به گزارش ایسنا، در انتهای هفتهای که گذشت سخنگوی کمیسیون تلفیق لایحه بودجه سال ۱۳۹۵، با حضور وزیر نفت و نمایندگان دولت، پیشنهاد دولت در خصوص فروش دو میلیون و 250 هزار بشکه با قیمت 40 دلار را عینا به تصویب کمیسیون تلفیق رساند.
بر اساس این پیش بینی در بودجه سال ۱۳۹۵ نزدیک به ۶۹ هزار میلیارد تومان درآمد ناشی از فروش نفت عاید دولت خواهد شد؛ رقمی که به زعم بسیاری از کارشناسان خوشبینانه به نظر میرسد.
چرا پیشبینی درآمد نفتی خوشبینانه به نظر می رسد؟
اکنون نفت با بشکهای حوالی ۳۰ دلار در حال فروش است و حتی در سرمای زمستان امسال نیز بازار با مازاد نفت در بازار جهانی روبه رو بود. کارشناسان مازاد نفت در بازارهای جهانی را بین دو تا سه میلیون بشکه نفت تخمین زدهاند.
چنین وضعیتی در حالی اتفاق افتاده بود که نفت ایران در بازارهای جهانی شرایط تحریم روزانه بین یک میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه نفت و میعانات گازی و در شرایط پسا تحریم در حدود روزانه یک میلیون و ۶۵۰ هزار بشکه نفت و معیانات گازی بفروش می رسید.
لذا تحقق پیشبینیهای بودجه سال ۱۳۹۵، با دو مشکل رو به روست. ابتدا اینکه در شرایط وجود مازاد نفت در حدود سه میلیون بشکه در بازارهای جهانی معلوم نیست که ایران چگونه قادر خواهد بود که برای نفت خود مشتری مورد نیاز را پیدا کرده پیشبینی میزان فروش نفت خود در بودجه سال ۱۳۹۵ را محقق کند.
از سوی دیگر نیز اگر بپذیریم که ایران میتواند با فروش نفت خود در قیمت پایین تر از قیمت جهانی نفت برای خود مشتری بیاید، باز مشخص نیست که قیمت ۴۰ دلاری هر بشکه نفت بر چه مبنایی تعیین شده است.
به هر حال اکنون هر بشکه نفت کشور بدون توسعه حضور ایران در بازار نفت در حدود ۳۰ دلار بفروش میرسد و نتایج مذاکرات کشورهای صادر کننده نفت نیز تا کنون چندان رضایت بخش نبوده است. چنین وضعیتی با توجه به احتمال اهتمام ایران برای فروش نفت خود به زیر قیمت جهانی به جهت بازاریابی، این احتمال را قوت میبخشد که نفت ایران کمتر از قیمت ۴۰ دلار پیش بینی شده بفروش برسد.
در این زمینه مرتضی ایمانیراد، - اقتصاد دان - معتقد است پیش بینی درآمد نفتی تعیین شده در بودجه سال ۱۳۹۵ هم میتواند محقق شود و هم میتواند محقق نشود.
او توضیح میدهد دولت میتواند با سیاستگذاری درست در زمینه قیمتگذاری، به میزان صادرات تعیین کرده برای خود برسد ولی فروش قیمت نفت در بشکهای ۴۰ دلار کمی دور از ذهن به نظر میرسد.س
ایمانیراد تاکید میکند گاهی بسیاری از فعالان بازار، برای سال آینده از نفت بشکهای بیست دلار صحبت میکنند و البته به نظر من این اظهارات و پیشبینیها چندان هم دور از واقعیت نیست چون اوضاع اقتصاد جهانی روبهراه نیست و تقاضا چه در سطح مصرفکننده و چه در سطح دولتها، به خاطر بدهیهای سنگین منقبض شده و نسبت به سالهای قبل در سطح اقتصاد جهانی به شدت پایین آمده است.
او توضیح داد که در نظر بگیرید که عامل محدودکننده تقاضا ساختاری است، پس در بلند مدت تغییر میکند. در نتیجه در سال آینده نباید منتظر افزایش قابل توجه در درآمدهای نفتی باشیم. حتی این احتمال هم وجود دارد که نفت در اثر بحران نهفته در بازارهای جهانی از سطح 30 دلار هم پایینتر بیاید. نتیجه آنکه نباید خوشبینی زیادی در محاسبه آمار و ارقام به کار گرفته شود چون اگر بودجه با خوش بینی تنظیم شود، در مرحله اجرا با مشکل مواجه خواهد شد.
با این همه عدهای از کارشناسان هم میزان و رقم تعیین شده برای نفت بودجه سال آینده را چندان خوشبینانه نمیدانند.
آنها معتقدند به هر حال دولت میتواند با اقداماتی از قبیل کاهش قیمت نفت خود، فروش بیشتر نفت را محقق کند و با توجه به رایزنیهایی که میان کشورهای صادرکننده نفت وجود دارد و به تازگی نیز مذاکراتی میان روسیه و عربستان بر سر کاهش فروش نفت انجام خواهد شد، احتمال افزایش قیمت نفت هم وجود دارد.
با این همه اغلب کارشناسان میگویندراین افزایش قیمت نیز بعید است تا سطح ۴۰ دلار برای هر بشکه نفت ایران صورت بگیرد. بنابراین مشخص نیست که تعیین رقم ۴۰ دلار با کار کارشناسی و پیشبینی دقیق صورت گرفته است یا خیر.
به گزارش ایسنا، بودجه عمرانی را غالبا قربانی بودجه هر سال میدانند به این معنی که با محقق نشدن درآمد دولت از محل درآمدهای پیشبینی شدهای مانند مالیات و نفت، دولت مجبور است از محل بودجه عمرانی صرف هزینههای جاری خود کند؛ بنابراین شاید مهمترین آسیب پیشبینی خوشبینانه برای قیمت و میزان فروش نفت را بتوان ناتوانی دولت در تامین هزینههای عمرانی دانست.