری را ندارد !

از قرار معلوم مشکل اصلی این جریان قحط  الرجالی  است که اندیشه و سخنهایشان در بین مردم خریدار ندارد برای همین مجبورند تا دست به دامان شیرین عبادی و سازگارا و منوچهر محمدی و سروش گردند

ضمن آرزوی عمری طولانی برای آقای خاتمی که اصلاح طلبان را به اندک ماندگاری در این وانفسا امیدوار میکند توصیه میکنم ایشان را به سرنوشت معین و ..... دچار نفرمایند برای همین بهتر است جریان اصلاح طلبی برای به دست آوردن یک پایگاه دائمی در بین مردم تکان اساسی به خود بدهد و خود را از اندیشه هائی که درست یا غلط خود را به این جریان متصل کرده اند و مغایر با عقاید مردم و آرمان انقلاب و امام و شهداست تبرئه کند.

 والعاقبه للمتقین

یزدفردا