سال 1404 يا چگونه ياد گرفتم نگراني را كنار بگذارم و 20 ميليون گردشگر را دوست بدارم
حسن زارعي
روابط عمومي هتل داد يزد
1. ما ايراني ها كار سخت را خيلي راحت تر انجام مي دهيم تا كار آسان. عادت كرده ايم هر چيزي و هر كاري را بگذاريم سخت تر بشود تا انجامش بدهيم. بازي هاي فوتبال توي ورزشگاه آزادي و مقابل 100 هزار تماشاگر را نمي توانيم ببريم، اما توي خانه حريف به راحتي بازي مي كنيم و بازي را مي بريم.
راه صعود به جام جهاني هر وقت سخت تر شده، موفق تر بوده ايم. بازي 2 بر صفر باخته مقابل استراليا را در ملبورن به طرز معجزه آسايي مساوي كرديم و به جام جهاني 98 فرانسه رفتيم.
امسال بازي مقابل سوريه و امارات را در آزادي بد بازي كرديم و نتوانستيم ببريم، اما هر دو حريف را در خانه خودشان شكست داديم و به دور بعد صعود كرديم.
پروژه هاي سينمايي سخت هم اغلب موفق تر از آب درآمده اند. محمد حسين لطيفي " روز سوم" را در شرايط خيلي سختي در خرمشهر ساخت و دقيقه نود به جشنواره بيست و پنجم فجر رساند و 4 جايزه اصلي را هم برد.
كسي باورش نمي شد تقي نعمتي فيلم " آن سه" را در آن برف و بوران كشنده ساخته باشد و خاطرات عوامل پشت صحنه گوياي سختي هاي فراوان در طي ساخت فيلم است. اما اين فيلم بالاخره ساخته شد و اكنون يكي از مطرح ترين فيلم هاي ايراني در جشنواره هاي بين المللي به شمار مي رود.
امير نادري، فيلمساز فقيد و پيشگام سينماي ايران كه سالهاست داغ هجرت او بر دل علاقمندان سينماي جدي ايران مانده است، فيلم راحت و آسان ساختن را اصلاً بلد نبود.
" دونده" را با حوادث و اتفاقات و سختي هاي غير قابل باور ساخت و از بهترين فيلم هاي تاريخ سينماي ايران شد.
دوران تحصيل هيچ وقت در طول سال درس نمي خوانيم و همه چيز موكول مي شود به شب امتحان. درس خواندن در طول سال براي خيلي از دانشجويان و دانش آموزان يك گناه بزرگ تلقي مي شود. بيداري هاي شب امتحان را هر دانش آموز و دانشجويي بارها تجربه كرده است.
تحويل پروژه هاي عمراني هم در موعد مقرر به يك شوخي بزرگ شبيه است. شايد براي جذب بيست ميليون گردشگر هم منتظر هستيم تا 1402 بشود و آنوقت تازه در پي راه حل باشيم. زمان به سرعت مي گذرد و اتفاق و تحول خاصي صورت نمي گيرد. تا دير نشده ترك عادت كنيم و آستين بالا بزنيم.
2. وقتي مدرسه مي رفتيم معلم مان هميشه مي گفت براي 25 بخوانيد كه 20 بگيريد. اگر براي خود 20 بخواني شايد 17، 18 بيشتر نگيري. مي گفت اگر براي 10 بخواني كه قبول بشوي، مطمئن باش مردود مي شوي. بايد براي بيشتر از 10 بخواني كه بتواني حداقل قبول بشوي. معلم ها هميشه يك چيزي مي دانند و راست مي گويند. به نظر مي رسد در خوشبينانه ترين حالت هم به رقم واقعي 20 ميليون گردشگر نمي توان دست يافت. بايد برنامه ريزي ها به سمت و سويي باشد كه براي 30 ميليون تلاش كنيم تا حداقل به 20 ميليون برسيم.
3. نياز به يك نظام جامع آمارگيري به صورت منسجم و دقيق هنوز هم يكي از بزرگ ترين و آزاردهنده ترين كمبود هاي عرصه گردشگري محسوب مي شود. در فقدان يك نظام آماري درست، دقيق و كاربردي چگونه مي توان به برنامه ريزي مناسب و راهگشا براي رسيدن به هدف دست يافت؟ در هر سال ميلياردها تومان صرف شركت در نمايشگاههاي خارجي گردشگري مي شود، اما هنوز آماري در دسترس نيست كه نشان دهد به كمك اين نمايشگاهها چه تعداد گردشگر جذب كشور شده است. بي شك گام اول و حياتي در دستيابي به 20 ميليون گردشگر در سال 1404 ، تدوين يك نظام آماري جامع است كه تعداد دقيق گردشگران، هدف آنها از سفر و ... را مي سنجد. با كمك چنين نظامي مي توان در جهت تقويت پتانسيل ها و زيرساخت هاي موجود گام برداشت و سپس به سوي ايجاد راهكارهاي جديد گام برداشت. به قول دوستي شرايط فعلي مانند فردي است كه در حال تدارك ميهماني ايي است كه تعداد ميهمانان آنرا نمي داند!
4. جذب 20 ميليون گردشگر و رسيدن به اين مهم تنها با اتكا به ميراث فرهنگي و آثار تاريخي غير ممكن و محال به نظر مي رسد. فعال سازي و تقويت تمامي ظرفيت ها و زمينه هاي گردشگري اجتناب ناپذير به نظر مي رسد. امكانات و فضاهاي تفريحي را بايد تقويت نمود. پزشكي ايران در بسياري از زمينه ها ( قلب، چشم، درمان ناباروري و ...) در دنيا پيشرو است. بسيار دردناك است وقتي مي شنويم بهترين پزشك فلان كشور ايراني است. با مهيا ساختن شرايط جهت نگاه داشتن اين پزشكان مطرح و همچنين استفاده از توانايي هاي پزشكان نخبه داخل كشور مي توان به جايگاه ممتازي در زمينه Health Tourism دست يافت. براستي چند آژانس و شركت به طور تخصصي در زمينه پزشكي فعاليت مي نمايند؟ ورزش ايران نيز خود از پتانسيل عظيمي براي جذب توريست برخوردار است. در اغلب رشته هاي ورزشي ايران حرف هايي براي گفتن دارد. تامين و گسترش تاسسيات ورزشي و برگزاري تورنمنت ها و مسابقات ورزشي خود سهمي به سزا در رهايي از وضع موجود و رسيدن به شرايط مطلوب ايفا مي نمايد.
5. بسيار معروف است اگر فردي از كالا يا خدماتي راضي باشد نظر مثبت خود را به 5 الي 6 نفر و نظر منفي خود را به 19 الي 20 نفر انتقال مي دهد. آيا تا به حال به اين فكر كرده ايم راضي نگاه داشتن گردشگراني كه به كشور مي آيند خود كاركرد تبليغاتي مناسبي را ايفا مي نمايد؟ با اين كار صرفه جويي چشمگيري در بودجه هاي سنگين تبليغاتي صورت مي گيرد و همان هزينه را مي توان براي ارتقا سطح كيفي خدمات به كار بست. شايد ايران به لحاظ برخورداري از داشته هاي فرهنگي و مذهبي و تاريخي داراي موقعيتي رشك برانگيز در جهان باشد، اما اين به تنهايي كافي نيست و بايد در كنار آنها امكانات مناسبي تدارك ديده شود. آيا در كنار اغلب آثار تاريخي و ميراث فرهنگي سرويس هاي بهداشتي مطلوب وجود دارد؟ آيا در چنين مكان هايي حتي يك صندلي ساده براي نشستن تعبيه شده است؟ آيا سرويس هاي بهداشتي بين جاده ايي قابل استفاده مي باشد؟ آيا سطح خدمات ارائه شده از سوي مراكز اقامتي و رفاهي متناسب با هزينه هاي دريافتي مي باشد؟ آيا بافت هاي تاريخي به حد مطلوب تميز و پاكيزه مي باشد؟
6. ورود گردشگر به يك كشور نيازمند فرهنگ سازي عمومي است. هنوز هم در خيلي از شهرها بستر هاي فرهنگي مناسبي براي پذيرش گردشگر وجود ندارد. در نگاه اول گردشگران افرادي پولدار، خارجي، بي دين، كافر و بي حجاب قلمداد مي گردند كه برخورد رفتاري و اخلاقي مناسبي با آنها نمي شود. حتي بسياري از مغازه ها و فروشگاههاي عرضه محصولات فرهنگي، صنايع دستي و سوغاتي اجناس خود را با قيمت هاي چند برابر به گردشگران مي فروشند و نظارت كافي و بازدارنده بر آنها مشاهده نمي شود.به دليل اينكه اغلب آثار تاريخي در بافت هاي قديمي و متروك و يا حومه شهر قرار دارد خود نيازمند توجه و نظارتي عميق و دقيق است. برنامه هاي متنوعي از سوي صدا و سيما بايد توليد شود كه با كمك آنها مردم با مقوله گردشگري و ماهيت اصلي آن آشنا شوند. نبايد فراموش كرد هدف از سفر، افزايش تعاملات اجتماعي و فرهنگي است وگرنه چه دليلي براي يك اتريشي يا فرانسوي وجود دارد كه به اصفهان و كرمان و يزد برود و از نزديك با پيشينه آثار تاريخي آشنا گردد.
7. چندي است كه تعيين مسير هاي گردشگري در دستور كار سازمان محترم ميراث فرهنگي قرار گرفته است. چنين مسير هايي را مي توان به دستگاه گردش خون تشبيه نمود كه تحت نظارت قلب و با كمك رگ ها خون را با نقاط مختلف بدن مي رسانند. نكته ايي كه بايد توجه جدي به آن نمود اين است كه در تعيين اين مسير ها بايد از كارشناسان و علاقمنداني استفاده نمود كه با كمك تحقيق و پژوهش زمينه هاي جديدي را ايجاد نمايند و تحولي شگرف در متن ها و نوشته ها و اطلاعات موجود ايجاد گردد. با كمك اين طرح حتي مي توان پتانسيل هاي جديد جذب گردشگر را شناسايي و فعال نمود.
توضیح یزدفردا : با عذر خواهی مقاله بدون تصویر نویسنده است
یزدفردا