یزدفردا"امیرحسین عاملی راد- این روزها حقوق های نجومی بحث روز رسانه ها و شبکه های اجتماعی شده است. موضوع از افشای فیش حقوقی برخی مدیران بیمه مرکزی شروع شد که بهاستعفای مدیر این بیمه نیز انجامید و خیلی زود دامنه آن به مدیران بانکی و پزشکان دولتی رسید. حقوق هایی که دستیابی به آن شاید برای برخی افراد جامعه به اندازه سی سال طول بکشد، اما برای مدیران مذکور فقط دریافتی یک ماه است.
در این باره موضوع اصلی ناعدالتی اینگونه پرداخت ها نیست که اظهر من الشمس است، موضوع چرایی افشای آن در این زمان و مهمتر از آن چگونگی شکل گیری این حقوق های نجومی است.
حقوق های نجومی چگونه شکل گرفت؟
پیش از انقلاب اسلامی سازمانی با عنوان «سازمان امور اداری و استخدامی» وجود داشت که وظیفه آن از نحوه استخدام تا تعیین میزان حقوق تمام کارمندان نهادها و دستگاههای دولتی کشور بود. بر اساس دستورالعمل این سازمان میزان حقوق تمامی کارمندان دولت باید متناسب بوده و تفاوتی میان کارمندان هم رده یک سازمان با سازمان دیگر نباشد.
در سال 1378 از ادغام سازمان امور اداری و استخدامی کشور با سازمان برنامه و بودجه، سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور بوجود آمد که همان وظایف را به علاوه وظایفی همچون بودجه ریزی انجام می داد. اما در سال ۱۳۸۶ با دستور محمود احمدینژاد این سازمان منحل و وظایف آن به دو معاونت رییس جمهوری تحت عناوین معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی و معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی منتقل گردید.
در این سال معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی، قانون «مدیریت خدمات کشوری» را به صورت آزمایشی اجرا نمود که از نظر کارشناسان نطفه حقوق های نجومی از همین زمان بسته شد؛ چنانکهمهدی پازوکی استاد دانشگاه و کارشناس مسائل اقتصادی معتقد است معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی در زمان لطف الله فروزنده سیستم اداری کشور را فشل کرد و بی انضباطی اداری امروز را باعث شد. در واقع با اجرای این قانون، نظام پرداخت حقوق کشور برای دستگاههای مختلف متفاوت شد؛ برخی از دستگاهها مشمول قانون خدمات کشوری شدند و برخی از شمول این قانون خارج شدند.
بدین ترتیب دستگاههایی که از شمول قانون خدمات کشوری خارج شدند هرکدام با استفاده از قوانین و مقررات مختلف، مجوزی برای نظام پرداخت خود گرفته و افزایشهایی اعمال کردند. لذا شکل گیری حقوق های نجومی به دوره احمدی نژاد و اقدام وی برای انحلال سازمان مدیریت و برنامه ریزی برمی گردد.
چرا صدای تندروها امروز بلند شده است؟
کاملا قابل درک است که در شرایط رکود اقتصادی و در حالی که مردم با مشکلات فراوان برای امرار معاش خود روبرو هستند افشای هرگونه بی عدالتی اقتصادی همچون اختلاس، دزدی از بیت المال یا دریافت حقوق های نامتناسب بیشتر می تواند در اذهان تاثیر منفی بگذارد.
اکنون مانند چند سال قبل خبری از دزدی های میلیاردی و اختلاس های چندهزار میلیاردی نیست. پس حقوق های نجومی می تواند دلیل خوبی برای اهداف برخی رسانه های خاص باشد. به طور مثال روزنامه کیهان در یک هفته اخیر تیتر اصلی صفحه اول خود را در پنج روز به اقتصاد اختصاص داده که سه بار آن درباره حقوق های نجومی بوده است.
هدف تندروها چیست؟
برخی کارشناسان معتقدند هدف اصولگرایان تندرو از هجمه علیه دولت تک دوره ای کردن دولت حسن روحانی است. البته برخی اصولگرایان نیز به صراحت به این موضوع اعتراف کرده اند. البته اینکه اشخاص یا گروههایی در کشور مخالف پیروزی حسن روحانی در انتخابات سال آینده باشند فی نفسه اشکالی ندارد اما اشکال زمانی ایجاد می شود که از روش های غیرمتعارف و غیراخلاقی سعی در تضعیف و شکست دولت داشته باشند. به طور مثال در مورد اخیر با آنکه ریشه حقوق های نجومی در دوره احمدی نژاد شکل گرفته و آن زمان نیز این حقوق ها پرداخت می شده اما برخی تندروها اکنون لب به شکایت باز کردند. یا درباره برجام به هر صورتی قصد دارند چوبی لای چرخ آن بگذارند. یا هر روز برای دولت شایعه و بحرانی ایجاد کنند تا جایی که سخنگوی دولت هم عنوان کند مخالفان دولت شنبه ها اتاق فکر تشکیل می دهند و تصمیم میگیرند بر روی چه موضوعی تا آخر هفته برای سوءاستفاده تمرکز کنند.
چرا روحانی هم مقصر است؟
البته این نکته نیز باید مورد توجه باشد که گناه دولت قبل، از دولت فعلی سلب مسئولیت نمی کند. بدون شک دولت یازدهم در وظیفه خود برای اصلاح قانون مدیریت خدمات کشوری کوتاهی کرده و به جای اصلاح آن، درخواست تمدید اجرای آزمایشی آن را به مجلس داده است. دولت مردان روحانی نباید اجازه دهند فیش حقوقی مدیری در رسانه ها منتشر شود و آنگاه دستور پیگیری و برخورد با آن مدیر را بدهند. باید مشکل را از ریشه حل کرد که همانا اصلاح قانون مدیریت خدمات کشوری است