به یاد یار وفادار ادیب سخنور تفتی
شادروان مصطفی فلاح پور
از حدود 40 سال پیش که جهت تدریس فیزیک پنجم طبیعی در نظام قدیم آموزشی به کلاس درسی رفتم که او هم یکی از شاگران آن کلاس بود تا روزهای آخرین عمرش با او مراودات داشتم صفا،و صمیمیت ،محبت و ارادت ،سنگینی و وقار ،شیرین زبانی و سخنوری ،مروت و مروت ومردانگی قدردانی و قدر شناسی ،تدین و تعهد ،عشق و ارادت به اهل بیت پیامبر (ص) ،عشق به شعر و شاعری ،ادب و متانت ،بزرگواری و بزرگ منشی ،صدق و صفا و ....همه و بیش از اینها صفات حسنه اش بود .
اشعاری منتخب از دانه های الماس " مجموعه سروده های روانشاد مصطفی فلاح پور
الهی به خوبان شب زنده دار به ظلمت ستیزان ظلمت شکار
به خوبان دربند و زنجیر عشق به شاهی که شد کشته تیر عشق
به فرق عدالت که از کین شکست به محراب عشقی که در خون نشست
به احساس مادر به مهر پدر به رمز شکفتن به راز سحر
به گلبانک تکبیر و شور نماز صبح نیایش به شام نیاز
ب عیسی بن مریم به دخت بتول به زهرا،به حیدر ،به آل رسول
به ذکر شب و گریه های علی نمیرم مگر با ولای علی
*******************************
ما به راه دوستی ترک سرو جان کرده ایم عاشق دیوانه جا گردد دو پشیمان ؟هیچ وقت
مور می نالد زشبنم ،گرک باران دیده را کی بی دل باشد غم ابربهاران ؟هیچ وفت
صحبت گل هر زمان ای دوست زیبا هست و نیست شکوه از بی مهری نا مهربانان ،هیچ وقت
شد بهار زندگی یکبار طی ،ورنه نبود مصطفی را صحبتی با آسیابان هیچ وقت
*******************************
در دیاری عصمتی زینب گل باغ محمدی زینب
مادرت فاطمه تو دخت علی علی آن دست قدرت ازلی
کوه مبهوت استقامت تو سرو مانده خجل زقامت تو
صبر موم است در برابر تو من فدای تو و برادر تو
زنده از تو قیام عاشورا جاودان با تو نام عاشورا
روحش شاد جایگاهش دراعلی علیین باد
معلم در سوگ نشسته سید حسین حیان