یزدفردا"توافق هستهای امروز و فردا، وارد فرایند اجرا میشود. بهاینترتیب این هفته ایران و كشورهای ١+٥، توافقی را به فاز اجرا میبرند كه علاوه بر حل یك بحران ١٢ساله، میتواند منطقه خاورمیانه را وارد شرایطی كاملا متفاوت با گذشته کند. نفتكشها آمادهباش شدهاند. كاپيتانها منتظرند لغو تحريمهاي ايران اعلام شود تا نفير نفتكشها بلند شود و آبهاي ايران را به مقصد هند و اروپا ترك كنند. زمان توقف روي آب بهسر آمده است. دادههاي رديابي كشتيها نشان داده كه ۲۲ سوپرتانکر یا نفتکش غولپیکر ايران آماده است تا با اعلام لغو تحريمها، راهي آبهاي آزاد شوند.
يكي از مهمترين نتايج توافق هستهاي ايران و ١+٥، بازگشت امكان خريدوفروش نفت ايران با خريداران جهاني است. «رویترز» گزارش داده که ایران میخواهد صادرات نفت خام خود به هند را در سال جاری تا ۲۰۰ هزار بشکه در روز افزایش دهد و صادرات نفت به اروپا را بعد از چهار سال از سربگیرد. سوپرتانکرهاي ايران آماده حرکت هستند و بنا بر دادههای ردیابی کشتیها که توسط شرکت «تامسون رویترز» گردآوری میشود.... مسیر نيمي از آنها، پر يا نیمهپر، از ایران به سمت هند است و این حجم از نفت کفاف نیازهای یک هفته هند را میدهد.
شانا، وابسته به وزارت نفت ایران، روز چهارشنبه نیز مدیرعامل شرکت ملی نفتکش ایران از آمادگی این شرکت برای حمل نفت ایران بعد از لغو تحریمها خبر داده و گفت: «همه شرکتهایی که در فهرست تحریمهای آمریکا و اروپا قرار دارند، بلافاصله بعد از برداشته شدن تحریمها از این فهرست خارج میشوند». در میان کشورهای آسیایی، هند بیشترین نرخ رشد مصرف نفتخام را دارد. دهلي در سال گذشته ۲۶۰ هزار بشکه در روز نفت از ایران خریده بود؛ اما رویترز مینویسد که ایران درنظر دارد در سال ۲۰۱۶ روزانه ۲۰۰ هزار بشکه به صادرات نفت خود به هند بیفزاید. در سالهاي گذشته بهدليل تحريمهاي بانكي ايران، انتقال پول نفت از هند به ايران يكي از مشكلات بزرگ بود. اكنون نفتكشهاي ايراني درحالي منتظر شنيدن اعلام لغو تحريمها هستند كه قيمت نفت به كمترين ميزانش يعني ۳۰ دلار رسيده است.
تحول منطقهای
در جهان پسابرجام، ایران در جایگاهی متفاوت با گذشته قرار خواهد داشت كه بدون شك در سه دهه گذشته نیز بینظیر است. اجرای توافق میتواند در ارتقای نقش منطقهای و بینالمللی جمهوری اسلامی ایران تأثیری شایان توجه بگذارد. علاوه بر آنكه توافق هستهای بهدستآمده در ٢٣ تیر، تحریمهای كمرشكن را از اقتصاد ایران برمیدارد، صد میلیارد دلار داراییهای بلوکهشده ایران در آمریكا را آزاد میكند. پرونده هستهای ایران كه سالها مانند مانعی جدی بر رابطه سیاسی و اقتصادی ایران و كشورهای بزرگ دنیا تأثیر گذاشته بود، با این توافق و به دنبال قطعنامه شورای حكام بسته میشود و این میتواند گامی به سمت آینده بدون بحران برای ایران باشد. امروز یا فردا در نشستی كه احتمال میرود بین ظریف و موگرینی و كری در ژنو برگزار شود، واردشدن به فاز اجرای توافق از سوی آنان یا در بیانیهای مشترک اعلام خواهد شد. بهاین ترتیب توافق هستهای كه بعد از ٢٢ ماه مذاكره پیاپی به دست آمد، به روز موعود نزدیك میشود. اكنون میتوان به ایرانی اندیشید كه توافقی در دست دارد كه نگرانی ساختگی از برنامه هستهاش را رفع كرده و در حال پوستاندازی و ورود به عرصههای جدید است.
پوستاندازی در منطقه
یكی از مهمترین تأثیرات توافق هستهای برای ایران، تأثیرات منطقهای و بینالمللی این توافق است.
برای قدرتی مانند آمریكا كه در نظمدهی معادلات جهان تأثیرگذار است؛ منطقه خاورمیانه همیشه اهمیت شایانتوجهی داشته است، از یكسو نفت و تأثیر آن بر اقتصاد جهان که نمیتوان از آن چشم پوشید و در دیگر سو ویژگیهای استراتژیك منطقه موجب شده همیشه واشنگتن به دنبال سرمایهگذاری روی یك متحد منطقهای باشد.
سالهای پیش از انقلاب و در نظام شاهنشاهی، دو ستون منطقهای، بازوی واشنگتن بودند؛ ایران و عربستان، اما با پیروزی انقلاب اسلامی، واقعه ١٣ آبان و اوجگرفتن اختلاف بین تهران واشنگتن، این ریاض بود كه سریع خود را به بازوی منطقهای واشنگتن بدل كرد. سالهای طولانیمدت اختلاف بین تهران و واشنگتن موجب شد سه دهه، هیچ ارتباط دیپلماتیك رسمی بین دو كشور شكل نگیرد و فقط چند مورد ارتباط غیررسمی و محرمانه بین دو كشور بروز و ظهور یافت، اما ماجرا فقط قطع رابطه دو كشور نبود، به دنبال بالاگرفتن تنشهای تهران و واشنگتن، ایران و غرب در شرایطی، در بیشتر این دوره در موضع تخاصم قرار گرفتند. اروپا نیز در این بین از آمریكا پیروی میكرد. عربستان و رفقای عرب منطقه هم در این بین نشان دادند برای اروپا و آمریكا دوستان معتمدی هستند.
سالهای نهچندانموفق
سالهای جنگ ایران و عراق با ارسال سلاح از عمده كشورها به خاكریز عراق همراه بود و موج جدیدی از بیاعتمادی را ایجاد كرد. سالهای سازندگی، ایران درگیر بازسازی خرابیها و گامگذاشتن در مسیر توسعه بود. اما دوره اصلاحات آغاز رونمایی از ایرانی جدید بود؛ ایرانی كه علاقه به تعامل با جهان را اعلام و طرح گفتوگوی تمدنها را ارائه كرد. با همه جذابیتی كه ایران دوران اصلاحات برای كشورهای دیگر داشت، این كشورهای اروپایی و اتحادیه اروپا بودند كه توانستند، در اقتصاد روبهشكوفایی و بازارهای ایران سهمی بگیرند. آمریكا آن زمان نیز از رابطه جدی با ایران محروم ماند. چراکه فرصت هیچ تعامل دیپلماتیكی بین دو كشور ایجاد نشد. اگرچه برخی پیامها و تلاشها از واشنگتن صادر شده بود، بااینحال، تهران گویی اجازه اولیه اقدام برای تعامل را نداشت. نظرات احمدینژاد نیز توانست جهان را بیش از آنچه میشد از ایران دور كند. پایان سالهای دولت احمدینژاد مذاكرات محرمانهای با طرف آمریكایی با اجازه مقامات بالا شروع شد تا با رویكارآمدن دولت یازدهم كه یخ رابطه شكست و مذاكره هستهای و انعقاد عمده تحریمها از سوی آمریكا موجب شد وزیر خارجه ایران و آمریكا تابوی رابطه دیپلماتیك دو كشور را بشكنند، آنچنانكه دیدارهایشان از شماره افتاد.
تقلاهای اسرائیل و عربستان
در همه این سالها عربستان و كشورهای عرب منطقه برای واشنگتن در جایگاهی تغییرناپذیر قرار داشتند. در كنار این، متحد استراتژیك دیگر منطقهای واشنگتن، یعنی اسرائیل نیز با لابی قوی در آمریكا، حضور و نقشی كتمانناپذیر داشت. اما دو سال گذشته روندی برخلاف همه سه دهه گذشته ایجاد شد. با شروع مذاكره هستهای، بهویژه با دستیابی به توافقی كوتاهمدت در ژنو (آذر ٩٢) موج تردیدسازی از سوی عربستان و اسرائیل درباره انجام تعهدات از سوی ایران آغاز شد. عربستان و اسرائیل تلاش میكردند ثابت كنند ایران برنامه هستهای خود را محدود نمیكند و فقط در حال زمان خریدن از ١+٥ برای دستیابی به توان جدیدی در برنامه هستهای است، اما گزارشهای بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی این را نشان نمیداد.
ایران طبق برنامه توافقشده با آژانس و تعهداتی كه در مذاكرات سیاسی با ١+٥ به دست آمده بود، پیش میرفت. همین روند موجب دستوپازدن اسرائیل و عربستان میشد، آنچنانكه حتی در مذاكراتی كه برای دستیابی به توافق نهایی در وین در جریان بود، سعودالفیصل، وزیر خارجه عربستان، به وین رفت تا بتواند دستیابی به توافق نهایی را به تأخیر بیندازد؛ چنانكه آن زمان مذاكرات برای هفت ماه تمدید شد. در دیگرسو، نتانیاهو، در همه سخنرانیهایش علیه برنامه هستهای ایران موضعگیری میكرد و در تلاش بود شكل و شمایل جدیدی به رابطه خود با واشنگتن بدهد. اما در اوج مذاكرات هستهای، اوباما راضی نشد با نتانیاهو دیدار كند و حتی در سفری كه نتانیاهو به واشنگتن داشت، ملاقات با او را در برنامهاش قرار نداد. سفرهای منطقهای وزیر خارجه آمریكا نیز در جریان مذاكرات به حداقل رسید، اما برخی اعضای تیم مذاكرهكننده آمریكا مثل وندی شرمن، بعد از هر دور مذاكره تلاش میكردند نگرانیهای اسرائیل را رفع كنند.
اگرچه ادبیات دیپلماتیك هنوز تأكید بر رفاقت واشنگتن و تلآویو داشت اما جدیت مذاكره با تهران، بنمایه این حرفها را با تردید مواجه میكرد. این برای ریاض و تلآویو نگرانكننده بود؛ آنها بهعنوان دو بازوی منطقهای آمریكا با رقیبی جدی مواجه بودند. ایران نشان داد كه میتواند به قدرتی منطقهای در جهان تبدیل شود كه در حل بحرانهای منطقه حرف اول را بزند. دو دور مذاكره سوریه در وین و نیویورك كه بعد از دستیابی به توافق هستهای برگزار شد، افزایش توان دیپلماتیك تهران را برای ١٨ كشوری كه دور میز مذاكره نشسته بودند، نشان داد آنگونه كه در بیانیه پایانی نشست و برنامه كار آینده درباره سوریه، ایران توانست نظرات خود را به دیگران بقبولاند.
٢ بند باریك
بااینحال، دو هفته گذشته دو فراز بزرگ دیپلماتیك گذشت و ایران توانست نشان دهد كه نقش منطقهایاش نسبت به سالهای پیش، تغییرات چشمگیری كرده است. ماجرای اول، تعرض گروهی خودسر به سفارت عربستان در ایران و كنسولگری این كشور در مشهد بود كه با واكنش جدی رئیسجمهوری مواجه و دستور پیگیری آن داده شد. تجربه سال ٩٠ یعنی تعرض عدهای به سفارت انگلیس این بود كه به دنبال قطع رابطه لندن با تهران، كشوری مانند كانادا هم رابطه خود با تهران را قطع كرد. اما فقط این دو مورد نبود؛ كاهش رابطه با اتحادیه اروپا نیز ثمره آن اتفاق بود، آنچه که میتوانست به نوعی در تعرض به سفارت عربستان نیز تكرار و بازآفرینی شود. اما با تصویری كه ایران در جریان مذاكرات هستهای به جهان نشان داد، محكومیت این اقدام در سطح رئیسجمهور و اعلام تعهد به حفاظت از اماكن دیپلماتیك از سوی وزیر خارجه موجب شد عربستان در جریان قطع رابطه با ایران، تنها موفق شود برخی كشورهای كوچك عرب و آفریقایی را با خود همراه كند. بحرین، سومالی و سودان و كومور و كاهش سطح رابطه از سوی امارات، نقطه نهایی توان دیپلماتیك عربستان علیه ایران بود. پیام این حركت كاملا مشخص بود؛ یاران عربستان تمایل نداشتند رابطه خود را با ایرانی كه در منطقه قدرتی قوی است، قطع كنند. ماجرای دوم، موضوع دستگیری ١٠ ملوان آمریكایی بود كه گفته شد بهاشتباه وارد مرز آبی ایران شدهاند. این دستگیری حدود ٢٠ ساعت به طول انجامید. اما در ساعات اولیه انتشار خبر دستگیری، وزیر خارجه آمریكا دست به تلفن شد و ارتباط مستقیم او با محمدجواد ظریف موجب شد این غائله پیش از بالاگرفتن بخوابد. چنین جریانی در سالهای گذشته نظیر دارد ولی عمدتا به آنچنان شرایط پیچیدهای كشیده شده كه كشمكش دیپلماتیك تنها بخشی جزئی از آن بوده است.
زمان سوءاستفاده به سر آمده
اكنون ایران و آمریكا در سایه شناختی كه در جریان مذاكرات هستهای از هم یافتهاند و تأكید دو وزیر خارجه بر توان دیپلماسی در حل مسائل، توانستند از بسط یك بحران پیشگیری كنند. آزادی ملوانان آمریكایی با كمك دیپلماسی نشان داد این دو كشور میتوانند مشكلات خود را رفع كنند و دیگر كشوری كوچك در منطقه نیاز نیست میانجی و مدعی حل و فصل مسائل باشد. همه اینها به عربستان و كشورهای عرب منطقه پیام میدهد كه دیگر زمان سوءاستفاده از عدم ارتباط تهران با غرب به سر آمده و اینگونه تهران میتواند به قدرتی جدیتر در منطقه تبدیل شود.