یزدفردا"سرویس اجتماعی"خبرهای پلیسی"مد در لغت به معنای سلیقه، اسلوب، روش و شیوه و… به کار می رود. واژه «مد» واژهای فرانسوی است و در زبان فرانسه به معنی طرز، اسلوب، عادت، شیوه، سلیقه، روش، رسم و باب است. این واژه، پس از جنگ جهانی اول، به دنبال نفوذ فرهنگ غرب، وارد زبان فارسی شده است.
مد در لغت به معنای سلیقه، اسلوب، روش و شیوه و… به کار می رود. واژه «مد» واژهای فرانسوی است و در زبان فرانسه به معنی طرز، اسلوب، عادت، شیوه، سلیقه، روش، رسم و باب است. این واژه، پس از جنگ جهانی اول، به دنبال نفوذ فرهنگ غرب، وارد زبان فارسی شده است.
1.فرهنگ دهخدا مد را این گونه تعریف میکند: لغتی فرانسوی به معنی روش و طریقه موقت که طبق ذوق و سلیقه اهل زمان، طرز زندگی و لباس پوشیدن و غیره را تنطیم می کند .
2.شیوه متداول و باب زمان در شئون زندگی اجتماعی را مد گویند
3.دایره المعارف تطبیقی علوم اجتماعی هم مد را این گونه تعریف می کند : شیوههای نسبتاً زودگذر کنش در آرایش شخصی یا طرز گفتار و بسیاری دیگر از رفتارها.
در «جامعه شناسی»، به رفتار جمعی نوظهوری که به قدر رسم اجتماعی تثبیت نشده باشد، مد اجتماعی میگویند.
ظهور و بروز مد و مد گرایی را می توان در لباس های عجیب و غریب و آرایش های ظاهری مانند:
لباسهای آستین کوتاه ، موهای تیفوسی و تن تنی، شلوارهای نو اما پاره شده و وصله دار ومانتوها و بلوزهای تنگ و کوتاه و... مشاهده کرد.
برخی از جامعه شناسان ریشه مد و مدسازی و مدگرایی را در نابرابریهای اجتماعی می دانند. مد بر عکس تشریفات موجب رقابت بین اشخاص طبقات بالاتر میشود و در واقع نوعی تقلید ناشی از رقابت است نه تقلید ناشی از پسند وستایش.
ساختار طبیعی فلات ایران در طول اعصار تاریخی این مرز و بوم و مرکزیتی که به دلیل داشتن پل ارتباطی بین شرق و غرب عالم داشت باعث شد که این سرزمین سالیان سال در معرض یورش و تهاجمات اقوام و ملل گوناگون قرار گیرد. بدیهی است که این یورش ها توسط اقوامی که دارای فرهنگ و اعتقادات ویژه خود بودند صورت می گرفت و شدیدترین فشارها را بر فرهنگ بومی و سنتی جامعه به وجود می آورد.
مد گرایی و غرب گرایی
گرچه مدگرایی و غرب گرایی دو مفهوم جدا از هم و دارای تعاریف متمایز از یکدیگرند، اما سیر تحولات تاریخی- اجتماعی در ایران به گونه ای سرنوشت این دو مفهوم را با هم گره زده است که هرگاه سخن از مدگرایی به میان می آید، مفهوم غرب گرایی نیز به ذهن، تبادر می کند، زیرا پس از رشد تکنولوژی در اروپا، سنت ها مورد انتقاد قرار گرفت و جامعه به تدریج، اندیشه ها، طرز زندگی و نوع لباس را تغییر داد. همین طور در ایران و کشورهایی نظیر آن، رشد صنعت در رأس شعارها قرار گرفت و خیلی زودتر از آن، نوع تفکر، طرز زندگی و آداب لباس پوشیدن، دستخوش تغییر شد. میل به اروپایی شدن در جامعه ایرانی باعث شد که به جای بازسازی و نوسازی چارچوب اقتصادی-اجتماعی جامعه خود، به نماها و نمادها و ظواهر صنعتی شدن توجه کنند که مهم ترین نمای اروپایی شدن، پوشیدن لباس های اروپایی و ترویج مدهای غربی به شمار می رفت.
پیامدهای منفی مدگرایی
با توجه به اینکه بیشتر مدهای رایج در بین جوانان و نوجوانان برگرفته از الگوهای بیگانه و غیر خودی است، می توان گفت که مدگرایی به معنای جدید آن، نوعی از خودبیگانگی و تقلید از فرهنگ غربی را القا می کند، تا آنجا که الان بعضی از جوان ها از نوک پا تا فرق سرشان غربی است و حتی وقتی نگاه می کنی، می بینی کلمات یا جملاتی بر روی لباس یا داشبورد ماشین یا آینه و کمد شخصی یا در ورودی مغازه شان نوشته شده که کم تر ارتباطی با زندگی شخصی یا آرمان ها وعلایق فردی آنها دارد.
تقلید هر روزه از آخرین مدهای رایج در جهان غرب، به چه معناست، جز
از خودبیگانگی، بحران هویت، تزلزل شخصیت، وابستگی اقتصادی، احساس حقارت و ...؟ از همه دردناک تر، این است که بسیاری از رفتارهاو هنجارهایی که امروزه به عنوان مد در جامعه ما مطرح است و از سوی عده ای تبلیغ هم می شود، با اصول اخلاقی و ارزش های فرهنگی جامعه ما به هیچ وجه همخوانی ندارد. طراحان مد به کمک «روانشناسی مد»، قصد تأثیرگذاری بر مخاطب و تحریک او به انجام دادن کاری معین را دارند. بنابراین کسی که به دنبال مدگرایی است نباید از این نکته غفلت کند.
اسلام و مدگرایی
در یک نگاه کلی، اسلام با همه نوع مد، مخالف نیست. اسلام، امروزی شدن و نوگرایی در سبک و شیوه لباس پوشیدن را نیز به صورت کلی پذیرفته است. آنچه اسلام با آن مخالف است، پشت پا زدن به ارزش ها مثل: (پوشش شرعی، پرهیز از اسراف و ...)، رعایت نکردن اخلاق اجتماعی، آزادی مطلق در روابط دختر و پسر و همانند سازی با بیگانگان است. حال اگر این پدیده های انحرافی در قالب مد به خود جوانان داده شوند و میل فطری «نوگرایی» و نیاز «امروز شدن» به لجنزار انحرافات سوق یابد، اسلام با آن مخالف است.
رسول اکرم صلی الله علیه و آله نیز فرموده است: «مَنْ تَشَبَّه بِقَوْمٍ فَهوَ مِنْهمْ؛ هر کس خودش را به گروه خاصی شبیه سازد، جزء آنها شمرده می شود». امام صادق علیه السلام می فرماید:لا تَصْحَبُوا أَهلَ الْبِدَعِ وَ لاتُجالِسُوهمْ فَتَصیرُو عِنْدَ النّاسِ کَواحدٍ مِنْهمْ. با اهل بدعت هم صحبت نشوید و با ایشان همنشینی نکنید؛ زیرا نزد مردم، یکی از آنها شمرده می شوید.
بنابراین انسان حق ندارد مقدمات متهم شدن خودش را فراهم کند.زیراانسان ها براساس آنچه می بینند، قضاوت می کنند.
لباس همراه همیشگی تمدن و زیست انسان به دور از توحش بوده است. از آن فراتر، تاریخ نشان میدهد که انسان همیشه لباس میپوشیده است. به همین دلیل تمام ادیان الهی، به ویژه دین مبین اسلام، به مسئله پوشش به عنوان یک نیاز طبیعی و امری ارزشی، توجه خاصی نموده و ابعاد معنوی آنرا نیز مطرح کردهاند که دیدگاه اسلام در این رابطه منحصر به فرد است. بر همین مبنا، مسئله پوشش و لباس در احکام و تعالیم دین اسلام از اهمیت خاصی برخوردار است که مباحث آن در کنار موضوعات مربوط به روابط میان زنان و مردان و مسائل شرعی آن مطرح میشود.
به طور کلی، معیارهای مطلوب پوشش و مد در اسلام را میتوان در کلمه «حجاب» خلاصه نمود که نه تنها برای زنان، بلکه برای مردان نیز مصداق پیدا میکند. کلمه حجاب در لغت به معنای پرده افکندن و حایل قرار دادن میان دو چیز است و امروزه به پوشش ظاهری زنان اطلاق میشود.
برای حجاب در اسلام تعابیر مختلفی به کا برده شده است که به چند مورد از آنها به طور خلاصه اشاره میشود. این تعابیر همه از پیامدهای مثبت پوشش و حجاب اسلامی است:
الف)عفاف ذهن: نپرورانیدن ذهنیت گناه و معصیت در ذهن و پرهیز از فکر و خیال باطل؛
ب)عفاف نگاه: از دستورات مؤکد اسلام رعایت نگاه و پرهیز از نظر کردن به نامحرم است. مسلماً پوشش مناسب از نگاه کج و نظر کردن به نامحرم، که مقدمهای برای انحراف ذهن است، جلوگیری میکند.
ج)عفاف در تعاملات گفتاری: نوع پوشش هر کس تا حد زیادی نحوه برخورد دیگران با وی را مشخص میکند. به همین دلیل، نوع پوشش مناسب، تعاملات رفتاری مناسب را نیز در پی خواهد داشت.
د)عفاف در زینت: همچنین پوشش مناسب، راه مناسبی برای دوری از آرایش و زیورآلات زننده است. به واقع عفاف در زینت، بسیار تابع عفاف در پوشش و حجاب است و از افتادن در دام اشکال افراطی خودنمایی و ظاهرپرستی جلوگیری میکند.
معیارهایی که اسلام برای زیبایی زن برمیشمارد، هم زیباییها و فضیلتهای اخلاقی را شامل میشود و هم ظاهر را مورد توجه قرار میدهد تا آنجا که در متون دینی تصریح شده است «خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد». رویکرد اسلامی در معیارهای زیبایی عمدتاً شامل خرد، بی باکی، روشنفکری، صداقت، عاطفه و سایر فضایل اخلاقی است. از نظر اسلام، یک چهره بیآرایش نیز میتواند نشانگر همه این فضیلتها باشد و بدین طریق به زیبایی دست یابد.