«شنبه شب گذشته بر خلاف تصور مایلیکهن برنامه ضبطی «دورهمی» بدون سانسور پخش شد. در این برنامه فارغ از کیروش و نوع نگاه حاجی مایلی به فضای حاکم بر فوتبال ایران واقعیتی افشا شد که نشان از بزرگی مایلیکهن داشت. ماجرای محمد نادری و فوت پدرش آن قدر اثرگذار بود که آقای طنز ایران هم مکث کرد و شاید بغض!»
مایلیکهن در گفتوگو با بانک ورزش درباره ماجرای فوت پدر محمد نادری و کیروشیپور (!) و همچنین انتخاب تاج به عنوان رئیس فدراسیون به طور تفصیلی صحبت کرد.
درباره برنامه شنبه شب دورهمی چه نظری دارید؟
من که قبلا درباره این برنامه و حضورم در آن صحبت کردهام اما یک نکته مهم این است که به نظر من شخصیت مهران مدیری فوقالعاده است. تا قبل از این که با او برخورد نکرده باشید، متوجه چنین شخصیتی از او نمیشوید.
یعنی در خارج از صحنه رفتار طنزآلودی ندارد؟
اصولا فکر میکنیم شخصیت خارج از برنامه آقای مدیری هم طنز باشد اما او کاملا شخصیت ممتازی دارد.
شما قبل از شروع برنامه در پشت صحنه با مهران مدیری صحبت و هماهنگی داشتید؟
به هیچ وجه با هم صحبتی نداشتیم و من برای اولین بار ایشان را روی صحنه دیدم و قبلا هیچ برخوردی با هم نداشتیم اما محمد نادری را قبل از ضبط در پشت صحنه دیده بودم.
در جریان بودید که ماجرای فوت پدر محمد نادری و پرداخت دیه او توسط شما قرار است در رسانه عنوان شود؟
بله، قبلش به من گفتند که میخواهیم چنین بحثی را مطرح کنیم که من گفتم مگر برنامه ماهیتش طنز نیست؟ عنوان کردن این ماجرا تلخ است اما بعدا خودشان گفتند اشکالی ندارد. من هنوز هم خانواده نادری را فراموش نکردهام و به طور تلفنی با آنها در تماس هستم.
این که شما باعث فوت پدر یک خانواده شدهاید و با رضایت آنها و پرداخت دیه، عملا دلیلی نداشته که ارتباطتان را ادامه دهید اما این کار را کردهاید و مرتبا به آنها سر زدهاید و این موضوع باعث شد که حتی مهران مدیری مکث کند و شاید بغض!
من آنها را در این سالها فراموش نکردهام. با این که روال قانونی طی شد و دیه هم پرداخت شده است. وظیفه خودم دانستم که ارتباطم را حفظ کنم. البته من به نوعی این بچهها را قبلا میدیدم اما مدتی است که به دیدنشان نرفتهام ولی ارتباط تلفنیام قطع نشده بود.
میدانستید که پسر این خانواده هنرپیشه طنز شده است؟
بله، در جریان بودم و میدانستم محمد در کار طنز و هنرپیشگی است.
در شرایطی که گفته بودید این صداوسیمای موزامبیک است نه صداوسیمای ایران اما در برنامه دورهمی این فرصت به شما داده شد تا درباره کیروش صحبت کنید. چالش خوبی با مدیری داشتید؟
در این زمینه نمیتوانم قضاوت کنم؛ چرا که برنامه دورهمی یک برنامه ورزشی نبود ضمن این که ما دنبال منطق هستیم و بر اساس آن میخواهیم صحبت کنیم. شما نقطه نظراتت را میگویی من هم نقطه نظراتم را. در نهایت ممکن است روی نقطهنظراتمان به توافق نرسیم اما دعوا که نداریم. متاسفانه برنامه 90 به دنبال نقطهنظرات منطقی نیست. باز هم باید بگویم متاسفانه دقیقا دو سال است که در واقع فردوسیپور از اسم بامسمایی که دارد دور شده و در کارش اعمال سلیقه میکند.
مدیری با این که اطلاعات فوتبالیاش کم است اما باز هم در لحظاتی از برنامه با شما پینگپنگی مصاحبه کرد. کاش عادل هم این فرصت را به شما میداد.
عادل این کار را نمیکند چون او اگر هفتهای یک بار در برنامهاش از کیروش دفاع نکند یا اسمش را نیاورد، هفتهاش نمیگذرد! البته عادل تیم دارد ولی این تیم خارج از تیم برنامه 90 هستند و بیرون از این برنامه از سیاستهای او در قبال کیروش حمایت میکنند. این را هم بگویم که عادل در زمینه مادی ضعفی ندارد.
مطمئن هستید؟
(مکث میکند) اعتقادم است. یا این که بهتر است بگویم عادل خودش را ارزان نمیفروشد.
صحبتی که شما درباره عملکرد کیروش در فوتبال ایران انجام دادید، هنوز هم منتقدان شما را آرام نکرده و میگویند که مثال دیدار ایران و آرژانتین مهمترین دلیل بر آن است که کیروش یک مربی بینالمللی است.
در واقع آنها فقط یک ربع بازی مقابل آرژانتین را میبینند اما نمیبینند که در مقدماتی جامجهانی مقابل کره چطور بازی کردیم در مقابل کره فقط یک توپ بردیم و همان یک توپ هم گل شد یا اگر داور گل ازبکستان در تاشکند را میدید، الان درباره بازی ایران مقابل آرژانتین کسی صحبت نمیکرد. همانطور که گفتم حساب، حساب دودوتا چهارتاست. تیم ملی خوب بازی نمیکند. بازیکنی در تیم منتخب آسیا نداریم. مرد سال فوتبال آسیا نداریم. لژیونر موفق در اروپا نداریم و در جمع 32 تیم جامجهانی سیویکم شدیم. این منطق و متر و معیار برای عملکرد و مقایسه یک مربی است. در فوتبال غیر از نتیجه مگر عوامل دیگری هم برای بررسی عملکرد یک مربی وجود دارد؟
در برنامه مهران مدیری گفتید که نقطه ضعفتان این است که زود عصبانی میشوید. خب چرا عصبانی میشوید؟ عصبانی نشوید، طوری میشود...؟
من از حرف غیرمنطقی عصبانی میشوم. حرف غیرمنطقی که میگویند کیروش موفق بوده. اگر میخواهند از عملکرد او دفاع کنند، این عملکرد را در قالب متر و معیار بگذارند. او در فوتبال ما چه نتایج فوقالعادهای کسب کرده؟ در جام ملتها مقام آورده؟ از گروه مقدماتی جامجهانی صعود کرده؟ چه کار کرده؟
قبول دارید برنامه 90 حتی روی هنرپیشهها هم تاثیر گذاشته به طوری که محمد نادری گفت در پشت صحنه با شما سر کیروش بحث کرده و موافق کیروش است.
یکی از مشکلات ما هم همین است. من هیچ چیز از بازیگری نمیدانم اما به طور تخصصی در مورد بازیگری نظر میدهم؛ هر چند که اظهارنظر درباره فیلم راحتتر از فوتبال است چون شما فیلم را نگاه میکنی و نظر میدهی اما در فوتبال همه به نتیجه نگاه میکنند و به طور احساسی نظر میدهند. از شما میپرسم چرا در برنامههایشان روی یحیی گلمحمدی هیچ مانوری نمیدهند؟ مگر او نتیجه نگرفته؟ واقعا چرا کسی درباره یحیی صحبت نمیکند؟ اما همه درباره کیروشی که موفق نبوده حرف میزنند.
البته این حرف شما تا حدودی درست است. باید از مربیانی چون یحیی و عبدا... حمایت شود.
عبدا... را با یحیی مقایسه نکنید. ویسی مربی جوان و قابلی است اما با یحیی تفاوت دارد. یحیی را باید با کیروش مقایسه کرد. او در خارج از ایران نتیجه گرفته. کیروش توانسته به یک تیم مطرح سه گل بزند؟ اما این بچه با اقتدار اول گروهش در جام باشگاههای آسیا شد. عبدا... ویسی پارسال در پلیآف تیمش را نگه داشت. در پیکان هم موفق نبود. هر چند مربی آیندهدار و خوبی است اما فعلا نباید او را با یحیی مقایسه کرد. از شما میپرسم تیمهای ملی کشورهای عربی قویترند یا باشگاههایشان؟ معلوم است باشگاههایشان چون آنها در باشگاهها بهترین بازیکنان خارجی را میآورند و هزینه میکنند. یحیی مقابل باشگاههای عربی که از تیمهای ملیشان هم قویترند، خوب کار کرد و نتیجه گرفت. به همین احسان پهلوان نگاه کنید. این بچه بینظیر بازی میکند. یحیی توانسته چنین بازیکنانی را به فوتبال ایران معرفی کند. پس باید او را با کیروش مقایسه کرد نه عبدا... ویسی.
درباره یحیی گفته میشود به لحاظ شخصیتی چون آرام است، نمیتواند در تیمهای پرطرفداری چون پرسپولیس دوام بیاورد.
اصلا این حرف را قبول ندارم. یحیی در پرسپولیس بود اما مظلوم واقع شد. نتایج یحیی قابل قیاس با نتایج برانکو نبود. مگر یحیی در پرسپولیس بد کار کرد؟ او فقط در فینال جامحذفی در پنالتی باخت. برانکو تا چهار ماه پیش نتایجش خوب نبود و نیمفصل، نهم جدول بود اما به او فرصت دادند و از او حمایت کردند. موضوع این است که برانکو را تحمل کردند اما یحیی را تحمل نکردند.
شما فکر میکنید یحیی میتوانست در پرسپولیس دوام بیاورد؟ آن هم در شرایطی که پیشکسوتان باشگاهتان به شدت از او انتقاد میکردند.
در تیمهای بزرگ این مسائل هست اما مسئله اینجاست که جایی که مربی خارجی وجود دارد، ما دیگر مربی ایرانی را نمیبینیم. به نظر من نقش همین کریم باقری در جمع کردن تیم پرسپولیس کمتر از برانکو در این فصل نبود اما چون خودی هستند، دیده نمیشوند. در فوتبال اگر کل مجموعه با هم باشند میتوانند موفق باشند. ضمن این که باقری پرسپولیس را جمع کرد اما کسی از او چیزی نمیگوید. یا همین نعیم سعداوی که در قهرمانی فولاد نقش داشت یا عدم حضورش به فولاد ضربه زد. اینها ظلم است به مربیان خودی. اصلا مربیان ایرانی را نمیبینیم در صورتی که من میدانم کریم باقری به خوبی روی بازیکنان و تیم اشراف دارد و بچهها دوستش دارند. آقا کریم یک شخصیتی دارد که یک جاهایی غیرقابل نفوذ است.
انتخابات فدراسیون فوتبال را چطور دیدید؟ آجورلو معتقد بود که دولت در انتخابات دخالت کرده است.
اولا باید بگویم آجورلو را دوست دارم اما از آنجایی که همیشه به صراحت حرفم را زدهام، اعتقادم این است این عزیزان بین این همه فوتبالیهایی که خاک فوتبال را خوردهاند، مدیریت کردهاند و درس فوتبال را خواندهاند، در فوتبال نقشی نداشتهاند. از قدیم گفتهاند در جایی که آب هست، تیمم حرام است. وقتی افرادی هستند که شاخصهای لازم را دارند اما کنار زده میشوند، آن وقت میبینیم که امثال تاج، عزیزمحمدی و آجورلو میآیند و ریاست فدراسیون فوتبال را حق خودشان هم میدانند. آیا به من مایلیکهن اجازه میدهند در سپاه یا نیروی انتظامی مسئولیت داشته باشم؟ نه، چنین اجازهای نمیدهند. پس ما هم وقتی این آقایان به فوتبال میآیند باید ناراحت شویم اما خیلی جالب است. به فوتبال آمدهاند تازه دلخور هم میشوند.
اما خودتان هم قبلا گفته بودید دولت از تاج حمایت میکند.
الان هم میگویم. من قبلا پیشبینی کرده بودم که تاج از ناحیه دولت مورد حمایت قرار بگیرد. در تمام دنیا فوتبال کاملا سیاسی است؛ چرا که تبعات باخت و برد فوتبال در سیاست و اجتماع تاثیرگذار است پس دولتها و سیاسیون فوتبال را رها نمیکنند و روی این که فوتبال به چه کسی سپرده شود، تاکید دارند. در تمام دنیا آدمهایی را میگذارند بالای سر فوتبال تا مشکلات را کم کنند؛ هر چند که آنها در کشورشان مشکلات زیادی ندارند اما باز هم این کار را میکنند. به نظر من آجورلو نباید از این که دولت از تاج حمایت کرده، ناراحت شود. مگر جامجهانی روسیه را مدودف به کشورش نبرد؟ یا جامجهانی قطر را امیر قطر به دوحه نبرد؟ همانطور که گفتم دو دوتا میشود چهارتا؛ باید سیاسیون در فوتبال دخالت کنند و این کار را هم میکنند اما باید طوری دخالت کنند که مشکلات فوتبال به مشکلات مملکتی اضافه نشود. هیچ اشکالی ندارد که دولت دخالت کند اما به شرطی که باری از فوتبال برداشته شود. من از هر سه این کاندیداها عذرخواهی میکنم اما باید حرفم را بزنم. کسانی در این فوتبال هستند که پوست، خون و استخوانشان از فوتبال است. اگر آنها بیایند دیگر امثال این دوستان شانسی ندارند.
فکر میکنید با رفتن کفاشیان و آمدن تاج مشکلات فوتبال کم شود؟
کفاشیان تازه برگشته است. اصلا چه کسی میگوید کفاشیان رفته؟ اصلا چنین چیزی نیست و این حرف را نزنید. این فوتبال آنقدر برای آقایان شیرین است که رشته خودشان را هم فراموش کردهاند؛ هر چند که از فوتبال هم چیزی نمیدانند. الان درباره دوومیدانی از کفاشیان بپرسید پاسخی ندارد بدهد، هر چند 8 سال است در فوتبال حضور دارد اما فوتبال را هم نمیشناسد. همین امروز سرمربی تیم ملی را تغییر دهیم و قرار باشد یک سرمربی خوب خارجی بیاوریم، اصلا نمیداند چه سرمربیای به درد تیم ملی میخورد. فوتبال برای آقایان شیرین است چون مزایای زیادی برایشان دارد.
منتقدان تاج میگویند در اصل عادل فردوسیپور رئیس فدراسیون شده چون فردوسیپور هر چه میگوید تاج قبول میکند.
امیدوارم اینطور نباشد. تاج یک جاهایی بسیار محکم کار کرده است. او با پشتوانه دولتی آمده اما همه چیز این فوتبال خندهدار است. همین آقای کفاشیان 8 سال پیش منتخب دولت بود اما دو هفته بعد خود کفاشیان گفت دولت نباید در کار فوتبال دخالت کند. آدم از این چیزها شاخ درمیآورد. ما که همه زندگیمان ورزش بوده اگر یک تیمی بگیریم میگویند پشتش قوی بوده است. در مجموع باید بگویم کاری کردیم که یک عده بگویند فوتبال ما پتانسیل ندارد در صورتی که عکس آن است. خدا شهرداری را خیر دهد که در تهران زمینهایی را درست کرده تا به فوتبال کمک کند. به هر حال امیدوارم حضور تاج به نفع فوتبالمان شود، کفاشیان هم که سر جایش است. در اصل فقط اتاقها جابهجا شده و همانطور که گفتم کفاشیان تازه آمده است.
ولی به نظر میرسد در پست دبیرکلی تغییراتی ایجاد شود تا اسدی هم برود.
اسدی کاربلد و شایسته است. کسی بوده که همیشه با قدرت کارش را انجام داده هر چند که یک جاهایی هم ترمز اسدی را کشیدهاند. مشکل اسدی این است که تنهاست. امیدوارم تاج جلوی گردنکلفتیها را در فوتبال بگیرد نه این که اسم پسرم را بگذارم رستم اما بترسم صدایش کنم. قانون باید ملاک و معیار باشد تا همه چیز سر و سامان بگیرد. همین بازی پرسپولیس با استقلال اهواز مگر حواشیاش کم بود؟ اگر بر اساس قانون برگزار میشد، فردای آن بازی باید با متخلفان برخورد میکردند.
قبول دارید تاج تحت تاثیر فردوسیپور است و بعید است کیروش از تاج هم حرفشنوی داشته باشد؟
تاج باید به کیروش تفهیم کند که تو کارمند ما هستی نه ما کارمند تو. البته یک مقطع جلوی کیروش درآمد اما عقبنشینی کرد. اسلامیان هم همینطور آمد جلو و یک چیزهایی گفت اما تعجب میکنم که چرا او هم عقب کشید! کیروش باید بداند که کارمند فدراسیون فوتبال ایران است و خواستهاش را باید به فدراسیون بدهد نه مطبوعات. یعنی چه که پیراهن، زمین و... نداریم و این مسائل را به مطبوعات اعلام کند. مگر تا حالا لخت بازی کردهایم؟ چطور وقتی 100 هزار دلار را گرفتی همه چیز خوب شد. مگر برای بازی با گوام و هند در زمین شماره یک آزادی تمرین نکردید؟ همین زمین کمپ تیم ملی به مراتب از زمین اردوی آفریقایی که شما بردید بهتر است، بعد هم اگر زمین بد است چرا نمیگذارید دیگر تیمها در زمین شماره یک کمپ تمرین کنند؟ میگویند کیروش نمیگذارد در کمپ تیم ملی تمرین کنیم. حکایت، حکایت ضربالمثل ما شمالیهاست که میگوییم «نه خود خورم، نه کس دهم/ گَنده کنم به سگ دهم!»
به نظر میرسد کیروش پس از بازگشت به ایران پاسخ مصاحبههای شما را خواهد داد. شاید برای خودش دلایلی داشته باشد.
کیروش بعد از چهلم فوت همسرش هم به ایران نیامده است و دلایل دیگری دارد که هنوز به ایران نیامده است.
با همه انتقادهایی که شما دارید اما کیروش بهترین مربی خارجی پس از انقلاب شناخته شد.
اتفاقا این برنامه فردوسیپور هم به نفع کیروش یک سویه بود و کسی به این که او این نظرسنجی را به دو قسمت تقسیم کرد، توجهی نکرد. در واقع با اعلام گزینهها، رای برانکو را به سمت کیروش تغییر داد. جدا از این که کیروش در زمینه مربیگری تیم ملی موفقیت نداشته و برانکو از او موفقتر بوده؛ چرا که در جام ملتها سوم، در بازیهای آسیایی پوسان قهرمان شد و به جام جهانی هم صعود کرد. اما کیروش برای فوتبال ما چهکار کرد؟ از این همه که بگذریم، اگر میخواست بین برانکو و کیروش نظرسنجی بگذارد، فقط باید بین آنها این نظرسنجی را برگزار میکرد نه این که با زیرکی استانکو و کرانچار را هم که در پرسپولیس مربیگری کرده بودند به گزینهها اضافه کند که شاید بخشی از پرسپولیسیها به این دو مربی رای داده باشند. آقای کیروشیپور با یک حرکت خودجوش و بدون مهندسی این کار را کرد. اگر فقط آرای این دو مربی را هم به برانکو اضافه کنیم، آن وقت خواهید دید که بهترین مربی خارجی پس از انقلاب برانکوست نه کیروش.»
افشای راز نقش مایلیکهن در مرگ بازیگر دورهمی
محمد مایلی کهن شامگاه شنبه مهمان برنامه «دور همی» مهران مدیری بود.
محمد مایلی کهن شامگاه شنبه مهمان برنامه «دور همی» مهران مدیری بود.
به گزارش اعتدال به نقل از «خبرآنلاین»، در ابتدای برنامه، مهران مدیری از مایلی کهن درباره خاطره تلخی پرسید که در آن جان یک نفر گرفته شده است. نکته جالب توجه این بود که مایلی کهن در آن حادثه، باعث درگذشت پدر یکی از بازیگران دورهمی شده بود.
محمد نادری بازیگر نقش «روح پدر» در دور همی، 27 سال قبل در یک سانحه پدر خود را از دست میدهد و آن سوی این حادثه، محمد مایلی کهن بوده است.
مایلی کهن توضیح داد که خودروی خود را در خیابان نامجو پارک کرده بود که پدر محمد نادری با موتور گازی در حال عبور بوده است. مایلی کهن در خودرو را باز میکند و پدر نادری نقش بر زمین میشود و با وجود اینکه خود مایلی کهن او را به بیمارستان رسانده اما در نهایت پدر نادری فوت میکند.
جالب اینجاست که پدر نادری به خواب مادر این بازیگر میرود و میگوید که در این حادثه، مایلی کهن مقصر نبوده و همین باعث میشود آنها رضایت بدهند.
پاسخ فردوسیپور به پخشنشدن مصاحبه ظریف
عادل فردوسیپور درباره برنامه «90» میگوید: خیلی سخت است که از یک برنامهی تلویزیونی انتظاراتی فراتر از آن داشته باشید. متأسفانه برخی از مشکلات ما و معضلاتی که دچار آن هستیم، فراتر از بحث فوتبال است و ریشه در فرهنگ خودمان دارد؛ فرهنگسازی هم پروسهای زمانبر است که دست همهی نهادها را باید در آن بهم فشرد.
مجری و تهیهکننده برنامه «90» سپس دربارهی پخش نشدن مصاحبهای که پیش از این با محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان داشته است، تنها به این جمله اکتفا کرد که «چه بگویم!»
فردوسیپور در ادامه یادآور شد: هر فردی که از من این پرسش را میکند، به او میگویم «!no comment»
به گزارش ایسنا، نشست «رسانهای شدن فوتبال»، (شنبه) یازدهم اردیبهشت ماه با محوریت نقد و بررسی برنامه «90» با حضور عادل فردوسیپور (مجری و تهیهکنندهی این برنامه)، دکتر مهدی منتظرقائم (استاد ارتباطات دانشگاه تهران)، دکتر محمد سعید ذکایی (استاد جامعهشناسی دانشگاه علامه طباطبایی) و دکتر عبدالله بیچرانلو (استاد ارتباطات دانشگاه تهران) در دانشکدهی علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.
در ابتدای این مراسم دکتر مهدی منتظر قائم با طرح این پرسش که هنوز پی به ماجرای آبی و قرمز بودن تیمهای داخلی کشورمان نبرده است، مطرح کرد که طرفدار تیم ملی است و ورزش ملی را دوست دارد.
او در ادامه با اعتقاد بر اینکه تلویزیون باید رشد کند، بیان کرد: مشکل ما این است که الزامات و ژانرهایی که برای توسعهی رسانه لازم است را درست طی نمیکنیم. به همین دلیل است که بسیاری از برنامههای تلویزیونی ما به مسائل پشت پرده و روابط شخصی تبدیل شدهاند که این خود یک مانع است.
این استاد ارتباطات در ادامه با اشاره به اینکه دانشکدهی علوم اجتماعی در راستای مطالعه ژانرهای مختلف در تلویزیون، به ژانرهایی از جمله سریالهای تلویزیونی توجه داشته است، در عین حال بیان کرد که در ژانر تاکشو این دانشکده برنامههایی همچون نیمرخ، جمعه ایرانی، ماه عسل و ... را مورد بررسی قرار داده است و پایاننامههایی در راستای این ژانر گردآوری شده است اما متأسفانه راجع به برنامهی «90» این امکان وجود نداشته است.
دکتر منتظر قائم در بخش دیگری از سخنان خود، با اشاره به ویژگیهایی که برنامه «90» را از سایر برنامههای تلویزیونی متمایز کرده است، اظهار کرد: یکی از دلایل آن دانش و توان مجری است و همینطور این که برنامهای در رقابت با برنامهی «90» هنوز شکل نگرفته است؛ بنابراین «90» را نمیتوان صرفاً برنامهای دانست که 15 سال ادامه داشته است این برنامه تبدیل به یک نماد شده است.
او سپس به این نکته اشاره کرد که تلویزیون پیش از این برنامههای دیگری هم از جمله مهران مدیری و کمدیهایش، فیتیلهایها، مدرسه موشها و محله برو و بیا و ... داشته است که الگوهای برنامهسازی را فراهم کردهاند.
این مدرس دانشگاه سپس اظهار کرد: آقای مدیری این روزها با برنامه «دورهمی» سرآغاز جدیدی را باز کرده است. همچنین «خندوانه» که از سال گذشته این فضا را باز کرده است و آنطور که پیشبینی میشود در تاریخ تلویزیون ما این برنامه هم آغازگر خواهد شد؛ البته تجربههای شکست خورده زیادی هم داریم که آن برنامهها جوانمرگ شدهاند و تداوم پیدا نکردهاند؛ مثل مسابقه تلویزیونی «سیمرغ» که اجرای آن را سید محمد حسینی برعهده داشت و یا مسابقهی «قویترین مردان ایران» که علت تداوم پیدا نکردن آنها به مسائلی برمیگردد که در حد توان مدیریت صداوسیما نبوده است و قالب برنامهسازی را با اضمحلال رو به رو کرد.
او با اشاره به شکلگیری برنامه «90» که به 17 سال پیش برمیگردد، یادآور شد: برنامهی «90» در شرایطی ساخته شد که توانست فیتیلهی خود را بالا بکشد و از طرفی از ابعاد مختلف به مقولهی فوتبال پرداخت؛ به نوعی که این برنامه توانست پدیده چندبعدی فوتبال را باز کند و به نقل اخبار پرداخت و خودش را به بایدها نزدیک کرد.
او سپس گفت: عادل فردوسیپور در این سالها در مرکزیت «90» توانست در جهت کاویدن و اطلاعرسانی به خوبی عمل کند. میدان عمل، ایشان را از یک مجری حتی به تهیهکنندگی هم کشاند و در شرایطی که مجلس نتوانست 30 دقیقه برنامه را در تلویزیون حفظ کند، اینکه یک برنامه در صداوسیما توانست ادامهی حیات دهد، نشان از جایگاهی دارد که با وجود فشارهای پایین و میانه، امکان متوقف کردن آن وجود نداشته است.
این استاد ارتباطات در بخش دیگری از سخنان خود دربارهی کارکردهای مثبتی که برنامهی «90» در این سالها داشته است، توضیح داد: به اعتقاد من برنامه 90 با توجه به نقشی که در آموزش شهروندان عادی و چه هواداران داشته است توانست منبع آموزش باشد؛ به نوعی که «90» با 10 میلیون مخاطب، حکم معلمی را دارد که هفتهای چند ساعت با شاگردانش ارتباط برقرار میکند.
او افزود: برنامه «90» با داشتن نقش آموزشی توانسته است پای خود را فراتر هم بگذارد. به نوعی که در هدایت افکار و نگرشها و گرایشها موفق عمل کرده است و مخاطبان عام و خاص را به هدایت خود درآورده است.
دکتر منتظر قائم در ادامه پس از توصیف کارکردهای مثبت عادل فردوسی پور و برنامه 90 به کارکردهای منفی این برنامه نیز اشاره کرد و در عین حال یادآور شد این که میگویم کارکردهای منفی این نیست که نباید این کارکردها میبود، بلکه این نحوهی عمل ما راه را به منفیها باز میکند.
او در همین زمینه مطرح کرد، ما اگر نقد ناروا و ناپختهای را در برنامه به شخصی و یا اشخاصی وارد کنیم که مستندات آن را نداشته باشیم، از نظر جامعهشناسی این امر را تنش عنوان میکنیم که توجیهناپذیر است.
این استاد ارتباطات با تأکید بر اینکه برنامهی 90 هرازگاهی تنشهایی را در جامعه ایجاد میکند، مطرح کرد: گاهی با استفاده از عنوان همه یا هیچ یا اسم بردن در جایی که حق نداریم، اصول فنی حرفهای را زیر سوال میبریم؛ چرا که اصول فنی حرفهای یک وقتهایی اصول اخلاقی کار است که اگر در موقعیتهایی رعایت نشود تنش ایجاد میکند.
او سپس گفت: به عقیده من فردوسیپور باید در قالب نقشی که در تاریخ رسانهای پذیرفته شده است، بازی کند و فردیت ایشان دیگر مهم نیست.
این استاد ارتباطات در بخش دیگری از سخنان خود با اعتقاد بر اینکه طرح مباحث ناقص از جمله اعتقاداتی است که میشود به این برنامه داشت، یادآور شد: تکه انداختن لابهلای تصویر کل منطق را وا میدارد؛ در حالی که کسی که تصویر میکند، باید آرامترین فرد باشد که نظراتش تحت تأثیر قرار بگیرد و به حاشیه نرود.
عادل فردوسی پور - مجری و تهیهکننده برنامه 90 - که دانشجوی دکترای مدیریت رسانهی دانشگاه تهران است، در سخنانی در نشست نقد و بررسی این برنامه، در واکنش به مطالبی که درباره ایجاد تنش از سوی این برنامه و مطرح کردن مسائلی که مستندات آن ناپخته است یا ادلهای ندارد، اظهار کرد: این را معتقد هستم که درست نیست موضوعی که مدرکی در قبال آن وجود ندارد، مطرح شود. این کار چه به لحاظ اخلاقی و چه به لحاظ رسانهای شایسته نیست.
او ادامه داد: پس از گذشت سالها خط قرمزهایی بوده است که به آن نزدیک شدهایم و شاید یکی از دلایلی که مباحث ما به نتیجه نرسیده است، دست تنها بودن برنامه بوده است و اینکه آیا یک برنامه میتواند دست تنها یک انقلاب رسانهای ایجاد کند؛ به عنوان مثال برای برطرف کردن مسائل و معضلاتی که در این سالها به آن پرداختهایم، عزم ملی وجود نداشته است از تغییر دادن نتایج المپیک تا خرید خدمت سربازی، از آموزش پرورش و وزارت علوم که متأسفانه فساد در همه رخنه کرده بود این عزم ملی وجود نداشت و ما به عنوان برنامهساز تا حدی میتوانیم جلوتر برویم و دیگر امکانپذیر نیست. درنتیجه اگر طرح مباحث ناقص وجود داشته است به این برمیگردد که شرایط امکانپذیر نبوده است.
این مجری تلویزیون در بخش دیگری از سخنان خود درباره اینکه تا چه میزان فردیت عادل فردوسی پور در برنامه «90» مطرح است؟ گفت: هیچگاه فردیت در طرح مباحث «90» مطرح نبوده است و شاید عادل فردوسی پور تنها کاری که انجام داد، جسارت و جرأتش این بود که حتی با نمایندگان هم درافتاد.
او گفت: اگر در برنامه «90» حرف ناحقی زده شود، قطعاً مردم که مخاطبان آن هستند آن را نمیپذیرند.
این مجری و گزارشگر برنامههای ورزشی دربارهی دلایلی که باعث مانا شدن برنامه «90» پس از 17 سال شد، یادآور شد این برنامه شروع سختی داشت اما در این اتفاق صداقت برنامه «90» بود که باعث شد پیوستگی مخاطب با این برنامه همچنان وجود داشته باشد. به نوعی که با وجود شبکههای ماهوارهای، شبکههای اجتماعی متعدد و ... مخاطب را پای تلویزیون نگه میدارد و همه اینها به صادق بودن برنامه برمیگردد.
به گزارش خبرنگار ایسنا، فردوسی پور همچنین دربارهی اینکه عنوان میشود تمرکزش در برنامهی «90» پس از گذشت 17 سال کاهش پیدا کرده، و اینکه آیا این امر به مسئولیتهایی که در بخش تهیهکنندگی و بخشهای دیگر دارد برمیگردد؟ اظهار کرد: بهتر است تمرکز کامل باشد اما به هر حال در این سالها اگر این اتفاق صورت گرفته است اجتنابناپذیر بوده است. ما در این سالها با تهدیدها و فشارهای بیرونی زیادی مواجه شدهایم که طبیعی است گاهی اوقات جلوی دوربین تمرکز کافی نداشته باشم.
در بخش دیگری از این مراسم دکتر منتظر قائم با انتقاد بر اینکه عادل فردوسیپور باید من مفعولی را بر من فاعل مقدم بداند، اظهار کرد: اگر عادل فردوسیپور بخواهد در آینده در فاز بعد برنامهی «90» نقش اجتماعی را در تاریخ ورزشی رسانه ایفا کند، باید الزامات مفعولی را پیش ببرد، یعنی عبور از فردیت.
او با اعتقاد بر اینکه برنامهی «90» نمیتواند فوتبال تلویزیونیشده باشد، یادآور شد: این برنامه باید خودش را در دو مسیر حرکت قرار دهد. اگر جای مسؤولان صداوسیما و مسؤولان فوتبال بودم یک چک پنج میلیاردی به عادل فردوسیپور میدادم و میگفتم شما در یک برنامه صرفا برنامهسازی کنید و در برنامهی دیگر نقش مجریگری داشته باشید.
این استاد ارتباطات در عین حال تأکید کرد که نباید برنامهای با قدمت «90»، تکهپراکنی کند و حرفهای چندپهلو از آن مشاهده شود؛ همچنین باید نقش تهیهکنندگی و مجریگری از یکدیگر تفکیک بشوند تا مخاطب دچار آشفتگی نشود. شاید بیشتر تنشهای این نوع برنامهها به این دلیل است که ما در آن نقش مجریگری و تهیهکنندگی را تفکیک نکردهایم.
تذکر جدی مسئولان صداوسیما به مهران مدیری
با رفتار تنبیه آمیز مجری برنامه دور همی شان میهمانان برنامه نادیده گرفته شده است که این موضوع را بررسی کردیم و بلافاصله به عوامل برنامه تذکر جدی داده شد.
قائم مقام معاون سیما گفت: با رفتار تنبیه آمیز مجری برنامه دور همی شان میهمانان برنامه نادیده گرفته شده است که این موضوع را بررسی کردیم و بلافاصله به عوامل برنامه تذکر جدی داده شد.
به گزارش اعتدال به نقل از صدا و سیما،رضا پورحسین در پاسخ به این سؤال که آیا ارزیابی خاصی از نظرات مخاطبان ین برنامه وجود دارد گفت: طبق آنچه از مرکز پژوهش و سنجش افکار و روابط عمومی سازمان صدا و سیما اعلام شده است این برنامه به دلیل طنز خوبی که دارد در مجموع توانسته است نظر مخاطبان را به خود جلب کند.
وی در پاسخ به این سؤال که انتقادهایی نسبت به این برنامه به ویژه درخصوص رفتار مجری این برنامه در فضای مجازی انعکاس داشته است گفت: قبول دارم که در برنامه بعضاً سوالاتی مطرح شده که با فرهنگ ایرانی - اسلامی همخوانی ندارد و نیز با رفتار تنبیه آمیز مجری شأن میهمانان برنامه نادیده گرفته شده است؛ این موارد که به ما انعکاس داده شده است و بررسی کردیم بلافاصله به عوامل برنامه تذکر جدی داده شده است تا نسبت به موارد اخلاقی و رعایت سبک زندگی ایرانی اسلامی دقت بیشتری شود.
مجموعه کمدی دورهمی با ساختاری متفاوت نسبت به دیگر آثار نمایشی با آغاز نوروز 95 به روی آنتن شبکه نسیم رفته است.
سیل انتقادها به فرزاد حسنی
انتشار فیلمی از نحوهی برخورد فرزاد حسنی با مهمان برنامه «اکسیر»، سیل انتقادهای مخاطبان در شبکههای اجتماعی را به همراه داشته است.
انتشار فیلمی از نحوهی برخورد فرزاد حسنی با مهمان برنامه «اکسیر»، سیل انتقادهای مخاطبان در شبکههای اجتماعی را به همراه داشته است.
به گزارش اعتدال به نقل از ایسنا، فرزاد حسنی که پس از مدتی دوری از تلویزیون، این روزها برنامه «اکسیر» را در شبکه سه اجرا میکند، در بخشی از این برنامه از یکی از مهمانان میخواهد تا به روی صحنه بیاید و به یک پرسش پاسخ دهد؛ این مهمان که مردی میانسال است، در پاسخ دادن کمی تأمل میکند که در این فاصله مرتباً از سوی مجری برنامه با لحن نامناسب خطاب قرار میگیرد و در پایان هم به عنوان هدیه به او «زرشک» هدیه داده میشود!
به گزارش ایسنا، بیننده تلویزیون در حالی شامگاه گذشته شاهد پخش صحنهای اینچنین در قالب برنامهای ضبطی بوده است که به نظر میرسد با کمی دقت و حساسیت بیشتر از سوی ناظران پخش، امکان حذف چنین صحنههایی وجود دارد؛ ضمن اینکه اگر چنین آیتمهایی با هدف خنداندن مخاطب و صرفا نمایشی هم تهیه شده باشند، لازم است در ابتدای برنامه در این خصوص به مخاطب توضیح داده شود.
اما به تازگی بابت برخورد نامناسب یکی دیگر از برنامههای تلویزیونی با مهمانانش، از سوی قائم مقام معاون سیما هشدار داده شده بود.
دکتر پورحسین با تاکید بر لزوم رعایت شأن مهمانان برنامه، متذکر شده بود، «با رفتار تنبیهآمیز مجری برنامه «دورهمی»، شأن مهمانان برنامه نادیده گرفته شده است که این موضوع را بررسی کردیم و بلافاصله به عوامل برنامه تذکر جدی داده شد.»؛ تذکری که به نظر میرسد پس از انتشار این ویدئو از برنامه اکسیر، شامل حال عوامل این برنامه هم بشود.
از شامگاه گذشته و پس از انتشار این فیلم، سیل انتقادها در شبکههای اجتماعی نسبت به رفتار مجری برنامه اکسیر آغاز و به صفحه شخصی او هم کشیده شده است. این انتقادها از سوی فرزاد حسنی با جملهای تند خطاب به معترضان همراه بوده و صفحه خود را بسته است.
جزئیات بیماری آتنه فقیه نصیری از زبان خودش
چند روز پیش بود که خبر ابتلای آتنه فقیه نصیری به بیماری ام اس با حاشیه های زیادی همراه شد، در ادامه اولین مصاحبه آتنه فقیه نصیری درمورد بیماری اش را خواهید خواند.
چند روز پیش بود که خبر ابتلای آتنه فقیه نصیری به بیماری ام اس با حاشیه های زیادی همراه شد، در ادامه اولین مصاحبه آتنه فقیه نصیری درمورد بیماری اش را خواهید خواند.
تصاویر دل انگیزی که از آتنه فقیه نصیری داریم، او را به عنوان بازیگری خاطره انگیز به سال ها دور و نزدیک در ذهن ما پویند می زند. به روزهای دوری که در دهه 70 در نقش خاله سارا، پزشک جوان و تنها به روستایی می رود و به دنبال خانواده اش می گردد تا همین روزهای نزدیک تر که او را در سریال «شمعدونی» دیدیم؛ اما نزدیک به دو سال می شود که خبری از او نداریم، نمی دانیم کجاست و چه می کند و از دنیای این روزهایش بی خبر بودیم، تا آن که خبرگزاری ایلنا در گفت و گویی کوتاه راز این دوری دوساله را برملا کرد و بازیگر دوست داشتنی از ابتلایش به بیماری ام اس خبر داد؛ یک خبر کوتاه اما تعجب آور.
او توضیح داده بود که نباید عصبی شود و ترجیح داده است از دنیای سینمای و تلویزیون دوری کند و گفته بود که در روزهای فیلم برداری «شمعدونی» به این ماجرا پی برده است. همین دوری دوساله را بهانه کردیم تا با او از دنیای این روزهایش و از روزهای دور گذشته صحبت کنیم و آتنه فقیه نصیری در جواب گفت: «مشغول لذت بردن از زندگی هستم.» بهترین جوابی که می توانستیم از او انتظار داشته باشیم. از خاطرات سال های دورش برای مان گفت و تجربه های دوست داشتنی که یک دنیا خاطره برای او ایجاد کرده است.
دوری به خاطر بیماری
هفته گذشته خبر رسید که آتنه فقیه نصیری به بیماری ام. اس دچار شده است. بیماری ای که درمان قطعی برای آن هنوز در دسترس نیست. وقتی از او می پرسیم که این روزها چه کار می کند؟ جوابش لذت بردن از زندگی است: «این روزها بیش تر زمانم به لذت بردن از زندگی می گذرد. آخرین کاری که انجام دادم، سریال «شمعدونی» به کارگردانی سروش صحت بود. آن سریال برایم خاطره های زیادی را ایجاد کرد و خیلی از آن راضی هستم.»
زمانی که یک کار خوب را از نظر خودش انجام می دهد و راضی است دیگر برایش سخت می شود که کارهای معمولی را انتخاب کند. «اما بعد از آن مریضی من پیش آمد. هرچند که باید بگویم بیماری من قبل از «شمعدونی» شروع شده بود؛اما خودم باورش نمی کردم. ضمن این که بعد از مرخص شدن از بیمارستان فکر کردم پزشکان تشخیص اشتباه داده اند و بیماری من تمام شده، اما قبل از عید یک حمله دیگر داشتم که برایم باورکردنی نبود. بیماری ام. اس به شکلی است که تو متوجه نمی شود بیماری از کجا شروع شده است.»
او را به عنوان بازیگری می شناسیم که در این سال ها حداقل یک فیلم سریال داشته. تصویرش در جعبه جادویی، تصویر آشنایی است؛ اما بعد از «شمعدونی» دیگر تصویری از او ندیدیم. می گوید وضعیت بیماری اش او را از کار دور کرده و پیشنهاد بازی در فیلم و سریال را به همین دلیل رد کرده است. «بعد از «شمعدونی» دو پیشنهاد کار داشتم یک کار سینمایی و یک سریال مناسبتی برای ماه رمضان به کارگردانی سعید سلطانی.
دوست داشتم در سریال بازی کنم؛ اما برای او توضیح دادم که در شرایطی نیستم که بتوانم تمام وقت سر کار باشم. به تشخیص پزشک نباید خودم را خسته یا عصبی کنم؛ اما کار ما پر از استرس است. ضمن این که آمپولی را باید هفته ای یک بار تزریق کنم، اما این آمپول ها عوارض دارد و تا 24 ساعت حالت های ضعف و تب و لرز دارم. در نتیجه عذرخواهی کردم که نتوانستم سر این کار باشم.»
به ژوله فکر می کنم
برای مان سوال است و دوست داریم بیش تر و واضح تر در مورد بیماری او بدانیم. انتشار این خبر، در این روزها که تعدادی از هنرمندان درگیر بیماری هستند، خیلی خوب نبود. آتنه فقیه نصیری در مورد انتشار خبر بیماری اش در رسانه های خبری می گوید: «اصلا دوست نداشتم خبر بیماری من رسانه ای شود و واقعا نمی دانم در چه شرایطی قرار داشتم که این خبر را دادم. همین امروز که به آن فکر می کنم، نمی دانم به کدام خبرگزاری و خبرنگاری این خبر را دادم؛ شاید به این خاطر که از دروغ خوشم نمی آید و دوست داشتم توضیح منطقی برای ناتوان بودنم در راه رفتن داشته باشم. هر چند که واقعیت این است که علاقه ای به این فضای ترحم و دل سوزی نداشتم و دوست نداشتم توجه ها را به سمت خودم جلب کنم.»
بیماری ام. اس، یک بیماری خاص است. نیاز به مراقبت های ویژه دارد؛ اما به معنای توقف زندگی او نیست. امیرمهدی ژوله، فیلم نامه نویس و بازیگر سال ها است با این بیماری زندگی می کند. ابتلا به این بیماری نه تنها او را متوقف نکرده است، بلکه تلاش کرده هر روز به یک پله بالاتر برود. آتنه فقیه نصیری می گوید دوست نداشتم خبر بیماری من رسانه ای شود، اما شاید پیشرفت و امید من به کار و آینده بتواند برای سایر بیماران امیدبخش باشد.
«برای نزدیکان من ابتلا به این بیماری شوک بزرگی بود؛ اما حالا به جایی رسیده ام که آن را کنار گذاشته ام و دوست دارم از زندگی لذت ببرم. بخش روشن ماجرا همین است و دوست دارم دیگران هم به این لذت دعوت کنم. دوست دارم به جایی برسم که فراموش کنم این بیماری را دارم. در همین چند شب که برنامه «دورهمی» را دیده ام. خیلی به حرکت کردن امیرژوله دقت می کنم. می بینم که چطور از پله ها بالا و پایین می رود و با خودم می گویم که چه راحت!
زمانی که تجربه زمین خوردن برای تو اتفاق می افتد، در ناخودآگاه با یک ترسی رو به رو می شوی. هر چقدر هم تلاش کنید که آن را کنار بگذارید، اما با شما زندگی می کند. خبر از حمله بعدی ندارید و نمی دانید که قرار است این بمب ساعتی چه زمانی منفجر شود. دوست دارم به جایی برسم که بتوانم فارغ از هر اتفاقی که قرار است در آینده برایم بیفتد، بروم و کاری را قبول کنم و سعی کنم آن را به بهترین شکل ممکن اجرایش کنم. هرچند که حالا نمی توانم تصمیم بگیریم و فکر می کنم به زمان بیش تری برای هضم این ماجرا نیاز دارم...».
یک بیماری پرهزینه
وقتی درباره بیماری ام اس صحبت می کنیم، بلافاصله یاد هزینه های درمانی بالای آن می افتیم، هزینه فراوان آمپول هایی که باید به صورت منظم دریافت کنند. البته که آتنه فقیه نصیری تا به امروز در این زمینه به مشکلی برنخورده است و می گوید: «ام. اس، بیماری خاص و پرهزینه ای است؛ اما تا به امروز در این مورد به مشکلی برنخورده ام. خانواده ام در کنارم حضور دارند و شرایط نسبتا خوبی دارم.»
از آن جایی که پس از رسیدن به چنین واقعیتی بلافاصله به ذهن مان می رسد که صنف بازیگران در این زمینه کمکی به بازیگر انجام داده است یا نه: «این سوال خیلی از من شده است که صنف بازیگران برای بیماری من چه کاری انجام داده است؟ واقعیت این است که تا امروز کسی از بیماری من خبر نداشت و من هم توقعی از صنف ندارم. فعلا که شرایط خوبی دارم و خانواده در هر شرایطی کنارم قرار دارند.»
با این وجود به نظر می رسد که اگر کم کاری و دوری از دنیای سینما و تلویزیون ادامه دار شود، شاید مسئله ای در این زمینه ایجاد شود. وقتی زمان بازگشت او به کار را می پرسیم، از گفته های پزشک معالجش برای مان می گوید. پزشک معالج آتنه فقیه نصیری هنوز تشخیص نداده است که تا چه زمانی باید استراحت کند و تزریق آمپول های او ادامه دارد.
به همین خاطر اگر قرار باشد به دنیای کار بازگردد، باید شرایط کاری ویژه ای برای او درنظر گرفته شود. «اگر تیم تولیدی شرایط من را قبول کنند، حتما به کار مشغول می شوم؛ افرادی که از شرایط من خبر دارند. من نمی توانم به عده ای دروغ بگویم و آن ها را درگیر شرایط خودم کنم. مسئله ای برای کار کردن ندارم، به شرطی که با شرایط من مشکل نداشته باشند.»
سرک کشیدن به خاطرات
آتنه فقیه نصیری در تمام این سال ها خاطرات زیادی را برای مخاطبان ساخته است. سریال های خاطره انگیزی که از بازی در لحظه لحظه آن لذت برده است. از خاطرات این سال هایش می پرسیم و دوست داریم بدانیم کدام یک از کارهایی که تا به امروز انجام داده، برایش خاطره های زیادی را ایجاد کرده است. «کارهای زیادی انجام داده ام که یک دنیا خاطره خوب را برایم ساخته است. «خانه سبز» یکی از بهترین کارهایی است که تا به حال انجام داده ام.
خاطرات زیادی از آن دارم. کار طولانی بود و اصلی ترین خاطره آن کار کردن با آدم های نازنینی است که دیگر در کنار ما حضور ندارند. کسانی مانند خسرو شکیبایی، نادره خیرآبادی که بودن کنار آن ها هر دقیقه اش یک دنیا خاطره است. «مدار صفر درجه»، «جراحت» یا «نشانی» که برای بازی در آن تیپ سازی کردم و به خودم جرات دادم کار متفاوتی را به تصویر بکشم. من تمام کارهایی که در این سال ها انجام داده ام برایم دوست داشتنی هستند و از آن ها لذت برده ام.»
برای هر کسی اولین بارها لذت بخش است و آتنه فقیه نصیری هم از این قاعده مستثنا نیست. او اولین فیلمی که در سینما تماشا کرده است را به خوبی به یاد دارد. «اولین فیلمی که در سینما تماشا کردم فیلم «زورو» بود. یادم نیست که دقیقا چند سال داشتم، اما به خاطر دارم که هنوز به مدرسه نرفته بودم. این فیلم در خاطراتم باقی مانده و یادم است که آلن دلون در آن بازی می کرد. فضای متفاوتی از سینما به یاد دارم. آن زمان فیلم های ایرانی را در سینما تماشا نمی کردیم و تنها فیلم های خارجی را روی پرده می دیدیم. نمی دانم چرا این طور بود؛ اما تمام خاطرات من از سینما رفتن مربوط به فیلم های خارجی می شود.»
منبع: روزنامه سینما
سال به سال، تلویزیون ، دریغ از پارسال
نویسنده سریال نوروزی «زعفرانی» دربارهی بازخورد مجموعههای نوروزی «زعفرانی»، «بیمار استاندارد» و «قرعه»، اظهار کرد: نه در سریال ما و نه در دو سریال دیگر هیچکدام نمیتوانیم بگوییم کار بزرگی کردهایم. ما نتوانستیم آنطور که باید و شاید مخاطب را راضی نگه داریم و مخاطب یک خاطره به یادماندنی در ذهنش از مجموعههای نوروزی داشته باشد.
او اظهار کرد: هیچکدام از سریالهای نوروزی در حد و اندازههای مجموعههای عید نبودند.
سعید جلالی در گفتوگو با ایسنا با اشاره به وضعیت تلویزیون در سالهای اخیر که با کمبود بودجه مواجه شده است، یادآور شد: متأسفانه تفاوت بزرگی که در ویژه برنامههای نوروزی به چشم میخورد، سال به سال دریغ از پارسالیم و هر سال نسبت به گذشته اتفاق ویژهای صورت نمیگیرد و این شبکههای ماهوارهای هستند که با برنامههای شاد و ویژه میآیند و مخاطب است که کنترل تلویزیون در دستش است و هر برنامهای که جذاب باشد را نگاه میکند. ما اگر ادعا داریم، باید قدرت رسانهای خودمان را افزایش دهیم. متأسفانه بعید میدانم کسی بگوید در برنامههای نوروز امسال در تلویزیون اتفاق ویژهای شکل گرفت.
این نویسنده سریالهای تلویزیونی همچنین با اشاره به ویژهبرنامههای تحویل سال یادآور شد: بسیاری از این برنامههای گفتوگو محور یکنواخت بودند با حضور مهمانانی که به شکل اتوبوسی از این شبکه به آن شبکه میرفتند و فقط مجری بود که تغییر میکرد.
جلالی همچنین دربارهی اینکه تلویزیون تا چه میزان توانست در ایام نوروز با توجه به تعطیلی بسیاری از رسانهها مخاطب را به ویژه در حوزه خبر به سوی خود جلب کند، اظهار کرد: واقعیت این است که در ایام عید مخاطبان خیلی به دنبال خبر نیستند و بخش اعظم کشور تعطیل میشود و اتفاق خاصی نمیافتد؛ بنابراین ضرورتی برای دنبال کردن اخبار برای مخاطب وجود ندارد. اما فکر میکنم بخش خبری 20:30 در ایام عید پخش میشد و در همین حد که مخاطب را راضی نگه دارد، کافی بود.
این نویسنده سپس در بخش دیگری از گفتوگوی خود دربارهی برنامههایی همچون «دورهمی»، «خندهبازار» و «شب کوک» نیز مطالبی را عنوان کرد و گفت: اساسا الگوبرداری هیچ اشکالی ندارد. اینکه که یک برنامه تلویزیونی از یک برنامه خارجی الگو گرفته باشد، در همه نقاط دنیا رواج دارد. اما اشکال زمانی است که الگوبرداری در سطح ضعیف باشد. این اتفاق درباره برنامه «خندوانه» و «دورهمی» خوب شکل گرفت. برنامه «خندوانه» که پیش از این تجربه موفقی داشته است و برنامه «دورهمی» هم تا به اینجای کار بد نبوده است؛ به هر حال کاری نوپاست. این دو برنامه جزو موفقترین برنامههایی بودند که در ایام نوروز مخاطب را جذب کردند.
«شب کوک» سقوطی برای تلویزیون
جلالی در بخش دیگری از گفتوگوی خود با اعتقاد بر اینکه برنامه «شب کوک» یک سقوط برای تلویزیون بود، اظهار کرد: تلویزیون اگر قرار است برنامه سطح پایینی را از یک برنامه ماهوارهای الگوبرداری کند بهتر است این کار را نکند. برنامه «شب کوک» کاری بود در سطح پایین چه به لحاظ محتوا، چه اجرا و چه دکور کپیبرداری شد.
او سپس با اشاره به این برنامه یادآور شد که بسیاری از برنامهها در ایام عید به همین شکل از تلویزیون به روی آنتن رفتند و سپس گفت: به نظرم تلویزیون از این طرف بوم افتاده است و بیشتر باعث مضحکه میشود. اگر تلویزیون قرار است برای 70 میلیون مخاطب برنامهای در سطح پایین را کپیبرداری کند اگر نسازد حرمت خود را بیشتر حفظ میکند.
او سپس درباره پیشنهادش به تلویزیون در سال جدید با اشاره به تزریق بودجه و اهمیت آن یادآور شد: با وجود مشکلات مالی نمیشود کار ماندگاری ساخت. من اگر صاحب قصه خوب هستم باید بودجهای باشد که این قصه خوب و ماندگار ساخته شود. متأسفانه کارهای مناسبتی جزو معدود کارهایی هستند که بودجه در بدترین شرایط به آنها تزریق میشود و چون کارها با فاصله کمی در مناسبتها شروع به تولید میکنند همیشه این شتابزدگی وجود دارد.
این نویسنده در همین زمینه درباره سریالهای نوروزی تلویزیون گفت: همه کارهای نوروزی با شخصیت بودند اما تأثیرگذار نبودند و هیچکدام در حد و اندازه عید نبودند. مخاطب زمانی میتواند شاهد سریالهای خوب شود که تلویزیون بودجه خوبی را به تولیدکننده تزریق کنند. به هر حال اگر مشکلات مالی برطرف شود شاید شاهد تولیدات خوبی باشیم.
جلالی در بخش پایانی گفتوگوی خود درباره بازخورد مجموعه «زعفرانی» که از شبکه دو سیما به روی آنتن رفت اظهار کرد: اتفاقاتی که در ارتباط با مجموعه «زعفرانی» افتاد باب میل من نبود و آنطور که دوست داشتم کار پیش نرفت. اختلاف سلیقه من و کارگردان باعث شد چیزی که باب میل من باشد، شکل نگیرد و دفاعی از این کار ندارم.
سرافراز: دولت توقعاتش بیشتر از 3 دولت قبلی است
به نظرم دولت فعلی، هم توقعاتش از صدا و سیما نسبت به دولتهای قبلی بیشتر است و هم نگاهش به بودجه سازمان، انقباضی و محدودتر از دولت های قبلی است.
رییس سازمان صداوسیما با یادآوری اینکه از زمان فعالیتش در رسانه ملی با چهار نوع دولت سر و کار داشته، تصریح کرد: به نظرم دولت فعلی، هم توقعاتش از صداوسیما نسبت به دولتهای قبلی بیشتر است و هم نگاهش به بودجه سازمان، انقباضی و محدودتر از دولتهای قبلی است.
به گزارش ایسنا، متن کامل پرسشهای روابط عمومی سازمان صداوسیما از محمد سرافراز و پاسخهای وی که بخشی از آن به انتقاد صریح از دولت فعلی اختصاص دارد، به شرح زیر است:
یکی از مهمترین چالشهایی که رسانه ملی در سالهای اخیر با آن مواجه بوده، بحران مالی و کسری بودجه است که بارها از زبان جنابعالی و دیگر مدیران مطرح شده است که تاثیرات این بحران بر مناسبات تولید و حتی وضعیت حقوقی کارمندان سازمان نیز قابل ردیابی است. جنابعالی دلایل و ریشههای این بحران مالی را در چه میبینید؟
- به نظرم کسری بودجه سازمان دو دلیل عمده دارد؛ یکی نگاه دولت نسبت به رسانه ملی است بدین معنی که معمولا دولتها گمان میکنند رسانه ملی یک مجموعه جدا و مستقل از آنهاست که نیازهای دولتها را به شکل واقعی و مطلوب برآورده نمیکند، البته این نگرش و مواجهه دولت با رسانه ملی، همواره افت و خیزهایی داشته و به یک شکل واحد نبوده است. در مدت بیش از 20 سالی که در سازمان صدا و سیما مشغول هستم، چهار رییس جمهور را درک و تجربه کردم و در واقع با چهار نوع دولت سرو کار داشتم، اما به نظرم دولت فعلی، هم توقعاتش از صدا و سیما نسبت به دولتهای قبلی بیشتر است و هم نگاهش به بودجه سازمان، انقباضی و محدودتر از دولت های قبلی است. ازهمان روزهای اولی که مسئولیت سازمان را به عهده گرفتم، سعی کردم به دلیل مصالح نظام با دولت همراهی و کمک کنیم که وظایفش را به درستی انجام دهد. رسانه ملی در این زمینه تلاش بسیار زیادی کرد و موفقیت های خوبی هم کسب نمود، حتی در دوره جدید تلاش شد تا حجم بالایی از برنامه های زنده برای بازتاب عملکرد دولت طراحی و اختصاص یابد و حتی برای کسانی مثل سخنگوی دولت، تریبون زنده هم فراهم شد که اینها در گذشته سابقه نداشته است. مثلا اگر آمار سال 94 را با سالهای قبل از آن مقایسه کنیم، متوجه میشویم که در این دوره، سازمان امکان و فرصت تریبون به رییس جمهور و اعضای هیات دولت را بیشتر داده است ولی مشاهده میشود هر چقدر که رسانه ملی، زمان و تریبون بیشتری در اختیار دولت قرار میدهد برخی از اعضای هیات دولت توقعات بیشتری از رسانه ملی را مطرح میکنند و بعضا به گونهای رفتار میشود که گویی بودجه صدا و سیما در گِرو آنهاست که خب این روش درستی نیست و فشار زیادی را به صداوسیما وارد کرده است. دلیل دوم به خاطر کمکهایی بود که از سوی دولت قبل به صداوسیما می شد که در بودجه صدا و سیما منظور نمی شد، لذا هیچ وقت آمار و رقم بودجه صدا و سیما به شکل واقعی نبود. مثلا قبل از سال 92 مخارج سازمان دو هزار و هفتصد میلیارد تومان بود که سازمان حدود دو هزار و پانصد میلیارد تومان هزینه کرد در حالی که بودجه مصوب صدا و سیما شامل کمک دولت و درآمد های سازمان حدود 1800 میلیارد تومان بود، این هم یکی از مشکلات سازمان بود. دولت فعلی هم قول داد که برای سال آینده، بودجه صدا و سیما را واقعی ببیند که متاسفانه این کار را نکرد. این دو دلیل عمده است که موجب فشار مالی بر سازمان صدا و سیما شد.
درباره تاثیرات این کسری بودجه بر وظایف ذاتی رسانه کمی توضیح دهید، اینکه این بحران مالی چه اندازه به عنوان عامل بازدارنده بر عملکرد و انجام وظایف رسانه ملی تاثیرگذار است؟
- وقتی یک سازمان رسانهای مانند صداوسیما، با کسری بودجه و کمبود منابع مالی مواجه میشود، طبعا نمیتواند آن مقدار که لازم و مطلوب است تولیدات داشته باشد که این افت هم جنبه کیفی خواهد داشت و هم کمی؛ البته تلاش شد که این اتفاق نیفتد. این را هم در نظر بگیرید که با انبوهی از رسانههای متخاصم و مخالف با صدا و سیما نیز مواجهه هستیم که تلاش میکنند تا از اعتبار رسانه ملی کم کنند، اما خوشبختانه علیرغم مشکلات مالی و فشارهای درونی و بیرونی، تلاش شد تا اعتبار رسانه ملی حفظ شود و ضمن اینکه در مقاطعی یا مواردی مثلا در برخی از شبکهها یا برنامهها، بر این اعتبار افزوده شد که خوشبختانه با افزایش مخاطب هم روبهرو شدیم. بیشک اگر با مشکلات مالی مواجه نباشیم و بتوانیم نیازهای مالی سازمان را در ابعاد مختلف تولید محتوا و فنی برطرف سازیم، آیندهای به مراتب بهتر را برای رسانه ملی شاهد خواهیم بود. رسانهای که خواهد توانست گوی سبقت را از رقبای خود در حوزههای تولید و نیز محتوا برباید و امواج شبکههای ماهوارهای را کم فروغ سازد.
اخیراً شاهد برخی از اخبار ضد و نقیض در رسانهها و بعضا افکار عمومی درباره افزایش بودجه صدا و سیما و کمک دولت به سازمان هستیم، مثلا برخی از افزایش 35 درصدی بودجه صداوسیما در سال آینده سخن گفتهاند، این در حالی است که مسوولان رسانه ملی از افزایش ناچیز این بودجه میگویند. پاسخ روشن جنابعالی دربارهی این اخبار و آمار متناقض چیست؟
- به نظرم مدارک و دلایل روشنی وجود دارد و می توان با رجوع به عدد و رقمهای آماری، میزان واقعی افزایش بودجه را اثبات کرد. واقعیت این است که سازمان مدیریت و برنامه ریزی، بودجه جاری صدا و سیما را برای سال آینده حدود 8 درصد اضافه کرده و این در حالی است که دولت اعلام کرده برای افزایش حقوق ومزایای کارکنان دستگاههای دولتی باید تا 12 درصد افزایش حقوق در نظر گرفته شود. با فرض اینکه کمکی که دولت میکند صرفا برای تامین و ترمیم حقوق کارکنان باشد بازهم 4 درصد کمتر از مصوبه دولت است و من بارها اعلام کردم که این افزایش 8 درصدی، کفاف تامین حقوق کارکنان و بازنشسته های سازمان را هم نمی دهد و ما باید مبلغی بر آن اضافه کنیم تا فقط بتوانیم حقوق را پرداخت کنیم، کسری بودجه در حوزه برنامه سازی که جای خود دارد. نکته دیگر اینکه سازمان مدیریت و برنامه ریزی به شکل یکطرفه و دراتاق های دربسته، تصمیم گرفته که درآمدهای بازرگانی صدا و سیما را به شدت افزایش بدهد که هم در سال گذشته و هم امسال این اتفاق افتاده است. در واقع وقتی میگویند بودجه اضافه شده، به این معنی است که ما را مکلف کردند که مدام درآمدمان را از طریق آگهیها بالا ببریم. از سویی دیگر، دولت در حالی که خودش در حالت رکود به سر میبرد و بسیاری از پروژهها تعطیل و نیمهتعطیل یا متوقف است، سازمان صداوسیما مکلف به افزایش درآمد میشود. در واقع سازمان مدیریت و برنامهریزی میتواند درآمد سازمان را 300 درصد اضافه کند و با کمک مالی خودش جمع بزند بعد اعلام کند که بودجه صداوسیما مثلا 200 درصد اضافه شده است!
خب این یک محاسبه غیرمنطقی و غیرواقعی است که متاسفانه دو سال است که دارد اتفاق میافتد. در قسمت تملک داراییها نیز امسال تنها یک سوم آنچه که در مجلس تصویب شده به صداوسیما پرداخت شده است. این در حالی است که رسانه ملی در دوران گذار از تکنولوژی آنالوگ به دیجیتال و توسعه انواع تجهیزات دیجیتال مثل فرستندهها و تبدیل آن به شبکهها از پخش معمولی به پخشHD قرار دارد و برای طی کردن این دوران گذار به بودجههای عمرانی کلانی نیاز دارد. همچنین تکمیل ارسال سیگنالهای تلویزیونی از طریق فیبر نوری و مواردی دیگر از این قبیل، سازمان را مکلف به انجام توسعههای زیرساختی مهمی میکند و اهل فن نیز بر ضرورت این تغییرات فنی اذعان دارند ولی متاسفانه در این بخش شاهد کاهش بودجه برای سال آینده هستیم؛ البته من باور دارم که این مشکلات در مجلس و با همکاری نمایندگان دلسوز حل خواهد شد و مجلس کاملا مطلع است و درک میکند که باید پوشش فرستندههای رادیویی و تلویزیونی کامل شود و تجهیزات دیجیتالی جدید نصب شود تا امکان بهرهبرداری بهتری فراهم شود. سازمان باید به سمت استقلال بیشتر در حوزه ماهواره و سیگنال رسانی برود که همه اینها نیاز رسانه ملی به بودجه عمومی را ضروری می سازد.
صداوسیما منتقدانی دارد که او را به جانبداری سیاسی متهم میکنند که طبق بررسیهای روابط عمومی سازمان اکثر این انتقادها ناظر به عملکرد رسانه ملی نسبت به موضوع برجام و توافق هستهای بوده است. شما چه پاسخی در دفاع از عملکرد رسانه ملی نسبت به این انتقادها دارید؟
- بخشی از نقدهای وارده به عملکرد رسانه بر مبنای طرحی از پیش تعیین شده برای فشار روانی - تبلیغاتی انجام میشود که ما آن را واقعی و صادقانه نمیدانیم. در زمینه برجام هم همینطور بوده است. قبلا هم توضیح دادیم که سازمان در مقاطعی و به شکل یکطرفه دیدگاه هیات مذاکرهکننده را مطرح می کرد. اما از مقطعی که امریکاییها شروع به موضعگیری منفی و فضاسازی درباره برجام کردند، صداوسیما نیز دیدگاههای انتقادی را پخش کرد. خصوصا اینکه مقام معظم رهبری توصیههایی به هیات مذاکرهکننده داشتند و ابراز بی اعتمادی نسبت به طرف آمریکایی کردند، که خب ما وظیفه داشتیم آن را تبیین کنیم. ولی عمده انتقادهای مطرح شده در صداوسیما درباره دیدگاه ها و مواضعی بود که از سوی طرف غربی و آمریکایی اعلام میشد، منتقدان ما اصرار داشتند که فقط حرفها و مواضع تیم مذاکرهکننده پخش شود و به هیچ وجه حرف منتقدان غربی و داخلی پخش نشود که ما آن را قبول نداشتیم و هیچوقت زیربار آن هم نرفتیم. امروز درستی این سیاست و شیوه ای که رسانه ملی در پیش گرفته بود، برهمگان روشن است برای اینکه طرف های آمریکایی نشان دادند که واقعا قابل اعتماد نیستند و به همه تعهداتشان عمل نمیکنند. در واقع بیشتر در پی ایجاد دوگانگی و دو قطبی کردن جامعه ایران از طریق این اهرمها هستند. به جای اینکه به تعهدات خود عمل کنند به دنبال تخریب و شکاف بین نیروهای سیاسی در داخل هستند.از سویی دیگر تاکید میکنم که صدا سیما یک رسانه ملی و فراگیر است که مواضع فراحزبی و فراجناحی دارد.
مثلا در پخش اخبار یا برنامه های گفتگو محور همیشه تاکید داریم که وقتی پای انتقاد از یک نهاد و سازمانی مطرح است، صاحب و متولی آن باید وارد گفتوگو شود و نظرش مطرح شود تا یک فضای دو طرفه در اخبار و مباحثهها حاکم شود. البته من به هیچ وجه مدعی نیستم که در این زمینه هیچ اشتباه و خطایی صورت نگرفته و همه اخبار و گزارش ها و برنامه های ما جانب عدالت و دوسویه بودن را رعایت کرده، اما سیاست کلی ما در رسانه ملی بر بسترسازی عادلانه است. این را هم بگویم که اکثر وزرا و مسئولانی که من می شناسم و در جریان دیدگاه آنها هستم، نگاه و موضع منصفانه ای نسبت به عملکرد صدا و سیما دارند و در هر مورد اگر سیاست و برنامهای داشتند، صدا و سیما با آنها همکاری و همراهی داشته است.
اما برخی که در بیرون از دولت قرار دارند و مشاور هستند، نظرات تندی بر علیه صداوسیما ابراز می کنند. به عنوان مثال باید گفت صداوسیما تریبون در اختیار این افراد قرار می دهد و او پشت همان تریبون نیز میگوید که صداوسیما نظر ما را پخش نمیکند! خب کسی که منصف باشد متوجه میشود که اینگونه نقدها از سر بی انصافی و بی اخلاقی است. و از سوی دیگر بیانگر این موضوع است که صداوسیما تریبون در اختیار منتقدان خود نیز قرار میدهد.
در برخی از رسانهها تحلیل هایی از این دست ارائه میشود که به دلیل افزایش ممنوع التصویر یا ممنوع الکار شدن برخی هنرمندان، آنها جذب شبکه های ماهواره ای می شوند، البته چنین مطالبی بیش از آنکه تحلیل باشد به شایعه نزدیک است، ولی خواستم از زبان شما مرز بین این شایعه و واقعیت را بشنویم. اینکه اگر فردی ممنوع التصویر است رسانه ملی تا چه اندازه در آن نقش داشته و دارد؟
- سیاست سازمان نسبت به هنرمندان جذب حداکثری است و انشاالله در سال آینده ساماندهی جدیدی در این زمینه خواهیم داشت. اولا من به مسئولان مربوطه تاکید کردم تا همه هنرمندان به ویژه هنرمندانی که از سالهای گذشته با سازمان همکاری داشتند و قبل از بحران مالی از صدا و سیما طلبکار بودند شناسایی شده و به امورشان رسیدگی شود و طلب های آنها پرداخت شود. در خصوص مراودات با هنرمندان نیز یکسری روش های جدید را در دست بررسی داریم که وقتی به نتیجه رسید، اعلام خواهیم کرد. باورمان بر این است که باید فضا را به گونهای آماده ساخت که هنرمندان بتوانند در آن و براساس معیارهای جامعه فعالیت کنند. این خبرسازیها و شایعه پراکنیها نیز بیشتر از سوی سایت ها و رسانه های بیرونی مطرح می شود که خیلی از مطالب آنها واقعی نیست. این را هم بگویم وقتی که مسئولیت رسانه را پذیرفتم، با لیست بلندی از افراد ممنوع التصویر مواجه بودم که از سوی دستگاههای خارج از صدا و سیما توصیه شده بود که آنها در برنامه ها حضور پیدا نکنند؛ بنابراین جلساتی در این موارد گذاشتیم و پرونده ها را بررسی کردیم که متوجه شدم برخی از آنها ایراد دارد، لذا دستور پیگیری دادم که نظرات دستگاههایی که این احکام را صادر کردند، به شکل مکتوب و رسمی گرفته شود تا نسبتش با صدا وسیما مشخص شود و آن ها باید مسئولیت نظر خود را بپذیرند. خوشبختانه امروز خیلی از این مشکلات حل شده و ما روابط کاری و دوستانه خوبی با این هنرمندان داریم، هرچند صدا و سیما پایبند به ضوابط و شرایط قانونی در این زمینه است و آن را گوشزد می کند و اگر کسانی بخواهند معیارها و ضوابط را رعایت نکنند و از چارچوب ها خارج شوند، طبعا سازمان اعمال نظرخواهد کرد.
از جمله نقدهایی که به عملکرد صدا و سیما می شود مربوط به تعدد شبکههای تازه تاسیس است که برخی آن را صرفا یک رشد کمی دانسته که موجب افت کیفی برنامه ها و بالطبع کاهش مخاطب شده است. نظر جنابعالی نسبت به این انتقاد چیست؟
بنده قبل از اینکه به عنوان مدیریت رسانه ملی قبول مسئولیت کنم، همواره بر این نکته تاکید داشتم که اگر یک شبکه جدید می خواهد راه بیفتد باید زیرساختهای فنی، نیروی انسانی متخصص و کارشناس و پاسخ به این سوال که راه اندازی یک شبکه چقدر میتواند خلائی را پر کند، انجام شود و از سویی دیگر منابع مالی آن نیز تامین شود و بعد اقدام به راه اندازی و تاسیس شبکه شود. به نظرم در یک مقطعی به دلیل نگرانی هایی که از گسترش شبکه های ماهواره ای احساس می شد، تاسیس این شبکه ها با شتاب زدگی انجام گرفت که همه این ملاحظات در آن رعایت نشده بود. به همین دلیل ما سعی کردیم شبکه هایی که ماموریت های مشابه ای دارند را با هم ادغام کنیم تا بتوانیم از این ظرفیت ها بهتر و بهینه تر استفاده کنیم و اگر قرار بر تاسیس شبکه جدید است حتما باید این ملاحظات را در نظر بگیریم. در واقع برای راهاندازی شبکه جدید چهار اصل باید رعایت شود: 1- نیروی انسانی ماهر و کارآمد؛ 2- زیرساخت فنی و تجهیزات لازم؛ 3- ماموریت مشخص و محدود برای شبکه؛ 4- بودجه لازم. برخی به شبکه تهران اشاره میکنند که در این دوره راهاندازی شده است، باید بگویم این شبکه همان شبکه HD است که به دلیل وسعت و اهمیت استان تهران تبدیل به شبکه تهران شده است. در واقع، سعی کردیم قبل از انتخابات 7 اسفند این شبکه راهاندازی و خلاء آن را پر کنیم. این را هم بگویم شبکه هایی که ماموریت های مشابه و مخاطب کم دارند در ارزیابی های سازمان مورد بررسی قرار میگیرند و در صورت لزوم ادغام خواهند شد.
با توجه به شرایط مالی سازمان و برخی مشکلات در حوزه تولید محتوا، ارزیابی خود را از نیروی انسانی و نیز وضعیت حقوق کارکنان بفرمایید. به اقداماتی که در مسیر بهبود این وضعیت انجام شده نیز اشاره بفرمایید.
- شاید برخی از نیروهای انسانی سازمان توانمندی لازم را نداشته باشند مثل بسیاری از سازمان ها و نهادهای دیگر که باید کمک کرد تا ظرفیت ها و استعدادهای آنها بالفعل و شکوفا شود، اما صدا و سیما اتفاقا از جمله نهادهایی است که از حضور نیروهای باسواد و خلاق و صاحب ذوق بهره می برد که بخشی از آن را در تولید برنامه های پرمخاطب شاهد هستیم. در ارتباط با حجیم بودن سازمان و تعداد بالای نیروی انسانی این یک حقیقت است و صدا و سیما یکی از پر کارمند ترین نهادهاست، اما از حیث بودجه و نظام حقوقی از دو سال پیش 70 درصد و از امسال هم 14 درصد حقوقها اضافه شده است. امسال نیزعلیرغم تمام مشکلات بودجهای، هر ماه پیش از ورود به ماه جدید حقوقها پرداخت شده است، از جمله در هفته سوم اسفند که حقوق، معوقات و پاداش کارکنان پرداخت شده و این به خاطر تدبیری بوده که سازمان اندیشیده و نگذاشته است حوزه تولید و برنامهسازی و حوزه حقوق و دستمزد آسیب ببیند یا حتی با یک روز تاخیر پرداخت شود. این نکته را هم توضیح دهم وقتی دولت حاضر نیست کمک در حد نیاز ضروری را به سازمان انجام دهد و به حداقل قناعت میکند، سازمان به این فکر میافتد که درآمدش را اضافه کند. من همیشه این مثال را زدم که کمک دولت به صدا و سیما به اندازه هزینه ایجاد 11 کیلومتر از اتوبان تهران شمال است که هنوز به پایان نرسیده است. در واقع کل کمک دولت به صدا و سیما در یک سال با توجه به ارزش فرهنگی آن و این همه توقعی که از آن وجود دارد و هزینه های بالا در تولید برنامه، خرید تجهیزات ماهوارهای و خرید برنامههایی ورزشی در جام جهانی و المپیک و تامین مالی دفاتر خارج از کشور و هزاران هزینه ریز و درشت دیگر به اندازه احداث11 کیلومتر از اتوبان تهران شمال است. لذا تلاش کردیم از طریق درآمدزایی و مزایده آگهی تبلیغاتی و بازرگانی این کسری را تامین کنیم. البته برخی این اشکال را مطرح کردهاند که با این کار، سازمان آنتن خود را در بخش بازرگانی فروخته است در حالی که هیچ اتفاقی نمیافتد، چه الان و چه زمانی که گروهی مزایده را برنده شوند، صدا و سیما طبق ضوابط خودش آنها را بازبینی میکند و بر اساس بازبینی و ضوابط خود اجازه پخش به آگهیها را خواهد و اگر نیاز به اصلاح باشد، اعلام میشود که اصلاح کنند. از طرف دیگر بارها رئیس جمهور محترم اعلام کرده اند که صدا و سیما باید از طریق درآمدزایی، خودش را اداره کند و لذا ما هم مزایده آگهیها را برگزار کردیم تا از طریق قانونی کسب درآمد کنیم، اما عواملی از درون دولت در بانک توسعهتعاون مانع آن شدند و نگذاشتند این اتفاق بیفتد. با این حال و با وجود همه این موانع، سازمان از طریق تغییر مقررات داخلی خود برای کسب درآمدهای بازرگانی وارد عمل شد و توانست دریک فرصت کوتاه از اول اسفند ماه درآمدهای لازم را کسب کند و بسیاری از معوقات خود را پرداخت و روی پای خود بایستاد و اهداف و سیاست های اصولی خود را ادامه دهد.
به عنوان آخرین سوال توضیحی مختصر در مورد برنامههای نوروزی سال 95 بفرمایید.
- برنامههای نوروزی ما به این شکل است که برخی از آنها قبل از تحویل سال به شکل ویژه شروع می شود که حداقل شامل سه سریال جدید ایرانی است که از شبکههای یک، دو و سه پخش می شوند . بعضی از آنها روایت و قصه ای طنز دارند. بخشی از برنامه های نوروزی ویژه برنامه های تحویل سال است که بازهم از سه شبکه یک، دو و سه از ساعت 10 11 شب شنبه یعنی یک روز قبل از سال جدید شروع خواهند شد و تا بعد از تحویل سال ادامه دارند که با حضور مجریان شناخته شده وتوانمند تلویزیون روی آنتن می روند و هرکدام میهمانان و برنامههای ویژه ای دارند. در بخش های نمایشی، فیلم های خارجی و روز دنیا که تولیدات سال گذشته میلادی است و فیلم های مطرحی بوده که قابلیت پخش دارند، خریداری و دوبله شده و انشالله در ایام نوروز از شبکههای مختلف سیما پخش می شوند. چند برنامه ترکیبی جدید نیز تدارک دیده شده که بعضی از آنها قبل از سال شروع شده مثل برنامه "سه ستاره" شبکه سه با اجرای آقای احسان علیخانی که مردم و مخاطبان از طریق نظرسنجی و رای گیری، بهترین برنامه های سال گذشته تلویزیون را انتخاب می کنند. همچنین مسابقه های متنوعی تدارک دیده شده که برخی از قبل پخش می شده اما به شکل ویژه در نوروز ارائه می شوند و برخی نیز برنامه های جدید هستند که برای اولین بار پخش خواهند شد. برای مخاطب کودک و نوجوان نیز برنامه های جدید و ویژه عید نوروز در نظر گرفته شده که در این ایام پخش خواهد شد. شبکه مستند نیز با یکسری برنامه ویژه و جذاب به استقبال نوروز خواهد رفت. همچنین این شبکه قرار است به شکل HD در ایام نوروز به پخش برنامه های خود بپردازد و مردم می توانند برنامه های ویژه این شبکه را با کیفیت تصویری بالایی مشاهده کنند.سری جدید برنامه خندوانه نیز قبل از سال جدید هر شب از شبکه نسیم روی آنتن خواهد رفت. البته برنامه خندوانه پنج شب در هفته پخش خواهد شد و روزهای پنجشنبه و جمعه به جای آن، برنامه دورهمی به کارگردانی مهران مدیری پخش می شود.