زمان : 04 Mordad 1395 - 12:54
شناسه : 125529
بازدید : 5219
عشق من فارسی (12):معادل فارسی كلمات «ليبل»، «رنكينگ» و «ماسك»« کپی رایت» ، « فانتزی » و «اولتیماتوم » عشق من فارسی (12):معادل فارسی كلمات «ليبل»، «رنكينگ» و «ماسك»« کپی رایت» ، « فانتزی » و «اولتیماتوم » «کپی رایت » : معادل « حق نشر»-« فانتزی » : معادل « نامتعارف » ، « غیر معمولی » و « غیر ضروری »-«اولتیماتوم» : معادل « اتمام حجت »-«ليبل »معادل « برچسب»-« رنكينگ» : معادل آن را « رتبه بندي » -« ماسك» : معادل« صورتك»-

یزدفردا"فرهنگستان زبان و ادب فارسی معادل های « حق نشر » ، « نامتعارف » و « اتمام حجت » را بجای «کپی رایت» ، «فانتزی» و « اولتیماتوم » قرار داده است.

 گاهی واژه های ساخته شده توسط فرهنگستان زبان و ادب فارسی در بین مردم رواج پیدا می کند و به وسیله آنها به کار می رود.دلیل این امر به راحتی تلفظ آن باز می گردد ،البته نمی توان از تکرار آن توسط مردم غفلت ورزید. از جمله این کلمات می توان به « کپی رایت » ، « فانتزی » و « اولتیماتوم » اشاره کرد.
 
1-«کپی رایت » : معادل « حق نشر» برای آن توسط فرهنگستان زبان و ادب فارسی انتخاب شده است.کاربرد این کلمه را در بین ناشران و در کتاب های منتشر شده می بینیم. این کلمه از ترکیب دو اسمی ایجاد شده که امروزه در زبان فارسی به کار می رود ، البته کلمه « حق » را می توان در متون قدیمی از جمله اشعار خيام ديد.
 
رندی دیدم نشسته بر خنگ زمین         نه کفر و نه اسلام ونه دنیا ونه دین
نه حق نه حقیقت نه شریعت نه یقین      اندر دوجهان کرا بود زهره ی این
 
درباره کلمه « نشر » می توان گفت که این کلمه در زبان امروز رواج دارد و ریشه آن در زبان عربی دیده میشود.
 
2-« فانتزی » : معادل « نامتعارف » ، « غیر معمولی » و « غیر ضروری » برای آن در نظر گرفته شده این معادل ها با توجه به مفهوم کلمه « فانتزی » ساخته شده هرچند در ظاهر امر با مفهومی که تاکنون در ذهن داشته ایم بعید به نظر برسد در واقع این کلمه به يك شی اطلاق می شود که  متفاوت با نوع رایج آن باشد ، در نهایت می توان گفت معادل کلمه « فانتزی » به مفهوم این کلمه نزدیک است.البته تکرار اندک معادلهای آن سبب شده کلمه « نامتعارف » معادل این کلمه به کار نرود .
 
3-«اولتیماتوم» : معادل « اتمام حجت » برای در نظر گرفته شده است، البته معادل این کلمه را در زبان عموم مردم می بینیم و مردم برای بیان مفهوم « اولتیماتوم » از کلمه « اتمام حجت » استفاده می کنند . تمام اجزای کلمه « اتمام حجت» ریشه در زبان عربی دارد . البته به دلیل کاربرد زیاد این کلمات در زبان فارسی و انس فارسی زبانان با این کلمات نمی توان به ترکیب این دوکلمه ایرادی وارد کرد ، زیرا نمونه های فراوانی از این دست در زبان فارسی دیده می شود که از جمله آنها می توان به کلمه « حسود» اشاره کرد که صفت مشبهه بر وزن فعول است.

همچنین فرهنگستان زبان و ادب فارسي براي كلمات لاتین «ليبل» ، «رنكينگ» و «ماسك» معادل فارسی «برچسب» ، «رتبه بندي» و «صورتك» را معرفی کرده است.


 - همواره نمي توان كلمات بيگانه را در زبان فارسي به كار برد. بخصوص زمانيكه معادل آن در زبان فارسي وجود داشته باشد. ضرورت استفاده از كلمات بيگانه در زبان فارسي جايي مطرح مي شود كه اين كلمات جزء اختراعات يا اصطلاحات خاص باشد و نتوان براي آن معادل مناسبي انتخاب كرد اگر چه تغيير تلفظ كلمات انگليسي در زبان فارسي به گونه اي رخ مي دهد كه بيان همان تلفظ براي انگليسي زبان فهم واژه را براي وي دشوار مي سازد ، البته با تمام اين تفاسير به كاربردن كلمات بيگانه اي كه معادل هاي رواني دارد ، دور از انصاف بنظر مي رسد. از جمله كلمات بيگانه كه معادلي براي آنها وجود دارد مي توان به كلمات زير اشاره كرد:
 
4-«ليبل »: كلمه اي است كه امروزه معادل آن بيشتر به كار مي رود و فرهنگستان زبان و ادب فارسي معادل « برچسب» را براي آن قرار داده است. اين كلمه از پيشوند « بر » و بن مضارع فعل « چسبيدن » ساخته شده است .ساخت اين كلمه از نظر تركيب قرار گرفتن واژه مشكلي ندارد و بر اساس قانون همنشيني صامت ها و مصوت ها ساخته شده است . پيشوند « بر» در متون كهن ما چون ديباچه گلستان سعدي نيز ديده مي شود ؛
 
هر نفسي كه فرو مي رود ممد حيات است و چون برمي آيد مفرح ذات.
 
در اينجا پيشوند « بر » در تركيب با فعل « آمدن » به كار رفته است .جزء دوم اين كلمه يعني « چسب» علاوه بر بن مضارع فعل « چسبيدن » در معناي اسم نيز به كار مي رود و به يك شيء خاص اطلاق مي شود ، امروزه كلمه « چسب » در معناي اسمي آن كاربرد بيشتري دارد ، هرچند در ساخت اين كلمه معني فعلي آن بيشتر مدنظر بوده است.
 
5-« رنكينگ» : معادل آن را « رتبه بندي » قرار داده اند. ميزان كاربرد اين معادل با اصل كلمه تفاوت چنداني ندارد و با نسبت هاي برابري به طور تقريبي ديده مي شود. اين مسئله به كاربرد كلمه « رنكينگ» در بين اهل فن و « رتبه بندي » در روزنامه ها و نشريات بازمي گردد. اجزاي كلمه معادل در زبان فارسي به كارمي رود و با زبان امروز مانوس است . اين مسئله تا حدي اهميت دارد كه مي تواند كلمه اي را در بين مردم رايج كند يا سبب ثبت آن در ميان معادلهاي فرهنگستان زبان و ادب فارسي شود .در مسئله معادلسازي كلمات نمي توان از تمايل مردم جامعه به كاربرد كلمه روان آن هم در زبان امروز غفلت ورزيد.
 
6-« ماسك» : معادل« صورتك»  براي اين كلمه قرار داده شده است . اين كلمه از تركيب اسم و كاف تصغير ساخته شده است. اين نوع تركيب امروزه بيشتر به منظور تحقير يا تحبيب مسئله اي به كار مي رود و  نمي توان از كاربرد اين تركيب در ساخت صفت نيز غفلت ورزيد. شايد كاربرد اندك معادل كلمه « ماسك » سبب شده تا اين كلمه زياد در بين مردم كاربرد نداشته باشد. دليل ديگر آن را مي توان اطلاق اين معادل بر مفهوم خاص ماسك دانست و كاربرد آن براي ماسك هاي صورتي كه توسط متخصصين پوست تجويز مي شود ، دور از ذهن به نظر مي رسد و در ساخت كلمه « صورتك» به عنوان يك معادل تنها به شي ء خاص توجه شده و از مفهوم پزشكي آن غفلت ورزيده اند