زمان : 03 Tir 1387 - 16:53
شناسه : 11403
بازدید : 7045
تشنگان خدمت از صاحبان قدرت تنها فرصت می خواهند تشنگان خدمت از صاحبان قدرت تنها فرصت می خواهند

مطلب وارده به یزدفردا :

تشنگان خدمت از صاحبان قدرت تنها فرصت می خواهند

حمیده فرشاد

"محسن مروتی" مدیردانش آموزی استان یزد از سمت خود کناره گیری کرد. مدیری پویا، کوشا و خوش ذوق که به گفته خودش دلایل شخصی و خانوادگی باعث استعفایش شده است، اما این استعفا دلایل ناگفته دیگری هم دارد.
نوشته ای که در ادامه آمده است می کوشد تا کوتاه و گذرا به دلایل ناگفته این کناره گیری بپردازد، امید آنکه جسارت و توهین قلمداد نشود بلکه سودمند افتد.


"کل جهان یک سازمان است و همه مردان و زنان، نقش های سازمانی ایفا می کنند."
همه بازیگران نقش های سازمانی نظام خلقت، تشنه اند. بعضی تشنه خدمت، عده ای تشنه قدرت و بعضی دیگر تشنه حمایت.
از این میان، دانش آموزان تشنه حمایتند و دیدگاه ما در مورد آنها تعیین می کند که سازندگان فردای ایران، تشنه قدرت باشند یا خدمت؟ و در کنار دانش آموزان، انسان های فراموش شده ای هستند که با فراموش نکردن کودک درونشان، فرصت خدمت می خواهند؛ هرچند خوب می دانند که حق حمایت هم دارند.

هر نهادی تا زمانی می تواند به حیات مفید خود ادامه دهد که به انتظارات و وظایفش عمل کند. - این هم از آن قانون های قدیمی است - نهادهای فعلی انگار از قانون های نانوشته پیروی می کنند که پذیرفته تر و همگانی ترند.
تا همین چند سال پیش، کار پرورشی در آموزشگاه ها آنقدر فوق العاده حساب می شد که ارزش پر کردن هیچ کدام از ساعت های کلاس را نداشت! آموزشگاه جای تعلیم بود. فقط زنگ ریاضی مهم بود. انتظار برای جشن های احتمالی هم بود ولی خیلی به سر نمی رسید!
مربی پرورشی هم فقط بعضی روزهای خاص مثل روز راهپیمایی رؤیت می شد. نیازها بود ولی آنقدر توجهی نمی شد که فراموش شده بود هرچند نشانه های نبودش، بوده و هست.
تا روزی که تصمیم به تأسیس نهادی از خود دانش آموزان برای رفع نیازهای تربیتی آنان گرفته شد: "سازمان دانش آموزی"

اما از آغاز فعالیت سازمان دانش آموزی تاکنون به بهانه های گوناگون، صحبت از زیر پوشش قرار گرفتن این سازمان در بخش معاونت پرورشی سازمان آموزش و پرورش مطرح بوده است. همان طور که تا پیش از آن، بخش پرورشی زیر ساختارهای سنگین آموزش گم شده بود.
صحبت از کم کاری نیست، بلکه صحبت از کارهای زیاد سازمانی است که با بودجه اندک، میلیون ها انسان را زیر پوشش دارد با سنگین ترین وظایف یک جامعه که به تنهایی بر دوش می کشد.
سازمان آموزش و پرورش در آرمانی ترین نگاه باید بتواند آموزش را در سراسر این سرزمین گسترش دهد و مسائل میلیون ها دانش آموز و مشکلات میلیون ها آموزگار را حل کند. اما آموزش و پرورش باید فرهنگ "درست زیستن" را هم نهادینه کند که این مهم تنها با آموزش میسر نیست.
واضح است که نوجوانان علاقه زیادی به عضویت در گروه دارند و تأثیر گروه همسالان نیز بسیار زیاد است و تشکیلات این سازمان می تواند الگویی مناسب برای نوجوانان باشد.
سازمان دانش آموزی استان یزد در 18 ماه اخیر با رویکرد دانش آمور محور، موفقیت های چشمگیری داشته است. رشد 60 درصدی دانش آموزان عضو جمعیت هلال احمر که با اجرای برنامه هایی چون مانور زلزله، حفاظت از جان را می آموزند و با راهی شدن کاروان نیکوکاری به مناطق محروم با تقویت حس نوع دوستی، سهم کوچکی از وظیفه بزرگ انسان بودن را ادا می کنند.
کسب رتبه نخست خبرگزاری کانون دانش آموزی(پانا)، در کشور که دانش آموزان خبرنگار با عضویت در آن یاد می گیرند که درست بفهمند و با صداقت انتقال دهند.
کسب رتبه سوم کشوری دانش آموزان پیشتاز و فرزانه که با تجمع دانش آموزان نمونه، بیشترین استفاده از کم ترین امکانات را در زندگی گروهی تمرین می کنند و تشکیل انجمن ادبی و هنری و آموزش مکاتبه ای شعر و داستان و خوشنویسی به دانش آموزان علاقمند و زیر پوشش قرار دادن دانش آموزان روستاهای محروم در تشکیلات این سازمان از برنامه های این مدیریت بوده است.
اما اکنون بحث قرار گرفتن سازمان زیر پوشش معاونت پرورشی مطرح شده است. در حالیکه در اساسنامه سازمان دانش آموزی که با تازگی تبدیل به مدیریت شده آن را نهادی غیر دولتی معرفی کرده است که استقلال عمل دارد.
به نظر می رسد خاستگاه اصلی این تغییرات چیزی غیر از پویایی دانش آموزان است و بویی از بازی های سیاسی در این کشمکش بین مدیریت سازمان دانش آموزی و معاونت پرورشی به مشام می رسد که اگر براستی چنین باشد دخالت سیاست در آموزش و پرورش نامربوط و نامطلوب است.
سازمان آموزش و پرورش استان یزد و به خصوص معاونت پرورشی در طول یک سال و نیم گذشته هرازچند گاهی به بهانه گوناگون همچون موازی کاری سازمان با معاونت پرورشی خواسته اند خودی نشان بدهند و برآن بوده اند تا با نظارت به کارهای دانش آموزی این مدیریت، - به زعم خود- به این کارها نظم دهند.
این در حالی است که در چند ماه گذشته یعنی از آغاز به کار رییس جدید سازمان آموزش و پرورش، چندین بار به صورت شفاهی و کتبی از آن مقام برای حضور در مدیریت دانش آموزی دعوت شد تا با ارائه گزارش کار و آشنا نمودن رییس سازمان آموزش و پرورش با فعالیت های مدریت دانش آموزی آشتی و تفاهم بیشتری به دست آید اما افسوس ...
و این کم لطفی ها با ارسال نامه ای به مدیریت های دانش آموزی شهرستان ها و مناطق کامل شده است.

مضمون این نامه کذایی چنین است: "نامه های سازمان دانش آموزی استان یزد بدون مستند سازی سازمان آموزش و پرورش ضمانت اجرایی ندارد."
جالب اینجاست که ارسال این نامه نیز بدون اطلاع مدیریت دانش آموزی استان یزد بوده است.
همه این ها به همراه نگاه های بدبینانه به این مدیریت باعث استعفای مدیر دانش آموزی استان یزد شده است، هر چند اعضای زیر مجموعه این نهاد با نهایت رضایت از عملکرد وی، برای حفظ شأن و شخصیت او با دلی پر از غم، موافق رفتنش بودند!
به قول دوستی نقش مدیریت سازمان دانش آموزی در ساختار آموزش و پرورش مانند حروف "یرملون" است که نوشته می شود ولی خوانده نمی شود.
شاید گناه سازمان دانش آموزی استان یزد، حفظ یگانگی و گرفتار نشدن در ساختار سازمانی و از خود بیگانگی است و یا شاید گناهش این است که چرا "سرآمد و نمونه" مدیریت های دانش آموزی سراسر کشور شده است.


نه سازمان و نه مدیریت! خانه ای قدیمی با ساکنینی سرشار از ایده هایی جدید که هر روز فضایشان تنگ تر و محدودتر می شود. خانواده گسترده دیروز که امروز تنها چند عضو دارد.
"جان میلتون" می گوید: حکمرانی در جهنم بهتر از بندگی در بهشت است. شاید راست می گوید. شاید می شود آهسته از کنار پست و مقام و نام سازمان و مدیریت گذشت اما نمی شود ساده از دلخوشی آنها که در دورترین مناطق منتظر جواب نامه هایشان و ادامه راه های رفته اند، گذشت.
می شود همچنان اولویت و اهمیت با آموزش باشد و برای پانزدهمین سال متوالی در کنکور اول شد اما بعد از دوران دانشجویی همراه با آن باید زندگی کرد. آن هم درست.
باید قبول کرد که نهاد خانواده وظیف تربیت را بر عهده آموزش و پرورش نهاده است همان نهادی که تنها به آموزش توجه دارد ولی اگر قبول کنیم که خیلی از مشکلات ما نشانه های درست بزرگ نشدن ماست. نشانه های گمشده ای در بیابان که فرصت ندارد به نقشه نگاه کند و تندتر می دود تا برسد.
اما اگر نگاه مسئولان، مسئولانه تر باشد و به جای ریاست، مدیریت کنند. نگرش ها عوض می شود و آن وقت به جای تندتر رفتن، می توان در مسیر صحیح، درست راه رفت.
بزرگی می گوید: هر چه بالاتر بروید از نگاه کسانی که پرواز نمی دانند، کوچکتر به نظر می رسید.

یزدفردا