پاسخ به یک انتقاد :(ملاقات های چهره به چهره رئیس جمهور با مردم)
یزدفردا -یادداشت -حمید یزدانیان دانشجوی جامعه المصطفی العالمیه :با نزدیک شدن به ماههای پایانی دولت نهم و فرارسیدن ایام انتخابات ریاست جمهوری، همانطور که انتظار می رفت انتقادها به عملکرد دولت افزایش یافته و هر چه به زمان انتخابات نزدیک تر می شویم متاسفانه زبان انتقاد تندتر و بعضا از مسیر عدالت و انصاف خارج می گردد.
از محورهای انتقادی مخالفین و منتقدین دولت نهم ، وقت ویژه و اختصاصی رئیس جمهور در سفرهای استانی برای استماع درد دل ها و نظرات مردم می باشد و منتقدین با این استدلال که بایستی رئیس جمهور از وقت خود بهتر و بهینه تر استفاده نموده و صرف امور مهم و اساسی کشور نماید ، ریشه برخی مشکلات کشور را در اقدامات اینگونه که به زعم مخالفین، تبلیغاتی و برای کسب رای در دور آتی انتخابات می باشد؛ رئیس جمهور را از این اقدام که در برخی استان ها به بیش از 5 ساعت نیز رسیده است، نهی می نمایند. این اقدام دکتر احمدی نژاد علیرغم انتقادهای تندی را که به دنبال دارد ،این پیام را داشته كه برنامه ملاقات های مردمی باید به یك فرهنگ تبدیل شود و به نظر می رسد رئیس جمهور نیز با این اقدام به دنبال الگوسازی برای مدیران است.
"مسائل مردم را باید با تمام وجود حس كرد و دریافت ذهنی صرف از آنها كافی نیست»، «حاكمیت اسلامی رابطه با انسان ها را خشك و یكطرفه برپایه قدرت نمی داند»، «هر قدر رابطه مردم و دولتمردان با عشق و محبت بیشتری درآمیخته شود كشور بهتر پیشرفت خواهد كرد و انگیزه ها شكوفاتر خواهد شد.» اینها استدلال های رئیس دولتی است كه ملاقات های مردمی را در پیشبرد امور كشور و شناسایی نقاط ضعف و قوت با اهمیت می داند و خطاب به مدیران كشور همواره این توصیه را دارد كه «دیدارهای مردمی یك سنت اصیل، یك راه و یك معیار است و نباید به حرف مخالفان در این زمینه گوش داد"
در این نوشتار مختصر بنا داریم بر اساس سنت و سیره پیامبر و ائمه اطهار و آیات و ورایات به واکاوی این انتقاد و ارایه پاسخ مدلل به آن بپردازیم.
استدلال هایی از سیره
مروری اجمالی بر سیره نبوی حاکی از ارتباط و مراوده بی پرده و علنی یومیه آن حضرت با مردم می باشد . با گسترش تشریفات دولتی و بازگشت سنت های جاهلی بار دیگر ارتباط مستقیم مردم با کارگزاران نظام اسلامی محدودتر گردید و در نتیجه فاصله مردم و زمامداران بیشتر شد.
سیره علوی نیز گویای همان ادامه خط مشی ترسیمی رسول گرامی اسلام (ص) می باشد.
حضرت علی (ع) در نامه ای به فرماندار مکه "قثم بی عباس" می نویسد:
"مردم را راهنما باش و روزهای خدا را به یاد آنان بیاور ، صبح و عصر برای رسیدگی به امور آنان بنشین. به کسانی که پرسش دارند پاسخ ده . جاهلان را بیاموز و با دانشمندان مذاکره کن . در بین تو و مردم باید واسطه و سفیری جز زبانت و حاجب و پرده ای جز چهره ات نباشد. افرادی که با تو کار دارند از ملاقات با خود محروم مساز. اگر آنها را در ایتدا از در خانه ات برانند، بعد از آن حل مشکلشان جبران آن را نخاهد کرد" (مکارم شیرازی ، ترجمه گویا و شرح فشرده ای بر نهج البلاغه ج3 ص 157)
نیز حضرت علی علیه السلام در نامه ای به قیس بن سعد بن عباده می فرمایند :
"پس از مردم روی پنهان مدار و حاجب از پیش خود بردار و در خانه ات را بر روی همگان بگشا..." (علامه امینی ، الغدیر ج 2 ص 71)
همچنین حضرت به مالک اشتر فرماندار مصر توصیه می نمایند که:
"هیچ گاه خود را در زمان طولانی از رعیت پنهان مدار ، چرا که دور بودن زمامداران از چشم رعایا خود موجب نوعی محدودیت و بی اطلاعی نسبت به امور مملکت است و این چهره پنهان داشتن زمامداران ، آگاهی آنان را از مسائل نهایی قطع می کند ..." (مکارم شیرازی ، ترجمه گویا و شرح فشرده ای بر نهج البلاغه ج3 ص 159)
و در ادامه همین نامه آمده است :
" برای مراجعان خود وقتی مقرر کن که به نیاز آنها شخصا رسیدگی نمایی . مجلس عمومی و همگانی برای آنان تشکیل ده و درهای آن را بر روی هیچ کس نبند و به خاطر خداوندی که تو را آفریده ، تواضع کن و لشکریان و محافظان و پاسداران را از این مجلس دور ساز تا هر کس با صراحت و بدون ترس و لکنت ، سخنان خود را با تو بگوید... که خداوند به خاطر این کار رحمت واسعه اش را بر تو گسترش خواهد داد"
احتجاب از مردم
احتجاب در لغت به معنی در پرده شدن و در حجاب رفتن است. با توجه به تلقی اسلام از حاکم و زمامدار اسلامی به عنوان خدمتگذار مردم ، اقتضای خدمتگذاری همواره در خدمت و در دسترس عموم بودن می باشد.
احتجاب از مردم علاوه بر آن که ترک یک اصل اخلاقی مورد تاکید در اخلاق زمامداری است ،آثار و پیامدهای منفی دیگری نیز در پی دارد که به صورت محوری اشاره می گردد.
1- عقاب الهی و دوری از رحمت او
پیامبر گرامی اسلام می فرمایند:
" هر زمامداری که درب درگاه خویش را بر روی ارباب رجوع و حاجتمند ببندد، خداوند رحمت خود را بر او در هنگام نیاز و حاجتش خواهد بست.(علامه حلی ، الرساله السعدیه)
2- عدم دسترسی به اطلاعات و احوال مردم
این مهم در نامه حضرت علی علیه السلام به مالک اشتر که در بالا ذکر شد نیز تصریح گردیده است .
3- عامل انحطاط و زوال
مقلم معظم رهبری در سخنرانی در جمع اعضای برگزار کننده کنگره حج در سال 1371 در این زمینه می فرمایند:
" متاسفانه بسیاری از دولت ها در دنیا ، به خاطر انقطاع از مردم ، قدرت ایستادگی ندارند"
4- فقدان برنامه ریزی مطمئن
دراین خصوص نیز مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای ستاد پیگیری قطعنامه 598 در سال 1370 می فرمایند:
" عدم ارتباط با مردم زمینه برنامه ریزی مطمئن را از بین می برد . الان شما فروپاشی این امپراتوری شوروی را ببینید. آن چیزی که عامل درجه یک و عامل مباشر در این فروپاشی است ، انقطاع از مردم است. با مردم کاری ندارند . هیچ رابطه ای بین این رهبری و مردم وجود ندارد ..."
یزدفردا